انتخابات کنگره آمريکا بر ايران چه تاثيرى مى‌گذارد؟

۱۴ آبان ۱۳۸۹ | ۲۰:۵۹ کد : ۹۲۳۴ اقتصاد و انرژی
اواخر ماه جارى ميلادى که از راه برسد، ايرانى‌ها بر سر ميز مذاکرات با غرب مى‌نشينند. با اين همه هيچ کس انتظار ندارد که ايرانى‌ها همان واژه اى را بر زبان آورند که آمريکا به دنبال آن است: دايى سام.
انتخابات کنگره آمريکا بر ايران چه تاثيرى مى‌گذارد؟

دیپلماسی ایرانی: اواخر ماه جارى ميلادى که از راه برسد، ايرانى‌ها بر سر ميز مذاکرات با غرب مى‌نشينند. با اين همه هيچ کس انتظار ندارد که ايرانى‌ها همان واژه اى را بر زبان آورند که آمريکا به دنبال آن است: دايى سام.

آمريکايى‌ها از هم اکنون به استقبال نتايج اين ديدار رفته‌اند و تاکيد دارند که انتظار چندانى از اين نخستين ديدار آن هم پس از چند ماه تعليق گفتگوها ندارند. بيست و نهمين روز از ماه اکتبر بود که ايرانى‌ها به دعوت رئيس سياست خارجى اتحاديه اروپا کاترين آشتون پاسخ دادند.

روزنامه تايم در ادامه تازه ترين مطلب خود با محوريت ايران مى‌نويسد: نبايد چندان از تعليق در مذاکرات ناراحت شد. اين مساله را يک مقام عالى‌رتبه اروپايى به شرط عدم افشاى نام خود در گفتگو با نيويورک تايمز هم بر زبان مى‌آورد: بايد به تحريم‌ها فرصت داد تا تاثيرات خود را بگذارند و البته واشنگتن هم براى جمع آورى اجماع جهانى بيشتر مهيا خواهد شد.

انتخابات ميان دوره‌اى در ايالات متحده همان‌گونه که پيش بينى مى‌شد به ضرر جمهورى خواهان تمام شد و اکنون بسيارى از تحليل‌گران اعتقاد دارند که آقاى رئيس جمهور براى جبران اين شکست در داخل بايد دو سال آينده را صرف سرمايه‌گذارى در خارج از مرزهايش کند و البته ايران و پرونده هسته‌اى اين کشور اين پتانسيل را دارد که تبديل به بهترين اهرم براى بازى باراک اوباما شود.

تايم در ادامه مى‌نويسد: هيچ تضمين و نشانه‌اى وجود ندارد که باراک اوباما در قامت رئيس جمهور گزينه نظامى‌  را براى برون برد پرونده هسته‌اى ايران از بحران به جاشيه رانده باشد. با اين همه وى و دستگاه ديپلماسى‌اش به خوبى مى‌دانند که توسل به گزينه نظامى‌ در برابر ايران مى‌تواند تبعاتى را به همراه داشته باشد که بسيار خطرناک‌تر از ايران هسته‌اى خواهد بود. اکنون اما پرسش جارى در دستگاه ديپلماسى ايالات متحده اين است که آيا ما بايد در صورت ادامه اين روند در ايران و عدم کنار آمدن ايرانى‌ها با غرب به گزينه نظامى‌ به شکل عملى‌تر فکر کنيم؟ دنيس راس که باراک اوباما وى را در نخستين ماه‌هاى حضور در قدرت مسئول پرونده ايران کرد اعتقاد دارد که ايرانى‌ها با جدى شدن تهديد گزينه نظامى‌ بر سر ميز مداکرات حاضر خواهند شد. البته غربى‌ها و در راس آنها آمريکا به خوبى مى‌داند که هيچ توجيه قانونى براى حمله نظامى‌ به ايران وجود ندارد. در تمامى‌ قطعنامه‌هاى سازمان ملل و شوراى امنيت کارشناسان متن را به گونه اى تنظيم کرده‌اند که بهانه اى به دست باراک اوباما مانند جورج بوش در سال 2003 ميلادى داده نشود. بوش در آن زمان ادعا کرد که عراق تسليحات کشتار جمعى در اختيار دارد و با همين بهانه به اين کشور حمله کرد. بسيارى از کشورهايى که از تحريم‌ها در برابر ايران حمايت کردند در شرايطى که سخن از گزينه نظامى‌ به ميان بيايد‌، پاى خود را عقب خواهند کشيد . غرب مى‌داند که تهديد ايران به حمله مى‌تواند تمامى‌نتايج مثبت احتمالى در تحريم را زير سوال ببرد.

شکست دموکرات‌ها در کنگره براى ايالات متحده بسيار گران تمام شد. حتى در شرايطى که باراک به درخوسات تندروهاى امريکايى براى تحت فشار قرار دادن يران با گزينه نظامى‌ هم جامه عمل نپوشاند اما از اين به بعد بحث ايران در کنگره اى هدف قرار خواهد گرفت که در اختيار جمهورى خواهان است. جمهورى خواهانى که به راحتى جنگ را در تاريخ سياسى و نظامى‌ ايالات متحده ثبت مى‌کنند. در شرايطى که ايران از موضع خود کوتاه نيايد و ايالات متحده هم در برابر ايران از موضع نرم استفاده نکند نمى‌توان به حل اين پرونده با توسل به راهکارهاى مسالمت آميز اميدوار بود.

بسيارى از رسانه‌ها و حتى مقام‌هاى غربى ادعا مى‌کنند که موافقت ايران با صحبت در خصوص پرونده هسته‌اى چه در ژنو باشد و چه در وين نشان مى‌دهد که تهران تحت تاثير تحريم‌ها قرار گرفته است. اين طيف اعتقاد دارند که ايرانى‌ها اعتراف نمى‌کنند اما تاثير تحريم‌ها بر اين کشور ناچيز هم نبوده است. البته بر هيچ کس هم پوشيده نيست که ايرانى‌ها در همسايگى خود و در منطقه آسيا و امريکاى لاتين هم دوستان و شرکاى تجارى بسيارى دارند. در چنين شرايطى ايران هرگز جامه ضعف به تن نمى‌کند تا بر سر ميز مذاکرات تمام داشته‌ها را به جراج بگذارد.

ايرانى‌ها تاکنون بارها تاکيد کرده‌اند که همان گونه که با برنامه هسته‌اى اين کشور برخورد مى‌شود بايد با تسليحات هسته‌اى در اختيار اسرائيل هم برخورد شود. اين رويکرد نشان مى‌دهد که ايرانى‌ها به خوبى متوجه استانداردهاى دوگانه در غرب شده‌اند. واشنگتن هم قرار نيست در موضع ضعف حاضر شود و با اين موضع گيرى با ايران صحبت کند. طرحى که امريکايى‌ها براى ارائه به ايران مهيا کرده‌اند در حقيقت تبادل اورانيوم بيشترى را ميان غرب و تهران طلب مى‌کند. اروپايى‌ها ادعا مى‌کنند که ايران از يک سال پيش تا‌کنون 50 درصد بر حجم اورانيوم دخيره شده خود افزوده است. سال گذشته ميلادى که ترکيه با ايران قرارداد تبادل سوخت را امضا کرد ميزان اورانيومى‌که ايران مکلف به تحويل دادن به غرب بود بسيار کمتر از رقم پيشنهادى امسال اروپايى‌ها بود. غربى‌ها به دنبال اين هستند که اورانيوم ذخيره شده در ايران را کاهش دهند و به اين شکل احتمال دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى را به صفر برسانند. توقف غنى سازى اورانيوم در ايران هم از ديگر مطالبات غرب است. ايران پس از مصالحه با ترکيه براى تبادل سوخت غنى سازى اورانيوم را متوقف کرده بود و پس از تصويب چهارمين قطعنامه عليه خود در شوراى امنيت به صراحت روند غنى سازى اورانيوم را آغاز کرد. در غرب هنوز همگان نمى‌دانند که مى‌توانند بر سر غنى سازى سه و نيم درصدى اورانيوم در ايران به تهران چراغ سبز نشان دهند يا خير؟ ايران که عضويت ان پى تى را در پرونده خود دارد در حقيقت مجاز به غنى سازى اورانيوم تا اين اندازه است. البته به نظر نمى‌رسد که غرب و ايالات متحده تمايلى داشته باشند که ايران را از حقوق خود در حوزه ان پى تى هم بهره مند سازند.

اين نگرانى که غرب با کشورهايى مانند روسيه و چين بر سر تفاهم يا تضاد با ايران اختلاف دارد در شرايطى در خور توجه بود که اميدى به صلح در اين دور از مذاکرات به چشم مى‌خورد. حقيقت اما اين است که هم ايرانى‌ها و هم غربى‌ها چندان اميدى به اين مذاکرات ندارند. واشنگتن مى‌خواهد در اين ديدار به ايرانى‌ها بفهماند که در شرايطى که با ما مصالحه نکنيد هزينه آن را پرداخت خواهيد کرد و ايران هم مى‌آيد تا نشان دهد که قرار نيست به اين ساده گى عقب بنشيند.  

تايم


نظر شما :