چرا در ويکى‌ليکس خبرى از اسرائيل نيست؟

۱۴ آذر ۱۳۸۹ | ۱۷:۳۳ کد : ۹۵۴۲ اخبار اصلی
موضوع نبود سندى عليه اسرائيل در ميان اسناد افشا شده ويکى‌ليکس و اين که بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير اسرائيل با خيال آسوده مى‌گويد که ويکى‌ليکس باعث نگرانى ما نيست باعث ايجاد شبهات بسيارى نزد بسيارى از تحليلگران، کارشناسان و روزنامه‌نگاران شده است.
چرا در ويکى‌ليکس خبرى از اسرائيل نيست؟

ديپلماسى ايرانى: موضوع ويکى‌ليکس و انتشار اسنادى از وزارت امور خارجه ايالات متحده امريکا که شامل هزاران برگ مى‌شود، همچنان موضوع بحث بسيارى از محافل ديپلماتيک و بين‌المللى است. روزنامه‌ها نيز از اين قاعده مستثنى نيستند، کمتر روزنامه‌اى را مى‌توان ديد که به اين موضوع نپرداخته باشد.

در اين ميان موضوع نبود سندى عليه اسرائيل در ميان اسناد افشا شده ويکى‌ليکس و اينکه بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير اسرائيل با خيال آسوده مى‌گويد که ويکى‌ليکس باعث نگرانى ما نيست و ما چيزى در آن نداريم، باعث ايجاد شبهات بسيارى نزد بسيارى از تحليلگران، کارشناسان و روزنامه‌نگاران شده است. روزنامه القدس العربى در سرمقاله روز يک‌شنبه 5 دسامبر خود به قلم عبدالبارى عطوان، سردبير اين روزنامه به اين موضوع پرداخته و تلاش کرده از زاويه‌اى ديگر ويکى‌ليکس را مورد بررسى قرار دهد.

وى در ابتداى يادداشت خود مى‌نويسد: بسيارى نسبت به نيات و اهداف انتشار اسناد ويکى‌ليکس که شامل هزاران برگ سند از وزارت امور خارجه امريکا مى‌شود، مشکوکند. به ويژه اينکه مشخص شد تلاشى در پشت پرده وجود دارد تا رهبران عرب را در جنگى عليه ايران تحريک کند و آنها را به ميدان نبرد با ايران که اين روزها اسرائيل و امريکا بيش از هر زمان بر طبل آن مى‌کوبند، بکشاند. به اعتقاد تحليلگران توطئه‌اى وجود دارد که مى‌خواهد آتش جنگ طايفه‌اى سنى – شيعه يا عرب – فارس را در منطقه شعله‌ور سازد. البته نکات مثبت انتشار اين اسناد را نمى‌توان ناديده گرفت. مهمترين نکته مثبت آن اين است که نشان مى‌دهد طريقه تعامل رسمى امريکا با رهبران منطقه ما به چه ترتيب است و اين افراد چه نقشى در سياست‌ها و جنگ‌هاى منطقه‌اى بازى مى‌کنند. همچنين مى‌تواند برخى امور غامض در تحرکات نظامى و ديپلماسى امريکا در منطقه ما را روشن کند.

اينکه برخى کشورهايى که معروف به کشورهاى معتدل هستند، از عبارتى چون «سر افعى» براى ايران استفاده مى‌کنند و از امريکا مى‌خواهند که اين سر افعى را ببرد اتفاقى شوک‌آور براى ما بود و قطعا ميليون‌ها نفر ديگر را نيز شوکه کرد. جداى از اين موضوع به کار بردن اين عبارت نشان مى‌دهد که کشورهاى عربى به نوعى با اسرائيل در ارتباطند. عجيب است ر‍ژيمى که در راس اشرار منطقه‌اى است و سرزمين‌هاى عربى را اشغال کرده براى کسى ايجاد خطر نمى‌کند و رهبران عرب آن را در راس فهرست دشمنان عربى قرار نمى‌دهند ولى به جاى آن ايران را مى‌گنجانند چرا که امريکا و اسرائيل از تلاش‌هاى هسته‌اى ايران نگرانند و اعراب نيز به تبع آنها ابراز نگرانى مى‌کنند. همان طور که بدون اينکه از عراق اطلاعى کسب کنند نسبت به داشتن سلاح‌هاى هسته‌اى آن ابراز نگرانى مى‌کردند. چرا رهبران عرب از خودشان نمى‌پرسند اگر روزى امريکا و اسرائيل تصميم گرفتند به ايران حمله کنند و حکومت فعلى را سرنگون کنند و رژيم فارسى متعصبى نزديک به خود بر سر کار آورند و آن را به پليس منطقه تبديل ساختند، آيا آن گاه اين رژيم ايرانى مى‌تواند دوست کشورهاى عربى باشد؟

وى در ادامه مى‌نويسد: آنچه براى ما درد‌آور است اين است که اين اسناد چهره ناراحت کننده‌اى از رهبران عرب به ما ارائه داد که نشان مى‌دهد اين افراد فقط به فکر منافع شخصى‌شان هستند و بيش از آن چه فکر مى‌کنيم منافقند. اينکه در جنگ 33 روزه ميشل المر، وزير دفاع لبنان به ميشل ساسون، سفير امريکا در لبنان مى‌گويد که از اسرائيل بخواهيد حزب الله را تا مى‌تواند بزند ولى از مرز آبى نگذرد و زيرساخت‌هاى مناطق مسيحى نشين را بمباران نکند و خود نيز به ارتش لبنان و به شخص ژنرال ميشل سليمان (رئيس جمهورى فعلى) دستور مى‌دهد که عليه اسرائيل چندان حرکتى انجام نگيرد، چه پيامى براى شهروندان عرب دارد؟ اينکه وزير دفاع کشورى به اسرائيل که کلا دشمن جامعه عربى است چراغ سبز نشان مى‌دهد که مناطق شيعه نشين را بمباران کند، چه معنايى مى‌دهد؟ آيا غير از اين است که از نگاه آقاى وزير اينها انسان نيستند؟

سردبير روزنامه القدس العربى سپس مى‌نويسد: بسيار عجيب است که اين اسناد از همه چيز و همه کس و همه جا مى‌گويد ولى نامى از اسرائيل نمى‌برد. براى ما هنوز ابعاد بسيارى از جنگ اسرائيل و لبنان در سال 2006 و حمله اسرائيل به غزه در سال 2008 کشف نشده باقى مانده و ويکى‌ليکس نيز هيچ چيز درباره آنها نمى‌گويد. ما نيازى نداريم بدانيم ابعاد جنايات اسرائيل تا کجاست چرا که از حجم جناياتش به خوبى آگاهيم و نيازى به افشاگرى نيست ولى نياز داريم بدانيم که رهبران عرب تا چه اندازه در انجام اين جنايات به اسرائيل کمک کردند و فجايع سياسى و اخلاقى‌شان تا به کجا ادامه دارد. مثلا چگونه امکانات خود را در اختيار امريکا و اسرائيل قرار مى‌دادند تا عليه کشورهاى ديگر وارد عمل شوند و در نهايت بر عکس آن چه مى‌خواستند و فکر مى‌کردند به دست آوردند. آن چه در عراق، لبنان و فلسطين رخ داده نمونه‌هاى کوچکى از وطن‌فروشى اعراب است.

وى در نهايت مى‌نويسد: به اعتقادم هنوز نيمى يا بسيار بيشتر از آن، اسناد کشف نشده‌اى وجود دارد که در صورت افشاگرى کل منطقه ما را دچار تحول شگرف مى‌کند. از اين رو فقط به صورت گزينشى تا به حال اين اسناد افشا شده و هنوز شمار بسيارى از اسنادى که مرتبط با اسرائيل و رابطه اين رژيم با رهبران عرب و اسلامى است، افشا نشده است. شايد هم قرار نيست هيچ وقت افشا شود.  


نظر شما :