بحث های ناتو، گذشته و حال
علی رضوانپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: از آیزنهاور تا اوباما، رهبران آمریکا مدتهاست که خطوط تعهد به ائتلاف ناتو را زیر سوال بردهاند.
ادامه مطلبعلی رضوانپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: از آیزنهاور تا اوباما، رهبران آمریکا مدتهاست که خطوط تعهد به ائتلاف ناتو را زیر سوال بردهاند.
ادامه مطلبامیرعلی ابوالفتح در گپ و گفتی معتقد است که موضوع تروریسم و تروریستها آنگونه که باید نقطه تعیین کنندهای در پیروزی یا شکست نامزدهای ریاست جمهوری نیست، مگر آنکه دوباره اتفاقی ۱۱ سپتامبر و تروریسم به شکل مستقیم امنیت ایالات متحده آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد که در شرایط کنونی بسیار بعید است چنین اتفاقی مجددا تکرار شود. هرچند که این سناریوی پررنگ هم مطرح است که اساساً واقعه ۱۱ سپتامبر از اساس برنامهریزی خود دولت آمریکا برای ترسیم نظم جدید سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی در منطقه بوده است.
ادامه مطلبسید وحید کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: دولت های متعدد آمریکا با ریاست جمهوری، کلینتون، اوباما و ترامپ و بایدن، سیاست های متفاوت با اروپا در خصوص یوگسلاوی و برجام و اوکراین داشتند ولی اروپا با ظرافت سیاسی نه تنها از قدرت سخت امریکا در راستای منافع اروپا سوء استفاده کرده بلکه تاسف بارتر اینکه کشورهای درگیر با امریکا را نیز اغفال کرده است و کشورهای اغفال شده نیز متاسفانه از بصیرت لازم برای پیشگیری از اتلاف انرژی برخوردار نیستند و به اشتباه امریکا را مسبب مصایب در روابط بین الملل می بینند.
ادامه مطلبجو بایدن، رئیس جمهور آمریکا موفق شد در دو سال نخست ریاست جمهوری خود با وجود میدانهای مین پیش رویش از رویاروییهایی بپرهیزد که آمریکا را در بحرانهای جنگ های منطقه درگیر میکرد به ویژه بعد از این که نیروهای این کشور از افغانستان خارج شدند. به این ترتیب رئیس جمهور بایدن موفقیت دکترین اوباما در راستای پرهیز از درگیر شدن در جنگها در خارومیانه را تکرار کرد. با وجود این موفقیت، اما پس لرزههای سال ۲۰۲۲ بایدن را در چندین بحران درگیر خواهد کرد. در میان بحرانهای خاورمیانه دو موضوعی که بیشتر دولت بایدن را سرگرم خواهد کرد، مسئله اسرائیل و ایران است.
ادامه مطلبسیاست های ایالات متحده پیرامون آسیا در یک دوراهی ناشناخته قرار دارد. واشنگتن یا باید از صلح منطقه ای پشتیبانی کند یا برتری منطقه ای را دنبال کند.
ادامه مطلبعلیرضا میریوسفی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رفتار غیرقابل پیش بینی و غیرعادی ترامپ باعث شد که بسیاری در هند و آمریکا، روی کار آمدن بایدن را فرصتی مناسب تر برای گسترش روابط دو کشور توصیف کنند. به عبارت دیگر به نظر می رسد علی رغم تبلیغات رسانه ای و انتظارات موجود، دولت مودی کار با دولت بایدن را به کار با ترامپ نامنظم ترجیح می داد.
ادامه مطلبامیرعلی ابوالفتح اعتقاد دارد که تفاوت نگاه دولت بایدن نسبت به دولت های قبلی در قبال اعتراضات ایران اساسا به جنس و ماهیت اعتراضات اخیر در کشور باز می گردد./احد رضایان قیه باشی تاکید می کند که اساساً ما با دو جریان در سیستم و ساختار ایالات متحده آمریکا مواجهیم که طی چهار دهه اخیر در نوعی رقابت با همدیگر به سر میبرند؛ یک طیف به دنبال تغییر نظام و ساختار سیاسی در ایران است و تاکید دارد که از هر فرصت و اعتراضی برای کنار گذاشتن جمهوری اسلامی ایران باید نهایت استفاده را برد و در مقابل یک طیف هم مُصر است با فشار سیاسی و دیپلماتیک و اجماع سازی، تهران را با همین ساختار و نظام فعلی کنترل، محدود و مدیریت کند.
ادامه مطلبسوال من در اینجا این است که آیا جورج بوش پسر بر سر جدایی دو منطقه از گرجستان و بعد از او، باراک اوباما بر سر جدایی دونباس و سپس کریمه "پالس" ندادند که او این گونه برداشت کرد که آنها با جدایی این سه منطقه موافقند؟ آیا این سبب نشد که روسیه و رئیس جمهورش پوتین به این باور برسند که امریکا توانایی رویارویی و پشتیبانی از متحدانش را ندارد یا تمایلی به انجام این کار ندارد، و این سبب شد در فوریه سال جاری جنگ اوکراین را شروع کند و تلویحا بگوید که می خواهد پیمان ناتو را از مرزهایش دور کند و همچنین آمادگی دارد دوباره جمهوری هایی که اسمشان اتحاد جماهیر شوروی بود را دوباره تحت تسلط خود بیاورد؟
ادامه مطلبمحمد امین صادقی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نه "با برجام" قرار است درهای بهشت به رویمان باز شود و نه "بی برجام" درهای دوزخ! برجام اصولا ً نه هدف است و نه دارای اصالت و ارزش ذاتی. دنیای سیاست دنیای ممکنات است و می توان برای هر موضوع، مشکل و مساله ای "یا راه حلی یافت یا راه حلی ساخت". حتی"توافق هسته ای" نیز اکسیر حیات و مایه نجات نیست، آنچه مهم است توجه به ارزش و ظرفیت های نهفته در "مذاکره، دیپلماسی، توافق و تعامل" است. یک دیپلماسی موفق و یک مذاکره قوی و منطقی که به یک توافق خوب منجر و منتج شود و به تعامل سازنده بینجامد، علاوه بر تأمین منافع ملی و ارتقاء امنیت ملی، بر ظرفیت قدرت ملی نیز می افزاید.
ادامه مطلبنویسندگان کتاب "جمهوری های خیالی (اسطوره ای): شعارها یا روایات ملی و کشمکش آمریکا – ایران" (انتشارات دانشگاه جان هاپکینگز، ۲۰۲۲) می گویند که در نوشتن این کتاب، به دنبال دو هدف اصلی بوده اند: نخست اینکه، روابط ایران – آمریکا را در بافت و متن شعارها و روایات ملی هر یک از دو طرف ارزیابی کنند و دوم اینکه "یک روایت واحد برای رابطه آمریکا – ایران بسازند."
ادامه مطلببه گفته رهبران عربستان، این دقیقا همان کاری است که دولت آمریکا قبلا در زمان باراک اوباما انجام داده بود. عربستان سعودی هرگز اوباما را به خاطر کنار گذاشتن حسنی مبارک، رئیس جمهور مصری در بهار عربی ۲۰۱۱ ، فراخواندن جت های جنگنده از بمباران سوریه در سال ۲۰۱۳ و امضای توافق هسته ای با تهران در سال ۲۰۱۵ نبخشیده است.
ادامه مطلبروابط آمریکا و عربستان در سال ۲۰۱۵ رو به وخامت گذاشت. توافق برجام زنگ خطر را در ریاض به صدا در آورد. جو بایدن نیز موضع سختی علیه عربستان اتخاذ کرد و قصد او برای کاهش حضور در خاورمیانه باعث نگرانی ریاض شده است.
ادامه مطلبآمریکا باید روسیه را جدیتر بگیرد. نادیده گرفتن این کشور به عنوان یک «قدرت منطقهای»، همانطور که باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده انجام داد، به طرز خطرناکی نتیجه معکوس دارد. روسیه با وجود تمام نقاط ضعفش، قدرتی است که می توان روی آن حساب کرد و باید به نگرانی های مشروع آن احترام گذاشت.
ادامه مطلبواشنگتن به دنبال بیرون کشیدن خود از «جنگ های بی پایان» است ولی نمی خواهد و نمی تواند به طور کامل از خاورمیانه خارج شود زیرا منافع گسترده ای در این منطقه دارد و دغدغه های سه گانه اش یعنی «اسرائیل، نفت و کمونیسم» تغییری نکرده بلکه با قدرت گرفتن چین و از خواب بیدار شدن روسیه، ابعاد جدیدی به خود گرفته است.
ادامه مطلبسید حامد حسینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بن رودز، مشاور امنیت ملی باراک اوباما در امور خارجه یک بار اظهار داشت لیبی، عراق، افغانستان و سومالی بدون دخالت آمریکا وضعیت بهتری داشتند. با این حال، دائمیترین سوالی که در اتاقهای فکر مطرح میشود حول محور دینامیکهای منجر به شکست مداخلات نظامی آمریکا در منطقه میچرخد.
ادامه مطلبفاطمه نکولعل آزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نگاهی به سخنرانی بایدن بعد از تصرف کابل توسط طالبان گویای این واقعیت است که خروج نظامی آمریکا از افغانستان به معنی پایان جنگ علیه تروریسم در این کشور نیست بلکه به معنی پایان دادن به راهبرد حمله کلاسیک جورج بوش و استفاده از راهبرد اوباما در مبارزه با تروریسم است.
ادامه مطلبجلال میرزایی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون پاشنه آشیل سیدابراهیم رئیسی در حوزه سیاست خارجی و تاثیرش بر دیپلماسی کشور بر این باور است که دولت سیزدهم و رئیس جمهوری که در حوزه سیاست خارجی، اقتصاد و یا هر زمینه دیگری دانش و تخصص لازم را ندارد، برای پر کردن این خلاء از یک تیم کاملا تخصصی در حوزه اقتصاد، سیاست خارجی و یا هر زمینه دیگری استفاده کند. رئیس جمهور دیگر رئیس قوه قضائیه نیست؛ نمی توان با نگاه شعاری، ایدئولوژیک، غیرواقع بینانه کشور را اداره کرد و با همین نگاه وارد دنیای سیاست خارجی و روابط بینالملل شد. چرا که در این صورت بهترین وضعیت تکرار همان کارنامه فاجعهبار احمدی نژاد است که آن میزان از خسارت را به کشور تحمیل کرد. اما نکته مهم اینجاست که دیگر کشور و ملت ظرفیتی برای تحمل خسارت های جدید را نخواهند داشت. لذا کوچکترین اشتباه دولت سیزدهم می تواند آخرین اشتباهش برای آن دولت و کل سیستم باشد.
ادامه مطلبچاک هیگل، که آن زمان سناتور حزب جمهوریخواه از نبراسکا بود، نگرش بایدن نسبت به ایران را ستود و پیشنهاد داد که سخنرانی ۲۰۰۲ او به عنوان یکی از اسناد کنگره منتشر شود. هیگل خود نیز پیوندهایی را با نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک برقرار کرده بود از جمله با جواد ظریف که در آن زمان نماینده دائم ایران در این سازمان بود. او در این باره با بایدن صحبت کرد و بایدن هم علاقمندی نشان داد و این بود که هیگل، در اوایل ۲۰۰۳، بایدن را با خود به دیدار دیپلمات ایرانی تحصیل کرده در آمریکا برد.
ادامه مطلبمحسن جلیلوند در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است حال که تقریبا تمام ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران روی تضاد و تقابل با آمریکا بنا نهاده شده است نباید سبب شود که چینی ها از این ادبیات و نگاه ما سوء استفاده کنند و سبب شود که تهران برای تقابل با کاخ سفید به طور کلی در زمین چین و روسیه قرار گیرد. بنابراین لازم است که ایران تمام کارت ها و برگ های برنده خود را در سند همکاری های راهبردی با چین در اختیار پکن نگذارد، بلکه اهرمهای فشاری را هم در اختیار خود داشته باشد.
ادامه مطلبفریدون مجلسی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی با تاکید بر این نکته که تمرکز بایدن مذاکره با نظام است تا دولت ایران، عنوان داشت دولت کنونی در ایالات متحده نه وقت کشی می کند تا دولت سیزدهم روی کار بیاید و نه عجله خواهد که تا پیش از پایان عمر دولت روحانی مذاکره و احیای برجام را عملی کند. از این رو رابرت مالی به درستی عنوان کرده است که آمریکا به خاطر انتخابات ایران، روند مذاکرات و تحرکات دیپلماتیک خود را سریع یا کُند نمیکنند. چون تغییر دولت ها تغییری در نگاه تهران ایجاد نخواهد کرد.
ادامه مطلبجو بایدن، رئیس جمهوری جدید ایالا متحده آمریکا اگرچه در داخل با ابربحران هایی نظیر تداوم شیوع کرونا و اقتصاد رو به افول مواجه است، اما نمی تواند منافع سیاست خارجی کشورش در منطقه استراتژیکی همچون خاورمیانه با محوریت عراق را نادیده بگیرد. بنابراین به موازات مدیریت بحران های داخلی به دنبال زمینه سازی برای توجیه حضور آمریکا در عراق و پیگیری منافع بلندمدت کاخ سفید در خاورمیانه است.
ادامه مطلباحمد ترابی در یادداشتی پیرامون بررسی ایده American Exceptionalism می نویسد: ایده استثنایی بودن امریکا اگرچه در حوزه سیاسی و مذهبی مورد حمایت سیاستمداران امریکایی قرار داشته است و محوری برای تبلیغات آن ها محسوب می شده است ولیکن با گذشت زمان و به ویژه با هرج و مرج نسبی که به ویژه در حوزه سیاسی داخلی امریکا حادث شده است برای سیاستمداران امریکایی مشکل است که بتوانند از این ایده دفاع کنند و آنرا به دیگران بفروشند و به عبارتی به نظر می رسد که جایگاه و خواستگاه این ایده در حوزه سیاست داخلی امریکا به شدت تضعیف شده است چنانکه حتی در پلتفرم حزب دمکرات سال ۲۰۲۰ به این ایده اشاره ای نشده است. در حوزه حقوق داخلی مسئله استثنا بودن موضوعا متفاوت است و به معنای مقررات و سیاست های حقوقی متفاوت از سایر کشورهایی است که از سیستم کامن لا پیروی می کنند که در عین حال مطالعه این مقررات برای برقراری و اجرای بهتر عدالت مدنی قابل تامل هستند.
ادامه مطلبعلی موسوی خلخالی می نویسد: اروپایی ها بر این باورند که بعضی پرونده های اختلافی مورد اشتراک با امریکا را در دوره بایدن آسانتر می توان پیش برد. پرونده هایی نظیر پرونده ایران، روسیه، کره شمالی، سوریه، اوکراین، قفقاز و ... برای همین شاهد همگرایی بیشتر اروپا با امریکا در این پرونده ها و همکاری های بیشتر آنها در این زمینه ها خواهیم بود. اما این اشتراک نظر در کنار اختلافاتشان با امریکاست که البته قابل مدیریت است اما به آسانی قابل رفع نیست.
ادامه مطلبسید قاسم ذاکری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هر چند هنوز ریاست ویلیام برنز بر سازمان سیا صرفا در حد حرف است و حتی در صورت گمارده شدن او به این مقام واقعا معلوم نیست چگونه می خواهد از پس باندهای مخوف و مافیائی حاکم بر این تشکیلات جهنمی برآید ولی حتی صرف مطرح شدن او برای احراز این مقام، می تواند گویای بلند شدن دوباره صدای جان اف کندی در حزب دموکرات آمریکا باشد. بدون شک داستان سرائی هائی سازمان سیا علیه به اصطلاح دشمنان آمریکا در سرتاسر جهان برای سال های طولانی منبع مهمی از تجارت های پرسود در میان باندهای مخوف سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا بوده است.
ادامه مطلبمحسن جلیلوند در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید بر این نکته که ابهام جدی پیرامون جایگاه ترکیه در غرب آسیا به دلیل سیاست پاندولی اردوغان وجود دارد، پیرامون راهبرد دولت جو بایدن برای منطقه خاورمیانه بر این باور است که نگاه جدی ایالات متحده آمریکا به خاورمیانه و به خصوص امنیت اسرائیل به معنای آن نیست که احتمالاً دولت جو بایدن تمام انرژی خود را صرف منطقه غرب آسیا خواهد کرد و توجهی به مهار چین و روسیه نخواهد داشت و یا در مقابل مسئله نگاه به شرق و مهار چین و روسیه به معنای نادیده گرفتن خاورمیانه در دولت جو بایدن است. بلکه به عکس من معتقدم که اتفاقاً این دو مقوله می توانند مکمل هم باشند. به این معنا که اقتضائات ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و به خصوص ژئوانرژیک منطقه خاورمیانه می تواند اهرم بسیار خوبی برای جو بایدن در خصوص کنترل و مهار چین باشد. به هر حال همان طور که مستحضر هستید چین بزرگ ترین متقاضی و خریدار در جهان به شمار می رود که بیشتر انرژی خود را از منطقه خلیج فارس و کشورهایی مانند ایران (البته قبل از تحریم) و یا کشورهای عربی این منطقه را تامین میکند. بنابراین اگر ایالات متحده آمریکا بتواند با یک برنامهریزی دقیق و راهبردی منسجم امنیت انرژی منطقه را در دست گیرد یقینا می تواند کنترل و مهار جدی روی چین داشته باشد.
ادامه مطلبمحمدرضا احمددوست در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: این گونه به نظر می رسد که تغییرات در سیاست خارجه آمریکا طی چند سال اخیر متاثر از اجرای یک راهبرد کلان است و تغییرات نگاه آمریکا به اروپا و تغییر رفتار این بازیگر در عرصه بین المللی مربوط به ویژگی های شخصیتی ترامپ و تیم وی نبوده است، بلکه پیش از آنها آغاز شده و ریشه اقتصادی آن جنگ تجاری آمریکا با رقبای خود، خصوصا چین است. البته شیوه ی پیاده کردن این راهبرد در دوره ترامپ متفاوت از دوره اوباما بود.
ادامه مطلباحمد وخشیته می نویسد: به نظر میرسد که گفتمان سیاست خارجی آمریکا در یک دهه گذشته نسبت به روسیه و چین، حول دو کلیدواژه «رقابت» و «دشمنی» متمرکز بوده است؛ در واقع پس از روی کار آمدن مجدد پوتین در روسیه که همزمان بود با دوران اوباما، واشنگتن بر دشمنی با مسکو و رقابت با پکن معطوف شد؛ در دوران ترامپ هر دو کشور بهطور سنتی تهدیدی از نگاه کاخ سفید به شمار میآمدند، اما گفتمان آمریکا با اندکی تغییر روبرو بود و نگاه واشنگتن به چین بر پایه دشمنی و به روسیه بر اساس رقابت دنبال شد.
ادامه مطلبرسیدن به توافق با راهبندهایی روبه روست. در طرف ایرانی، جو سیاسی متفاوت از گذشته است. پس از ترور قاسم سلیمانی اعتماد مقامات ایرانی به ایالات متحده و همچنین قدرت نیروهای میانه رو در ایران کاهش یافته است. انتخابات آتی ریاست جمهوری نیز چه بسا فضای سیاسی محافظه کارانه تری را ایجاد کند و خواسته های سختی را پیش پای توافق بگذارد. مانند برداشتن کامل تحریم ها، جبران خسارت ها و حفظ توانایی های هسته ای ایران که حالا بسیاری از اعضای حکومت از هر طیف سیاسی برای امنیت کشور ضروری می دانند.
ادامه مطلببایدن باید مراقب باشد که در مسئله ایران، در تله نیفتد بلکه مانند اوباما عمل کند. وی باید به چشم اندازی فراتر از توافق هسته ای پافشاری کند و به روابطی گسترده تر با ایران بیندیشد چرا که تجربه چند سال اخیر نشان داده است که اگر روابط میان دو کشور وخیم باشد، نمی توان یک توافق کنترل تسلیحاتی را برقرار نگه داشت.
ادامه مطلب