پروژه عبور از کرزاى کليد مى‌خورد

۰۸ بهمن ۱۳۸۷ | ۰۴:۰۱ کد : ۱۱۲۴۵ نگاه ایرانی
یادداشتی از مراد ویسی، کارشناس مسائل خاورميانه
پروژه عبور از کرزاى کليد مى‌خورد
امريکايى ها براى عبور از کرزاى آماده مى شوند. شواهد و قرائن از جمله جنگ لفظى اين روزهاى هيلارى کلينتون و دبير کل ناتو عليه کرزاى و انتقادات متقابل و شديد اللحن کرزاى از امريکايى ها، مويد آن است که واشنگتن در حال آماده کردن فضا براى کنار گذاشتن حامد کرزاى و انتصاب يک رييس جمهور شبه انتخابى است. انتخابات رياست جمهورى افغانستان نزديک است(بهار يا پاييز آينده) وامريکا تصميم دارد ناکارامدى در بازسازى اقتصادى و برقرارى امنيت را به عنوان دو مولفه مهم در افغانستان پس از حمله امريکا، نتيجه فساد ادارى دولت کرزاى اعلام کند و خود را در وضع موجود بى تقصير نشان دهدو پيش ازآنکه مجبور شود درباره نتايج عملکرد 7 ساله خود در افغانستان پاسخگو باشد، کرزاى را قربانى کند. درست مانند وزراى ناکارامدى که در برخى کشورها ممکن است براى جلوگيرى از استيضاح و برکنارى، مديران وزارتخانه هايشان را برکنار کنند. 
تجربه دخالت امريکا در افغانستان اگر چه منجر به ساقط کردن حکومت سياه ، مرتجع و بدوى طالبان شد اما امروز افغانها بشدت ازعدم بازسازى اقتصادى کشور و رشد نا امنى، مايوس و ناراضى و ازکشتارهاى هوايى غير نظاميان توسط بمب افکن هاى امريکا و ناتو خشمگين هستند.
کرزاى درکشورى که اختيارات امنيتى آن در کنترل امريکا- و نه حتى ناتو-بوده و دولت در کابل اصولا توان و امکانات و اختيارات کافى و متناسب با مسووليتش براى برقرار کردن امنيت نداشته است، و حتى جز اعتراض و شکوه و شکايت به حملات امريکا به شهروندان افغان، ابزارى براى متوقف کردن اين حملات ندارد، چگونه مى‌تواند مسوول بى ثباتى ها باشد؟
دولت کرزاى که بودجه محدود چند صد ميليون دلارى و حداکثرچند ميليارد دلارى دارد و کمک هاى بين المللى نيز به جاى تحويل به دولت وى توسط نهاد هاى بين المللى و عمدتا براى حقوق و دستمزد کارکنان خود اين نهاد ها صرف مى شود، چگونه مى توانسته است اقتصاد افغانستان را بازسازى کند؟
فساد ادارى و دخالت دولتمردان در قاچاق مواد مخدر نيز در افغانستان مختص و محدود به کرزاى و دولت وى نبوده و نخواهد بود و اگر قرار است مواد مخدر دليل متهم کردن کرزاى شود،چرا کسى سوال نمى کند که توليد مواد مخدر چرا هم در دوره اشغالگرى امريکا سال به سال افزايش يافته و به فراتر از 8 ميليون کيلو رسيده است وهم چرا بيشترين توليد ترياک و هرويين در هلمنديعنى قلب مواد مخدر افغانستان صورت مى گيرد که بيشترين تمرکز نيروهاى انگليس و ناتو در انجا است؟
واقعيت ان است که کرزاى بايد برود چون پيش درامد  استراتژى جديد امريکا در افغانستان که ژنرال پترايوس طراح و مجرى اصلى ان است، معرفى يک مقصر براى ناکارامدى هاى 7 ساله در برابر طالبان و القاعده است و اگر قرار است امريکا و ناتو مقصر نباشند پس چه کسى مقصر است جز کرزاي.
 
علاوه بر اين امريکابراى مهار طالبان و القاعده به يک رييس جمهور جديد نياز دارد که بين پشتون ها در جنوب و جنوب شرق يعنى پايگاه اصلى طالبان، وجهه مناسب ترى داشته باشد و قادر به همراه کردن قبايل پشتون با امريکا باشد و خود نيزهمراه تر با امريکا و دورتر از ايران و روسيه باشد (نکته اى که امريکا عليرغم وارد کردن فشارهاى سنگين بر کرزاى براى دورى گزيدن از ايران هرگز به ان دست نيافت).
امريکا به چنين رييس جمهورى در چارچوب طرح جديد پترايوس نياز دارد، زيرا يک رييس جمهور ذى نفوذ بين پشتون ها جزيى از استراتژى چند بعدى پترايوس است که ابعاد ديگر ان ديپلماسى و رايزنى فعال با کشورهاى ذى نفوذ منطقه و همراه کردن انها با طرح امريکا، تلاش براى وادار کردن اعضاى ناتو به اعزم نيروى رزمى بيشتر و تجهيزات مورد نياز به افغانستان، افزايش نيروهاى امريکا از 32 هزار کنونى به 60 هزار تن، تغيير مديريت سياسى در پاکستان و کمک به روى کار امدن دولت ضد طالبان زردارى-گيلانى،تلاش براى جلوگيرى از حمايت ارتش پاکستان از طالبان و ...است .
سفر اخير 4 شخصيت ذى نفوذ پشتون ها به امريکا به قصد مذاکره با اوباما نشانگرآن است که امريکا طرح عبور از کرزاى را با استفاده از جاه طلبى هاى شخصى برخى سياستمداران افغانستان کليد زده است. اشرف غنى احمد زى وزير دارايى سابق و على احمد جلالى وزير کشور سابق ، درکنار گل اقا شيرزى والى قدرتمند سابق قندهار(مرکز قدرت سنتى پشتون ها در طول تاريخ افغانستان) و والى کنونى ننگرهار(مرکز قدرت پشتون هاى شرقى وگلوگاه شاهراه تجارى پيشاور-جلال اباد- کابل) و نيز دکتر عبدالله وزير خارجه پشتون-تاجيک تبار سابق، کنسرسيومى از منافع قدرت هستند که اميدوارند اوباما که درصدد عبور از کرزاى است، جانشين و يا تيم جانشين وى را از بين آنان انتخاب نمايد.
در شرايطى که انتصاب رييس جمهورى بين جلالى و اشرف غنى وسپس فراهم کردن راى مردم به يکى از يان دوبا دوپينگ مالى و انتخاباتى محتمل تر است، حضورگل اقا شيرزى در اين سفر نماد حمايت قبايل پشتون از جلالى يا اشرف غنى به عنوان نامزد مورد نظر امريکايى ها است گرچه خود گل اقا شيرزى در قد و قواره رياست جمهورى نيست و بيشتر در انديشه به رسميت شناختن جايگاهش به عنوان قدرتمند ترين رهبر قبايل پشتون و مزاياى عرفى و محلى و مالى مترتب بر ان در قندهار و هلمند و جلال اباد است.
دکتر عبدالله وزير خارجه سابق نيز به دقت در اين هيات قرار داده شده است.ديپلمات ارشدى که بين تاجيک ها نان همراه بودن با احمد شاه مسعود وشناخته شدن به عنوان يک عنصر سياسى تاجيک را مى خورد وبين پشتون ها به واسطه پشتون بودن پدرقندوزى اش، خود راسياستمدار پشتون تبار جا مى اندازد و در مجموع در تلاش است تا خود را يک مجاهد پيشين، تکنوکرات فعلى، بالانسر و توازن دهنده بين پشتون‌ها و تاجيک ها وشانس و سرمايه افغان ها براى تعامل با امريکا و قدرت هاى جهانى معرفى کند.
اين کنسرسيوم قدرت، تغيير استراتزى امريکايى ها را فرصتى براى به قدرت رسيدن خود و کنار زدن کرزاى مى دانند. اما هنوز معلوم نيست مردم بيگانه ستيزافغانستان به‌ويژه پشتون ها (بزرگترين اقليت قومى کشور) که بشدت از امريکا خشمگين هستند، در برابر اين سناريوى نوشته شده در واشنگتن چه واکنشى از خود نشان خواهند داد.

نظر شما :