انتخابات واقعی، نتایج از پیش تعیین شده

۲۱ تیر ۱۳۹۰ | ۱۵:۲۸ کد : ۱۴۴۷۴ گفتگو
گفتگوی دیپلماسی ایرانی با قاسم محب علی، سفیر سابق ایران در مالزی درباره پیوستن مالزی به بهار عربی.
انتخابات واقعی، نتایج از پیش تعیین شده
 دومینوی انقلاب ها به مالزی رسید؟ کشوری که در قلب آسیا بیشترین توسعه اقتصادی را به خود اختصاص داده و در حوزه سیاست هم حرف بسیاری برای گفتن در این منطقه داشته در حال تجربه ای بی سابقه است. خیابان های کوآلالامپور پایتخت مالزی امروز شاهد تظاهرات صدها نفری بود که آمده بودند تا فریاد اعتراض خود را به صدای دولتمردان برسانند. کشوری که در سال 1957 استقلال خود را به دست آورد و از آن زمان تاکنون مسیر صعودی پیشرفت سیاسی و اقتصادی را طی کرده اکنون نگران هم سرنوشتی با تونس و مصر است.

مالزی از نظر سیاسی بیشتر تحت نفوذ حزب خاصی به نام آمنو بوده که همین امر سرمنشا و ریشه این اعتراض‌های مردمی شده است. قاسم محب علی، سفیر سابق ایران درمالزی، درباره پیوستن مالزی به بهار عربی، برای دیپلماسی ایرانی توضیح می‌دهد.

سیستم و ساختار نظام مالزی چگونه است که باعث بوجود آمدن اعتراض‌ها و تظاهرات مردمی برای برگزاری انتخابات آزاد شده است؟

وضعیت مالزی با کشورهای دیگر کمی متفاوت است،‌به دلیل آنکه این کشور چند دینی، چند زبانی است. نزدیک 60 درصد مالایی و مسلمان هستند و نزدیک 30 درصد چینی و بودایی هستند که از نظر زبانی، نژادی و دینی با اکثریت متفاوت هستند. همچنین حدود 8 درصد نیز تامیلی هستند که دین هندو دارندو زبان تامیلی که از اقوام جنوب هندند که به مالزی مهاجرت کردند.

انتخابات پس از استقلال در مالزd به گونه‌ای بوده که اکثریت را همیشه حزب آمنو و متحدین آن که متشکل از 14 حزب از جمله چینی، هندی و اقلیت‌های قومی بودند. اما همیشه انتخابات به گونه‌ای تنظیم شده بود که حزب آمنو که حزب مالایی‌هاست ، اکثریت را داشته باشد و نخست وزیرو وزرای اصلی را تعیین کنند و تعدادی از وزرا نیز بین چینی‌هاو هندی‌ها تقسیم شوند. در حقیقت عملا انتخابات از پیش تنظیم شده بوده است، به معنای دیگر نمی ـوان گفت که انتخابات صوری بوده، اما درباره نتایج آن از پیش توافق شده است.

نکته مهم دیگر که باید در ساختار این کشور مورد توجه قرار داد، مسایل اقتصادی است. کاملا برعکس مسایل سیاسی، با وجوداینکه چینی‌ها اقلیت هستند اما بیش از 70 درصد قدرت اقتصادی، سرمایه‌ها، شرکت‌ها و مراکز اقتصادی در اختیار چینی‌هاست. علیرغم آنکه در زمان ماهاتیر، مالایی‌ها قانونی گذارندند که حجم مشارکت اقتصادی خود را افزایش دهند،اما نتوانستند بیش از 20 درصد این افزایش را ایجاد کنند.

درنتیجه ساختار اقتصدای و سیاسی این کشور کاملا برعکس هستند؟

بله، کاملا درست است. قدرت سیاسی و امنیتی کاملا در دست مالایی‌هاست و قدرت اقتصادی کاملا در دست چینی‌هاست. بنابراین نه مالایی‌ها منتانسب با جمعیت خود از اقتصاد بهره‌مندند و نه چینی‌ها با توجه به قدرت اقتصادی خود از سیاست بهره‌مند هستند.

آیا در ساختار اجتماعی و یا آموزشی نیز شاهد چنین تفاوت‌هایی هستیم؟

به دلیل آنکه مالایی‌ها سهم بیشتری داشته باشند در مراکز آموزشی هم تبعیض‌هایی قایل شدند که آنها بیشتر بتوانند از سهمیه دانشگاه‌ها استفاده کنند. از طرف دیگر در مسایل کاری و شغلی هر فردی که سرمایه‌گذاری میکند باید سهمی 30 درصدی را به مالایی‌ها بدهد. این سیاست‌ها همیشه مورد اعتراض اقوام دیگر بوده است. در میان خود مالایی‌ها نیز به جنبه‌های دیگر اعتراض داشتند، چراکه حزب آمنو کنترل داشته که اجازه ندهد نیروهای سیاسی مالایی دیگر برسرقدرت باشند. باید به این نکته نیز اشاره کنم که این بحث‌ها واعتراض‌ها موضوع جدیدی نیست، اما اخیرا با توجه به تحولاتی که در خاورمیانه رخ داده و با وجود تکنولوژای‌ها و جریان آزاد اطلاعات طبیعی آست که این بحث در مالزی هم مطرح شده که چرا نباید انتخابات در کشور ما هم براساس هر رای تنظیم شود.همچنین معترضین خواستار این بودند که مراکز انتخاباتی که  تعیین می‌کنند چند نفر مالایی، هندو و یا چینی از صندوق‌‌های رای بیرون آورده شود، جمع شوند و تمامی افراد با توجه به رای مردم برقدرت تکیه زنند. این بحران نیز در حال اوج گرفتن است و از زمان آقای ماهاتیر محمد آغاز شده و بحران شکل گرفت. از همان زمان نیز به دنبال حل و فصل این بحران بودند.

پس از استقلال از دهه 60 تا به امروز همیشه حزب آمنو قدرت را در دست داشته و تنها در دوره‌ای کوتاهی شاید احزاب دیگر بودند و در هیچ زمانی اجازه نداده است که احزاب دیگری برسرکار باشند. بنابراین این مناقشه‌ای است که هم میان مالایی‌ها و هم نژادهای دیگر که چگونه این بحران را حل کنند.

به نظر شما این بحران به چه شکل حل خواهد شد؟

این بحران یا از طریق گفتگو در دولت همانند گذشته حل خواهد شد و یا همانند جهان عرب با شورش‌ها و اردخواست‌ها و اعتراض‌های خیابانی مجبور به تغییر روندسیاسی خواهند شد.

بنابراین شما این پیش‌بینی را می‌کنید که مالزی هم سرنوشتی مانند کشورهای عربی داشته باشد؟

رهبران سیاسی در کشور مالزی عاقل هستند و به دلیل آنکه بیشتر اقتصادی فکر می‌کنند و توسعه اقتصادی را بیشتر از مسایل ایدئولوژیک و سیاسی در نظر دارند، بر همین اساس زمانی که گمان کنند که ضرر اقتصادی به آنها وارد خواهد شد، حتما گفتگو و مذاکره خواهند کرد. انتظار این است که اگر اعتراضی هم به وجود بیاید همانند جهان عرب نباشد. چراکه در دنیای عرب مسایل امنیتی و سیاسی مهم است و خیلی به مسایل اقتصادی توجه نمی‌کنند. به عبارت دیگر تمام هزینه‌هایی که امروز در لیبی، سوریه، عربستان،بحرین و اردن یا کشورهای دیگر به دلیل اعتراض‌های اخیر شده، محاسبه نمی‌شود، بلکه بیشتر نگران حاکمیت خانواده، قوم، ایدئولوژی، دین، مذهب و نژاد هستند. در حالیکه در مالزی بیشتر نگران اقتصاد هستند که سود و زیان را مطرح کرده، یعنی تفاوت ماهوی دارند.

بنابراین انتظار بیشتر این است که این اعتراض‌ها از طریق راه‌حل‌های منطقی و گفتگو میان رهبران سیاسی و جناحی و قومی و دینی حل و فصل شود.  


نظر شما :