روسیه و قصه تحریم‌ها علیه ایران

۰۵ آذر ۱۳۹۰ | ۱۷:۵۲ کد : ۱۸۲۵۱ گفتگو
دیپلماسی ایرانی واکنش روسیه در قبال تحریم‌های جدید ایران را در گفت و گو با دکتر جهانگیر کرمی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل روسیه بررسی کرده است.
روسیه و قصه تحریم‌ها علیه ایران
دیپلماسی ایرانی: بعد از آن که انگلستان، ‌فرانسه و کانادا اعلام کردند به طور یک جانبه بانک مرکزی ایران و هم چنین خرید نفت از این کشور را تحریم خواهند کرد، وزارت خارجه روسیه و رئیس جمهور ترکیه نسبت به این اقدام واکنش نشان داده و ابراز داشتند که این گونه اقدامات امکان مذاکره را از بین خواهد برد. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با دکتر جهانگیر کرمی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل روسیه بررسی کرده است:

 

موضع اخیر روسیه در مورد تحریم بانک مرکزی و نفت ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

به نظر می‌رسد این مسئله را باید در بستر مواضع روسیه در دو سه هفته اخیر بررسی کرد. ابتدا روسیه نسبت به گزارش آقای آمانو واکنش شدیدی نشان داد. حتی قبل از انتشار گزارش وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که گزارشی که در دست انتشار است و به زودی منتشر می‌شود شرایط را پیچیده تر خواهد کرد و امکان گفت و گو را از بین خواهد برد. بعد از انتشار گزارش هم دولت روسیه در بیانیه ای اعلام کرد که این گزارش حاوی هیچ اطلاعات نویی نبوده و احتمالات و سوء ظن‌ها و تحریف اطلاعات، جای واقعیت‌ها را گرفته است. وزارت خارجه روسیه این گزارش را غیر تخصصی و مغرضانه ارزیابی کرد. بعد هم در جریان صدور قطعنامه شورای حکام،‌ روس‌ها سعی کردند در صدور قطعنامه شورای حکام نقش موثری داشته باشند و سعی کنند که قطعنامه منعکس کننده گزارش نباشد. تا حدود زیادی هم موفق شدند. حتی معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه یکی از کشورهایی است که در تدوین قطعنامه نقش داشت و به آن رای مثبت داد و از متن قطعنامه هم تعریف کرد و گفت امکان گفت و گو و رفع تشنج به وسیله این قطعنامه با مشکل مواجه نخواهد شد و قطعنامه به جای دامن زدن به هیجانات سیاسی امکان حل و فصل را هم باقی می‌گذارد.

به دنبال آن که کشورهای غربی بحث تحریم‌ها را مطرح کردند، دولت روسیه اعلام کرد که این تحریم‌ها به صورت یک جانبه و خارج از عرف نهادهای بین المللی است و این قابل قبول نیست. لذا از قبل مشخص بود واکنش روسیه نسبت به تحریم‌های کشورهای غربی منفی است. به این دلیل که اساسا از نگاه دولت روسیه هر گونه اقدام بین المللی باید به شکل چندجانبه و از طریق نهادهای بین المللی صورت بگیرد.

 

در کنار این که می‌بینیم روسیه موضع نسبتا محکمی‌درباره مسئله هسته ای ایران بروز داده است، در پرونده‌های دیگری که در حال حاضر در سازمان ملل علیه ایران مطرح است مانند اتهام ترور سفیر عربستان در امریکا یا بحث حقوق بشر، شاهد آن هستیم که با غرب همراهی نشان داده و علیه ایران رای داده است. آیا مسئله هسته ای ویژگی خاصی دارد که باعث شده روسیه این گونه موضع گیری کند؟

 

ریشه این تناقض که روسیه از طرفی در مقابل تحریم‌های یک جانبه و گزارش‌های مغرضانه می‌ایستد و مخالفت نشان می‌دهد و از طرف دیگر به قطعنامه‌های معتدل تر رای می‌دهد، را باید در چند مفهوم جست. یکی از این مفاهیم این است که روسیه طبیعتا با ایران و کشورهای غربی روابطی دارد. اگر صرفا عامل سیاسی را عامل تصمیم گیری دولت‌ها به قطعنامه‌های بین المللی بدانیم، روابط هر کشوری با دولت‌های دیگر می‌تواند فاکتوری برای اثرگذاری بر آن تصمیم باشد. روسیه هم با ایران روابط خوبی دارد و هم با کشورهای غربی روابط گسترده ای دارد.

از طرفی باید این نکته را هم در نظر داشت که باید روسیه را در قامت واقعیت‌های امروزی روسیه تصور کرد. روسیه به هیچ وجه خود را یک قطب مقابل غرب نمی‌داند و نمی‌خواهد این نقش را بازی کند. درست است که از منافع خود در مقابل غرب دفاع می‌کند، از اقدامات یک جانبه غرب انتقاد می‌کند، با سوء استفاده کشورهای غربی از نهادهای بین المللی جلوگیری می‌کند اما به هیچ وجه این را به عنوان این که یک قطب مقابل غرب است نمی‌بیند و نمی‌خواهد چنین نقشی بازی کند. چرا که می‌داند که نه شرایط ایفای چنین نقشی را دارد و نه توانایی پرداخت هزینه‌هایی را دارد که ایفای این نقش به روسیه تحمیل خواهد کرد.

لذا به نظر می‌رسد باید موضوع را در چارچوب این دو مسئله بررسی کرد. یعنی روسیه در مواقعی که منافعی خاص دارد با غرب مخالفت می‌کند و در مواقعی که غربی‌ها می‌خواهند از نهادهای بین المللی علیه دولت‌های مستقل استفاده کنند، سعی می‌کند که مخالفت کند. البته این تنها روسیه نیست. برخی دولت‌های دیگر هم این کار را انجام می‌دهند. اما روسیه به هیچ وجه نمی‌خواهد این حمایت‌ها و مخالفت‌ها را ادامه دهد که کاملا در برابر غرب قرار گیرد. وضعیت میانه ای که روسیه در آن قرار گرفته، یعنی نه تسلیم در برابر تصمیمات غرب و نه مخالفت قاطع و تشکیل یک قطب در مقابل غرب، باعث شده شاهد چنین نوساناتی در موضع گیری‌های روسیه باشیم.

 

در بیانیه ای که وزارت خارجه روسیه در مورد تحریم‌های جدید علیه ایران منتشر کرده بود، آمده است که این نوع تحریم‌ها امکان از سرگیری مذاکرات را از بین می‌برد. با توجه به این که کشورهای غربی در مورد طرح گام به گام موضع مثبتی در رابطه با گفت و گو نشان نداده اند، چرا روسیه هنوز هم معتقد است که امکان گفت و گو وجود دارد؟ آیا صرفا به عنوان یک امید به آن می‌نگرد یا واقعیتی هم در این میان مطرح است؟

 

این که روسیه مذاکره را امکان پذیر می‌داند به این دلیل است که روسیه بر خلاف کشورهای غربی که صرفا به موضوع هسته ای ایران سیاسی نگاه می‌کنند و بعد این را به عنوان حلقه ای در کنار سایر حلقه‌ها برای یک سری اهداف سیاسی و نظامی‌در آینده پیش می‌برند، روسیه موضوع را تا حدی فنی و حقوقی می‌داند و به همین دلیل از نگاه روسیه آن چه ایران به آن متهم است، آن چنان در پوششی از اغراض سیاسی پیچیده شده که اگر دولت‌های غربی این اغراض سیاسی را کنار بگذارند و صادقانه وارد میدان شوند، امکان مذاکره و گفت و گو وجود دارد و جمهوری اسلامی‌ایران هم به طرح روسیه، پاسخ منفی نداده است.

اما طرح روسیه زمانی می‌توانست در دستور کار قرار بگیرد و به صورت جدی پیش رود که طرف‌های غربی هم وارد میدان شوند. در حالی که نه در گزارش آقای آمانو و نه در سایر قطعنامه‌ها متاسفانه به این طرح اشاره نشده است. یکی از مسائلی که خود روس‌ها هم مطرح می‌کنند این است که چرا اصلا به این فرصت که روسیه مطرح کرده است توجهی نشده است؟ لذا اگر واقعا طرف‌های غربی هم مثل روسیه فکر می‌کردند و پای میز مذاکره می‌آمدند، امکان گفت و گو وحل و فصل این موضوع وجود داشت و جمهوری اسلامی‌ایران هم هیچ گاه باب مذاکره و گفت و گو را نبسته است.

به نظر من علت اصلی را باید در این دید که روسیه این موضوع را چندان سیاسی نمی‌بیند و مسئله را فنی و حقوقی و در چارچوب نهادهای بین المللی قابل حل و فصل می‌بیند ولی طرف‌های غربی بیشتر بهانه جویی می‌کنند و می‌خواهند این موضوع را به عنوان حلقه ای در تکمیل سایر حلقه‌ها مورد استفاده قرار دهند و آن را در چارچوب اهداف غرب در خاورمیانه می‌دانند. این دقیقا چیزی است که روسیه را نگران می‌کند. کما این که قبلا هم آقای پوتین صریحا اظهار داشته بود که روسیه از این که نهادهای بین المللی و حقوق بین الملل و مباحثی مثل مبارزه با تروریسم به عنوان ابزاری برای گسترش منفاع استراتژیک دولت‌های خاصی مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد، ناراحت است و با این روند مخالفت خواهد کرد.

 

ترکیه هم موضع گیری مشابهی در مورد تحریم‌های جدید کشورهای غربی علیه ایران کرده است. به نظر شما این دو موضع گیری در کنار هم می‌تواند در روند کلی مسئله هسته ای ایران تاثیر گذار باشد؟

 

شاید اگر به تنهایی این دو کشور را مورد نظر قرار دهیم، چندان نتواند در فضای بین المللی تاثیر گذار باشد. اگر این شرایط به کشورهای جنبش عدم تعهد هم سرایت پیدا کند و این کشورها هم بیانیه صادر کنند، طبیعتا شرایط را برای ایران مثبت تر خواهد کرد. اما اگر صرفا همین دو دولت باشند،‌ شاید در روند کلی قضیه اثرگذار نباشند. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که چون این تحریم‌ها یک جانبه هستند و از طرف دولت‌ها صورت گرفته اند و نه از طرف نهادهای بین المللی، چنان چه این تحریم‌ها در قطعنامه بعدی شورای امنیت منعکس نشوند یا کمرنگ جلوه کنند، می‌توان اثرگذاری این موضع گیری‌ها را مشاهده کرد. چرا که در واقع دولت‌های ملزم به تحریم‌های یک جانبه نیستند و تنها باید تحریم‌های بین المللی را که از کانال نهادی مانند شورای امنیت تصویب می‌شود رعایت کنند.

نظر شما :