آیا اسلام آباد از واشنگتن فاصله می گیرد؟

پاکستان هدیه آمریکایی ها به چین

۲۷ آذر ۱۳۹۰ | ۲۰:۵۲ کد : ۱۸۹۲۰ گفتگو
محسن روحی صفت کارشناس شبه قاره آخرین تحولات پاکستان را در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بررسی کرده است.
پاکستان هدیه آمریکایی ها به چین
دیپلماسی ایرانی: هر روز موج جدیدی از تبعات نامه نویسی زرداری به مقامات امریکایی در پاکستان ایجاد می‌شود. اخیرا گیلانی با طرح امکان کودتای نظامی علیه زرداری، خارج شدن او از کشور را ناشی از تهدید جانی وی دانسته است. دیپلماسی ایرانی آخرین تحولات پاکستان را در گفت و گو با محسن روحی صفت بررسی کرده است:

 

اخیرا گیلانی با طرح امکان کودتای نظامی در پاکستان، نشانه‌هایی از احتمال سقوط دولت در پاکستان را مطرح کرده است. اوضاع اخیر در پاکستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

به نظر می‌رسد پاکستان آبستن حوادث و تحولاتی است. البته این تحولات نشات گرفته از عوامل مختلفی است که افغانستان هم بخشی از آن است. از سال‌های پیش سیاست‌های منطقه ای قدرت‌های بزرگ در مورد افغانستان و پاکستان به یکدیگر وابسته شده اند. لذا هر گونه تحولی که در پاکستان شکل گیرد، بی ارتباط با موضوع افغانستان نیست و تاثیراتی را بر همسایگان این دو کشور خواهد داشت.

بخش دیگری از موضوع این است که امریکا و پاکستان سابقه ای بسیار طولانی در همکاری و مساعدت با یکدیگر داشته اند. بعد از یازده سپتامبر این رابطه دچار چالش و تناقض شده است. این تناقض دو طرف را ناراضی کرده ولی رابطه به گونه ای است که قادر به جدایی از یکدیگر نیستند. به نظر می‌رسد هر چه می‌گذرد، دعوای بین این دو بالاتر می‌گیرد. به همین جهت است که باید منتظر تحولات جدیدی طی روزهای اخیر بود.

به نظر می‌رسد موضوع دعوا در حال حاضر افغانستان است. یعنی افغانستان موضوع اول دعوای میان امریکا و پاکستان است. پاکستان همیشه امریکا را قانع کرده بوده که هر گاه می‌خواهد به موضوع افغانستان نگاه کند یا در آن دستی داشته باشد یا سیاستی در این کشور اعمال کند، آن را از دریچه پاکستان اعمال کند. این سیاست تا یازده سپتامبر وجود داشت. تا پیش از یازده سپتامبر همیشه امریکا از دریچه پاکستان افغانستان را می‌نگریست و قبول کرده بود که پاکستان خط مقدم برای تاثیرگذاری در افغانستان است و می‌تواند سیاست‌های خود را بر پایه پاکستان در افغانستان اجرا کند. بعد از تحولات یازده سپتامبر و حمله نظامی امریکا به افغانستان و بعد هم روی کار آمدن دولت‌های جدید در افغانستان، فرصتی برای افغانی‌ها پدید آمد تا خود را از قید پاکستان رها کنند. یعنی به امریکا بگویند که اگر قرار است در افغانستان حضور داشته باشد و کار کند، بایستی ارتباطات مستقیمی‌با خود افغانی‌ها برقرار کند و نه با واسطه.

در گذشته این پاکستان بود که به نیابت از امریکا در افغانستان عمل می‌کرد. حتی وقتی روسیه دست به اشغال افغانستان زد، همه کمک‌های نظامی و مالی به پاکستان داده می‌شد تا پاکستان این کمک‌ها را در افغانستان توزیع کند. بعد از یازده سپتامبر این واسطه برداشته شده و پاکستان احساس می‌کند که این سرمایه گذاری بلند مدتی که در افغانستان انجام داده است، در حال از دست رفتن است و این پاکستان است که مغبون شده است. این مغبون شدن باعث شده که پاکستان فشارهایی به امریکا وارد کرده و با امریکا وارد چالش شود تا بتواند نقش قبلی را دوباره به دست آورد.

به نظر نمی‌رسد تا زمانی که ارتش پاکستان در سیاستگزاری خصوصا در سیاست خارجی این کشور که موضوع مربوط به هند و افغانستان را در اولویت دارد، دست بالا داشته باشد، در این مسئله تغییری صورت گیرد و این چالش‌ها بین ارتش پاکستان و امریکا به شکل همکاری و رقابت ادامه پیدا خواهد کرد.

 

به نظر شما مهم ترین مسئله ای که در حال حاضر باعث شده پاکستان در مورد افغانستان با امریکا دچار مشکل شود، تنها همین از بین رفتن نقش واسطه گری پاکستان است یا مسائل دیگری نیز دخیل است؟

 

حتما بحث‌های دیگری هم دخیل هستند. موضوع طالبان هم موضوع مربوط به افغانستان است. در واقع پاکستان به دنبال آن است که حکومتی که در کابل بر سر کار می‌آید، حکومتی باشد که روابط خوبی با طالبان داشته باشد و از این گروه حرف شنوی داشته باشد. این حرف شنوی از طالبان را در هیچ یک از گروه‌های افغانی نیافته است. البته باید گفت که حتی طالبان هم از پاکستان حرف شنوی نخواهند داشت. چرا که این یک مسئله فرهنگی است. افغانی‌ها به این راحتی از کسی تبعیت نمی‌کنند و عامل کشوری نمی‌شوند. ممکن است در ظاهر و برای گرفتن منافع کوتاه مدت از خود انعطاف و حرف شنوی نشان دهند ولی زمانی که بدانند که می‌توانند کاری انجام دهند، حتما از خارجی‌ها روی گردان می‌شوند.

در خود پاکستان منابع قدرت زیادی وجود دارد که علاقمند هستند تا با افغانستان روابطی مبتنی بر احترام متقابل داشته باشند. این گروه‌ها هم در سیاست پاکستان دخیل هستند و امیدواریم این گرایش در پاکستان تقویت شود و به نتایجی برسد.

 

تا چه حد ممکن است چالش در روابط میان پاکستان و امریکا منجر به ایجاد فرصتی برای چین شود تا در آن به پاکستان نزدیک شود و تا چه حد پاکستان تمایل دارد تا از این فرصت استفاده کند؟

 

پاکستان روابط خارجی خود را از زمان استقلال تا کنون بر دو پایه استوار کرده است: چین و امریکا؛ یعنی توانسته از شصت سال پیش بهترین روابط را با چین داشته باشد و هم زمان بهترین روابط را با امریکا سازمان دهد. همه دولت‌هایی که در پاکستان سر کار آمدند، چین را به عنوان نقطه استراتژیک روابط خود انتخاب کرده اند و هیچ گونه عقب گردی در روابط چین و پاکستان در طول سال‌های گذشته مشاهده نشده است. همیشه روابطه به سمت جلو و بهبود بوده است.

 

در مجموع نکته ای لازم می‌دانید استفاده کنید؟

 

در مورد طالبان باید گفت که امریکایی‌ها هم وقتی می‌بینند که نمی‌توانند با پاکستانی‌ها بر سر مسئله طالبان به توافق برسند، راسا به طالبان رجوع می‌کنند. همان طور که دیدیم اخیرا گفت و گو‌هایی میان امریکا و طالبان در قطر شکل گرفته است. خود پاکستان هم سعی می‌کند که در مورد ارتباطات مستقیم خود با طالبان تبلیغات کند و به این وسیله قدرت خود را در افغانستان نشان دهد.

اما ما معتقدیم که کشورهای همسایه افغانستان با خود دولت افغانستان و باقی قدرت‌هایی که در افغانستان نفوذ دارند، بهتر می‌توانند به تفاهم و جمع بندی و فهم مشترک درباره موضوعات مربوط به این کشور برسند. چون اولین قربانیان خشونت در افغانستان بعد از مردم این کشور همسایگان هستند. 

 

نظر شما :