واهمه اعراب از نقش آفرینی تهران

با ایران یا بی ایران؟ مساله این است

۲۶ تیر ۱۳۹۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۰۴۱۷۵ اخبار اصلی
یک راه حل برای وضعیت کنونی در سوریه وجود دارد. در واقع برای رسیدن به چنین راه حلی نه خیلی دیر و نه نیل به آن غیرممکن است. یافتن یک راه خروج از بحران برای سوریه تا حد زیادی به طرف های درگیر و مهمتر از آن به طرف هایی وابسته است که باید به طور کامل از این فرآیند خارج شوند.
با ایران یا بی ایران؟ مساله این است
دیپلماسی ایرانی: ایران و سوریه، دو نامی که از قریب به یک سال پیش که جرقه ناآرامی ها در سوریه زده شد در کنار هم بسیار شنیده می شود. سابقه دوستی تهران با دمشق منحصر به روزهایی نیست که دولت بشار اسد رئیس جمهوری سوریه با بحران داخلی یا آنگونه که خود اذعان می کند جنگ داخلی دست در گریبان است. ایران و سوریه دوشادوش حماس در فلسطین و حزب الله در لبنان اضلاع جریان مقاومتی را تشکیل دادند که نخستین رسالتش مبارزه با اشغالگری صهیونیست ها در سرزمین های اشغالی و دخالت های آمریکا در معادلات منطقه ای بود.
با تعمیق بحران در سوریه نگاه ها به سمت ایران و موضع گیری های این کشور بیشتر جلب شد. در شرایطی که کشورهای عربی نظیر عربستان و قطر دست در دست ترکیه همصدا با غرب از نخستین روزهای آغاز بحران در سوریه ساده ترین راهکار که پایان دادن به دولت بشار بود را پیشنهاد می کردند، ایران در کنار روسیه و چین خواهان نگاه منطقی به بحران در دمشق بود. نگاهی که فردای پس از برکناری یا استعفای بشار اسد را نیز دربرگیرد. خلا قدرت در سوریه پس از بشار منطقه را در بحران امنیتی فرو خواهد برد.
اکنون با گذشت قریب به یک سال از این بحران ، دیگر کشورهای همسایه سوریه مانند عراق نیز در خصوص افزایش فعالیت های القاعده در منطقه هشدار می دهند. با این همه سایت گلف نیوز در نوشتاری کوتاه انگشت اتهام خود را به سمت ایران دراز کرده و ادعا می کند که ایران بخشی از مشکل موجود در سوریه است و نه به گفته کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل راه حلی برای پایان دادن به بحران. نویسنده این مطلب برای گلف نیوز ابتدا انتقادهایی را در خصوص طرح کوفی عنان و عملکرد او در این خصوص ارائه می دهد:

یک راه حل برای وضعیت کنونی در سوریه وجود دارد. در واقع برای رسیدن به چنین راه حلی نه خیلی دیر  و نه  نیل به آن غیرممکن است. یافتن  یک راه  خروج از بحران برای سوریه تا حد زیادی به طرف های درگیر و مهمتر از آن  به طرف هایی وابسته است که باید به طور کامل از این فرآیند خارج شوند. طرح صلح اولیه کوفی عنان، فرستاده صلح سازمان ملل با اشتباهات زیادی آغاز شده بود و در نهایت به یک فاجعه ختم شد. دستور کار وی در آغاز واضح نبود، اهداف مد نظر مبهم بوده و کاملا به واقعیت جاری در سوریه بی توجهی شده بود. اختلاف وسیع موجود در کشور و مابین نظام حاکم و مخالفان مسلح به همان اندازه دست کم گرفته شد که ابعاد ویرانی و خشونت استفاده شده توسط هر دو طرف .

این حقیقت نشان دهنده محدودیت های این ماموریت به علاوه ناتوانی کوفی عنان در حل بحران سوریه است. در حقیقت، با توجه به درگیری ها، ایده کلی و رویکرد این طرح اوضاع را پیچیده تر کرد. به جای توقف خشونت و حفظ جان بی گناهان، زمان برای دستیابی به اهداف غیر قابل حصول تلف شد.

نویسنده در ادامه با اشاره به اصرار های کوفی عنان برای حضور ایران در مذاکرات ،درستی این استراتژی را نیز زیر سوال برده و می نویسد: عنان با مطرح کردن نام ایران به عنوان راه حلی برای نیل به صلح در سوریه در حقیقت اشتباه نخست خود را مجددا و البته این بار در سطح وسیع تر تکرار کرد. در حقیقت اگر ایران تا این حد مستقیما به نظام سوریه در اشکال مختلف و با وسایل گوناگون کمک نمی کرد، اوضاع در سوریه به شکلی که امروز شاهد ان هستیم در نمی آمد! ثانیا، ایران برنامه کاری و منافع خودش را در حمایت تسلیحاتی از نظام سوریه دارد. چنین برنامه ای فراتر از موضوع سوریه است و متناسب با این است که ایران می خواهد یک قدرت منطقه ای باشد.

نویسنده در ادامه مواضع ضد ایرانی خود ادامه می دهد: عنان نباید خواستار مشارکت ایران می شد به این دلیل که نباید به این کشور میدان عملی بزرگتر از آن چیزی که واقعا هست داد. ایران نه یک قدرت منطقه ای است و نه یک قدرت در منطقه. و در نتیجه، باید متناسب با این موضوع با آن برخورد کرد. در حقیقت، رویکرد عنان پنجره یک فرصت را برای وسعت قدرت ایران در موضوعات منطقه ای برای این کشور می گشاید.

نویسنده این مطلب بی توجه به نقشی که ترکیه در بحران سوریه بازی می کند و همصدایی این کشور با اعراب و غرب در تنبیه بشار اسد ادعا می کند که پذیرفتن ایران به عنوان راهکار حل بحران در سوریه به معنای ارائه فرصت بازی به این کشور در زمین اعراب است. اگر عنان به دنبال راه حل دیگری برای بحران سوریه است، طرح وی باید به هسته اصلی مشکل بپردازد. پایان دادن به این مناقشه 16 ماهه با انتخاب بازیگران درست و راهکارهای درست تر ممکن است.

از ان جایی که منطقه تغییرات بزرگ زیادی را تجریه می کند، خط تمیز منتهی به یک تغییر مسالمت آمیز یا یک جنگ داخلی مخرب بسیار باریک است. نه منطقه خاورمیانه نیازی به افزایش تنش ها داشته و نه سوریه توان یک تجزیه کامل یا یک جنگ داخلی تمام عیار را در چنته دارد.

 

نظر شما :