چگونه سیاست ترکیه در سوریه شکست خورد؟

۰۱ مهر ۱۳۹۲ | ۱۵:۱۹ کد : ۱۹۲۱۷۸۶ سرخط اخبار

با حصول توافق میان روسیه و آمریکا بر سر خلع سلاح شیمیایی سوریه و پذیرش این توافق از سوی دولت دمشق، چشم انداز حمله نظامی آمریکا به سوریه بیش از هر زمان دیگری کمرنگ شده است. در این میان، به نظر می رسد حامیان منطقه ای شورشیان سوری اکنون بیش از هر زمان دیگری در سیاست های خود نسبت به سوریه احساس شکست می کنند.

به گزارش «تابناک»، روزنامه ترکیه ای «طرف» در مطلبی به بررسی سیاست خارجی ترکیه در قبال سوریه پرداخته و اشاره کرده که فارغ از هر عذر و بهانه ای که سیاستمداران ترک برای ناکامی خود در این زمینه بتراشند، حقیقت آن است که محاسبات آن ها در قبال سوریه به کلی غلط از آب درآمده است.

این روزنامه در ادامه مطلب خود می نویسد:

انگلیسی ها گاه برای توصیف یک موقعیت از اصطلاح «شلاق زدن به اسب مرده» استفاده می کنند که معادل ترکی آن را می توان «آمین گفتن به دعا کننده ای که نیست» در نظر گرفت. این دقیقاً موقعیتی است که ترکیه به آن دچار شده و با پیگیری یک سیاست تنگ نظرانه نسبت به سوریه، تلاش کرده تا نقش خود را در منطقه ارتقا بخشد.

دولت حزب و عدالت و توسعه تصور می کرد که در نهایت، ائتلافی به رهبری آمریکا به سوریه حمله کرده و دولت این کشور را به سبب استفاده از سلاح شیمیایی مجازات خواهد کرد. افزون بر این، بر کسی پوشیده نبود که آنکارا به شدت تمایل دارد بخشی از چنین ائتلافی باشد. با این حال، با انصراف آمریکا از حمله نظامی و سپس پذیرش طرح پیشنهادی روسیه، امیدهای ترکیه رنگ باخت.

پس از آن، احمد داووداوغلو، وزیر خارجه ترکیه، با تحلیل غلط از نتیجه دیپلماتیک این طرح پیشنهادی، آن را یک «اقدام نمایشی» دانست که صرفاً به خرید زمان برای اسد کمک میکند. این توافق بدون شک زمان در اختیار اسد خواهد گذاشت؛ اما نمایشی خواندن آن از سوی داووداوغلو، به شدت قابل تأمل است.

بحران سوریه اکنون وارد یک روند دیپلماتیک شده و چشم انداز مداخله نظامی برای براندازی اسد کمرنگ شده است. حتی واشنگتن نیز اکنون مخالف براندازی خارج از عرف اسد است، زیرا گروه های وابسته به القاعده به شدت در سوریه فعال شده اند و در مورد اینکه چه کسی جانشین اسد خواهد شد، ابهام وجود دارد. با این حال، آنکارا همچنان روی خوشی به گزینه های دیپلماتیک نشان نمی دهد و به حمایت از براندازی اسد ادامه می دهد. اما دولت ترکیه هنوز پاسخ قانع کننده ای به این پرسش که جانشین اسد چه کسی است، نداده است.

ترکیه سیاست خود در قبال سوریه را به جای ارزیابی های استوار و عینی، بر خیال پردازی های آرمانی استوار کرده است. موازنه های قدرت در سطوح منطقه ای و جهانی، این سیاست ترکیه را علیل ساخته و کوته بینی دولت آنکارا، این دولت را با دردسر مواجه ساخته است.

این موضوع که تنها توافق آمریکا و روسیه می تواند به درگیری های سوریه پایان دهد، از مدت ها پیش مشخص بود. از منظری کلی تر، می توان گفت که غرب واقعیت های خاورمیانه را بهتر از ترکیه شناخته و نقش آفرینی خود را بر آن مبتنی کرده است. همچنین می توان گفت که اسد نیز خود را باهوش تر از آن چیزی نشان داده که دولتمردان آنکارا انتظارش را داشتند.

در شرایط کنونی، مشخص نیست که ترکیه چه زمانی خواهد توانست بار دیگر خود را به عنوان یک بازیگر بانفوذ در خاورمیانه جلوه دهد. کشوری که به سرعت پیشنهاد یک عضو دائمی شورای امنیت را زیر سوال برده و آن را نمایشی بخواند، شانس چندانی برای حاضر شدن پای میز مذاکره نخواهد داشت.

به جز شمال عراق، ترکیه هیچ حضوری در عراق ندارد. در مصر و سوریه نیز هیچ جای پایی برای ترکیه موجود نیست. وضعیت ترکیه در قبال مذاکرات صلح خاورمیانه نیز حالتی مشابه دارد. پس دیگر چه چیزی باقی می ماند؟

البته تردیدی نیست که خیایان های کشورهای عربی همچنان پر از افرادی خواهد بود که اردوغان را ستایش کرده و نام فرزندان خود را «طیب» می گذارند. اما همه کشورهای جهان اولویت را به منافع ملی خود می دهند. بر این اساس، مشخص نیست از ستایش اردوغان چه منفعتی نصیب ما (ترکیه) می شود؟!

افزون بر این، مشخص نیست که کشورهای قدرتمند خارومیانه تا چه از رهبری حمایت خواهند کرد که مردم منطقه را به نام دموکراسی تحریک کرده، اما اعتراضات دموکراتیک را در کشور خود به هیچ وجه تحمل نمی کند. با پیشبرد سیاست «عمق استراتژیک» (راهبرد سیاست خارجی داووداوغلو) ما به یک «بن بست استراتژیک» رسیده ایم.

کلید واژه ها: ترکیه آنکارا


نظر شما :