سناریوها و پیامدهای درگیری داخلی
ایران، فشار امریکا و آینده تعاملات دولت عراق با گروههای مسلح

دیپلماسی ایرانی: عراق در یک برهه حساس قرار دارد، زیرا فشارهای ایالات متحده برای مقابله با شبهنظامیان مسلح و انحلال نیروهای بسیج مردمی (حشد الشعبی) – چارچوب قانونی که به وجود آنها مشروعیت میبخشد – تشدید میشود. مخالفت قاطع ایران با تلاشهای خلع سلاح با هدف محدود کردن مالکیت سلاح منحصراً به دولت، اوضاع را پیچیدهتر میکند. در نتیجه، عراق با پیامدهای جدی، از جمله خطر رویاروییهای احتمالی – چه بین سازمانهای رسمی دولتی و جناحهای مسلح، و چه در میان خود شبهنظامیان، روبهروست، زیرا آنها تحت فشارهای متضاد آمریکا و ایران برای قدرت، نفوذ و بقا رقابت میکنند.
فشار ایالات متحده
ایالات متحده از طریق مجموعهای از اقدامات هماهنگ، کمپین خود علیه نفوذ ایران در عراق را تشدید کرده است:
۱. ایالات متحده یک رژیم تحریمهای گسترده را با هدف از بین بردن شبکههای کلیدی قاچاق پول و نفت مرتبط با ایران فعال کرده است. انتظار میرود این اقدامات به مؤسسات بانکی و نفتی رسمی عراق نیز گسترش یابد که منعکس کننده استراتژی گستردهتر دولت فعلی ایالات متحده برای تضعیف منافع اقتصادی ایران در عراق است. تحریمهای ایالات متحده پیش از این بر اقتصاد عراق و تواناییهای مالی دولت تأثیر گذاشته و تقریباً نیمی از بانکهای خصوصی این کشور را که بسیاری از آنها وابسته به احزاب سیاسی یا شبهنظامیان با نفوذ قابل توجه در بازار و ارز هستند، تحت تأثیر قرار داده است.
۲. واشینگتن فشار سیاسی مستقیم و بیسابقهای را همراه با تهدید برای جلوگیری از تصویب قانون حشد شعبی و قانون بازنشستگی مرتبط با آن اعمال کرده است. سفارت ایالات متحده در بغداد و وزارت امور خارجه هشدارهای متوالی در این زمینه صادر و تأکید کردند که تصویب این دو قانون نشان دهنده تثبیت نفوذ ایران در عراق است. در همین حال، عرفان صدیق، سفیر بریتانیا در بغداد، با تکرار این نظر، اظهار داشت که حشد شعبی پس از شکست تروریسم دیگر ضروری نیست و انحلال آن را خواستار شد – بیانیهای که اعتراض وزارت امور خارجه عراق را به دنبال داشت. به دلیل این فشارها، قانون حشد شعبی که اولین جلسه بررسی خود را در پارلمان بدون اعتراض در اوایل سال ۲۰۲۵ تصویب کرد، به نقطه اشتعال اختلاف شدید سیاسی تبدیل شد. نمایندگان کرد و سنی مجلس در جریان دومین جلسه بررسی این قانون در اواسط ماه ژوئیه از آن خارج شدند، اقدامی که با افزایش کنارهگیریهای جناحهای شیعه همراه شد و در نهایت تصویب نهایی این قانون در اوایل ماه اوت را با مشکل مواجه کرد.
۳. مقامات آمریکایی از دولت عراق خواستهاند که با شبهنظامیان مقابله کند و نیروهای حشد شعبی را یا منحل کند یا در ساختارهای امنیتی رسمی ادغام کند. این درخواستها پس از حوادث امنیتی اخیر، از جمله بمبگذاری در ایستگاههای راداری، حمله به میدانهای نفتی کردستان و فرودگاهها، و همچنین درگیری مسلحانه در منطقه الدوره بغداد بین نیروهای دولتی و گروه مسلح کتائب حزبالله که بیشترین همسویی را با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (IRGC) دارد، تشدید شد. دخالت این گروههای مسلح ابتدا توسط سفارت آمریکا و سپس توسط دولت عراق شناسایی شد که تحریمهایی را علیه تیپهای ۴۵ و ۴۶ حشد شعبی اعمال کرد. هر دو تیپ وابسته به این شبهنظامیان هستند که با بیانیهای آتشین «جلوگیری» از تصمیم دولت محمد شیاع السودانی را خواستار شدند.
۴. مقامات، رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی از احتمال حملات نظامی مستقیم – توسط ایالات متحده یا اسرائیل – به مواضع گروههای مسلح و حشد شعبی، به ویژه در بحبوحه افزایش تنشها با ایران، خبر دادهاند. این سیگنالها همزمان با بحثهایی در مورد تحریمهای گستردهتر ایالات متحده علیه عراق است. نکته قابل توجه این است که واشینگتن بودجه سرویس مبارزه با تروریسم (CTS)، نیرویی که به خاطر روابط خصمانهاش با شبهنظامیان شناخته میشود، را دو برابر کرده، در حالی که بودجه سالانه ارتش عراق و نیروهای پیشمرگه کرد را کاهش داده است. خروج برنامهریزیشده ارتش ایالات متحده از عراق که از ماه سپتامبر آغاز میشود، با وجود تلاشهای دولت سودانی برای کماهمیت جلوه دادن پیامدهای آن، به آینده همکاری امنیتی عراق و آمریکا ابهام بیشتری میافزاید.
تعامل دیپلماتیک ایالات متحده با عراق، چه به صورت رسمی و چه غیررسمی، کاهش یافته است. درخواستهای متعدد عراقیها برای تعیین وقت سفر سودانی به واشینگتن بیپاسخ مانده است. تبادلات دیپلماتیک دوجانبه به تعاملات حداقلی و متمرکز بر امنیت کاهش یافته است. دولت فعلی ایالات متحده پس از عزیمت آلینا رومانوفسکی در نوامبر ۲۰۲۴، هنوز سفیر جدیدی در بغداد منصوب نکرده است. سفارت، که با تعداد کمی کارمند فعالیت میکند، در حال حاضر توسط کاردار استیون فاگین، که به عنوان سفیر ایالات متحده در یمن نیز فعالیت میکند، اداره میشود.
فشار ایران
تلاشهای فزاینده ایالات متحده به دنبال مهار نفوذ ایران در عراق بوده است. در پاسخ، تهران همچنان به حمایت قاطع خود از نیروهای بسیج مردمی و «گروههای مقاومت» ادامه داده است، اصطلاحی که برای اشاره به شبهنظامیان نزدیک به ایران، از جمله کتائب حزبالله (KH)، عصائب اهل حق (AAH)، کتائب سید الشهدا (KSS) و دیگران استفاده میکند. تهران همچنین به طور فعال با درخواستهای فزاینده برای خلع سلاح این شبهنظامیان مخالفت کرده است.
برخی از این درخواستها از سوی بالاترین مرجع شیعه عراق، آیتالله العظمی علی سیستانی، مطرح شده است. در ماه ژوئن، آیت الله سیستانی از طریق نماینده خود در کربلا، عبدالمهدی الکربلایی، انحصار دولتی سلاح را خواستار شد. او هشدار داد که «مردم عراق از پیامدهای درگیریهای جاری در منطقه مصون نیستند و عراقیها باید خود را با آگاهی و بصیرت مسلح کنند. ما خواستار ساختن کشور بر پایههای محکم هستیم.»
هشدارهای آیت الله سیستانی، که نزدیک به پنج سال از ابراز صریح نظرات سیاسی خودداری کرده بود، با توجه به تحولات منطقهای و بینالمللی و تهدیدات فزایندهای که عراق با آن مواجه است، به طور گسترده به عنوان نشانهای از لزوم رفع نقص در تعامل دولت با شبهنظامیان و نیروهای بسیج مردمی تفسیر شد.
واکنش ایران از سوی علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران و چهرهای قدرتمند در جمهوری اسلامی، در مصاحبهای با رسانههای ایرانی انجام شد. ولایتی مخالفت ایران با خلع سلاح حزبالله لبنان و حشد شعبی را تأیید کرد و اظهار داشت که حشد شعبی «همان نقشی را در عراق ایفا میکند که حزبالله در لبنان دارد.»
نکته قابل توجه این است که ولایتی موضع رسمی ایران را به تماس تلفنی با نوری المالکی، نخستوزیر سابق عراق و رهبر ائتلاف دولت قانون (SLC)، مرتبط دانست. ولایتی گفت: «مالکی مرد شجاعی است. وقتی او در قدرت بود، او کسی بود که حکم اعدام [رئیسجمهور سابق عراق] صدام [حسین] را صادر کرد و گروه «منافقین» – مجاهدین خلق – را از عراق اخراج کرد.» ولایتی افزود: «در طول تماس تلفنی، مالکی تأکید کرد که ایالات متحده و اسرائیل پس از لبنان برای هدف قرار دادن حشد شعبی در عراق اقدام خواهند کرد، اما ایران و عراق از خلع سلاح حزبالله در لبنان یا حشد شعبی در عراق خودداری میکنند و از انجام آن مانع خواهند شد... اگر حشد شعبی نبود، آمریکاییها عراق را میبلعیدند... ایران امروز منسجمتر و قدرتمندتر از همیشه است و این گروهی است که با نقشههای آمریکا و اسرائیل در منطقه مقابله میکند. ایران مرکز محور مقاومت است.»
به نظر میرسد اشاره ولایتی به مالکی در درجه اول متوجه سودانی و دولت او باشد، به ویژه پس از آنکه بیانیههای دولت، دست داشتن گروه مسلح کتائب حزبالله در اقدامات ایذایی در داخل عراق را آشکار کرد و با توجه به رویکرد محتاطانه سودانی در قبال رویارویی اخیر ایران و اسرائیل و تلاشهای او برای جلوگیری از کشیده شدن عراق به جنگ.
صرف نظر از انگیزههای پشت موضع سودانی، این موضع به اختلافات درون حزب دموکراتیک خلق و شبهنظامیان و حتی در میان گروههای مسلح همسو با ایران دامن زد. این موضوع با اتهامات سخنگوی کتائب حزبالله مبنی بر اینکه یکی از رهبران شبهنظامیان «خائن به شیعیان» است، که ظاهراً به نقل از قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس، مطرح شده، برجسته شد. گمانهزنیها حاکی از آن است که این اتهام به شبل الزیدی، رهبر کتائب امام علی (ع) اشاره دارد که در حال حاضر از طریق احمد الاسدی، وزیر کار، با بلوک بازسازی و توسعه سودانی همسوست.
سفر علی لاریجانی، دبیرکل شورای عالی امنیت ملی ایران به بغداد در ۱۱ آگوست ۲۰۲۵، بخشی از یک بازنگری استراتژیک در موضع منطقهای ایران بود. لاریجانی یک تفاهمنامه امنیتی با عراق امضا کرد که رسماً بر کنترل مرزها متمرکز بود. با این حال، واشنگتن نگرانی خود را در مورد این توافق ابراز کرد و هشدار داد که میتواند به ایران آزادی عمل بیشتری در رفت و آمد در عراق بدهد. به گفته منابع آگاه، جلسات لاریجانی با رهبران سیاسی و فرماندهان گروههای مسلح عراقی بر تقویت حضور امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی ایران در عراق در انتظار درگیری جدید احتمالی با اسرائیل متمرکز بود. پس از این دیدار، گفتمان سیاسی شیعه علیرغم مخالفتهای آمریکا، به سمت اصرار بر تصویب قانون حشد شعبی تغییر جهت داد.
در همین زمینه، اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس و دیگر مقامات سپاه، پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، از بغداد، نجف، بصره و صلاحالدین بازدید کردند. این بازدیدها با بازدیدهای غیررسمی چهرههای نظامی و سیاسی ایران، از جمله عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، در مراسم بزرگداشت اربعین تکمیل شد.
گزارشهای محلی نشان میدهد که یکی از نتایج مانورهای اخیر ایران، فعال شدن شبکهای از شبهنظامیان سایه، متشکل از عناصر خاصی از شبهنظامیان مستقر، بوده است که قبلاً اعلام نشده بود. به نظر میرسد این تحول با هدف آمادهسازی برای واکنش نیروهای متحد ایران به فشار آمریکا و احتمال عملیاتهای گسترده و مخفیانه در صورت تشدید اوضاع منطقهای به درگیری آشکار، انجام شده است.
سناریوهای درگیری داخلی در پرتو رقابت آمریکا و ایران
سناریو ۱: رویارویی آشکار بین نیروهای امنیتی عراق و گروههای شبهنظامی مختلف، از جمله حشد شعبی
این سناریو، نخستوزیر عراق را به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح، به اجرای اقداماتی برای خلع سلاح شبهنظامیان، دستگیری رهبران درگیر در جرایم و تخلفات، بازسازی حشد شعبی و از بین بردن نفوذ شبهنظامیان ملزم میکند.
با این حال، این نتیجه در حال حاضر به دلیل موقعیت شکننده دولت پیش از انتخابات پارلمانی بعید به نظر میرسد. دولت با وضعیت حساسی روبهروست که در آن اگر عراق از اجابت خواستههای آمریکا خودداری کند، ممکن است ایالات متحده به رویکرد "فشار حداکثری" متوسل شود. چنین اقدامی میتواند فروپاشی اقتصادی و امنیتی را باعث شود و چشمانداز انتخاباتی جناح نخستوزیر را بیش از پیش تضعیف کند. برعکس، تسلیم شدن در برابر فشار ایالات متحده برای تضعیف شبهنظامیان و قطع روابط با ایران میتواند واکنش منفی جناحهای قدرتمند همسو با ایران را برانگیزد و به بیثباتی بیشتر امنیتی، اقتصادی و سیاسی منجر شود. چنین نتیجهای همچنین بر چشمانداز انتخاباتی سودانی تأثیر منفی خواهد گذاشت.
با توجه به عدم تعادل در تواناییهای نیروهای دولتی و شبهنظامیان، هرگونه رویارویی نظامی احتمالاً مستلزم مداخله نظامی مستقیم آمریکا خواهد بود. برای اینکه دولت عراق از نظر نظامی پیروز شود، ایران باید از حمایت از شبهنظامیان متحد خود خودداری کند. با این حال، بعید است که واشینگتن، که در حال حاضر اولویت خود را خروج تدریجی نیروهای خود از عراق قرار داده است، در یک اقدام نظامی جدید شرکت کند. به همین ترتیب، بعید است که ایران بدون متحمل شدن هزینه قابل توجه، شبهنظامیان خود را در عراق رها کند.
سناریوی ۲: درگیریهای درونگروهی
اگرچه این سناریو ممکن است در آینده نزدیک محتملترین سناریو نباشد – به دلیل مقاومت در جامعه شیعه در برابر چنین تحولی و نفوذ تعدیلکننده شخصیت ارشد شیعه، آیت الله سید علی سیستانی – عوامل متعددی میتوانند درگیریهای داخلی شبهنظامیان را باعث شوند. این عوامل افزایش فشار بر شبهنظامیان، تعمیق رقابتهای جناحی، تنش در صفوف جنبش صدر (یک پایگاه مردمی قابل توجه برای شبهنظامیان)، احتمال تجدید رویارویی نظامی ایران و اسرائیل و علاقه استراتژیک تهران به استفاده از عراق به عنوان میدان نبرد نیابتی را شامل میشود. این سناریو میتواند به طور بالقوه مداخله نیروهای امنیتی به نمایندگی از یک گروه شبهنظامی یا مسلح را به هر قیمتی در بر بگیرد.
درگیری مسلحانه بین شبهنظامیان، به ویژه در بحبوحه تشدید تنشهای منطقهای با مشارکت ایران، نه تنها منعکسکننده سیاست زمین سوخته است، بلکه از پویاییهای داخلی ریشهدار – از جمله رقابت بر سر منافع اقتصادی، مبارزات قدرت سیاسی و تنشهای نسلی در صفوف شبهنظامیان – نیز ناشی میشود. فشار ایالات متحده بر نهادهای امنیتی و نظامی آسیبپذیر عراق، همراه با نگرانیها در مورد نفوذ شبهنظامیان، اراده سیاسی ضعیف و سازگاری محدود با شرایط متغیر منطقهای و جهانی، این گروهها را به مبارزه برای بقا سوق داده است. در پاسخ، گروههای مسلح در حال بسیج تمام منابع موجود و استفاده از نفوذ خود – چه با هماهنگی تهران و چه به طور مستقل – برای تضمین موقعیت و حفظ قدرت خود هستند.
بر این اساس، استفاده فزاینده گروههای مسلح از رسانهها، به ویژه از طریق پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، برای هدف قرار دادن یکدیگر، نهادهای دولتی، نیروهای سیاسی و کشورهای عربی همسایه، ممکن است مقدمهای برای یک رویارویی تلقی شود. مرحله بعدی میتواند حملات فیزیکی شدیدتر به رهبران سیاسی یا شبهنظامی بانفوذ و همچنین هدف قرار دادن گسترده جنبشهای مدنی و سکولار را شامل شود. این امر میتواند به طور بالقوه به سناریوهای شدیدتری مانند کودتا علیه نظام سیاسی عراق منجر شود. چنین سناریوهایی به طور فعال در محافل داخلی گروههای مسلح در عراق، به ویژه در میان گروههای به اصطلاح "وفادار" همسو با ایران مطرح است.
پس از یک دوره درگیری آشکار احتمالی بین جناحها یا تلاش برای کودتا، عراق احتمالاً با فروپاشی دولت و ظهور مراکز قدرت نظامی رقیب در شهرهای بزرگ، به هرج و مرج دچار خواهد شد. ظهور مجدد احتمالی داعش در چنین شرایطی را نمیتوان رد کرد.
سناریوی ۳: کاهش تنش در انتظار تغییر دولت و ارزیابی مجدد روابط با ایالات متحده
بسیاری از جناحهای سیاسی، به ویژه گروههای شیعه، به این سناریو امیدوار هستند. آنها معتقدند که تغییر دولت میتواند تنشها با واشنگتن را کاهش دهد. سوابق تاریخی از این دیدگاه پشتیبانی میکنند: جایگزینی نوری المالکی با حیدر العبادی در سال ۲۰۱۴ و عادل عبدالمهدی با مصطفی الکاظمی در سال ۲۰۲۰ به بهبود روابط با ایالات متحده منجر شد.
در حالی که یک دولت جدید ممکن است بلافاصله فشار آمریکا بر شبهنظامیان را برطرف نکند، میتواند در را برای دخالت بیشتر ایالات متحده در فرآیند تشکیل دولت باز کند، که در تشکیل دولت سودانی وجود نداشت. علاوه بر این، رهبران مذهبی شیعه در نجف در تلاشند تا از هرگونه درگیری مسلحانه احتمالی بین شیعیان جلوگیری کنند و انتقال مسالمتآمیز قدرت را بیشتر ترویج دهند.
اولویتهای کلیدی در این سناریو به تعویق انداختن تصویب قانون حشد شعبی تا پس از انتخابات و تدوین یک نقشه راه کمتر تهاجمی برای واشینگتن را شامل میشود. این موضوع همچنین مسدود کردن گروههای مسلح و تعیین جدول زمانی برای انحلال آنها، مطابق با برنامههای خروج آمریکا، را نیز در بر میگیرد. مفهوم هماهنگی خلع سلاح شبهنظامیان با خروج ائتلاف بینالمللی از عراق، از زمان پایان درگیری داعش در سال ۲۰۱۸ توسط برخی گروههای سیاسی و مذهبی پیشنهاد شده است.
این رویکرد در ابتکار «حمایت از حاکمیت عراق» که توسط امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، در سال ۲۰۲۰، پس از اعتراضات اکتبر و ترور ژنرال قاسم سلیمانی اعلام شد، تکرار شد. این ابتکار به تشکیل کنفرانس همکاری و مشارکت بغداد در سال ۲۰۲۱ با حضور رئیس جمهور مکرون و رهبران منطقهای منجر شد. با این حال، این کنفرانس به هماهنگی خلع سلاح شبهنظامیان با خروج ائتلاف بینالمللی نپرداخت و صرفاً بر همکاری اقتصادی تمرکز داشت.
خلاصه و نتیجهگیری
دولتهای متوالی عراق به طرز ماهرانهای پویایی پیچیده رقابت و نفوذ ایالات متحده و ایران را هدایت کردهاند و تعادل ظریفی بین این دو برقرار کردهاند. دولت فعلی به رهبری سودانی نیز از این قاعده مستثنی نیست، زیرا نفوذ جناحهای مختلف، از جمله مرجعیت نجف، را در انتخاب رهبران در نظر میگیرد. این توازن قدرت در انتخاب نامزدهای پستهای ارشد توسط جناحهای کرد و سنی نیز مشهود است.
امروزه، دولت سودانی و نیروهای غالب چارچوب هماهنگی با لحظهای بحرانی روبهرو هستند که فراتر از تلاش آشنا برای "دست گرفتن از میانه" است، همانطور که معمولاً در محافل سیاسی عراق بیان میشود. مفهوم "میانه" از زمان وقایع ۷ اکتبر ۲۰۲۳، تغییرات منطقهای بعدی و ظهور دیدگاه جدیدی برای نقش آمریکا در مناطق حساس امنیتی تحت دولت فعلی به رهبری دونالد ترامپ، تکامل یافته است.
ایران اکنون ممکن است تمایل بیشتری به پذیرش سطح پایینتری از نفوذ در عراق داشته باشد، به ویژه با توجه به فروپاشی رژیم اسد، افول حزبالله و پیامدهای درگیری مستقیم با اسرائیل. اگرچه ایران مدتهاست که به دنبال اعمال کنترل کامل بر عراق است، اما تغییرات اخیر در رویکرد واشینگتن، محدودیتها و انتظارات جدیدی را ایجاد کرده که تعادل ظریفی را که در دو دهه گذشته در عراق وجود داشته است، به چالش میکشد. تغییرات در سیاست ایالات متحده در قبال عراق با تغییرات ژئوپلیتیکی منطقهای و خروج مرحلهای قریبالوقوع از پایگاههای نظامی آمریکا همزمان شده است. این امر به واشنگتن اجازه میدهد تا بدون نیاز به مداخله نظامی مستقیم، فشارهای سیاسی و اقتصادی بیشتری اعمال کند. با این حال، زمانبندی در عراق به طور منحصر به فردی حساس است، زیرا قبل از انتخابات پارلمانی است که توسط جنبش صدر و بخش بزرگی از رأیدهندگان تحریم شده است، و همچنین بحران اقتصادی و مالی رو به رشدی که روابط بین اجزای اصلی اجتماعی کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
دولت عراق در تلاش است تا ثبات را در طول بحرانهای فعلی حفظ کند، حتی اگر انجام این کار به اتخاذ اقداماتی علیه منافع گروههای مسلح و نیروهای سیاسی شیعه با نفوذ مستلزم باشد. با این وجود، جناحهای عراقی نزدیک به ایران – که ادعای تشکیل دولت را دارند – بعید است اجازه دهند منافع آنها تحت فشار ایالات متحده به چالش کشیده شود. اگرچه تشدید تنشها به درگیریهای گروههای مسلح یا درگیری مستقیم با دولت همچنان بعید به نظر میرسد، اما با توجه به تحولات پس از ۷ اکتبر، احتمال بیشتری وجود دارد که جناحهای سیاسی و مذهبی با هرگونه ابتکار صلحی که به دنبال بازگرداندن تعادل بین ایالات متحده و ایران در عراق باشد، مخالفت کنند.
منبع: مرکز الامارات للسیاسات / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
نظر شما :