تل آویو همواره نگران مذاکره است

درس هایی از 40 سال پیش برای برخورد با ایران

۱۳ مهر ۱۳۹۲ | ۱۸:۱۲ کد : ۱۹۲۲۴۴۲ اخبار اصلی آمریکا خاورمیانه
نویسنده خبر: دیوید ایگناتیوس
تل آویو همواره نسبت به توافق های مذاکره ای ایالات متحده با دشمنان اش نگران بوده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در سخنرانی اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل به صراحت این نگرانی را نشان داد و بار دیگر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران را گرگی در لباس میش توصیف کرد
درس هایی از 40 سال پیش برای برخورد با ایران

دیپلماسی ایرانی: درحالی که دیپلماسی ایرانی – آمریکایی گرم می شود؛ و نخست وزیر اسرائیل در مورد ریسک های ناشی از مذاکره می گوید، خوب است به 40 سال قبل باز گردیم، زمانی که  بستر جنگ اعراب – اسرائیل در سال 1973 فراهم می شد و شرایطی مشابه وجود داشت.حدود یک سال پیش از آغاز جنگ در ششم اکتبر 1973، انور سادات، رئیس جمهور وقت مصر، مذاکرات محرمانه ای را با آمریکایی ها آغاز کرد که هدف از آن ایجاد صلح بین مصر و اسرائیل بود. تازه ترین نظرسنجی ها نشان می دهد عده کثیری بر این باورند که اگر این شانس جدی تر گرفته می شد، شاید درگیری سال 1973 هیچگاه اتفاق نمی افتاد.

در بخشی از کتاب جاده ای به سوی جنگ ، نوشته ایگال کیپنیس، می خوانیم: رهبران وقت اسرائیل در آن زمان نتوانستند واقعیت ها را درک کنند و دچار نوعی اعتماد به نفس کاذب و کوری سیاسی بودند.

اسرائیل همواره نسبت به توافق های مذاکره ای ایالات متحده با دشمنان اش نگران بوده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در سخنرانی اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل به صراحت این نگرانی را نشان داد و بار دیگر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران را گرگی در لباس میش توصیف کرد. او مدعی شد که به پیشنهاد مذاکره ایران بر سر مساله هسته ای، باور ندارد.

نگرانی مشابهی در مورد مذاکرات پیش از جنگ 1973 نیز در بین اسرائیلی ها وجود داشت. در آن زمان دیپلماسی محرمانه آمریکا تحت هدایت هنری کیسینجر قرار داشت که در آن دوره مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون بود و سپس وزیر خارجه او شد.

کیسینجر در آوریل 1972، مذاکراتی را با مصر آغاز کرد و در مارس 1973 نیز گام بعدی را با برگزاری نشستی محرمانه در آرمونک برداشت. زمانی که او با حافظ اسماعیل، مشاور امنیت ملی سادات ملاقات کرد. 

پس از آن مصری ها به طور علنی تهدید کردند که به اسرائیل حمله می کنند تا اراضی را که در جریان جنگ 1967، از دست داده بودند، باز پس گیرند. اما اسماعیل به کیسینجر گفته بود سادات ابتکار عملی صلح آمیز را ترجیح می دهد که در آن مصر بتواند اغلب صحرای سینایی در تحت کنترل خود درآورد و آن را از مجادله اعراب – اسرائیل، دور نگاهدارد. این همان چیزی وبد که در پیمان کمپ دیوید – پنج سال بعد- در مورد آن مذاکره شد، البته پس از اینکه هزاران نفر جان خود را از دست دادند.

یکی از درس های درگیری سال 1973 بین اسرائیل و مصر این است که ارزش اش را دارد برای بررسی واقعی بودن پیشنهاد ها، مذاکره کنیم.

گزارش ها حاکی از آن است که سادات در سپتامبر 1973، برای آغاز مذاکرات رسمی آمادگی داشت و به همین دلیل اسماعیل به کیسنجر گفت، گمان ما بر این است که پیش از نخستین روز سپتامبر باید در مورد مرحله نخست توافق کرده باشیم.

کیسینجر در آن زمان، سفیر وقت اسرائیل در واشینگتن را در جریان محتوای مذاکرات محرمانه قرار داد. این مذاکرات به اندازه ای حساس بود که اسرائیل برای اشاره به نام کیسنجر در جریان این گفت و گو ها از واژه«شائول» استفاده می کند و نیکسون را نیز «رابرت» می خواند. در آن زمان سفیر وقت ، روسای خود را در جریان گفت و گوی تلفنی با کیسنجر – مارس 1973 – قرار داد و گفت کیسنجر جزئیات این پیشنهاد صلح را مطرح کرده است. جزئیاتی که می تواند امنیت اسرائیل را حفظ کند.

اما نخست وزیر وقت اسرائیل و دیگر رهبران این کشور، همچنان نگران بودند. به بیان دیگر آنها می خواستند از هر مذاکره ای جلوگیری کنند، چرا که از نگاه آنها سادات یک دشمن بود و نباید باور می شد.

تا ششم اکتبر، کیسینجر دیگر خسته بود. 8 ماه از زمانی که او دریافته بود سادات به روند سیاسی علاقمند است، گذشته بود . از سوی دیگر کیسنجر می دانست که سادات می خواست تا ماه سپتامبر روند توافق آغاز شود. کیسنجر در این ماه ها همواره از اسرائیل خواسته بود به او اجازه دهد ابتکار عمل اش را اجرا کند، اما پاسخ تل آویو، منفی بود.

در آن زمان بخش قابل توجهی از تصویری که مقامات اسرائیلی در مورد مصر داشتند از اطلاعاتی ناشی می شد که اشرف مروان به آنها می داد. او یکی از ماموران موساد بود که به حلقه نزدیکان سادات نفوذ کرده بود و دست کم شش بار در مورد حمله قریب الوقوع مصر به اسرائیل هشدار داده بود. او یک روی پیش از درگرفتن جنگ نیز هشدار داد؛ اما چندان جدی گرفته نشد. امروزه اسرائیلی ها دچار تردید هستند که آیا وی یک جاسوس دوجانبه بوده یا خیر.

داستان جنگ 1973، دردناک است چرا که می دانیم چگونه رقم خورد. مصر و سوریه در ماه اکتبر به اسرائیل حمله کردند. شاید رهبران اسرائیل در آن زمان به مانورهای سادات در جهت صلح اعتماد نداشتند اما سرویس جاسوسی اسرائیل نیز در مورد آمادگی برای جنگ دچار تردید بود. اسرائیل غافلگیر شده بود. در این جنگ بیش از 2 هزار و 500 اسرائیلی کشته شدند و خسارات وارده به اعراب نیز به مراتب بیشتر بود.

شاید سادات نمی توانست صلح را بدون آثار روانی ناشی از درگیری خونین در کانال سوئز، محقق کند. یک مقام اسرائیلی در این زمینه می گوید، مصر نیاز به شانسی برای التیام بخشیدن به جراحات ناشی از جنگ 1967 داشت تا به توافق صلح با اسرائیل برسد. البته نمی توان به طور قطع انگشت اتهام را به طرف کسی نشانه رفت اما می توان گفت درگیری سال 1973 قابل اجتناب بود.

درحالی که نتانیاهو در مورد ایران می اندیشد، کابوس مشابهی دارد و در پس ذهن خود می گوید آیا با همان دلهره ای مواجه هستیم که همتای سابق ام در مورد مصر با آن رو در رو شد. آیا پیشنهاد های صلح از جانب دشمنان اسرائیل جدی هستند یا اینکه تنها پوششی برای رفتار دشمنان به شمار می روند؟ یکی از درس های درگیری سال 1973 بین اسرائیل و مصر این است که ارزش اش را دارد برای بررسی واقعی بودن پیشنهاد ها، مذاکره کنیم.

منبع: واشینگتن پست / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10

دیوید ایگناتیوس

نویسنده خبر

"ديويد ايگناتيوس (David Ignatius)" فرزند يك خانواده ارمني است كه در سال 1920 ميلادي به كشور آمريكا مهاجرت كرده و در آنجا ساكن شده است. وي يكي از افراد ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران-امریکا


نظر شما :