درهای روابط ایران و آمریکا باز شده است

۱۴ مهر ۱۳۹۲ | ۲۲:۲۶ کد : ۱۹۲۲۴۵۷ سرخط اخبار
گفت‌و‌گو با محسن میلانی استاد دانشگاه فلوریدا

هرچند روحانی و اوباما ملاقاتی با یکدیگر نداشتند و احوالپرسی ساده دوجانبه میان روسای جمهور ایران و آمریکا برقرار نشد، اما این باعث نمی شود تغییر لحن و ادبیات قابل توجهی که از سوی تهران و واشنگتن در دستور کار قرار گرفته را کم اهمیت تلقی کنیم. باراک اوباما در سخنرانی سالانه خود در مجمع عمومی سازمان ملل، 25 بار نام ایران را به زبان آورد، یعنی بیش از همه کشورهای دیگر. به زبان آوردنی که البته این بار توهین آمیز و تهدیدگونه هم نبود. حسن روحانی هم در مقابل ضمن تاکید بر گوش فرا دادن به سخنان آقای اوباما، خواستار شنیدن صدایی واحد از واشنگتن شد. شاید تا چند ماه پیش، پیش بینی بیان چنین اظهاراتی از سوی رهبران دو کشور، به مزاحی می ماند، اما امروز صدای تغییر در راهرو روابط ایران و آمریکا به گوش می رسد. دکتر محسن میلانی می گوید امروز فرصت استثنایی برای گفت وگو میان ایران و آمریکا به وجود آمده است. با این استاد دانشگاه فلوریدا که کتاب «شکل گیری انقلاب اسلامی» او به فارسی هم ترجمه شده و منبعی ارزشمند برای تحولات سیاسی پس از انقلاب به شمار می رود، گفت وگوی مفصلی پیرامون موانع و تحولات روابط ایران و آمریکا انجام دادیم که در پی می آید:

بخشی از نخبگان سیاسی در ایران بر این باورند که پرونده هسته ای ایران و رابطه با آمریکا با یکدیگر گره خورده اند و پیوند تنگاتنگی میان آنها برقرار است. نظر شما در این زمینه چیست؟ آیا لازمه حل مساله هسته ای ایران برقراری رابطه با ایالات متحده است یا برعکس، برقراری رابطه با آمریکا در گروی حل و فصل برنامه هسته ای جمهوری اسلامی است؟

به باور من، پیشرفت های چشمگیری که ایران در برنامه های اتمی خود به دست آورده، در دورانی بوده که جمهوری اسلامی ایران نه تنها رابطه ای با آمریکا نداشته، بلکه با آن کشور در حالت جنگ سرد به سر برده است؛ در عین حال، پیگیری این برنامه های اتمی برای ایران بسیار پرهزینه بوده و تحریم های شدید و فلج کننده یکی از آن عوارض و هزینه ها بوده است. من فکر می کنم، اگر جمهوری اسلامی در راستای حل و فصل اختلافاتش با آمریکا بر سر مساله ای هسته ای گام بردارد و برای باز کردن درهای مذاکره با ایالات متحده همت جدی ورزد، منافع ملی ایران بیش از هر روند دیگری تامین خواهد شد و هزینه های کمتری متوجه کشور و نظام خواهد شد. بنابراین من تصور می کنم حل مساله هسته ای رابطه مستقیمی با حل رابطه سیاسی با ایالات متحده دارد.

در چند هفته اخیر ادبیات سران ایران و ایالات متحده در سطح قابل تاملی نرم شده و از لحن خصمانه طرفین نسبت به یکدیگر کاسته شده است. ریشه این تغییر در کجاست؟ چه اتفاقاتی در سپهر روابط سیاسی طرفین بروز و ظهور پیدا کرده که منجر به بروز چنین نرمشی شده است؟

به گمان من امروز دو کشور در فضایی قرار گرفته اند که هر دو نیک می دانند ادامه روابط خصمانه، با منافع ملی آنها در تناقض است. بنابراین هردو کشور سعی کرده اند که تنش زدایی را در دستور کار خود قرار دهند و باب گفت وگو و مذاکره را با یکدیگر باز بگذارند. ضمن اینکه نباید از این نکته نیز غفلت ورزید که طی 10 سال اخیر در بسیاری از مجادلات و مناقشات منظقه ای منافع جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده همسو و هم جهت بوده است. در این خصوص می توان به موارد افغانستان و عراق اشاره کرد. در جنگ افغانستان، ایران و آمریکا در کنار زدنِ طالبان با یکدیگر هم رأی بودند. این روند در عراق هم تکرار شد و واشنگتن و تهران هر دو از سقوط صدام حسین استقبال می کردند و گزینه ایده آل هر دو، مشترک و همسان بود. حتی ما شاهد هستیم پس از سقوط صدام هم ایران و آمریکا درخصوص آینده عراق، باوری یکسان داشتند و هر دو از انتخابات آزاد در این کشور حمایت می کردند و از آن مهمتر هر دو کشور در به قدرت رساندن شیعیان، همفکر و همصدا بودند. درست در همان زمان، عربستان که یکی از متحدان اصلی ایالات متحده در منطقه خاورمیانه محسوب می شود، با این سیاست مخالفت ورزید. بنابراین با مطالعه پیشینه نه چندان دور روابط دو کشور، می توانیم موارد فراوانی از منافع مشترک جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بر شمریم. حال امروز، ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای در معادلات به ایفای نقش می پردازد. مناقشه و بحران سوریه یکی از همین موارد است. در همین راستا ما شاهد هستیم که غربی ها آرام آرام به این نتیجه می رسند که باید نقش ایران را در مدیریت شرایط بحرانی سوریه در نظر بگیرند و گمانه زنی ها برای حضور ایران در اجلاس ژنو 2 بیش از همیشه قوت یافته است، طبیعتا این هم نشانه مثبت دیگری در راستای روابط دوجانبه فی ما بین ارزیابی می شود.

امروز از سوی دو طرف سیگنال های مثبتی در خصوص رابطه دوجانبه ایران و آمریکا مشاهده می شود. روندهایی که اگر نگوییم بی سابقه، یقینا می توان آنها را از ابتدای انقلاب تاکنون کم سابقه تلقی کرد. شما تا چه میزان بر جدی بودن این سیگنال ها باور دارید و به زعم شما چنین رویه ای تا چه حد می تواند بر آینده روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا موثر واقع شود؟

من هم با شما هم عقیده ام و این سیگنال ها را بسیار جدی می بینم و به جرات می توان گفت که امروز فرصت استثنایی برای مذاکره با آمریکا به وجود آمده است و همانطور که شما هم اشاره کردید از آغاز انقلاب اسلامی تا امروز چنین موقعیت برجسته ای وجود نداشته است. رئیس جمهور ایران با درایت قابل توجه، یک تیم بسیار پرتجربه و کارآزموده را در سیاست خارجی تشکیل داده است و این تیم توانمند و هوشمند توانسته در این چند ماه اخیر، تصویر جمهوری اسلامی در جهان را تا حد قابل توجهی تغییر بدهد. این تغییر در مقیاسی بوده است که دیگر امروز در روزنامه های آمریکا نقل قولی از ایران در خصوص مسائلی چون نقض هولوکاست یا نابودی اسرائیل که آقای احمدی نژاد در طول هشت سال زمامداری شان مدام بر این انگاره ها تاکید می کردند، مشاهده نمی شود. برعکس تمام صحبت ها از این قرار است که رئیس جمهور جدید ایران از برقراری رابطه دوستانه و مبتنی بر تعامل سازنده سخن به میان می آورد، ایران می خواهد به جامعه بین المللی بازگردد. هرچند نباید این نکته را هم از نظر دور نگاه داریم که برخی جریان های رادیکال در آمریکا با نخست وزیر اسرائیل هماهنگ هستند و بر این باورند که رئیس جمهور جدید ایران در پی فریب جامعه جهانی است. همان طور که نتانیاهو در صحبت هایی مدعی شدند آقای روحانی، شیری در لباس گوسفند هستند و در پی این است که با خنده بمب بسازد. اما باید بر این مساله نیز تاکید ورزید گروهی که در آمریکا همواره در پی تغییر رژیم در ایران هستند و همچنین جریان های دیگری که از اقدام نظامی علیه ایران حمایت می کردند، فعلا یا سکوت کرده اند یا نهایتا سوالاتی در خصوص انگیزه های آقای روحانی مطرح کرده اند. فضایی که اکنون در مقابل ادبیات جدید جمهوری اسلامی ایران در آمریکا مشاهده می شود، عموما همراه با اشتیاق و توام با امیدواری است و حتی جریان های همیشه مخالف با جمهوری اسلامی ایران هم در شرایط کنونی استراتژی انتظار را در پیش گرفته اند و منتظرند عملکرد دولت جدید ایران را رصد نمایند. آقای کلینتون رئیس جمهور اسبق آمریکا هم در صحبت هایی که پیش از آغاز نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل انجام داد، بر این نکته تاکید کرد که دولت آمریکا باید جدی بودن ایران برای انجام مذاکره و تغییر را بسنجد، بنابراین می توان چنین جمع بندی کرد که در شرایط فعلی اکثر دولتمردان و کارشناسان آمریکایی با دیدی مثبت به آقای روحانی و برنامه های ایشان می نگرند و تصور مثبتی حول دولت جدید ایران شکل گرفته است.

بسیاری از تحلیلگران از مقایسه آقای روحانی با روسای جمهور پیشین ایران به ویژه سیدمحمد خاتمی به این نتیجه رسیده اند که شباهت های گفتمانی فراوانی میان دکترین سیاست خارجی دولت اصلاحات و دولت تدبیر و امید مشاهده می شود، هرچند همین تحلیلگران هم بر وجود تفاوت های محیطی و لایه ای میان سید اصلاحات و شیخ دیپلمات مهر تایید می زنند. از منظر شما شرایط امروزی که آقای روحانی با آن مواجه است چه شباهت ها و چه تفاوت هایی با دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در خصوص روابط خارجی و به ویژه رابطه با آمریکا دارد؟

به رغم شباهت های قابل توجهی که میان آقای خاتمی و روحانی ملاحظه می شود، در برخی موارد تفاوت های قابل تاملی نیز میان این دو نفر وجود دارد. آقای روحانی، از حیث نزدیکی و قابل اعتماد بودن به رهبری انقلاب، در جایگاه رفیع تری نسبت به آقای خاتمی قرار دارند و بیش از آقای خاتمی و حتی احمدی نژاد معتمد و مورد اعتماد مقام رهبری است. از سوی دیگر، مزیت دیگری که آقای روحانی نسبت به تمامی روسای جمهور ایرانِ پس از انقلاب دارد این است که آیت الله خامنه ای به ایشان اختیار تام برای مذاکره با کشورهای غربی و آمریکا داده است که این اتفاق، رخدادی بی سابقه در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی قلمداد می شود و این نخستین بار است که رهبری انقلاب اسلامی به رئیس جمهوری این اجازه را می دهد که در خصوص مساله هسته ای و مذاکره راسا اقدام کند و نحوه مدیریت و پیگیری این روند را به رئیس قوه مجریه اعطا می کند. از سوی دیگر ما شاهد حمایت های تمام قد دو تن از روسای جمهور پیشین جمهوری اسلامی از آقای روحانی هستیم. آیت الله هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی ضمن طرفداری کامل از دکترین سیاست خارجی آقای روحانی از تغییر در رویه های سیاست خارجی ایران که با محوریت دکتر روحانی صورت می پذیرد، حمایت می کنند. در همین راستا، آقای خاتمی مقاله ای در روزنامه گاردین انگلستان نوشته و در آن اظهار داشته که امروز فرصت طلایی برای غرب به وجود آمده که مسائل خود را با ایران حل کند. 

رهبر معظم انقلاب در صحبت های شان از نرمش قهرمانانه در سیاست خارجی یاد کردند و به این نکته اشاره کردند که پیش تر هم چنین رویه ای در راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وجود داشته است. نرمش قهرمانانه را در چه چارچوب مفهومی تحلیل و تبیین می فرمایید؟

همانطور که ایشان هم اشاره کردند، این نخستین بار نیست که از چنین راهبردی در خصوص سیاست خارجی استفاده می کنند. در دوران اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی هم ایشان اجازه دادند، نمایندگان جمهوری اسلامی ایران با نمایندگان آمریکا در خصوص مسائل امنیتی در عراق مذاکره کنند. 

تحول نوین دیگری که در رابطه میان ایران و آمریکا رخ داده است، حضور همزمان وزرای خارجه دو کشور در میز مذاکره است. اتفاقی که در پیشینه روابط دو کشور در سی و پنج سال اخیر بی سابقه بوده است، اما این رخداد با جلسه 1+5 و حضور آقای ظریف و کری محقق شده است، این تحول را شما چگونه تفسیر می فرمایید؟

این تحول، نقطه عطف بسیار مهم و مثبتی در روابط دوجانبه ایران و آمریکا قلمداد می شود. اگر ایران  تنها بتواند مسائل مهم خود را با آمریکا در میان بگذارد دستاورد قابل توجهی در خصوص روابط ایران و آمریکا به دست آمده است. نکته ای که نباید از آن غافل شویم این است که درست است که حل مساله و اختلاف اتفاق بسیار خوبی است، ولی در شرایط کنونی همین که درهای صحبت و مذاکره باز شود هم تحول قابل تاملی به شمار می رود. درهایی که به مدت سی و پنج سال بسته بوده است. هرچند، گاهی اوقات،  ایران و در برخی موارد هم آمریکا این درها را به طور نامحسوس باز کرده اند، تعارفاتی هم با یکدیگر داشتند و هریک این باز کردن را منکر شده اند اما به هر ترتیب امروز با عنایت به اقداماتی که آقای ظریف انجام داده و دیدارهای دیپلماتیک گسترده ای که در دستور کار خود قرار داده، درهای رابطه به شکل قابل توجهی باز شده است. البته نباید فراموش کرد پس از سی و اندی سال جنگ سردی که میان ایران و ایالات متحده وجود داشته، مسائل و مشکلاتی که میان دو کشور به وجود آمده یک شبه حل نخواهد شد و تنها با درایت از سوی طرفین و البته دستور کار قرار دادن شکیبایی، می توان برخی از این مشکلات و اختلافات را به مرور زمان مرتفع کرد و با مد نظر قرار دادن تنش زدایی حقیقی به چارچوبی برای مدیریت اختلافات جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا دست یافت.

منبع: هفته نامه آسمان

کلید واژه ها: ایران و آمریکا سیاست خارجی خاتمی


نظر شما :