در سایه پیمان نامه جامع دوستی ایران - افغانستان

تهران برای نیروهای خارجی در منطقه فرش قرمز پهن نمی کند

۰۸ بهمن ۱۳۹۲ | ۱۵:۴۷ کد : ۱۹۲۷۷۰۷ آسیا و آفریقا گفتگو
محمد ابراهیم طاهریان سفیر اسبق ایران در افغانستان و پاکستان و همچنین رییس سابق ستاد افغانستان وزارت خارجه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی به بررسی روابط ایران و افغانستان در سایه امضای پیمان نامه دوستی و همکاری پرداخته است
تهران برای نیروهای خارجی  در منطقه فرش قرمز پهن نمی کند

دیپلماسی ایرانی: ایران و افغانستان از آغاز مذاکرات با هدف تنظیم “پیمان نامه دوستی و همکاری” خبر دادند. خبر این توافق در سفر کرزی به تهران و در گرماگرم مذاکرات افغانستان و آمریکا بر سر توافقنامه امنیتی دو کشور منتشر شد. آنچه این مساله را حایز اهمیت می کند، جنس دو پیمان نامه موجود و برطرف کردن نگرانی های طرف های امضا کننده است. هم ایران و هم افغانستان نگران هستند. افغانستان نگران آینده کشور خود در حوزه مسایل امنیتی و ایران نیز نگران حضور نیروهای خارجی در همسایگی. از طرفی جزییات پیمان نامه جامع دوستی نیز منتشر نشده که این موجب بروز ابهام هایی شده، گرچه کارشناسان بر این عقیده اند که پیمان نامه های دوستی محرمانه نبوده و پس از تایید در دولت ها و مجالس آنها، جزییات آن در دسترس قرار می گیرد. "ایمل فیضی" سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان گفته است "این پیمان شامل همکاری های درازمدتی در زمینه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی و تعامل دو کشور به منظور دستیابی به صلح و امنیت منطقه ای خواهد بود." با این حال ایران و آمریکا یکی در همسایگی و دیگری هزاران کیلومتر دورتر، هرکدام می توانند به نوبه خود سهم قابل توجهی در آینده افغانستان داشته و آینده آن را ترسیم کنند. از این رو امضای پیمان نامه میان این دو کشور هر کدام از جایگاه خاصی برخوردار است. در این خصوص  با محمد طاهریان سفیر اسبق ایران در افغانستان و پاکستان و همچنین رییس سابق ستاد افغانستان وزارت خارجه در باره اهمیت پیمان جامع دوستی به گفت و گو پرداختیم:

طی رفت و آمدهایی که میان مسئولان دولت افغانستان و ایران صورت گرفت. موضوع امضای پیمان جامع دوستی ها مطرح شد، این پیمان همزمان با موضوع پیمان امنیتی افغانستان و آمریکا است. آیا امضای پیمان نامه دوستی بر پیمان امنیتی کابل- واشنگتن اثرگذار است؟

 بیش از یک سال قبل واشنگتن و کابل پیمانی را تحت عنوان استراتژیک امضا کردند که در بخشی از آن، همکاری های نظامی دیده شده بود که طبق قوانین داخلی آمریکا هرکجا این کشور بخواهد سربازی داشته باشد، باید مصونیت قضایی بگیرد. از این رو پس از امضای پیمان استراتژیک، دو کشور توافق کردند، در ضمیمه یا تکمیل آن، پیمان دیگری را موسوم به پیمان نامه امنیتی امضا کنند. برای آن ضرب الاجلی مبنی بر دو یا سه ماه انتهایی سال 2013 تعیین شد که به هر علتی تا کنون امضا نشده است. بنابراین بر اساس اطلاعات منتشر شده و آنچه در رسانه ها در دسترس است، سابقه پیمان استراتژیک و سپس پیمان امنیتی یک مقوله مجزاست و پیمان نامه جمهوری اسلامی ایران به سفرهایی مربوط می شود که بعد از دولت یازدهم _ در دولت جدید _ طی چهار ماه، دوبار رییس جمهوری افغانستان به ایران آمد و در آخرین سفر، دو رییس جمهوری موافقت کردند که سند جامع دوستی تهیه شود که در آن همکاری های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و همه ابعاد روابط در آن مدنظر قرار گیرد. بر این اساس وزارت امورخارجه دو کشور نیز مامور به تهیه پیش نویس این سند در مدت کمتر از دو ماه شدند و قرار شد آن را به اطلاع روسای جمهور خود برسانند که به نظر می رسد این کار در دست اقدام است. بنابراین پیمان نامه دوستی و پیمان نامه امنیتی به هم مربوط نیست. از طرفی روابط همسایگی، روابط الزامی است که دو همسایه باید روابط خود را در بسترهای مورد نیاز، قانونمند کنند. به نظر می رسد با وجود همه فراز و نشیب هایی که در افغانستان شاهد بودیم، روابط کابل- تهران، رو به جلو و رو به توسعه بوده است. گرچه طی ده سال گذشته حضور کشورهای خارجی از جمله آمریکایی ها مسایلی را ایجاد کرده اما به طور کلی می توان گفت که این روابط رو به جلو بوده و چندان تحت تاثیر کشورهای خارجی قرار نگرفته است.

از آنجا که ایران و آمریکا به عنوان دو کشوری هستند که حضور قابل توجهی در افغانستان دارند، و وجود دو پیمان نامه یکی دوستی و دیگری امنیتی یا امضای آن بیانگر تقسیم بندی و سهم بندی نفوذ این دو کشور در افغانستان خواهد بود؟

لزوما با طرح این سوال به این ترتیب موافق نیستم. روابط دو همسایه که سابقه طولانی فرهنگی و تاریخی و همچنین وجود هزار کلومتر مرز مشترک، متفاوت با هر کشوری از جمله آمریکاست که از چندین هزار کلومتر دورتر آمده است. همسایگان در غم و شادی هم شریک هستند. به خصوص دو کشور مسلمان با سابقه مشترک تارخی و فرهنگی. بنابراین جنس روابط متفاوت است. با این حال افغانستان نه تنها با آمریکا بلکه با بسیار از کشورهایی که در این کشور نیرو دارند، چه کشورهای اروپایی و چه کشورهای فرامنطقه ای، پیمان نامه هایی را که به پیمان نامه های زنجیره استراتژیک معروف است، منعقد کرده است. آینده نشان خواهد داد که امضای چنین اسنادی می تواند به واقعیت در موضوع افغانستان کمک کند یا نه. بسیاری از کارشناسان سند همکاری استراتژیک یا امنیتی یا هر دو را خیلی متفاوت با بقیه سندها در موضوع افغانستان نمی بینند. اصولا راه کار افغانستان نظامی نیست. راه کار افغانستان تسامح میان خود افغانستانی هاست. نمی دانم در این اسناد چقدر به این مساله توجه شده است.

عدم انتشار جزییات پیمان جامع بین دو کشور این سوال را ایجاد کرده که آیا صرف امضای آن نگرانی های تهران را در قبال توافقنامه استراتژیک بین کابل- واشنگتن برطرف خواهد کرد یا نه؟

الان نمی توانم اظهارنظر کنم. اما قاعدتا این پیمان، پیمان محرمانه ای نخواهد بود. پیمان بعد از اینکه به اطلاع دو رییس جمهور رسید، قاعدتا بعد از بررسی در دولت ها باید به مجلس برود تا مجلس دو کشور آن را تایید کنند. به نظر نمی رسد که یک امر محرمانه ای باشد. پیمان های دوستی، پیمان هایی است که در دسترس همه قرار می گیرد و این  توافقنامه هم قاعدتا باید از این جنس باشد.

در حالی که ایران تحت تحریم های بین المللی است گرچه توافقنامه ژنو فرصت 6 ماهه ای را برای تعلیق تحریم ها فراهم می آورد اما افغانستان نیز تحریم های یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا را تا حدودی اجرایی کرده، حال بر اساس این پیمان نامه چگونه دو کشور همکاری اقتصادی خواهند داشت؟

بنیه اقتصادی افغانستان چندان وسیع نبوده و یک ظرفیت خاصی دارد. نه الان بلکه در سه دهه یا حتی در گذشته نیز اینگونه بوده است. از طرفی روابط همسایگی لزوما تحت تاثیر چنین مسایلی شکل نمی گیرد. روابط اقتصادی میان ایران و افغانستان جاری و ساری بوده و افغانستان نیاز به آب های آزاد دارد. از گذشته دور بنادر ایران در اختیار افغانستان بوده و این کشور نیز در حوزه ترانزیت از آن استفاده کرده است. هرچند که روابط همسایگی دو جانبه است. اما الزامات افغانستان موجب شده تا ایران هم به آن الزامات توجه کند و سعی داشته باشد که آن را برطرف کند. بنابراین قدری جنس روابط با آن چیزی که روی کاغذ می آید، متفاوت است. آنچه که به نظر می رسد موضوعات که در بازارهای بین المللی مطرح می شود، در حوزه روابط اقتصادی ایران و افغانستان شامل نمی شود.

ایران مخالفت خود را با قرارداد امنیتی دوجانبه افغانستان و آمریکا آشکارا اعلام کرده است. در همین حال کابل نگران آن است که در صورت خارج شدن نیروهای خارجی از افغانستان، طالبان بار دیگر با استفاده از زور، دولت مرکزی را ساقط کرده و بار دیگر قدرت را در دست گیرد. آیا پیمان نامه جامع دوستی می تواند برطرف کننده نگرانی های دو طرف باشد؟

مواضع جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلف به طور آشکار درباره پیمانی که قرار است میان آمریکا و افغانستان منقعد شود، اعلام شده است. به دلیل کارشناسی پیمان امنیتی آمریکا به شرایط موجود در افغانستان کمک نمی کند، همچنین به لحاظ مواضعی که ایران دارد، فرش قرمز برای نیروهای خارجی در همسایگی مان پهن نمی کنیم. این موضوع کاملا روشنی است. اما در نهایت این خود افغانستان است که نسبت به این مواضع تصمیم می گیرد. ولی همانطور که گفتم به نظرم پیمان جامع دوستی بین کابل و تهران، مکمل روابطی است که این روابط نسبتا وضعیت خوبی دارد. خیلی ناظر بر رفتار و تاثیرات عنصر سوم نیست. ذات روابط دو جانبه است.

 شاید امضای پیمان جامع دوستی میان تهران- کابل باعث تحریک برخی کشورهای همسایه ایران از جمله افغانستان و کشورهای حوزه خلیج فارس شود. کشورهایی که درصدد جلوگیری نفوذ ایران در منطقه به خصوص در افغانستان هستند، راه کارهای ایران برای پیشگیری از این تحرکات چه می تواند باشد؟

در هر سندی می تواند این موضوع باشد که این سند علیه هیچ کشور سومی نیست. در پیمان نامه جامع دوستی نیز چنین مساله وجود خواهد داشت. عصر، عصر همکاری و تعامل است. استراتژی ایران نسبت به افغانستان مبتنی بر توسعه و امنیت بوده و بر آن تاکید دارد. بنابراین هر اتفاقی که در افغانستان منجر به توسعه و امنیت شود، به نفع ایران است. این سند هم ممد چنین استراتژی است. بنابراین چنین سندی نمی تواند به معنی رقابت باشد، بلکه می تواند زمینه ای را برای مشارکت همه عناصر و کشورهایی _ همسایه یا غیر همسایه _ که علاقه مند کمک به توسعه و امنیت در افغانستان هستند، فراهم آورد.

گروه هایی در افغانستان که نظر منفی نسبت به حضور ایران در افغانستان دارند، گروه هایی که مورد حمایت برخی دولت ها مانند پاکستان یا عربستان هستند. آیا امکان دارد این گروه ها عامل دست اندازی و چالش در امضای پیمان جامع دوستی شوند؟

اینکه عناصری موجود در افغانستان، مخالفت سیاست های ایران تحت حمایت کدام کشورها هستند، جای بحث دارد. ولی اصولا سیاست های جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهه گذشته، نسبت به افغانستان، مبتنی بر استراتژی توسعه و امنیت است. ما در شرایط سخت از جمله جنگ و تحریم، مردم افغانستان را تنها نگذاشتیم. طبیعی است که در یک کشور چند میلیونی عناصری هستند که لزما موافق شما نباشند.

با توجه به اینکه ایران نسبت به امضای پیمان نامه امنیتی کابل- واشنگتن مخالفت کرده، آیا امکان دارد آمریکا نیز دولت افغانستان را مبنی بر امضا نکردن پیمان جامع دوستی تحت فشار قرار دهد؟

قاعدتا باید افغانستان جواب دهد. اما موضع ایران به عنوان همسایه اعلام نظر و تصمیم با خود افغانستان است. ولی به لحاظ کارشناسی اصولا معتقدند جنس پیمان نامه جامع  دوستی و پیمان نامه امنیتی هم فرق می کند. جنس سند ایران، مبتنی بر یک سند جامع دوستی است و در سند آمریکا که هنوز رییس جمهور افغانستان مقاومت کرده، دریافت مصونیت قضایی و فرستادن نیرو مطرح است. به نظرم با یک شاخص نمی شود با یک سند موافقت یا با دیگری مخالفت کرد؛ یا برعکس، یکی را تایید و دیگری را رد کنند. شاخص های اظهارنظر و تصمیم گیری متفاوت است.

انتشار اولیه: جمعه 4 بهمن 1392 / بازانتشار: سه شنبه 8 بهمن 1392

کلید واژه ها: محمدابراهیم طاهریان افغانستان پیمان نامه جامع دوستی


نظر شما :