در بستر فشار نظامی، اطلاعاتی و قومی که ایران را هدف گرفته است
طرح شوم سایکس – پیکوی ۲

نویسنده: سید حجت سیداسماعیلی، کارشناس ارشد علوم سیاسی
دیپلماسی ایرانی: در سالهای اخیر، ایران بهعنوان یکی از محورهای اصلی تحولات ژئوپلیتیکی خاورمیانه، با موجی از تهدیدات ترکیبی مواجه شده است. از حملات اسرائیل و ترور دانشمندان، تا فعالیت اپوزیسیون خارجنشین و رشد گروههای مسلح قومی در مرزهای غربی و شرقی. این مجموعه اقدامات در بستر پروژههای کلانی مانند «سایکس–پیکو ۲» قابل تحلیل است؛ طرحی برای بازسازی خاورمیانه از طریق تضعیف و تجزیه کشورهای منطقه (عراق، سوریه، لیبی، ایران) به واحدهای کوچک قومی و مذهبی. چیزی که هم اکنون در مورد سوریه شاهدیم.
با آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ و ورود گروههای مسلح افراطی به این کشور، بسیاری از مردم سوریه تصور میکردند که با پایان نظام بشار اسد، به سوی آزادی، دموکراسی و بازسازی کشوری یکپارچه حرکت خواهند کرد. اما با گذشت بیش از یک دهه، شرایط میدانی نشان میدهد که بسیاری از این گروهها نه نمایندگان ملت سوریه، بلکه ابزارهایی در خدمت منافع منطقهای و فرامنطقهای بودهاند. به نحوی که رژیم صهیونیستی بهطور مداوم زیرساختهای نظامی و لجستیکی سوریه را هدف قرار داده است. اخیراً نیز، به بهانه حمایت از دروزیها در جنوب سوریه، حملات جدیدی به خاک این کشور انجام شده که به باور برخی کارشناسان، زمینهسازی برای طرح سایکس – پیکوی دوم و تجزیه نرم کشور از طریق قومیتگرایی و فشارهای منطقهای است. ذیلا به اهداف اسرائیل و آمریکا در مورد ایران می پردازیم.
۱. اهداف اسرائیل از فشار و حمله به ایران:
الف) جلوگیری از هستهای شدن ایران: اسرائیل ایران را تهدیدی وجودی میداند. ترور دانشمندان هستهای، حملات سایبری (مانند استاکسنت) و تهدیدات مداوم به حمله پیشدستانه، همگی در راستای مهار توان هستهای و تکنولوژیک ایران است.
ب) تضعیف محور مقاومت: ایران از حماس، حزب الله، انصارالله و گروههای مقاومت دیگر حمایت میکند. اسرائیل میکوشد با ضربه زدن به عمق استراتژیک ایران، این محور را تجزیه کند.
ج) بازدارندگی روانی و عملیاتی: هر حمله، بخشی از دکترین بازدارندگی اسرائیل است تا به تهران و متحدانش نشان دهد که دامنه مداخله اسرائیل محدود به مرزهای خود نیست.
۲. نقش اپوزیسیون خارجنشین (منافقین، سلطنتطلبان، لیبرالها)
الف) مجاهدین خلق (MEK):
- همکاری اطلاعاتی با موساد و سیا.
- افشای برخی سایتهای هستهای ایران.
- پشتیبانی از تحریم و حتی حمله نظامی.
- پشتیبانی از گروههای قوم گرای تجزیه طلب
ب) سلطنتطلبان و لیبرالها:
- فعالیت رسانهای برای بیاعتبارسازی جمهوری اسلامی.
- حمایت از گزینههای فشار خارجی.
- برخی از این جریانها ارتباطاتی با محافل نومحافظهکار آمریکایی و حتی لابیهای صهیونیستی دارند.
ج) همپوشانی با پروژههای قومی:
- بخشی از اپوزیسیون، در هماهنگی یا همسویی با گروههای قومگرای تجزیهطلب فعالیت میکند.
- مفاهیمی مانند "ایران فدرال"، "حق تعیین سرنوشت اقلیتها" و "ملتهای تحت ستم" در ادبیات آنان رایج است.
۳. گروههای مسلح قومی و تروریستی: ابزارهای عملیاتی پروژه تجزیه
الف) شرق کشور – بلوچستان: جیش العدل (جیش الظلم) و گروههای منشعب از آن مانند انصار الفرقان، با گرایشهای سلفی – تکفیری، حملات تروریستی متعددی علیه نیروهای امنیتی انجام دادهاند. برخی گزارشها از ارتباط این گروهها با عربستان، امارات، و حتی موساد حکایت دارد. پروژه «بلوچستان بزرگ» هدفی بلندمدت است که میکوشد با تحریک قومگرایی مذهبی، منطقه را از ایران جدا کند.
ب) غرب کشور – کردستان: گروههایی مانند پژاک، حزب دموکرات کردستان و کومله با حمایت لجستیکی اقلیم کردستان عراق و سکوت/حمایت ضمنی غرب و اسرائیل فعال هستند. پژاک، شاخه ایرانی PKK، از سوی آمریکا نیز بهعنوان نیرویی مفید برای فشار بر ایران تلقی شده است. «پروژه کردستان بزرگ» نیز همانند طرحهای مشابه، مرزهای فعلی ایران، عراق، سوریه و ترکیه را تهدید میکند.
۴. سایکس – پیکو
۲: بازسازی خاورمیانه بر پایه تجزیه
الف) مروری بر سایکس – پیکو اول: در ۱۹۱۶، بریتانیا و فرانسه خاورمیانه پس از عثمانی را با خطکش تقسیم کردند. این مرزهای مصنوعی منشأ بسیاری از بحرانهای بعدی شد.
ب) سایکس – پیکو جدید یا خاورمیانه بزرگ: از دهه ۲۰۰۰، آمریکا و متحدانش در پی تجزیه کشورهای بزرگ منطقه (عراق، سوریه، لیبی، ایران) به واحدهای کوچک قومی و مذهبی هستند. هدف: دولتهای ضعیف، فاقد عمق استراتژیک و وابسته به نظم امنیتی غرب.
ج) ایران، مانع اصلی طرح: ایران با جمعیت زیاد، موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز و نفوذ منطقهای، اصلیترین مانع اجرای سایکس–پیکو ۲ است. بنابراین، فشار چندلایه (تحریم، جنگ ترکیبی، حمایت از تجزیهطلبی و اپوزیسیون) طراحی شده تا ایران را از درون فرسوده و برای فروپاشی آماده کند.
نتیجه اینکه؛ ایران در شرایطی قرار دارد که با حملات آشکار اسرائیل، فشارهای اطلاعاتی غرب، تحرکات اپوزیسیون خارجنشین و فعالیت گروههای مسلح قومی روبهروست. همه این عوامل را باید نه جدا از هم، بلکه بهعنوان اجزای یک پروژه کلانتر – طرحی برای تضعیف و تجزیه ایران – در نظر گرفت.
سایکس – پیکوی دوم، پروژهای است که در سوریه آغاز شد، در عراق آزمایش شد، در لیبی پیادهسازی شد، و اکنون ایران را هدف گرفته است. گروههای تروریستی در بلوچستان، پژاک در کردستان، اپوزیسیون وابسته به اسرائیل و نئوکانها، و فشارهای اقتصادی – رسانهای، همه در این چارچوب معنا مییابند. اما در ورای همه این تهدیدات و توطئهها جمهوری اسلامی ایران با بهرهمندی از رهبری واحد، نیروهای مسلح قوی و انسجام داخلی توانسته است در برابر تلاشهای مداخلهجویانه، از جمله پروژههای نیابتی و رسانهای، ایستادگی کند. این ثبات در مقایسه با کشورهایی همچون لیبی، عراق یا سوریه قابل تأمل است.
نظر شما :