تهران، رابطه با اروپا را مدیریت کند

خروج ایران از بن بست سیاسی با غرب

۲۴ فروردین ۱۳۹۳ | ۱۷:۲۱ کد : ۱۹۳۱۱۴۶ اروپا گفتگو
دکتر مهدی فاخری استادیار دانشکده روابط بین الملل تهران و کارشناس مسایل اروپا در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به صدور قطعنامه پارلمان اروپا در قبال ایران تاکید می کند که ایران می تواند با نگاهی به نیمه پر این لیوان از فرصت ها استفاده و چالش ها را هم مدیریت کند.
خروج ایران از بن بست سیاسی با غرب

دیپلماسی ایرانی: پارلمان اتحادیه اروپا به دنبال سیاست های خارجی خود در قبال ایران، قطعنامه ای چهار محوری تصویب کرد که طی سه محور آن بر تداوم روابط، مثبت ارزیابی کردن مذاکرات با ایران بر سر مسایل هسته ای و همچنین استفاده از پتانسیل ایران بر حل چالش های منطقه ای تاکید کرده و در محور حقوق بشر به نگرانی های خود نسبت به برخی موارد و ابهامات در داخل ایران اشاره کرده است. برخی کارشناسان تدوین و تصویب چنین قعطنامه ای را به دنبال سفرهای هیات های اروپایی به خصوص کاترین اشتون به ایران و دیدارهای خارج از عرف دیپلماتیک آنان با برخی افراد می دانند. این اقدام پارلمان اروپا البته با واکنش های بسیاری در داخل مواجه شده و حتی مجلس نیز خواستار صدور قطعنامه ای در مقابل قطعنامه اروپا شد. از سویی گروه منتقد دولت، نیز صدور این قطعنامه را به نوعی نشات گرفته از برخود منفعلانه دستگاه دیپلماسی دولت می دانند. اما در این میان عده ای هم نگاهی به نیمه پر لیوان داشته و بر این عقیده اند صدور این قطعنامه و روزنه های امید در محورهای یاد شده نشان از خروج ایران از بن بست سیاسی با اتحادیه اروپا طی هشت سال گذشته دارد. این مسایل موجب شد تا با دکتر مهدی فاخری کارشناس مسایل اروپا، رایزن اقتصادی  مقرر دائمی ایران در ژنو 1384 – 1381 و معاون سابق اداره همکاری های اقتصادی منطقه ای وزارت خارجه (سال های 79 تا 81 ) گفت و گویی کوتاه داشته باشیم. متن این گفتگو به شرح زیر است:

اتحادیه اروپا بر مخالف دیگر کشورها همواره در مقابل ایران به عنوان یک مجموعه واحد عمل کرده، بروز چنین اتحادی با محوریت تصویب قطعنامه درباره ایران نشات گرفته از چیست؟

تصویب چنین قطعنامه ای را هم می توان از نگاه ایرانی و هم از نگاه یکی از ارکان سیاست خارجی اروپا تحلیل کرد. از نگاه اول، هرگاه ایران با اروپا شروع به مذاکره کرده، آن ها موضوع حقوق بشر را مطرح کرده اند. درعین حال که از حقوق بشر نیز استفاده سیاسی شده و می شود. اما بدان معنی نیست که هر حرفی زده می شود، خلاف واقعیت باشد. از طرفی می توان لحظه ای ایران را فراموش کرد و سایر پرونده های مشابه را مورد بررسی قرار داد. اتحادیه اروپا سال هاست که با ترکیه قرارداد ترجیحی تحت چارچوب مدیترانه و مشارکت با این کشور داشته و در این میان مسایل الحاق ترکیه که از جمله مساله حقوق بشر نیز در آن قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفته است. اتحادیه اروپا مساله حقوق بشر را نه تنها با ترکیه بلکه با همه شرکای تجاری اش در زمان امضا قراردادها مورد توجه قرار می دهد. پیش از آنکه موضع سیاسی در قبال چنین قطعنامه ای داشته باشیم باید بدانیم که مساله حقوق بشر در داخل خود اتحادیه اروپا نیز حایز اهمیت بوده و یکی از ارکان سیاست خارجی آن است. اتحادیه اروپا از معدود مواردی است که از نهادی برای رسیدگی به حقوق خدشه دار شده شهروندان این اتحادیه برخوردار است. زمانی که یک شهروند اتحادیه اروپا احساس کند یک نهاد اروپایی _ حال نهاد اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی و حتی سیاسی_ حقوقش را خدشه دار کرده، می تواند شکایت کند.

 از سویی دیگر اتحادیه اروپا درگیر مذاکره بر سر پرونده هسته ای ایران است. رییس نهاد سیاست خارجی اروپا نیز یک ماه قبل در سفری که به تهران داشت این مباحث را مطرح کرد؛ بنابراین اگر بخواهیم از منظر تفکیک قوا به اتحادیه اروپا نگاه کنیم، قوه مجریه اتحادیه اروپا با ما مذاکره می کند و قوه مقننه اش، در چارچوب ارکان، اصول و افکاری که دارد، تاثیر پذیر از فشارهای بین المللی و داخلی خود اروپا، چنین قطعنامه را تصویب می کند.

 نکته دیگر آنکه بخش حقوق بشری قطعنامه اتحادیه اروپا حکایت از دو موضوع دارد: یک مورد بحث حقوق بشر و دیگری نگرانی های اتحادیه اروپا در قبال مساله حقوق بشر است. می توان دو رویه در قبال این رویکرد در نظر گرفت. یکی نسبت به قعطنامه بی تفاوت بوده و به آن جواب نداد؛ دوم آنکه سعی کرد با تعامل و مذاکره، نگرانی های آن ها را برطرف و به دنبال آن مشکلات داخلی را نیز حل و فصل کرد. به عبارتی از یک طرف به بهبود وضعیت حقوق بشر در داخل و از طرف دیگر به رفع نگرانی های اروپا که بخشی ناشی از سوتفاهم هاست، بپردازیم.

 مساله دیگر نیز ناشی از سوء نیت برخی از بازیگران اروپایی و لابی های خارجی در اروپاست که با تماس ها و تعاملات می توان آن را برطرف کرد. باید به تعاملات ایجاد شده پاسخ مثبت داد. نباید سفر خانم اشتون و دیگر وزرای کشورهای اروپایی به ایران را دست کم گرفت. آمدن آن ها و در نهایت تصویب قطعنامه بیانگر نگرش کلان و خرد اتحادیه اروپا در قبال ایران است به این نحو که نگرش کلان اروپا بر گسترش روابط با جمهوری اسلامی استوار است و نگرش خرد آن مبتنی بر برطرف کردن برخی چالش هایی است که در این راه وجود دارد. نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرده تقسیم بندی نگرانی های اروپا است. زمانی که مساله صلح، امنیت و ثبات  اتحادیه اروپا مطرح می شود، چندان بر روی حقوق بشر پافشاری نمی کنند اما به محض اینکه نگرانی آن ها در حوزه امنیت و ثبات برطرف شد، مسایل حقوق بشر را مطرح می کنند. اگر بخواهیم نیمه پر لیوان را نگاه کنیم شاید شاید بتوان حمل بر این شود که حال دغدغه های امنیتی اروپا بر اثر مذاکرات هسته ای برطرف شده، اینک پارلمان این نهاد، بر روی مساله حقوق بشر متمرکز شده است. به همین دلیل فکر می کنم که نباید نگرش کلان خود را نسبت به موضوع از دست بدهیم و فراموش کنیم که با اروپا در حال مذاکره هسته ای و بهبود کلیه روابط هستیم.

قطعنامه نقاط عطف تحولات روابط اتحادیه اروپا با ایران نشان می دهد که در چهاربخش هسته ای، روابط ایران و اروپا، موضوعات منطقه ای و حقوق بشر تقسیم شده است. ایران توانسته در سه موضوع هسته ای، برقراری رابطه و موضوعات منطقه ای به نقاط مشترک و سازشی دست یابد. حال چگونه می تواند در مساله حقوق بشر نیز به نقطه مشترک و سازش برسد؟

بهترین راه مذاکره و تلاش برای فهم یکدیگر است. اما نیازمند سلسله اقدامات عملی است که طرف ها متقاعد شوند که وضعیت در حال تغییر است. از طرفی اجرای عملی آزادی زندانیان سیاسی، گسترش آزادی های اجتماعی، آزادی اجتماعات و همه مواردی که در قانون اساسی به آن اشاره شده می تواند زمینه اعتمادسازی، مذاکره و فهم متقابل را تسهیل کند. اگر بدون آنکه مبانی فکری و ارزشی خود را زیر پا بگذاریم به تدریج به سمت حقوق اجتماعی که در قانون اساسی مورد تاکید است، حرکت کنیم به طور حتم اتحادیه اروپا گام مثبت خود را برخواهد داشت.

تصویت چنین قطعنامه ای تا چه حد برای اعضای اتحادیه اروپا الزام آور است؟

هرکدام از مصوبات اتحادیه اروپا چه در کمیسیون و چه در پارلمان و حتی دادگاه های اروپا، برای اعضا الزام آور است. اما نکته ای که نباید فراموش کرد این است که ما  از یک مجموعه 28 کشوری صحبت می کنیم که هر کدام از آن ها گرایش های متفاوتی در زمینه سیاست خارجی و حتی سیاست های اجتماعی دارند. حتی برخی از اعضا مبانی حقوق بشری را به صورت کامل رعایت نمی کنند. گزارش های داخلی اتحادیه نیز حکایت از  این موضوع دارد. برخی نیز که ادعای رعایت آن را دارند، احترام مطلق به آن را تحت تاثیر شرایط خدشه دار می کنند.

 یکی از مصداق های آن نیز به بحران مالی بر می گردد که به شدت اروپا را تحت تاثیر قرار دارد. اتفاقاتی در این مدت روی داد که با بیانیه حقوق بشر اروپا مغایرت داشت. برخی شهروندان اروپایی وام هایی را برای خرید مسکن گرفته بودند که به دلیل بحران پیش آمده نتوانستند اقساط وام را پرداخت کنند. در اسپانیا چندین مورد روی داد که یکی از بانک ها حکم تخلیه مسکن را گرفت و حتی خانمی که ساکن یکی از  این مسکن ها بود هنگام تخلیه خود را از طبقه چهارم به پایین انداخت و کشته شد. این اتفاق دولت اسپانیا را با انتقادهایی از سوی اروپایی ها مواجه کرد. در این زمینه دادگاه اروپا رای داد که بانک های اسپانیایی نمی توانند دست به چنین کاری بزنند و اگر چنین شد دادگاه های اسپانیا حق صدور حکم تخلیه را ندارند که این مساله منجر به بروز برخی اختلال های اجتماعی شود. در عین حال بحران مالی موجب شده بود بودجه بهداشتی کشورهایی مانند یونان، اسپانیا و پرتغال تحت تاثیر قرار گیرد که شهروندان اروپا آن را از دید حقوق بشری نگاه می کنند. الزما هر آنچه که در تئوری حقوق بشر مطرح می شود، در عمل حتی توسط خود دولت های اروپایی هم ممکن است قابل اعمال و اجرا نباشد. با این حال اروپا می خواهد کسانی که با آن ها در تعامل هستند، حقوق بشر را به رسمیت بشناسند و سعی کنند به حقوق بشر احترام بیشتری بگذارند.

این قطعنامه تا چه میزان می تواند بر فرایند مذاکرات هسته ای اثرگذار باشد؟

بعید می دانم در شرایط فعلی خیلی تاثیر عملی داشته باشد. البته طبیعتا مصوبات پارلمان اروپا باید توسط نهادهای اروپایی مورد احترام قرار گیرد. اما گاهی کمیسیون اروپا بر نحوه و زمان اجرای مصوبات پارلمان اروپا نیز نظراتی دارد. فرض را بر این می گذاریم که این نظر توسط پارلمان اروپا که نماینده مردم اروپا هستند، بیان شده و چنین دغدغه ای در جوامع اروپایی نسبت به این موضوع وجود دارد، طبیعتا فشارهای سیاسی هم این مساله را تشدید می کند. اما بعید می دانم که بر مذاکرات هسته ای تاثیر بگذارد، اما هدف ما از مذاکرات هسته ای چیست؟ هدف رفع همین فشارها و دیگر آنکه بهبود روابط ایران با دنیا است. اگر تصویر کلان بهبود روابط با جهان باشد، بهترین وجه تلاش برای بهبود وضعیت حقوق بشر در داخل است. همچنین مبانی فکری خود را برای اروپاییان توضیح دهیم و آنجا که قابلیت دفاع دارد، دفاع کنیم و همچنین مانع از تاثیر کشورها یا گروه های ثالث بر شکل گیری فکر اروپایی ها شویم. این ها مجموعه اقداماتی است که می توان انجام داد.

این قطعنامه چه فرصت هایی را می تواند در اختیار ایران قرار دهد؟

در مورد سه بخش مذاکرات هسته ای، برقراری روابط و موضوعات منطقه ای چارچوب هایی که تعیین شده که می تواند زمینه تحقق این موضوعات را فراهم کند. اما در بسیاری موارد شرایط بین المللی برخی مسایل را متحول می کند. برای نمونه موضوع اوکراین و درگیری روسیه با غرب مسایلی از جمله مساله انرژی را مطرح می کند که دغدغه اروپا در زمینه تامین انرژی است. ایران می تواند در روند کلی مذاکرات به اروپا این وعده را بدهد که بخشی از نیازهای نفت و گازشان را تامین می کند، این یک گام است. همچنین در خصوص تحولات منطقه ای می تواند زمینه های مشترک را پیدا و تقویت کند که این نیز یک گام است. ما اکنون با یک قطعنامه چهار محوره مواجه هستیم که هم می تواند چالش باشد و هم فرصت که فرصت های آن می تواند شناسایی و به موقع نیز طرح شود. ممکن است بر روی موضوع انرژی طرحی را شروع کنیم و ظرف سه الی چهار ماه پیشنهاد قابل قبولی را نیز ارایه دهیم اما طی سه هفته  کشور دیگری طرح خود را بیاورد و بگوید نفت و گاز شما را با این قیمت و شرایط تامین می کنم. برای همین باید به موقع باشد. از طرفی فکر می کنم صرف ارایه این بسته و موضوعاتی که در آن مطرح شده قابلیت بهره برداری دارد. این قطعنامه یا بسته نشان می دهد، وضعیت ما نسبت به دوره قبل بهتر شده و از بن بست خارج شده ایم.

انتشار اولیه: سه شنبه 19 فروردین 1393/ باز انتشار: یکشنبه 24 فروردین 1393

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا دکتر مهدی فاخری


( ۲ )

نظر شما :