محمود محمدی در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی: (بخش اول)

دیپلماسی دولت، سازگاری بین‌المللی و توافق‌جویی است

۰۸ اسفند ۱۳۹۳ | ۱۳:۵۸ کد : ۱۹۴۴۵۲۰ خاورمیانه انتخاب سردبیر
روابط خوب با کشورهای منطقه جزو اصول سیاست خارجی و قانون اساسی بوده و همواره رعایت شده است/دیپلماسی توافق جویی ایران با علم، هنر و تجربه‌ای که در مذاکرات داشته دنبال می‌شود.
دیپلماسی دولت، سازگاری بین‌المللی و توافق‌جویی است

دیپلماسی ایرانی - حامد شفیعی: بررسی سیاست خارجی ایران در دو سال اخیر پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، چالش های مربوط به امنیت بین الملل و رویکرد ایران به این مسایل، محورهای گفت وگو با یکی از دیپلمات های سابق بود که دستی نیز در عرصه سیاست داخلی کشور دارد. محمود محمدی مسئولیت هایی چون مدیرکل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، مشاور وزیر و سخنگوی وزارت امور خارجه را در کارنامه دیپلماتیک خود دارد. او همچنین نماینده هفتم مجلس شورای اسلامی، نایب رئیس اول کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و سفیر جمهوری اسلامی ایران در جمهوری تونس و الجزایر بود. محمدی دارای دکتری سیاست بین الملل از دانشگاه خاورشناسی ناپل ایتالیا و نیز مدرک تخصصی فوق دانشگاهی در مطالعات اروپائی از موسسه مطالعات اروپائی آلچیده دگاسپری ایتالیاست. تمرکزش بر سازمان های بین المللی _ شورای امنیت و ناتو _ و امنیت بین المللی است. از این رو در بخش اول گفت وگو با «دیپلماسی ایرانی» به سیاست خارجی جمهوری اسلامی و جایگاه ایران در نظام بین الملل پرداخته شده است:

پس از انقلاب دولت هایی که بر سر کار آمدند، هر کدام در مواجه با نظام بین الملل، رویه خاص خود را در پیش گرفتند. در دوره سازندگی، سیاست درهای باز مطرح بود؛ در دوره اصلاحات تنش زدایی و افزایش روابط با اروپا و غرب و در دوره احمدی نژاد، سیاست نگاه به شرق مطرح شد. طی دو سال اخیر به نظر می رسد فضای تعلیقی در رویکرد ما به نظام بین الملل وجود دارد و این تعلیق بخاطر فضای امید و انتظار درباره حل مساله هسته ای است. با وجودی که دولت یازدهم رویکرد خود را تقویت و بهبود روابط با همسایگان اعلام کرده اما تغییر چندانی به خصوص درباره همسایگان جنوبی قابل محسوس نیست. ارزیابی شما از ریل گذاری سیاست خارجی دولت یازدهم چیست؟

مبانی، اهداف و مقاصد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دو سال اخیر نسبت به گذشته تغییری نکرده است، زیرا مبانی همان است که در قانون اساسی، چشم انداز بیست ساله و رهنمودهای رهبری وجود دارد. اما روابط ما با دیگر کشورها، تغییر چشمگیری داشته است. اثر مثبت این تغییر را می توان در دو مفهوم بیان کرد: نخست نوع سازگاری بین المللی که جمهوری اسلامی ایران با جامعه جهانی به وجود آورده است؛ امری که پیش از این چالش برانگیز بود اما اکنون رویکرد تعامل و گفت وگو را دنبال می کند. دوم دیپلماسی توافق جویی ایران است که با علم، هنر و تجربه ای که در مذاکرات داشته، در راستای تعقیب اهداف، مقاصد، منافع و امنیت ملی دنبال می شود. این شاخصه دیپلماسی ما طی دو سال گذشته در سیاست بین الملل است.

آیا بر اساس دیپلماسی توافق جویی که شما مطرح می کنید، توازنی میان برقراری روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس، خاورمیانه، قفقاز یا اروپا مشاهده می شود یا در حال حاضر صرفا محدود به پرونده هسته ای است؟

اینکه گفتم اصول و مبانی سیاست خارجی ما همان مبانی و اصول گذشته بوده، بر این امر استوار است که برقراری روابط خوب با همسایگان همواره در اولویت سیاست خارجی قرار داشته است. در منطقه ای که زندگی می کنیم، مشارکت، همکاری و روابط حسنه با کشورهای همسایه، جزو اصول سیاست خارجی و مورد تاکید قانون اساسی بوده و همواره رعایت شده است. تفاوت این دوره سیاست خارجی و دیپلماسی ما، نگاه جدید به ایران با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود. این نوع نگاه نیز به خاطر انتخاب ملت ایران و نوع دیدگاه رییس جمهور به جهان بود؛ رویکردی که من از آن به عنوان سازگاری بین المللی و دیپلماسی توافق جویی یاد می کنم. این رویکرد فضا و نگاه مثبتی را نسبت به جمهوری اسلامی ایران در روابط خارجی چه در منطقه و چه در میان کشورهای مختلف جهان به وجود آورد. بر این اساس فضای مساعدی نیز برای حل اختلافات چه با همسایگان در موضوعات مختلف و چه با سازمان های بین المللی و قدرت های جهانی فراهم شد. در همین راستا شاهد ارتباطات و سفرهای جدید و فعال تر شدن روابط با کشورهای منطقه هستیم. مهمترین و اصلی ترین موضوعی که با منافع و امنیت ملی و همچنین توسعه اقتصای ما گره خورده، پرونده هسته ای و موضوع تحریم هاست. اکنون شاهد تغییر مواضع کشورهای 1+5 به خصوص نگاه واقع بینانه تر آمریکا نسبت به حقانیت ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای هستیم. این امر نیز در پرتو رویکرد تعاملی، گفت وگو و توافق بود. با مذاکرات خوبی که با 1+5 صورت گرفت، وقفه ای در اعمال تحریم های جدید به وجود آمد. در حال حاضر نگاه مثبتی برای درک متقابل در پرتو مذاکرات مکرر حاصل شده است و در عین حال توافقی کلی برای دستیابی به یک نتیجه مطلوب مورد پذیرش طرفین شکل گرفته که حق ایران برای استفاده صلح آمیز را محفوظ و تحریم را حذف کند. این مسایل حاکی از این است که در این دوره با فضای مثبت تری در دنیا مواجه هستیم که این فضا در راستای اهداف، مقاصد و امنیت ملی است. از طرفی بحران ها و تهدیدهای به وجود آمده در منطقه پیرامونی و جهان این فرصت را پیش روی ایران قرار داده که بتواند فراتر از مساله هسته ای در امنیت سازی منطقه ای و بین المللی همکاری و مشارکت فعال تری داشته باشد.

پیشتر بحث تروریسم آنگونه که اکنون مطرح است، در مقوله امنیت بین الملل مطرح نبود. جامعه جهانی سعی می کرد ایران را تهدید علیه امنیت بین الملل معرفی کند. اما رویکردهای ایران علیه کانون های تهدیدزای امنیت بین الملل این ذهنیت غلط را تغییر داد. این موضوع مرهون تغییر گفتمان در سیاست خارجی است که امکان سوءتفاهم را برطرف کند یا نقش عملی ایران در مواجهه با تهدیداتی چون داعش موثر بوده است؟

ایران از بدو پیروزی انقلاب در معرض تهدیدهای بین المللی بوده و خود تهدیدی علیه امنیت بین الملل نبوده است. ایران همواره به وسیله کشورهای همسایه و قدرت های بین الملل، تحریم، تهدید و تحت فشار و کنترل استراتژیک قرار گرفته است. حتی جنگ نیز به ایران تحمیل شد. اما دو عامل موجب شد که ایران نتواند حقانیت خود را به اثبات برساند.  هرچند ایران تهدیدی برای بین الملل نبود و همواره تحت فشار و کنترل قرار می گرفت، اما نتوانست فضای گفتمان بین المللی را برای اثبات حقانیت خود مبنی بر اینکه تهدید نبوده و بکله تحت تهدید است، به وجود آورد. عدم توان اثبات حقانیت باعث شد پیوسته تهدیدی برای منطقه و بین الملل تلقی شود و در این راستا نیز قعطنامه هایی توسط شورای امنیت سازمان ملل علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران به تصویب رسید. دیگر آنکه این اراده وجود نداشت که در پرتو این حقانیت به مشارکت در مسایل بین المللی وارد شود. امروز انسجام، اراده و شفافیت قوی تری برای اثبات این حقانیت که تهدیدی علیه امنیت بین المللی نیستیم، وجود دارد. در عین حال که حاضر به مشارکت در امنیت سازی هستیم، حتی اگر امنیت سازی از خود ما شروع شود. برخی از همسایگان و کشورهای 1+5 در پرونده هسته ای به ناحق ما را تهدید تلقی می کنند. ما برای اثبات ادعای خود در حال مشارکت فعال هستیم و حتی حاضر به مشارکت در امنیت سازی هستیم. فتوای مقام معظم رهبری خود امنیت ساز و اطمینان بخش است مبنی بر این ما تهدید نیستیم، زیرا نمی خواهیم از سلاح هسته ای استفاده کنیم. این مساله حتی با رویکرد رییس جمهور و بیان مواضع اش در اجلاس سازمان ملل برای فرخوان جامعه جهانی علیه خشونت و افراطی گری که پیوسته مرتبط با مسایل بحران زا و تروریسم است، قابل اثبات است و نشان می دهد اکنون اراده قوی تر، شفافیت و انسجام بیشتری برای اثبات حقانیت و همچنین مشارکت در امنیت سازی وجود دارد. ایران این مساله را در مبارزه با داعش نشان داده و با اراده قوی تری برای امنیت سازی حضور دارد. از طرفی انقلاب ما انقلاب سازندگی بود نه انقلاب تخریب. انقلابی که امنیت ایجاد کند نه بحران امنیت. اگر پیشتر انسجامی میان کشورهای منطقه، اسرائیل، آمریکا و حتی سازمان ملل درباره تهدید خواندن ایران علیه امنیت بین الملل وجود داشت و مورد تحریم، کنترل استراتژیک و حتی تعقیب حاکمیت سیاسی قرار می گرفت، امروزه این انسجام متلاشی شده است. امروز شاهدیم بین اسرائیل و قوی ترین همپیمان و متحدش _ آمریکا _ اختلاف نظر وجود دارد. آمریکا قائل به مذاکره، توافق و به رسمیت شناختن حقانیت ایران در چارچوب ان پی تی و اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده اما اسرائیل مخالف است. حتی میان برخی کشورهای عربی بدبین نسبت به فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران و آمریکا اختلاف نظر وجود  دارد. اختلاف نظری که در گذشته بین اروپا برای مصالحه با ایران در دوره سولانا با آمریکا وجود داشت، امروز به یک تفاهم تبدیل شده است. این مساله خود متاثر از سه عامل مهم است: نخست عامل ملی، یعنی انسجام و هماهنگی که این اطمینان را به جهان می دهد که ایران درصدد رفع دغدغه و مشارکت در امنیت سازی است. عامل دیگر بین المللی است که نشان می دهد طی چهار دهه، فشارها، تحریم و تهدیدهای منطقه ای و بین المللی نتوانسته جمهوری اسلامی ایران را از پای در آورد. این بیانگر ظرفیت های بالقوه و بالفعل در جمهوری اسلامی ایران به لحاظ موقعیت ژئوپولتیک و مولفه های قدرت مانند انرژی، ایدئولوژی جمهوری اسلامی، دانش و فناوری است که توانستیم بر این اساس دانش هسته ای را بومی کنیم. در حال حاضر جامعه جهانی نیز این ظرفیت ها را به رسمیت شناخته و به این نتیجه رسیده که با ایران با داشتن این ظرفیت ها نمی توان با زبان تحریم، تهدید و فشار صحبت کرد. از این رو با ایران وارد گفت وگو شده و فعالیت هسته ای ایران را به رسمیت می شناسد. عامل دیگر این است که آمریکای امروز، آمریکای تنها ابرقدرت دهه 90 و اوایل 2000 نیست. به طور حتم بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا تنها ابرقدرت جهان بود و حتی زمزمه های تنها ابرقدرتی آمریکا در بحران های بین المللی که دیگران نمی توانند نقش آفرینی داشته باشند، شنیده می شد. اما امروزه کشورها توانستند آمریکا را متقاعد کنند - حتی در درون آمریکا، اندیشمندان، نظریه پردازان و حاکمیت نیز به این نتیجه رسیده اند- که آمریکای تکرو نمی تواند آمریکای خوش نام، با وجهه و موفقی باشد. بنابراین آمریکا نیاز به تعامل با جامعه جهانی دارد، زیرا اکنون آمریکا عضوی از یک جامعه بین الملل منتها یک عضو قدرتمند است و ظرفیت ها، اقتدار و نفوذ بیشتری دارد. آمریکا نیز به این نتیجه رسیده که با تکروی نمی تواند منافع ملی و امنیت خود را در جهان حفظ کند. بنابراین باید در یک سیستم سیاست بین الملل که دیگر قدرت های بزرگ و متوسط و کشورهای دارای ظرفیت بالا حضور دارند، همکاری، گفت وگو و تعامل داشته باشد تا مشکلات جهانی برطرف شود. زیرا بسیاری از مشکلات جهانی بدون تعامل، گفت وگو و هماهنگی با مجموعه ای از کشورها حل نمی شود. مانند مساله محیط زیست که آمریکا  کنوانسیون کیوتو  - پیمان بین المللی به منظور کاهش صدور گازهای گلخانه ای - را امضا نکرده و اکنون تحت فشار قرار دارد که چرا امضا نکرده است. یا مساله بازدارندگی هسته ای در مورد اسرائیل یا برخی کشورها که عضو ان پی تی نیستند و کنترلی بر روی تسلیحات هسته ای آنها نمی شود.  در این راستا ایران نشان می دهد کشوری است که با قوانین و سازگاری های بین المللی منطقی تر عمل می کند و گفتمانش، گفتمان مقبول بین المللی است.

ادامه دارد...

انتشار اولیه: دوشنبه 4 اسفند 1393 / انتشار مجدد: جمعه 8 اسفند 1393

کلید واژه ها: امنیت بین الملل جامعه جهانی مهدي محمدي


نظر شما :