روسیه از تقابل با آمریکا پرهیز می کند

تدوام جریان سازی سیاسی - رسانه ای علیه محور مقاومت در غوطه

۱۲ اسفند ۱۳۹۶ | ۱۲:۴۸ کد : ۱۹۷۵۲۴۵ گفتگو خاورمیانه
حسن هانی زاده در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی در خصوص پرونده غوطه شرقی معتقد است اکنون نزدیک به 5 گروه تروریستی در غوطه تمرکر دارند. لذا مبارزه با این گروه های تروریستی به دلیل نزدیکی این منطقه به پایتخت سوریه در دستور کار ارتش قرار گرفته است که حتی بعد از صدور آتش بس هم این پاکسازی ها ادامه خواهد داشت.
تدوام جریان سازی سیاسی - رسانه ای علیه محور مقاومت در غوطه

عبدالرحمن فتح الهی – در چند روز اخیر مسائل مربوط به غوطه شرقی و تحولات مربوط به آن در کانون توجه رسانه ها و محافل سیاسی و بین المللی قرار گرفته است. به خصوص بعد از قطعنامه شورای امنیت در باره آتش بس یک ماه در این منطقه هنوز شاهد ادامه درگیری ها هستیم. به موازات آن هم ارتش سوریه حملات خود علیه داعش، جبهه النصره و سایر گروه های معارض سوری ادامه می دهد. اما در این میان عملیات ارتش سوریه در غوطه شرقی در کنار تحولات جدی در دو شهر مهم دیگر سوریه، عفرین و ادلب، بحران این کشور را پیچیده تر کرده است؛ زیرا مجموعه وقایعی که در این سه شهر می گذرد، سبب شده است که درگیری های موجود ار حالت نیابتی منطقه ای به رقابت های بین المللی بین قدرت های جهانی تغییر یابد. دیپلماسی ایرانی برای تحلیل شرایط غوطه شرقی و بررسی تحولات آتی آن و نیز تاثیرات آن بر تحولات سوریه گفت وگویی را با حسن هانی زاده، کارشناس مسائل خارمیانه ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:  

اکنون پرونده سوریه در سه گانه عفرین - ادلب - غوطه شرقی به نوعی از پیچیدگی رسیده است که با توجه به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در خصوص غوطه، اکنون شرایط بحران در سوریه بیشتر متاثر از این منطقه در نزدیکی دمشق است. اساسا ارزیابی شما از پرونده غوطه شرقی از آغاز تا به اکنون چیست؟

در واقع بعد از پیش روی ارتش سوریه و جبهه مقاومت در منطقه ادلب و نیز پاک سازی مناطق شرقی سوریه در دیرالزور و ابوکمال، آمریکا در کنار عربستان و اسرائیل و این بار با کمک متحدان اروپایی خود فاز جدیدی از بحران سازی در سوریه را علیه دولت دمشق شروع کرده اند. لذا در همین راستا در پرونده غوطه شرقی با توجه به این که اکنون نزدیک به 5 گروه تروریستی در آن جا تمرکر دارند مبارزه با این گروه های تروریستی در دستور کار ارتش قرار گرفت و چنان که اشاره هم کردید به واسطه نزدیکی این شهر به دمشق مساله پاک سازی غوطه شرقی برای دولت دمشق بسیار جدی است. مضافا این که ایالات متحده از نزدیک به 2 سال گذشته ارتباط تنگاتنگی با این گروه های تروریستی به منظور پیش بردن نقشه خود داشته است. در این نقشه و راهبرد جدید و جایگزین، واشنگتن بناد دارد در صورت شکست مبارزات مستقل هر یک از این گروه ها، نیرویی متشکل ار بازماندگان داعش، جبهه النصره، ارتش آزاد، فیلق الرحمن و لواء التوحید را برای حمله مستقیم به دمشق برای سرنگونی دولت بشار اسد و ایجاد یک حکومت دست نشانده را داشته باشد. دولت دمشق نیز با آگاهی از این مساله فشارهای زیادی را برای از میان بردن آنان از صحنه سوریه داشته است که آمریکا نیز به بهانه حقوق بشری و حمله دمشق به غیرنظامیان جریان سازی های رسانه ای و بین المللی را علیه دولت سوریه و متحدان آن به راه انداختند. البته این مساله خود نیز می تواند به عنوان مقدمه ای برای سرنگونی دولت بشار اسد نیز قلمداد شود. در سایه این نکات اکنون مساله غوطه شرقی به کانون توجه رسانه ها و مجمع بین المللی و سیاسی بدل شده است. البته نگرانی بیشتر کشورهای همسو با آمریکا برای وضعیت خود غوطه نیست و به شرایط سخت گروه های تروریستی محاصره شده در این شهر باز می گردد.  

در راستای نکات شما اساسا مطرح شدن قطعنامه بر چه برنامه و راهبردی از سوی جامعه بین الملل و به خصوص آمریکا مطرح شد. حال آن که پیشهناد قطعنامه آتش بس از سوی کویت و سوئد به شورای امنیت داده شد؟

ببینید در راستای همان طرح تجمیع گروه های تروریستی و حمله به دمشق، قرار بود که بخشی از این  نیروها به جنوب و جنوب شرق سوریه در نزدیکی منطقه جولان اشغالی برای محافظت و بالا بردن امنیت اسرائیل انتقال یابند. اما با پررنگ شدن نقش ارتش سوریه در سرکوب این گروه ها و ناکام ماندن طرح آمریکا فشارها برای پایان دادن به پیشروی دولت سوریه از سوی جامعه بین الملل مطرح شد تا بتوانند در یک فرصت یک ماهه این گروه ها از این فشار دولت دمشق خارج کنند تا با بازسازی نیروهای این گروه های تروریستی و تسلیح مجدد آنان حملاتی مکرر خود را به جبهه مقاومت و ارتش سوریه و پیگیری مساله حمله به دشق را در دستور کار خود داشته باشند. در این راستا شاهدید که حتی سوئد و کویت به عنوان پیشنهاد دهندگان قطعنامه کوچک ترین اشاره ای به لزوم مقابله با گروه های تروریستی ـ تکفیری در غوطه شرقی به عمل نیامده است. لذا پیش نویس ارائه شده با اعتراض شدید مقامات روسی مواجه شد که تصویب آن را در شورای امنیت به تاخیر انداخت. اما سرانجام با در نظر گرفتن نقش منفی این تروریست ها در به وجود آمدن شرایط اسف بار غوطه شرقی و نیز مساله مبارزه با آنان، قطعنامه آتش بس شورای امنیت صادر شد.

نکته مهمی که در قطعنامه غوطه شرقی مطرح شد مستثنی شدن جبهه النصره، القاعده و داعش است. آیا در این شرایط می توان شاهد حملات بیشتر سوریه علیه این گروه ها بود. به خصوص که گزارش های میدانی بعد از صدور قطعنامه آتش بس شورای امنیت حاکی از ادامه حملات ارتش سوریه دارد؟

 

در راستای طرح تجمیع گروها های تروریستی و حمله به دمشق، قرار بود که بخشی از این  نیروها به جنوب و جنوب شرق سوریه در نزدیکی منطقه جولان اشغالی برای محافظت و بالا بردن امنیت اسرائیل انتقال یابند. اما با پررنگ شدن نقش ارتش سوریه در سرکوب این گروه های و ناکام ماندن طرح آمریکا فشارها برای پایان دادن به پیش روی دولت سوریه از سوی جامعه بین الملل مطرح شد تا بتوانند در یک فرصت یک ماهه این گروه ها از این فشار دولت دمشق خارج کنند تا با بازسازی نیروهای این گروه های تروریستی و تسلیح مجدد آنان حملاتی مکرر خود را به جبهه مقاومت و ارتش سوریه و پیگیری مساله حمله به دشق را در دستور کار خود داشته باشند.

 

در حقیقت وضعیت غوطه شرقی به گونه ای است که تنیدگی و پیچیدگی شرایط به اوج خود رسیده است. تضاد منافع و تضارب آرای هر یک از این بازیگران حاضر در میدان مبارزه مسلحانه نیز بازیگزان حاضر در میدان دیپلماسی، پرونده غوطه شرقی در بحران سوریه پررنگ تر کرده است. در این میان یقینا این پیچیدگی در هم تنیدگی سبب نخواهد شد تا ارتش سوریه و محور مقاومت از اهداف آمریکا در خصوص غوطه شرقی در این فرجه یک ماهه ای که در سایه آتش بس شورای امنیت گرفته غافل بماند. لذا به دلیل مستثنی شدن داعش، جبهه النصره و نیز القاعده در این آتش بس ارتش سوریه به مبارزات خود ادامه خواهد داد.

در این صورت باز شاهد جریان سازی های رسانه ای در خصوص اقدامات ارتش سوریه در غوطه شرقی طی روزهای آتی خواهیم بود؟

بله. این مساله نه در روزهای آتی که از هم اکنون شروع شده است و در آینده این موج سازی و جریان سازی سیاسی – رسانه ای علیه ارتش سوریه و محور مقاومت شدت بیشتری هم خواهد یافت.

اما نقش روسیه در این میان چگونه ارزیابی می شود؛ با توجه به این که شما به تلاش مسکو در تغییر متن قطعنامه آتش بس شورای امنیت هم اشاره داشتید؛ از آن سو هم در سال جاری میلادی در خود روسیه انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. آیا این مساله سبب تغییر ماهیت عملکردی مسکو خواهد شد؟

روسیه با توجه به این که دریافته است آمریکا قصد دارد از گروه های ترویستی برای تشکیل یک نیروی واحد برای حمله به خود دمشق استفاده کند، سعی داشت در قطعنامه غوطه شرقی مساله مبارزه با داعش، النصره و القاعده را از آتش بس مستثنی کند. در واقع در این فاصله یک ماهه مسکو سعی خواهد کرد با از میان بردن و یا حداقل کم توان کردن نیروی این گروه ها مانع از تشکیل این نیروی واحد و حمله به دمشق شود. با این اقدام روسیه امنیت دمشق و دولت مرکزی حفظ خواهد شد. اما در خصوص تاثیرات شرایط داخلی روسیه در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بر تحولات سوریه با محوریت مساله غوطه نیز باید گفت که پوتین اکنون به دنبال معرفی دستاوردی در خصوص نقش و حضور روسیه در سوریه است تا در جریان مبارزات انتخاباتی بتواند از آن به عنوان برگ برنده خود استفاده کند. از همین رو نیز پیشتر طرح گفت وگوی ملی سوریه را در قالب نشست سوچی داشت. اکنون هم در خلال مساله غوطه به دنبال سهم و جایگاه خود است.

اما در خصوص روسیه ما شاهد رفتاری دو یا چند گانه هستیم. اگر چه در خصوص غوطه همراهی خود را با دولت و اتریش سوریه داشته ولی در خصوص اولیت بندی به نظر می آید که مسکو نگاه ویژه ای را به ادلب و نابودی ارتش آزاد و جبهه النصره در این شهر که از حمایت ترکیه برخوردار است، دارد. به موازات این دو رفتار شاهد رفتار سوم مسکو در قبال عفریت هستیم، چرا که روسیه در خصوص همراهی با کردهای سوریه چندان جدی عمل نکرد و مواضع خود را با آنکارا تنظیم کرد این تضاد رفتار مسکو ناشی از چیست؟   

ببینید با توجه به این که در آغاز عملیات نظامی خود علیه کردهای سوریه توانسته بود ارتش به نزدیکی عفرین و منبج برسد و کمربند مرزی خود با سوریه را در اختیار بگیرد چنین تصور داشت که دست برتر را در این مناطق برای خود حفظ گند اما با ورود ارتس سوریه به عفرین و کمک به کردهای سوریه سمت و سوی تحولات در این مناطق هم تغییر یافت. اکنون ترکیه به شکل جدی خود را درگیر در یک جنگ با دولت و ارتش سوریه می بیند. هر چند که در این مدت سوریه توانسته ترکیه در برخی از مناطق به عقب براند. اما برنامه اصلی ارتش سوریه در کنار کردها این است که راه را برای حمله مجدد ترکیه به مرزهای شمالی و شمال شرقی سوریه قطع کند. تا از یک سو هم مانع از حضور غیر قانونی این کشور در سوریه شود و هم از حمایت و پشتیبانی ترکیه از جبهه النصره و ارتش آزاد در ادلب جلوگیری کند. اما در این راستا روسیه نیز به دلیل این که تمایل دارد منافع خود را در آستانه انتخابات ریاست جهموری در این کشور بالا ببرد، در صدد است میان ترکیه و ارتش سوریه و حتی کردها نوعی از وساطت سیاسی – دیپلماتیکی را ایجاد کند. از همین رو نیز در خصوص عفرین با ترکیه همراه بود. مضافا این که باید گفت ترکیه چون در کنار مرزهای خود شاهد شکل گیری یک خود مختاری کردی و به موازاتش نیز تشکیل نیروی مسلح بیش از 30 هزار نفره زیر نظر و آموزش تفنگداران دریایی آمریکایی بود که می توانست بر کردهای ترکیه هم تاثیران خود را داشته باشد، حمله خود را به عفرین آغاز کرد. در همین راستا نیز روسیه هم چون شاهد جولان آمریکا در شمال و شمال شرق سوریه بود با حمله ترکیه به مردهای سوریه چندان مخالفت جدی را از خود نشان نداد. ولی در کنار آن مسکو همراهی خود را با کردها و دولت دمشق هم داشته است. اما در خصوص ادلب به دلیل این که در قالب منطقه بین الملل اکنون جبهه النصره در لیست گروه های تروریستی است می تواند با حمایت جهانی به بهانه مبارزه با این گروه حملات خود را داشته باشد و دست ترکیه را در این شهر محدود کند. به خصوص این که طی اخبار واصله نزدیک به دو هزار تفنگدار دریایی آمریکایی بدون مجوز سوریه و با نقض حق حاکمیت دولت دمشق در برخی از مناطق این کشور به آموزش نیروهای داعش، جبهه النصره، جیش الاسلام و ارتش آزاد پرداخته است که یکی از این مناطق ادلب است. لذا چانی که پیشتر هم گفتم مسکو برای مقابله با طرح واشنگتن در خصوص جدی  بودن حمله به دمشق به مبارزه با این گروه ها در ادلب پرداخته است. در سایه این نکات باید گفت که روسیه نیز مانند هر بازیگر دیگی به دنبال کسب منافع حداکثری خود در صحنه تحولات سوریه است. لذا برای ااین منافع سیاست دو گانه ویا چند گانه ای را خواهد داشت. در عفرین و منبج با کردها و ترکیه به گونه ای رفتار خواهد کرد، در ادلب به شیوه کاملا متفاوت در تقابل با اهداف آنکارا عکس العمل نشان می دهد و در غوطه هم متضاد از دو مساله قبلی(عفرین و ادلب) واکنش خود را خواهد داشت. حتی احتمال دارد که روسیه در برخی از مناطق و تحولات سوریه با آمریکا توافقاتی را داشته باشد، کما این که پیش تر هم چنینی توافقاتی انجام گرفته است.    

در سایه این نکته پایانی شما امکان تقسیم قدرت در صحنه سوریه میان ابر قدرت ها وجود دارد. اساسا این تقسیم قدرت چگونه انجام می گیرد؟

روسیه امروز سعی دارد تا نقش واسط را میان دولت سوریه، ترکیه، آمریکا و حتی برخی از گروه های معارض سوری را داشته باشد تا با نقش میانجی بتواند اهداف خود را در همه طرف های درگیر خفظ کند. البته مسکو در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خود هم سعی دارد تا بار دیپلماتیکی اقدامات خود را افزایش دهد و از هر گونه درگیری با واشنگتن در صحنه سوریه جلوگیری کند. لذا مساله تقسیم قدرت در میان این بازیگران را در این راستا باید تحلیل کرد. در سایه این نکات هم باید گفت که پوتین با چنین پیچدگی هایی در پرونده سوریه که روز به روز هم بر شدت این پیچیدگی ها، آن هم در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه افزوده می شود، بر روی لبه شمشیر حرکت می کند و با کوچک ترین حرکت و یا واکنش اشتباهی می توان شاهد تقابل واشنگتن ومسکو بود که پوتین اکنون از هر راهی برای جلوگیری از به وجود آمدن این تقابل استفاده خواهد کرد. لذا در سایه این مسائل باید تحولات آتی عفرین، ادلب و مهم تر از همه غوطه شرقی را مورد بررسی قرار داد. 

انتشار اولیه: دوشنبه 7 اسفند 1396 / انتشار مجدد: شنبه 12 اسفند 1396

کلید واژه ها: غوطه شرقی ارتش سوریه عفرین جبهه النصره داعش آمریکا روسیه ادلب ترکیه حسن هانی زاده


نظر شما :