به کسی که وعده های دهان پرکن می دهد نباید اعتماد کرد

تبعات عدم مشارکت یا یک انتخاب بد بر دیپلماسی و اقتصاد ایران

۱۸ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۳۰۵۵ اخبار اصلی اخبار داخلی
رامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مغلطه ای که معمولا رایج است این است که اوضاع از این بدتر نمی شود. در حالی که همیشه به واسطه عدم حضور مردم امکان بدتر شدن اوضاع وجود دارد. بدون تردید دولت روحانی شکست های زیادی را در زمینه اقتصاد خورد که بخشی از آن را نیز می توان در بدشانسی روحانی در همزان شدن ریاست جمهوری اش با دوران سیاه ترامپ دید، ولی در هر حال برای حل منازعات در منطقه و با آمریکا ایران به دولتی نیازمند است که حداقل از نظر دیپلماتیک گام هایی را که دولت روحانی برداشته است ادامه بدهد.
تبعات عدم مشارکت یا یک انتخاب بد بر دیپلماسی و اقتصاد ایران

نویسنده: رامین فخاری، دانشجوی ارشد مطالعات خاورمیانه دانشگاه علامه طباطبایی

دیپلماسی ایرانی: انتخابات خرداد 1400 یکی از حساس ترین انتخابات ریاست جمهوری ایران در طول تاریخ 43 ساله انقلاب اسلامی است، زیرا نتیجه انتخابات می تواند مسیر سیاست خارجی و دیپلماسی و به تبع آن اقتصاد ایران را دچار دگرگونی مثبت یا منفی کند.

در ابتدا باید این مساله را مطرح کرد که اشخاصی که از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده اند دارای استانداردهای و معیار های لازم برای تامین نظر شورا از بعد داخلی بوده اند و همگی با هدف خدمت به ایران وارد صحنه سیاست شده اند، اما پیروزی بعضی از کاندیداها حتی با وجود نیت خیر آنها نیز می تواند تبعات قابل ملاحضه ای را برای ایران داشته باشد که در ادامه به آنها می پردازیم؛

بطور مثال می توان به مساله مطرح شدن هلوکاست در دوران احمدی نژاد اشاره کرد که صرف نظر از درست یا غلط بودن انکار هلوکاست مطرح کردن این مساله که در هر حال بعنوان خط قرمز جهان غرب محسوب می شود، توانست اجماع بین المللی علیه ایران ایجاد کند و تبعات جبران ناپذیری را بر سیاست و اقتصاد ایران داشته باشد که هم اکنون نیز بخشی از این تبعات مشهود است. در نتیجه مردم ایران باید از انتخاب کاندیداهایی که ممکن است بدون در نظر گرفتن تبعات احتمالی یک اظهار نظر در سطح جهانی دست به اظهار نظرهای جنجالی بزنند پرهیز کنند. این مساله را نیز می توان مطرح کرد که کاندیداهایی که محتمل است در آینده دست به اظهار نظرهای جنجالی و هزینه زا برای ایران بزنند به راحتی می توان از لابه لای سخنان خود در مناظره ها و وعده های انتخاباتی شان تشخیص داد. بدون تردید شخصی که در وعده های انتخاباتی خود غلو می کند و یارانه هایی را وعده می دهد که از توان اقتصاد امروز ایران خارج است در آینده نیز می تواند با اظهارنظر های جنجالی کل جامعه بین الملل را علیه ایران بسیج کند.

موضوع دیگر این است که کاندیداهای انتخاب شده باید حداقل اشراف در حوزه اقتصاد و اقتصاد بین الملل و سیاست بین الملل را داشته باشند. بی تردید عملکرد برخی از کاندیداها در بخش های قضایی کشور قابل ستایش و تکریم است ولی این سوال مطرح می شود که آیا شخصی که تمام عمرش در دستگاه قضا مشغول خدمت رسانی بوده و با در نظر گرفتن اینکه خدمات مفیدی هم در دستگاه قضا انجام داده است الزاما می تواند دیپلمات و اقتصاددان خوبی هم باشد و اقتصاد ایران را هدایت کند؟ آیا فردی که تمام عمر با آرای قضایی سر و کار داشته است در مواقع مورد نیاز که کشور در پیچ گردنه قرار دارد می تواند با انعطاف لازم کشور را از خطر سقوط نجات دهد؟

بی تردید سوابق دیپلماتیک و اقتصادی افراد می تواند در آینده سیاسی آنها تاثرگذار باشد. کاندیدی که بنا به ادعای برادرش در شصت و شش سالگی هنوز در خانه استیجاری ساکن است نمی تواند گزینه مناسبی برای هدایت اقتصاد و سیاست ایران در حوزه بین الملل باشد و باید بیشتر به سمت توسعه امورات خود پیش برود.

یا مثلا کاندیدی که ادعا می کند بلافاصله بعد از پیروزی اش آمریکا را تحت فشار خواهد گذاشت تا تحریم ها را لغو کند دید درستی از موقعیت اقتصادی و سیاسی و نظامی ایران ندارد و به این مساله توجهی ندارد نه اقتصاد ایران و نه بودجه نظامی ایران و نه موقعیت ایران به شکلی نیست که بتواند آمریکا را تحت فشار قرار بدهد. بودجه هفتصد میلیارد دلاری نظامی سالیانه آمریکا از کل اقتصاد ایران بزرگتر است. هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که آمریکا با فشار کاندید فوق به پای مذاکرات باز گردد. بدون تردید می توان این مساله را نیز مطرح کرد که کاندیدی که از هم اکنون اقدام به اظهار نظرهای جنجالی از این قبیل می کند در صورت پیروزی نیز می تواند با اظهار نظرهای مشابهی برای اقتصاد و معیشت مردم و کارگران ایرانی هزینه زایی کند.

حال در نهایت باید این مساله را مطرح کرد که وجود دولت جو بایدن در آمریکا یک فرصت طلایی برای حل منازعات بین ایران و ایالات متحده است. دولت بایدن تضادهای بسیاری با اسرائیل دارد و سیاست اعمالی دولت آمریکا در جهت مهار به چین پیش رفته است. حال روی کار آمدن یک کاندید تندرو که قادر به اظهار نظرهای جنجالی است می تواند حواس کل دنیا را از سمت چین به سمت ایران جلب کند و دوباره اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند و نتیجه ای که حاصل می شود عبارت است از تداوم وضعیت گرانی های موجود، تورم افسار گسیخته و ادامه وضعیت موجود که خرید مسکن و اتوموبیل برای بخش زیادی از مردم تبدیل به آرزو شده است. همچنین قرار گرفتن تیغه جنگ روی گلوی ایران که تبعات خطرناکی را بر اقتصاد و قیمت ارز تحمیل خواهد کرد.

گاهی اوقات اظهار نظرها و اعمال یک رئیس جمهور می تواند برای دهه ها تبعات جبران ناپذیری را برای یک کشور داشته باشد. مردم ایران یک بار این مساله را تجربه کرده اند. حال واضح است که یک انتخاب اشتباه یا عدم حضور در انتخابات به واسطه یک قهر مقطعی ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی، می تواند سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد ایران را برای دوره چند رئیس جمهور تحت تاثیر قرار بدهد و تبعات جبران ناپذیر تری را به همراه داشته باشد.

مغلطه ای که معمولا رایج است این است که اوضاع از این بدتر نمی شود. در حالی که همیشه به واسطه عدم حضور مردم امکان بدتر شدن اوضاع وجود دارد. بدون تردید دولت روحانی شکست های زیادی را در زمینه اقتصاد خورد که بخشی از آن را نیز می توان در بدشانسی روحانی در همزان شدن ریاست جمهوری اش با دوران سیاه ترامپ دید، ولی در هر حال برای حل منازعات در منطقه و با آمریکا ایران به دولتی نیازمند است که حداقل از نظر دیپلماتیک گام هایی را که دولت روحانی برداشته است ادامه بدهد و از نظر بعد داخلی به اقتصاد درون زا و تولید داخلی نیز توجه بیشتری داشته باشد.

کلید واژه ها: انتخابات ریاست جمهوری ایران جمهوری اسلامی ایران ایران ابراهیم رئیسی انتخابات 1400 حسن روحانی


( ۳ )

نظر شما :

یک ایرانی ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۱:۱۶
...بطور مثال می توان به مساله مطرح شدن هلوکاست در دوران احمدی نژاد اشاره کرد که صرف نظر از درست یا غلط بودن انکار هلوکاست ...در هر حال بعنوان خط قرمز جهان غرب محسوب می شود،......... اولا غلط می کند جهان لیبرالی برای خودش چنین خطوط قرمزی تعریف می کند چرا اصرار داریم که صدایمان را در جهان به اصطلاح آزاد خفه کنیم اتفاقا همین رفتارهای مستعمره پذیری مخصوصا در دولت روحانی و همین تفکر مختصات حال فعلی کشور هست بعد از این همه سالهای مقاومت و نقش ایران بود که قدرت های بزرگ مجبور شده بودند سر میز مذاکره با یک کشور غیر تعریف شده در مبانی قدرت بایستند رفتار و هنجارهای عقده حقارتی روحانی و ظریف باز این کشور ها را متقاعد کرد که به یک کشور حقیر چرا باید امتیاز داد
محمد ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۲:۲۳
دورغ خواندن یکی از بدترین فجایع بشری به نام هلوکاست، مثل این است که یک نفر جنگ ایران و عراق را انکار کند
ابراهیم قدیمی ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۲:۵۵
مشگل ما در انتخاب رئیس جمهور مناسب در عدم وجود کاندید مناسب است۔ ما جلوی مردم کاندید مناسب برای انتخاب قرار نمی دهیم۔۔این صحیح است که بین دو کاندید یکی مناسب تر است ولی این امکان وجود دارد که هردو نمره قبولی نداشته باشند۔چرا اینگونه است؟شورای محترم نگهبان بگونه ای سازمان داده شده است که صلاحیت قانونی و اسلامی مصوبات نوشتاری مجلس را میتواندتعیین نماید۔پنج فقیه همگی از فقهای اعلام ومقبول و پنج قانون دان که همگی شناخت کافی بر قانون اساسی وحقوق قانونی ومدنی دارند۔ با اینکه چنین صلاحیت هائی در شورای محترم نگهبان است ضرورت ومصلحت نظام شورای مصلحت نظام را سازمان داد۔شورای محترم نگهبان تخصصی واشنائی با توان اجرائی کاندید ها در مقوله های مختلف در سطح کارشناسی ندارد۔ شناخت یک فرد بسیار بسیار مشگل تر از شناخت یک مصوبه نوشتاری است چرا؟چون کار انها فقاهت اسلامی و صدور احکام قانونی بوده است۔لذا انتخاب انها با شناخت فردی وگزارشی از افراد است۔این شناخت برای تایید ورد صلاحیت ممکن است لازم باشد ولی کافی نیست۔کاندید مناسب کاندیدی است که معدل ویژگیهای اسلامی وقانونی واجرائی ومدیریتی داخلی وخارجی او در سطح کشور وبین المللی مناسب وامتحان داده شده باشد۔مردم نمیتوانند بین دوکاندید نامناسب بدون داشتن نیروی تقویتی لازم فرد مناسب را انتخاب نمایند۔لذا انتخاب مردم همواره اما واگر دارد۔
خسرو ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۳:۴۵
همه دنیا میدانند که رییس جمهور در ایران در کجای مختصات قدرت قرار دارد در ثانی این نظام هست که تصمیم میگیرد ، با توجه به نرمش بایدن -- باید پروژه هسته ای را در این چهار سال با دادن هزینه های آن یکسره و تمام کرد یا لازم است یک دوره تنفس در نظر گرفت ، ممکن است با هر دلیلی مرگ یا بیماری ، بایدن نباشد با کاملا هاریس صهیونیست افراطی چه میتوان کرد ؟ اگر در دوره بعدی ترامپ برگردد چه خواهد شد ؟ استراتژیست های ایرانی باید کار فکری زیادی انجام دهند ، اصلا پیشرفت هسته ای در همین حد کفایت نمی کند ؟ و...
رضا ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۷:۱۳
اینکه گفته شود ما راهی برای وارد کردن فشار به آمریکا نداریم ناظر به اصل تناسب حجم با ظرفیت است. اگر این طور فکر کنیم باید برویم بمیریم چون آمریکا از ما قویتر است. من فکر می کنم با خلاقیت می توان با یک صدم هزینه صد درصد خروجی گرفت، غیر این باشد ما عملا باخته ایم‌. با تفکر امسال ظریف و روحانی فقط پسرفت داریم. هر روز بد تر از دیروز