لزوم در انداختن طرحی نو مطابق با نیاز روز

در ایران دانشگاه ها دقیقا به چه دردی می خورند؟

۰۷ مهر ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۰۶۴۴۰ اقتصاد و انرژی انتخاب سردبیر
مجتبی لشکربلوکی در یادداشتی می نویسد: شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همین‌طور». دانشکده‌ الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد. این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام می‌کند و نه تعداد آثار چاپ‌ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند اما ضروری نیست که ریاضی یا فیزیک بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند.
در ایران دانشگاه ها دقیقا به چه دردی می خورند؟

نویسنده: مجتبی لشکربلوکی، مشـاور وزیر امـور اقتصـادی و دارایی و استاد دانشگاه صنعتی شریف

دیپلماسی ایرانی: فکرش را بکنید شما رییس یک دپارتمان در دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست) یکی از سه دانشگاه برتر جهان باشی ولی آن را رها کنی. چرا؟ چون فکر می کنی که این مدل از دانشگاه به درد نمی خورد! کریستین ارتیز وقتی دانشگاه آرمانی خود را تصویر می‌‌کند، جایی بدون سخنرانی، بدون کلاس و بدون رشته را تصویر می کند. دانشجویان در فضایی بزرگ و باز روی مشکلاتی سخت و عملی کار می‌کنند. اگر به مطالعه‌ای نیاز باشد به اینترنت مراجعه می‌کنند و نه استاد. این تصور، با الگوی سنتی تحصیلات عالی فاصله زیادی دارد اما به‌زودی به یک واقعیت تبدیل خواهد شد: او کارش در بهترین دانشگاه جهان را رها کرده تا دانشگاهی جدید ایجاد کند. 

در بیست سال گذشته ده‌ها نمونه از این گونه‌ موسسات در شیلی تا چین افتتاح شده. اگرچه حوزه‌های کاری آنها متفاوت است، اما یک حرف مشترک دارند: مخالفت با روش سنتی آموزش. دانشجویان به صورت تیمی روی پروژه‌ها کار می‌کنند و تلاش می کنند مسائل واقعی را حل کنند. شرکت‌ها اغلب حامیان مالی این پروژه‌ها هستند.

شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همین‌طور». دانشکده‌ الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد. این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام می‌کند و نه تعداد آثار چاپ‌ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند اما ضروری نیست که ریاضی یا فیزیک بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند. (برگرفته از هفته نامه وزین تجارت فردا)

تحلیل و تجویز راهبردی: 

۱- بهترین دانشگاه های دنیا زیر سوال هستند و به مراتب دانشگاه های ایرانی بیشتر. به عنوان کسی که ۱۲ سال در دانشگاه درس خواندم و ۱۲ سال هم در دانشگاه ها تدریس کرده ام، صادقانه می گویم نمی توانم از عملکرد دانشگاه های ایرانی دفاع کنم. به نظرم بیشتر (و نه همه) دانشگاه ها شده اند کارخانه تولید انبوه «مدرک داران بی ادراک!» و جالب اینجاست که اراده ای هم برای تغییر وضعیت موجود نمی بینیم. به ویژه که بسیاری نیز از طریق همین دانشگاه ها، به عناوین مهندس و دکتر و حتی برخی به کرسی استادی رسیده اند!
 
۲- بیست سال پیش در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم. امروز رفتم مجدد دروس دوره کارشناسی را مرور کردم و تاسف خوردم انگار زمان در دانشگاه های ما متوقف شده. برخی دروس که مطمئنم که به درد هیچ کس نمی خورد باز هم تدریس می شوند. یعنی در طول این بیست سال امکان نداشت یک نظرسنجی انجام شود که واقعا در دنیای واقعی کدام دروس به درد شما خورده و کدام نخورده؟ وقتی درسی در طول بیست سال به درد کسی نمی خورد چرا نباید حذف شود؟ عجیب نیست؟ 

۳- آیا می شود کاری کرد؟ بله. یک تصویر ارائه می کنم که نشان دهم می‌شود جور دیگری به هم به مساله نگاه کرد: این جهان را تصور کنید: من نه کارشناسی دارم و نه در جستجوی کارشناسی ارشد و دکترا هستم. می گردم متناسب با نیاز شغلی و آینده ام از بین تمام موسسات و دانشگاه های دنیا دروسی را انتخاب می کنم و در آنها شرکت می کنم و به جای مدرک کارشناسی، گواهینامه علمی یا فنی (Certificate) دریافت می کنم. مثلا امروز با تکنولوژی واقعیت مجازی در کلاس استراتژی پروفسور مایکل پورتر در دانشگاه هاروارد حاضر می شوم. فردا صبح برای یک درس کاملا بومی در کلاس «اقتصاد ایران» دکتر مسعود نیلی و پس فردا هم در یک پلتفرم آموزش مجازی مبتنی بر بازی (بدون استاد مشخص) در زمینه مذاکره شرکت می کنم و از همه این ها هم گواهینامه می گیرم. همچنین از همه مهمتر ۵۰٪ اطلاعات مورد نیازم را از اینترنت بدست می آورم. 
در این جهان دیگر ما با دکترهای قلابی بی سواد سر وکار نداریم! مجبور نیستیم چهار سال وقت مان را صرف دروسی کنیم که ۳۰ سال پیش دیگران به غلط برای ما تشخیص داده اند. لازم نیست برای تحصیلات به یک کشور یا شهر دیگر برویم. دیگر کنکور بی معنا خواهد شد. تحصیلات من مساله محور است و نه مدرک محور. موسسات ارائه دهنده آموزش در یک محیط رقابتی مجبورند هر روز بهتر شوند و دانشگاه های مزخرف، ورشکسته و حذف خواهند شد. 

این تنها راه است؟ نه. یک مثال بود برای باز شدن باب گفتگو

امکان پذیر است؟ بله. ولی نه یک شبه.

برای همه رشته ها این کار لازم است؟ در مورد برخی رشته ها مثلا علوم پایه و پزشکی باید مسیر دیگری رفت. 

دانشگاه ها هیچ فایده ای نداشته اند؟ قطعا فایده داشته اند. 

دانشگاه های ما حاصل کپی هستند. یک کپی قدیمی و ناقص! آنچه ما می خواهیم دانشگاه هایی است که مسائل واقعی از دنیای واقعی را حل کنند. نه اینکه کارخانه تولید مدرک باشند. جهان و بویژه ایران نیاز به دانشگاه های واقعی بدردبخور دارد.
 

کلید واژه ها: دانشگاه علوم دانشگاه های ایران مجتبی لشکربلوکی جمهوری اسلامی ایران


( ۱۹ )

نظر شما :

مسعود ۰۷ مهر ۱۴۰۰ | ۲۲:۳۲
دانشگاه آزاد که علنا مدرک میفروشه
حامد ۰۸ مهر ۱۴۰۰ | ۰۸:۰۸
مطالب شما در مورد کلیت دانشگاه چه در جهان و چه در ایران صحیح است اما وضعیت بدتر در ایران ربطی به نبود مهارت و تخصص آنطور که بعضی مسیولین هم ادعا میکنند ندارد. مشکل اصلی که بقیه معضلات می انجامد عدم هماهنگی بین عرضه و تقاضاست. مثلا در کشور ما اگر در یک رشته مهندسی سالانه 5 هزار نفر نیاز داشته باشیم، 20 هزار صندلی دانشگاهی وجود دارد! آن 15 هزار نفر مازاد حتی اگر بهترین آموزش‌های جهان را هم ببینند در این رشته تحصیلی بیکار خواهند بود چرا که جای خالی در بازار کار پیدا نخواهند کرد. حتی اگر به پیشنهاد شما به آنها آموزشهای نیاز محور و گواهی تخصصی داده شود باز هم اگر بازار کارآن کشور ظرفیتش از ظرفیت پذیرش دانشگاه کمتر باشد، تفاوتی ایجاد نخواهد شد. به همین علت است که اصولا ظرفیت پذیرش آکادمیک در دنیا پایین است و در صنعتی ترین و پیشرفته ترین و حتی رو به رشد ترین کشورها 30 درصد مردم به دانشگاه میروند. برای حل معضل اول باید به قدم های اولیه برگردیم و مانند بسیاری از کشورها ظرفیتها را بر اساس نیاز 5 تا 10 ساله کشور تعیین کنیم و اصولا جلوی خصوصی سازی گسترده و تجارت در دانشگاه ها ازطریق پذیرش گرفته شود و ظرفیتها منوط به تامین اساتید متخصص و ارتباط با صنعت و بازار کار در دوران تحصیل باشد. آن وقت میتوانیم روی آموزش مهارت محور طبق پیشنهاد شما تمرکز کنیم وگرنه دروضعیت فعلی این پیشنهاد جواب نخواهد داد و اتفاقا به مشوقی برای درآمد بیشتر از طریق جذب دانشجو تبدیل میشود.
فدوی ۰۸ مهر ۱۴۰۰ | ۱۰:۲۰
در ایران بین صنعت و دانشگاه یک گراند کانیون واقعی وجود دارد . دانشگاه صنعت را قبول ندارد و صنعت به دانشگاه اعتماد . صنعت راه کج خود را می رود و دانشگاه پایان نامه های بی فایده را انبار می نماید . و هر دو برای بقای بی فایده ی خود به یارانه های نفتی محتاج هستند .
ابراهیم قدیمی ۰۹ مهر ۱۴۰۰ | ۰۱:۲۹
ماکسیم گورکی کتابی دارد بنام دانشکده های من۔دانشگاههای ما شباهتی به دانشکده های گورکی ندارد۔به مکتب خانه شیبه است۔
mahmoud ۱۱ مهر ۱۴۰۰ | ۱۰:۴۴
یادم هست که در اواخر دوره فوق لیسانس کتاب بارزشی دیدم در خصوص اینکه چرا دکترا بگیریم که با داشتن سابقه تحقیقاتی من را متقاعد کرد فوق لیسانس مهندسی کافی است. در ایران شهوت عجیبی برای داشتن عنوان دکترا وجود دارد که در کشورهای دیگر نیست، کار فرهنگی لازم است که مردم بفهمند تحصیلات تکمیلی پرستیژ و برتری نیست بلکه فقط کار تحقیقاتی است که حقوق بالاتری نسبت به کارهای دیگر ندارد. تازمانی که داشتن دکترا حکم مدال المپیک دارد و مدرک گرایی غوغا می کند، عدم توازن در جذب به مشاغل دیگر جامعه و نداشتن توانایی حرفه ای پابرجا خواهد بود. از طرفی ارتباط بین صنعت و دانشگاه به این راحتی امکانپذیر نیست چون دانشگاه نیازهای واقعی صنعت و حتی خود دولت را رفع نمی کند. مثلا بنده یک پروژه مشاوره ای را با یک دانشگاه مطرح در صنعت نفت و گاز مدیریت می کردم و می دیدیم که برخی استادان دانشگاه فرسنگ ها با ارائه گزارشات کارآمد اقتصادی و فنی فاصله دارند. در اکثر کشورهای پیشرفته فاصله زمانی تمام کار تحقیقاتی، چاپ مقاله و ساخت نمونه اولیه صنعتی 6 ماه است. دلیل این موضوع قانع شدن بخش خصوصی به سودآوری واقعی تحقیقات دانشگاهی است که در ایران فقط در صنایع نظامی و خاص شدنی است..