تهران جرات اعلام شکست مذاکرات را ندارد

ناکامی ابتکار عمل بورل به معنای مرگ برجام است

۰۶ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۶:۰۰ کد : ۲۰۱۳۴۶۴ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
مهدی ذاکریان معقد است:مسئله ای به نام حمله گسترده نظامی تا پایان تابستان امسال مطرح نیست، بلکه همان دستور کار سابق یعنی ترور، خرابکاری، جاسوسی، حمله موشکی و سایبری در دستور کار اسرائیلی ها قرار گیرد، منتهی با شدت عمل بیشتر
ناکامی ابتکار عمل بورل به معنای مرگ برجام است

دیپلماسی ایرانی: جوزف بورل اخیرا از متن توافقی پرده برداشت که می تواند به احیای برجام کمک کند. در این رابطه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا سه شنبه هفته جاری در مقاله‌ای برای روزنامه فایننشال تایمز متن جزئیات دقیق لغو تحریم‌ها و همچنین گام‌های هسته‌ای را که باید برای احیای توافق برجام برداشته شود، مشخص کرده است. این دیپلمات اسپانیایی بر این نکته هم تاکید داشت که دیگر امکانی برای توافق‌های جدید در زمینه سایر موضوعات، ذیل مذاکرات برجام وجود ندارد و اگر این متن رد شود، یک بحران هسته‌ای خطرناک، جهان را تهدید می‌کند. پس از انتشار مقاله بورل بود که ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت که واشنگتن متن پیشنهادی تازه اتحادیه اروپا در خصوص احیای توافق هسته‌ای را بررسی می کند. در عین حال باقری کنی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران و مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای کشور، در واکنش به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا در توییتی نوشت: «ما نیز ایده‌هایی برای جمع‌بندی مذاکرات، هم از لحاظ شکلی و هم محتوایی، داریم که به اشتراک گذاشته خواهد شد.» اما چرا در مقطع زمانی کنونی که سخن از مرگ برجام در میان است اروپایی ها این متن پیشنهادی را مطرح کرده اند؟ اساسا اتحادیه اروپا و جوزف بورل توان احیای برجامرا خواهند داشت؟ در صورت رد شدن این متن توافق تا چه اندازه امکان وقوع تنش نظامی با ایران در سایه گفته های مقامات اسرائیل وجود دارد؟ پاسخ به این سوالات و پرسش هایی از این دست، موضوع گفت وگویی با مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل است که در ادامه می خوانید.

*** دیروز چهارشنبه انریکه مورا، معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مسئول هماهنگ‌کننده مذاکرات احیای برجام با تاکید بر «منافع اقتصادی» متن توافق پیشنهادی این اتحادیه برای ایران از تمام طرفین خواست که قدم آخر را برای احیای برجام بردارند. این درخواست معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مسئول هماهنگ‌کننده مذاکرات احیای برجام تنها به فاصله یک روز پس از آن مطرح ‌شد که جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خبر از از آماده بودن متن توافقی داد که به پیشنهادی و ابتکار عمل اتحادیه اروپا برای احیای برجام تنظیم شده است. آیا این توافق اتحادیه اروپا و پیشنهاد بورل مانع از مرگ برجام خواهد شد؟

 واقعیت امر آن است که آنچه موتور مرگ برجام را روشن کرده است، نه عوامل بیرونی، بلکه فشارهای داخلی است. یعنی مشکل کار بیش از آنکه در بیرون کشور باشد متاثر از شرایط سیاسی داخلی در ایران بعد از یکدست شدن قدرت است. واقعاً بر خلاف تمام ادعاهای مقامات دولت سیزدهم از شخص رئیس جمهور تا وزیر امور خارجه، مذاکره کننده ارشد (کنی) و سخنگوی دستگاه دیپلماسی هیچ اراده و تمایل جدی و عملی برای احیای برجام در داخل کشور وجود ندارد. همه چیز صرفا در حد سخنرانی، توییت زدن، کلی گویی و ادعا برای احیای برجام است، نه چیزی بیش از آن.  

*** با این تفاسیر به نظر می رسد مواضع سه شنبه رئیسی در جریان در گردهمایی سراسری ائمه جمعه یا واکنش های امیرعبداللهیان، باقری کنی و کنعانی در راستای گفته های شما قرار دارد. اما این مواضع و سخنان مقامات داخلی به موازت مطرح شدن پیشنهاد بورل به چه معناست؟

در همین گفت وگو با روزنامه شرق به صراحت می گویم این گفته ها و مواضع مقامات داخلی از رئیسی گرفته تا باقری کنی و ... طی یکی دو روز اخیر پس از طرح بورل صرفا به این معناست که جمهوری اسلامی ایران دیگر تمایلی برای احیای برجام ندارد. این واقعیتی است که اکنون به روشنی پیش چشم همه قرار دارد. نگاه جدیدی در داخل شکل گرفته است.

*** چه نگاهی؟

جمهوری اسلامی ایران به این صرافت افتاده است که فعالیت های هسته ای خود را پیش ببرد و در عین حال مذاکرات  برجام را کنار بگذارد. یعنی طرح غایی و نهایی تهران پیشرفت هسته ای در چارچوب مواضعی است که سید کمال خرازی و محمد جواد لاریجانی به آن اشاره داشتند.

*** رسیدن به نقطه گریز هسته ای و ساخت سلاح اتمی؟

بله. 

*** اما جامعه جهانی اجازه رسیدن تهران را به این نقطه خواهد داد؟

اتفاقا وقتی کسانی چون سید کمال خرازی و محمد جواد لاریجانی در این خصوص، آن هم در چنین مقطع حساسی این مسائل و مواضع پرحاشیه را مطرح می‌کنند فقط یک نتیجه دارد و آن هم آماده کردن جامعه جهانی برای پذیرش ایرانی است که در مسیر ساخت سلاح هسته ای گام برداشته  و سعی دارد برنامه اتمی خود را بدون برجام و محدودیتی پیش ببرد. این طیف فکری معتقد است ایران که اکنون غنی سازی ۶۰ درصد را اجرایی کرده باید به سمت غنی سازی ۹۰ درصد هم پیش برود و تا جایی که راه دارد برنامه هسته‌ای ایران پیشرفت کند. 

*** سوالم بی جواب ماند. آیا جامعه جهانی اجازه رسیدن تهران را به این نقطه خواهد داد؟

برای پاسخ دقیق تر مسئله جا دارد دست به یک تبیین تاریخی در خصوص برجام بزنم. در واقع برجام توسط دو طیف نابود شد؛ نخستین طیف، طیف تندروی ضدبرجام در داخل کشور بود که پیش از به قدرت رسیدن ترامپ عملاً برجام را از درون تهی کردند و به موازاتش سعی داشتند کماکان احیای توان هسته‌ای را محقق کنند. طیف دوم طیفی بود که بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا از هیچ تلاشی برای نابود کردن برجام دریغ نکردند و اتفاقا در این بین بود جمهوری اسلامی ایران یک فرصت طلایی به دست آورد تا هدف نهایی یعنی رسیدن به نقطه گریز هسته ای را محقق کند.

*** چه فرصتی؟

این که مسئولیت و تقصیر بی اعتنایی به برجام و تهی شدن آن از محتوا و دستاورد را کلا به گردن دونالد ترامپ و آمریکا افتاد. به خصوص آنکه ترامپ با خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری و تحریم‌ها عملاً فضا را در راستای ادعای ایران فراهم کرد. اما در واقعیت باید گفت پیش از آنکه دونالد ترامپ و طیف مخالف برجام در آمریکا، اسرائیل و عربستان به دنبال نابودی برجام باشند طیف تندرو داخلی بودند که خیلی زودتر از آنها نابودی برجام را کلید زدند. حالا که آمریکا از برجام خارج شده و دولت بایدن هم نمی تواند امتیازات مدنظر ایران را هم بدهد این فرصت مغتنم را برای تهران شکل داده که کماکان با مقصر جلوه دادن آمریکا، تاخیر در احیای برجام را در دولت رئیسی پیش ببرد تا بتواند به نقطه گریز هسته‌ای برسد. پس در پاسخ نهایی من معتقدم جامعه جهانی اجازه نخواهد داد، اما مشکل اینجاست که جمهوری اسلامی ایران بعد از تحقق پروژه یکدست سسازی قدرت در پی انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1400 سعی دارد «برجام ۱،۲،۳ آن هم به صورت یک جانبه را پیش ببرد.»

*** قدری روشنگری می کنید. منظور از تحقق برجام ۱،۲،۳ آن هم به صورت یک جانبه چیست؟

جمهوری اسلامی بعد از اقداماتی که دونالد ترامپ با خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری انجام داد، این توجیه را مطرح می کند که آمریکا از برجام خارج شده و ایران کماکان در برجام حضور دارد و نیز با مانور روی عدم تمایل دولت بایدن در دادن امتیازات و تضمین ها مدنظر ایران، سعی دارد در حوزه توان هسته‌ای یعنی برجام 1 و نیز توان موشکی و دفاعی و نفوذ نفوذ منطقه‌ای یعنی برجام ها 2و 3 کوچکترین امتیازی به هیچ کشور منطقه ای و فرامنطقه ای ندهد و اتفاقا به دنبال تقویت توان و نفوذ خود در همه این حوزه ها است. به همین دلیل سعی می‌کند با تاخیر در احیای برجام فضای کافی برای رسیدن به نقطه گریز هسته‌ای را به عنوان اهرم فشار در جهت تحقق برجام های ۱،۲،۳ یک جانبه شکل گیرد.

*** تحلیل شما کلا توپ را در زمین ایران انداخته است. واقعا ایالات متحده آمریکا از دولت ترامپ تا دولت بایدن باعث مرگ برجام نشدند؟

اتفاقاً نکاتی که مطرح کردم به اشتباهات دولت ترامپ و بایدن اشاره دارد، منتهی باید واقعیت‌ها را هم دید. البته نکات من به معنای تطهیر اقدامات آمریکا و یا قصور و کم کاری اروپایی ها در برجام نیست. اما مسئله اینجاست که اکنون واقعاً اراده جدی از سوی ایران برای احیای برجام وجود ندارد. چرا این تصور غلط و این هجمه و توهین در کشور از زبان مقامات سیاسی و رسانه‌های همسو شکل گرفته که هرکس طرفدار احیای برجام است یعنی غرب گرا است و به آمریکا اعتماد دارد؟ خیر چنین نیست. اتفاقا وقتی بحث مذاکره مطرح می شود یعنی ما به طرف مقابل اطمینان نداریم و باید بر سر اختلافات گفت وگو کنیم. نکته مهمتر آن است که اهرم دیپلماسی یک مسیر کوتاه، عقلانی و در عین حال کارآمد و موثر برای تحقق منافع ملی است، پس چرا باید در شرایطی که فضا برای مذاکره وجود دارد حتی در ازسرگیری مذاکرات تاخیر کنیم؟! من اصلاً کاری به احیای برجام ندارم چرا دولت رئیسی در این ده ماه یک خط گزارش از متن مذاکراتی که انجام داده اند به مردم نداده اند؟ این نشان می دهد این دولت سواد و توان پیشبرد مذاکراتی در چنین سطحی را ندارد. نه خود رئیس جمهور، نه وزیر امور خارجه و به خصوص معاون سیاسی به عنوان مذاکره کننده ارشد هیچ شناخت و درک از دیپلماسی و سیاست خارجی ندارند که اگر داشتند به کلی گویی و انداختن توپ به زمین دیگران متوسل نمی شدند. فقط می توان از طریق گفت‌وگو و مذاکره به درک بهتری از اختلاف نظرها و تعارض منافع برسیم؛ سخنرانی، مصاحبه و شعار سر دادن مشکل را حل نمی کند، بلکه نشستن پای میز مذاکره است که می تواند به درک مشترک از اختلافات کمک کند؛ بله من هم معتقدم  آمریکا و دولت های این کشور از ترامپ تا بایدن به اندازه خود در نابود کردن برجام سهیم بودند و به آن هم اشاره کردم، اما چرا نباید از طریق مذاکره، برجام احیا شود؟ ما می توانیم به سمتی پیش رویم که اگر دولت بایدن توان و یا تمایلی برای دادن تضمین در خصوص عدم خروج دولت های بعد از مذاکره برجام را ندارد فضایی را شکل دهیم که خروج آمریکا یا هر کشوری از برجام به بهای پرداخت خسارات منجر شود؛ ما می توانیم این بند را بگنجانیم. اما وقتی که ما، نه گفت و گو می کنیم و نه اراده ای برای گفت و گو داریم طبیعتاً باید پیش از اینکه یقه آمریکا و دولت بایدن را گرفت به داخل نگاه داشت و یقه داخلی ها را گرفت.

*** پس به گفته بورل فضا برای امتیازگیری قابل توجه دیگری در برجام باقی نمانده است؟
 
 واقعاً اینطور است، اما متاسفانه در داخل کشور هنوز به این درک و باور نرسیدیم که جامعه جهانی دیگر سقفی برای افزایش امتیاز دهی به ایران ندارد.

*** با این اوصاف چرا دولت رئیسی رسما شکست مذاکرات مرگ برجام را اعلام نمی‌کند؟

چون قطعا توان آن را ندارد.

*** یعنی آن گونه که مطرح است برخلاف نگاه دولت های نهم و دهم که قطعنامه را کاغذپاره می دانستند، این دولت حداقل به تبعات منفی و مخرب صدور قطعنامه، بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت و نظایر آن واقف است، اما سعی دارد بدون آنکه رسما مسئولیت شکست مذاکرات، مرگ برجام و خروج از توافق هسته‌ای را قبول کند با تاخیر در ازسرگیری مذاکرات و احیای توافق هسته ای دست به خرید زمان برای رسیدن به نقطه «گریز» بزند؟

همانگونه که قبلا گفتم و دوباره تکرار می کنم ایران دیگر نگاه جدیدی را در سیاست خارجی خود را در پیش گرفته است؛ تقویت توان هسته‌ای بدون احیای برجام. منتهی نکته مهم اینجاست که اگر چه دولت رئیسی بر خلاف احمدی نژاد به تبعات مخرب صدور قطعنامه و یا ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت واقفند، اما متاسفانه کماکان همان سیاست دولت نهم و دهم را در پیش گرفته اند. یعنی دولت سیزدهم نیز سعی دارد با تاخیر در ازسرگیری مذاکرات و عدم احیای برجام دست به خرید زمانی برای رسیدن به نقطه گریز هسته ای بزند، مشابه آنچه که در دولت احمدی نژاد روی داد.  هرچند که در این بین برخی رسانه های خیلی بسیار تندرو تعارف را کنار گذاشته و به صراحت از نابودی برجام و گذاشتن FATF و رفتن به دامان روسیه سخن می گویند.

*** اما این نگاه تا کجا می تواند ادامه پیدا کند چرا که اروپا و آمریکا هم به این هوشمندی رسیده اند که اکنون ایران با تأخیر در ازسرگیری مذاکرات و عدم احیای برجام به دنبال خرید زمان برای رسیدن به نقطه گریز است؟

همین الان هم این سیاست به شکست رسیده است. وقتی مقامات اسرائیلی صراحتاً از حمله نظامی به ایران سخن می گویند یعنی اینکه دست تهران برای همه رو شده است. به همین واسطه اروپایی ها هم اکنون سعی دارند از تمام توان دیپلماتیک خود برای احیای برجام استفاده کنند.

*** اتفاقا به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. چرا واقعاً در شرایط که امیدها برای احیای برجام کمتر از هر زمان دیگری است اتحادیه اروپا و شخص بورل وارد گود شده است و سخن از یک طرح توافق پیشنهاد از جانب خود و اتحادیه اروپا می کوید؟

پاسخ سوال شما در خود سوال مستتر است. چون احتمال احیای برجام کمتر از هر زمان دیگری است. به همین دلیل اروپایی ها با درک این نگرانی سعی می کنند از نهایت توان دیپلماتیک خود برای احیای برجام استفاده کند. از طرف دیگر همانگونه که گفتم تاخیر در از سرگیری مذاکرات و عدم احیای برجام به عنوان ابزاری برای خرید زمان از سوی ایران با هدف رسیدن به نقطه گریز نگرانی های جدی را هم در اروپایی ها ایجاد کرده است که نکند ایران به این نقطه دست پیدا کند و به تبعش جنگ نظامی روی دهد. بنابراین بورل تلاش های خود را چند برابر کرده و از یک توافق پیشنهادی سخن می گوید. مسئله مهم دیگری هم که نباید فراموش کرد به تاثیر جنگ اوکراین بر اروپا باز می گردد. به هر حال قاره سبز پاییز و زمستان سردی را در پیشرو دارد، به همین دلیل بورل سعی می کند با احیای برجام و وارد کردن ظرفیت و توان تولید و صادرات انرژی ایران به اروپا این مشکل را حتی المقدور رفع کند. البته نباید این نکته را هم فراموش کرد که اگر فضای اختلافی کنونی مدیریت نشود و تنش‌ها بین تهران و جامعه جهانی بر سر پرونده هسته ای تشدید پیدا کند و یا مسئله جنگ نظامی در دستور کار قرار گیرد قطعاً خود این مسئله عامل مضاعفی برای بالا رفتن قیمت ها در بازار جهانی انرژی خواهد بود که تاثیر مخربی بر وضعیت اقتصادی اروپا می گذارد. لذا به دلایل متعدد اتحادیه اروپا به شکل جدی وارد گود احیای برجام شده است. 

*** توان و ظرفیت بورل و اتحادیه اروپا هم مطرح است، چراکه این بازیگر (اتحادیه اروپا)، صرفاً هماهنگ کننده مذاکرات است. واقعا شما چنین توانی برای نگارش یک توافق پیشنهادی از جانب اتحادیه اروپا و شخص بورل متصورید؟

بله. 

*** اگر نهایتاً طرف ایرانی یا آمریکایی به دلایل متعدد این طرح پیشنهادی بورل را نپذیرند آنگونه که مطرح است باید فاتحه برجام را خواند؟
 
من همین الان هم معتقدم که برجام مرده است. چون چند سال است که در عمل توافق هسته‌ای دیگر کارکردی ندارد. یعنی همان دو طیف که به آنها اشاره کردم برجام را نابود کردند. 

*** احتمال حمله نظامی به ایران را، آن هم بعد از مواضع بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل و مقاله ایهود باراک، نخست وزیر اسبق اسرائیل در نشریه تایم مبنی بر حمله گسترده به ایران را تا پایان تابستان امسال چقدر جدی می دانید؟

اولا آنکه کشور با این مشکلات عدیده به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی یک کشور جنگ زده است، بدون آنکه جنگی در آن اتفاق افتاده باشد. واقعاً وضعیت کنونی مملکت به مراتب بدتر از دوران هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق است. ضمنا هر گونه اقدامی از سوی اسرائیلی ها برای حمله به ایران وضعیت را برای کل منطقه و جهان دچاره چالش و بحران جدی می کند. چرا که علیرغم تمام انتقادم در طول مصاحبه نمی توان این واقعیت را نادیده گرفته که ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای هر اقدامی برای حمله و تعرض به مرزهایش را با پاسخ گسترده همراه می کند که بی شک امنیت منطقه و جهان را تحت الشعاع قرار خواهد داد و این نکته ای است که هم خود اسرائیلی‌ها، هم کشورهای منطقه و بازیگر جهانی به آن واقف هستند. لذا من معتقدم مسئله ای به نام حمله گسترده نظامی تا پایان تابستان امسال مطرح نیست، بلکه همان دستور کار سابق یعنی ترور، خرابکاری، جاسوسی، حمله موشکی و سایبری در دستور کار اسرائیلی ها قرار گیرد، منتهی با شدت عمل بیشتر./شرق

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: مهدی ذاکریان ایران برجام جوزپ بورل آمریکا اسرائیل


( ۱۵ )

نظر شما :