چرا امریکا نباید برای عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان دخالت کند؟

تلاشی بی ارزش با پشیمانی فراوان

۲۳ تیر ۱۴۰۲ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۲۰۵۷۵ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: استفان والت
استفان والت می نویسد: بایدن و بلینکن با تلاش برای عادی سازی میان این دو، تنها به آپاراتاید اسرائیل کمک کرده و فضا را برای ادامه اش آماده می کنند. سعودی ها هرگز مخالفت جدی ای با سر برآوردن واقعیت تک کشوری نخواهند کرد اما عادی سازی با اسرائیل به این معنی است که انقیاد همیشگی فلسطینی ها را پذیرفته اند.
تلاشی بی ارزش با پشیمانی فراوان

دیپلماسی ایرانی: نیویورک تایمز گزارش داده که دولت جو بایدن در "شلیکی از دور" در تلاش است تا اسرائیل و عربستان را راضی به عادی سازی کند. این گام، از جمله نیازمند فائق آمدن بر نگرانی های سعودی ها درباره بدرفتاری ادامه دار اسرائیل با فلسطینی ها و وادار کردن اسرائیل به پذیرش تمایل سعودی ها به پیگیری یک برنامه صلح آمیز هسته ای است. این در حالی است که بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه اش، این روزها به اندازه کافی دردسر دارند – جنگ اوکراین خوب پیش نمی رود، بازنشانی رابطه ای سازنده با چین یک کار پرچالش است و ظاهرا آنها در تلاشند تا به معامله ای غیررسمی بر سر برنامه هسته ای ایران برسند – البته سیاستگذاران آمریکایی هیچ گاه در طمعکاری – بگویید جاه طلبی – کم نداشته اند.

در نگاه اول، سوق دادن عربستان و اسرائیل به عادی سازی روابط، بیشتر به بی عقلی شبیه است. دیرزمانی است که رهبران آمریکا از همسایگان اسرائیل می خواهند که موجودیت آن را به رسمیت بشناسند و به صلحی دائمی تن دهند. این انگیزه (و نیز هدف مرتبط دیگر یعنی کاهش نفوذ اتحاد شوروی در منطقه در دوران جنگ سرد) موجب شد که دولت کارتر توافق های کمپ دیوید را در سال 1978 به سرانجام برساند که به عادی سازی روابط مصر – اسرائیل و سپس اردن با اسرائیل انجامید. شوربختانه تلاش های بعدی برای دستیابی به یک "راه حل دو کشوری" در چارچوب توافق های اسلو، بی نتیجه ماند و دلیل اصلی اش هم این بود که آمریکا نه به عنوان یک میانجی منصف، بلکه بیشتر همچون "وکیل" اسرائیل عمل می کرد.

با این همه – با توجه به تاریخ طولانی دشمنی عربی – اسرائیلی – به سادگی قابل درک است که عادی سازی میان ریاض و تل آویو، می تواند به تقویت صلح و تسهیل توسعه اقتصادی منطقه بیانجامد. پس چرا واشنگتن نباید تلاش کند تا این دو که  نزدیکترین متحدان منطقه ای اش هستند، با هم کنار بیایند؟ در واقع به دو دلیل عمده، این تقلای ناگهانی در حال حاضر جواب نخواهد داد. نخست اینکه خطر یک منازعه جدی میان اسرائیل و هر کشور عربی ای بسیار کمرنگ شده است. آن روزهایی گذشت که اسرائیل نگران محاصره یک ائتلاف عربی بزرگ، متخاصم و پرجمعیت تر عربی بود، که برخی اعضای آن توسط شوروی آموزش دیده و مسلح شده بودند. یادمان نرود که داوود اسرائیلی کم جمعیت و آسیب پذیر، تقریبا در همه جنگ هایی که علیه جالوت عمدتا افسانه ای عرب درگرفت، پیروز شده است. امروز اسرائیل نیرومندترین ارتش منطقه را داراست و تنها کشوری در خاورمیانه است که مجهز به سلاح هسته ای است. عربستان سعودی در هیچ شرایطی درصدد حمله به اسرائیل بر نخواهد آمد و همینطور اردن، عراق یا مصر. سوریه هنوز از نظر فنی با اسرائیل سرشاخ است اما حکومت تضعیف شده اسد حتی انگشتی هم علیه اسرائیل بلند نخواهد کرد. در واقع زمان درازی است که بیشتر این دولت ها در حال همکاری با اسرائیل علیه دشمنان دوجانبه شان – از جمله حماس در غزه و البته ایران – بوده اند.

اشتباه نکنید: عادی سازی چیز خوبی است – بویژه برای اسرائیل – و سامان دادن به آن احتمالا ستایش پرسروصدای گروه هایی همچون آیپک (کمیته امور عمومی آمریکا – اسرائیل) از دولت بایدن را با خود خواهد آورد اما عادی سازی، چندان دگرشی در شاکله سیاست های منطقه نمی دهد؛ تنها موجب می شود که واقعیتی که از قبل وجود داشته، بهتر دیده شود. راز آشکار این است که عربستان و برخی کشورهای عربی، مدت هاست که بطور ضمنی اسرائیل را پذیرفته اند حتی اگر آشکارا به آن اذعان نکنند. اصل مطلب این است که حتی اگر این شلیک از راه دور بایدن هم به هدف بخورد، دستاوردهای راهبردی اش برای منافع آمریکا، حداقلی خواهد بود. دوم اینکه بایدن و بلینکن سرمایه سیاسی فراوانی را صرف دو کشوری می کنند که قدرناشناس ترین مشتریان آمریکا بوده اند. رفتار و رویکرد دولت کنونی اسرائیل که راستگراترین دولت تاریخ این کشور است نیز باید زنگ بیدارباشی برای بایدن و شرکا باشد. عربستان سعودی هم این اواخر برای آمریکا، متحدی نیش دار و غیرکمک کار بوده است. کارزار نظامی اش در یمن، یک فاجعه انسانی و ضربه ای به وجهه آمریکا بود. ریاض همچنین از جنگ اوکراین کناره گرفته و همچنان با خرید نفت روسیه به قیمت ارزان، به ماشین جنگی پوتین کمک می کند حال آنکه نفت خود را به بالاترین بها می فروشد. سعودی ها همچنین روشن ساخته اند که بویژه در زمینه اقتصادی، از یک قدرت جایگزین آمریکا، استقبال می کنند. در اینجا هم عربستان سعودی این کار را برای مقابله با آمریکا انجام نمی دهد بلکه صرفا منافع خودش را دنبال می کند... حال به چه دلیل واشنگتن باید وقت، انرژی و اهرم های احتمالی اش را برای حصولی توافقی میان ریاض و تل آویو صرف کند؟ بعید هم هست بتوان سعودی ها را راضی کرد که بلندپروازی هسته ای شان را بایگانی کنند.

از همه اینها که بگذریم، بایدن و بلینکن با تلاش برای عادی سازی میان این دو، تنها به آپاراتاید اسرائیل کمک کرده و فضا را برای ادامه اش آماده می کنند. سعودی ها هرگز مخالفت جدی ای با سر برآوردن واقعیت تک کشوری نخواهند کرد اما عادی سازی با اسرائیل به این معنی است که انقیاد همیشگی فلسطینی ها را پذیرفته اند.

منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

استفان والت

نویسنده خبر

استفان مارتين والت (متولد 2 جولاي 1955) در امريكا و استاد روابط بين الملل دانشگاه هاروارد است. وي چندين كتاب در همين زمينه تاليف كرده است. والت بارها سياست ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و عربستان عادی سازی روابط ایران و عربستان ایران و اسرائیل عربستان و اسرائیل اسرائیل و عربستان میانجی گری میانجی گری امریکا عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی استفان والت جو بایدن دولت بایدن آنتونی بلینکن


( ۲ )

نظر شما :