صداقت در برابر دشمن اشتباه است

ایهام، ایجاز، استعاره، کنایه، فریب؛ همگی در خدمت بازدارندگی

۱۳ آبان ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۶۰۲۵ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمد مونسان
محمد مونسان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: همه ایران و همه دنیا شاهد بودند که نتیجه ۲۰ سال «صداقت و شفاف سازی و رفع نگرانی» ایران در موضوع هسته‌ای نتیجه‌ای جز حملات نظامی شدید به همه مراکز هسته‌ای ایران در پی نداشت.
ایهام، ایجاز، استعاره، کنایه، فریب؛ همگی در خدمت بازدارندگی

دیپلماسی ایرانی: صداقت و روراستی چیزی است در روابط بین‌الملل، لزوما و همیشه خوب نیست. در برخی مواقع باید دشمنان و کشورهای خاکستری را در حالت «گیجی و سردرگمی و نگرانی» نگه داشت. همه ایران و همه دنیا شاهد بودند که نتیجه ۲۰ سال «صداقت و شفاف سازی و رفع نگرانی» ایران در موضوع هسته‌ای نتیجه‌ای جز حملات نظامی شدید به همه مراکز هسته‌ای ایران در پی نداشت. اتفاقات تلخ دو مرحله حمله نظامی اسرائیل و سپس حمله نظامی مستقیم آمریکا به خاک ایران باید قاعدتا درس عبرتی برای سیاستمداران ایران شده باشد که واژگانی همچون «شفاف سازی و اعتمادسازی»، نتیجه‌ای جز «ویران سازی و تحقیرسازی» ایران نخواهد داشت. در این بین، جای خالی هوشمندی و ذکاوت سیاستمداران و مذاکره‌کنندگان ایران در دو دهه اخیر برای گیج و سردرگم و نگران کردن دشمن به شدت احساس می‌شود. بیان برخی مواضع مبهم، کنایه‌آمیز و فریب دهنده در بیان سیاستمداران می‌توانست نتایجی موثرتر از موشک‌های ایرانی داشته باشد که متاسفانه این‌طور نبود. ایهام، ایجاز، استعاره، کنایه و فریب در بیان آنها می‌توانست اهرم موثری برای بازدارندگی باشد که در اینجا سعی می‌کنیم جهت تنویر افکار سیاستمداران به نمونه‌هایی از آن بپردازیم.

۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم 

مهمترین بهانه اسرائیل و آمریکا برای حمله به ایران، انباشت ۴۰۰ کیلوگرم مواد اورانیومی بود که نهایتا به حمله نظامی منجر شد. اگر ایران قبل از جنگ ۱۲ روزه و در بحبوحه تهدیدات روزانه دشمنان علیه تاسیسات هسته‌ای ایران صراحتا و علنا اعلام می‌کرد که به دلیل تهدیدات دشمنان، این ۴۰۰ کیلوگرم مواد اورانیومی را به ۴۰ قسمت تقسیم کرده و در ۴۰ مکان مستحکم حفاظت شده در زیر کوه‌ها و مراکز ناشناخته غیرهسته‌ای در سرتاسر ایران توزیع و پنهان می‌کرد، عملا انگیزه و اطمینان دشمنان و توجیه آنان برای حمله به تاسیسات اتمی از بین می‌رفت. در مقابل، در کمال تعجب هیچ ذکاوت و ترفند خاصی برای فریب و گیج کردن دشمن به کار نگرفته نشد تا تاسیسات هسته‌ای ایران بمباران شود. باید متذکر شد که صداقت و روراستی خوب است ولی نه در برابر دشمنان! اگر در این روزهای سرنوشت‌ساز هم هیچ حرکت ذکاوتمندانه‌ای بروز نیابد باز هم باید شاهد حملات جدید ولی صدها بار شدیدتر باشیم. 

ابهام هسته‌ای

ایران پس از جنگ ۱۲ روزه به درستی سیاست «ابهام هسته‌ای» را در پیش گرفته و سرنوشت ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم را نیز در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. مقامات رسمی بیان می‌کنند که این ۴۰۰ کیلوگرم در زیر کوه در سایت بمباران شده، مدفون شده است و در نتیجه عملا هرگونه حمله نظامی بعدی را موقتا غیرموجه و بی دلیل جلوه می‌دهد. اما آنچه دلیل اصلی بازدارندگی موقتی است، عدم اطمینان دشمنان از این امر است و احتمال می‌دهند که این مواد همچنان در اختیار ایران باشد و مشغول ساخت بمب اتم باشد. هرگونه شفاف سازی بیشتر در این زمینه مطمئنا به حمله مجدد به ایران منجر خواهد شد. برای تداوم این ابهام، برخی اظهار نظرهای کنایه‌آمیز و دوپهلوی جسته و گریخته مقامات سطح پایین‌تر یا نمایندگان مجلس می‌تواند بسیار موثر باشد مثلا "دیروز شنیدم که آن ۴۰۰ کیلوگرم شیر در حال تبدیل به 20 دبه ماست هستند! خبر خوبی بود. مردم ایران خیلی ماست دوست دارند!" این گونه اظهار نظرها، تشویش و نگرانی دشمنان را صدچندان و بازدارندگی موثری ایجاد می‌کند، بدون اینکه بار حقوقی‌ای برای ایران داشته باشد.

اظهار نظر موافقان و مخالفان سلاح اتمی در رسانه های رسمی

مقامات امنیتی کشور نباید از مباحثه در مورد سلاح اتمی در رسانه‌های رسمی جلوگیری کنند و وحشت زده شوند. حتی اگر کشور هرگز قصد ساختن سلاح اتمی را نداشته باشد، همین مباحثه موافقان و مخالفان بمب اتمی، به خودی خود، یک عامل وحشت و تهدید برای دشمنان است. آنها به وضوح درک خواهند کرد که چگونه حرمت‌شکنی و تحقیر ایران باعث شده است که قبح صحبت در مورد سلاح اتمی شکسته شود و حتی چهره های سرشناس کشور بطور مکرر و متعدد در مورد ضرورت آن صحبت کنند. لذا ضروری است که یک سری مباحث دامنه‌دار و منظم در شبکه‌های مختلف تلوزیون در مورد مزایا و معایب داشتن سلاح اتمی به راه انداخته شود. قطعا محتوی و رویکرد این مباحث، دغدغه بزرگی برای دشمنان ایجاد خواهد کرد.

دیوار نگاره‌های پرمعنا

برخی دیوار نگاره‌های میادین مهم تهران، می‌توانند حاوی پیام خاص برای دشمن باشند. پیامی که با به‌کارگیری ایهام، استعاره و کنایه در تصاویر و نقاشی‌ها، ترس و وحشت را تا مغز استخوان دشمن تزریق کند. به‌طور مثال چندی پیش تصویری در میدان ولی عصر (عج) تهران به نمایش درآمد که در آن تعداد زیادی سانتریفیوژ IR1 در اطراف یک دستگاه سانتریفیوژ IR9 نشان داده شده بود. تعابیر متعددی از آن ارائه شد ولی یکی از تعابیر مهم این بود: ایران با سانتریفیوژهای IR9 دیگر نیازی به اماکن بزرگ زیرزمینی غنی سازی ندارد بلکه می‌تواند در اماکنی بسیار کوچک و ناشناخته و پراکنده در زیر کوه‌ها، ظرفیت‌های بزرگی از غنی‌سازی ایجاد کند. دشمنان ما به‌خوبی می‌دانند که ظرفیت هر دستگاه IR9 حدود ۵۰ برابر IR1 است. یعنی ایران برای ایجاد یک ظرفیت غنی سازی مشخص با  IR9، به مساحتی کمتر از یک پنجاهم مرکز غنی سازی با IR1 نیاز دارد. مباحث زیادی با این مضمون در فضای مجازی شکل گرفت که قطعا مورد پایش دشمنان قرار می‌گیرد و زهر خود را بر کام دشمنان می‌چکاند و آنها را دل نگران و آشفته می‌کند. باید روی انتقال پیام با چنین تصاویری بیشتر کار شود و تعمدا در فضای مجازی به این مباحث سمت و سو داده شود.  
 
زمین لرزه‌های متعدد

در ماه‌های اخیر و به‌خصوص بعد از جنگ ۱۲ روزه، زمین لرزه‌های متعددی در استان‌های مختلف ایران و به‌خصوص مجاورت اصفهان و سمنان رخ داد. در فضای مجازی و حتی رسانه‌های رسمی و معروف خارجی، احتمالات متعددی مطرح شد که این زلزله‌ها ممکن است ناشی از آزمایش‌های اتمی ایران باشد. در نهایت تعجب، شاهد بودیم که در ایران، بسیاری از رسانه‌های رسمی و غیررسمی، مرکز لرزه نگاری دانشگاه تهران و هر کسی که کوچکترین تخصصی در مورد زلزله دارد (یا ندارد) سراسیمه در پی اثبات این بودند که این زلزله ناشی از آزمایش اتمی نبوده و یک زلزله عادی بوده است! واقعا چرا ما خودمان به دنبال رفع وحشت و نگرانی از دشمنان هستیم؟ حتی اگر این زمین لرزه‌ها، عادی و طبیعی باشند، مقامات کشور باید از این فرصت خدادادی به بهترین نحو با بیانات دو پهلو، کنایه‌آمیز و استعاره گونه، برای ارعاب و درماندگی و دل نگرانی دشمن استفاده کنند. ما از شفافیت سازی و اعتمادسازی در برابر دشمنان چه سودی بردیم که حالا نگران ابهام و تردید دشمنان باشیم؟!

نشت اطلاعات مدیریت شده

ایران باید تلویحا و به‌صورت مدیریت شده، امکان، احتمال و نزدیک بودن دستیابی خود به تسلیحات اتمی را اعلام کند. ذکاوت مقامات امنیتی و نظامی ایران در این شرایط حساس خیلی به‌کار می‌آید. برخی مواقع، لو رفتن ناخواسته! یک عکس مبهم از سلاح هسته‌ای ایران که توسط یک جاسوس نفوذی! منتشر شده، می‌تواند به اندازه رونمایی مستقیم از سلاح هسته‌ای کارایی و بازدارندگی داشته باشد. همان کاری که اسرائیل کرد و با لو دادن عمدی چند عکس توسط یک جاسوس خودی! دنیا را بدون اعلام رسمی، به این اطمینان رساند که تسلیحات هسته‌ای دارد.

آزمایش‌های موشکی قاره‌پیما

یکی از الزامات اصلی بازدارندگی هسته‌ای، امکان رساندن آن به سرزمین دشمن است که به سه‌گانه هسته‌ای معروف هستند (موشک، زیردریایی و بمب‌افکن‌های اتمی). 

پس از تهاجم سال گذشته اسرائیل به ایران، رهبری تلویحا اعلام کردند که محدودیت‌های موشکی خودخواسته قبلی دیگر وجود ندارند. امروزه نتیجه این تصمیم را شاهد هستیم که برخی مقامات به‌طور پراکنده و موجز، به قابلیت موشک‌های قاره‌پیمای ایران اشاره می‌کنند. مثلا همین چند روز پیش سردار نوعی اقدم به صراحت از موشک‌های قاره پیما با برد ۱۳ هزار تا ۲۳ هزار کیلومتر صحبت کردند. 
چندی پیش، آقای محسن زنگنه، نماینده مجلس هم رسما در مصاحبه تلویزیونی از موشک قاره پیمای ایران صحبت کرده بود. این بیانات که قبلا هم به‌طور موجز توسط سایر مقامات نیز تکرار شده است، به خودی خود یک بازدارندگی موقتی ایجاد می‌کند. برای دائمی شدن این بازدارندگی باید به هر نحو ممکن روی احتمال و امکان حمل کلاهک اتمی توسط این موشک‌ها دامن زد و آن را ترویج کرد. مثلا یک استاد دانشگاه در رشته هوا فضا یا فلان کارشناس بازنشسته موشکی طی مباحث فنی و علمی بیان کند که قطعا این موشک‌های قاره‌پیما می‌توانند کلاهک اتمی هم حمل کنند. این بیانات از سوی کسانی که هیچ مقام و مسئولیت رسمی‌ای ندارند، برای ایران هیچ بار حقوقی و دردسری ندارد ولی برای دشمنان قطعا کوله‌باری از ترس و دلهره دارد. ترکیب دوگانه ابهام هسته‌ای و موشک‌های قاره‌پیما (که امکان مسلح شدن به کلاهک اتمی را دارند) بخش مهمی از همان معجون بازدارندگی را نتیجه خواهد داد. 

«دسترسی به سرزمین دشمن» مهمترین حلقه مفقوده بازدارندگی است که باید به مرور مرتفع شود. در کنار موشک‌های قاره پیما، مطرح شدن مباحثی از امکان پرتاب موشک‌های برد بلند از زیردریایی‌های ایران، دقیقا همان چیزی است که بر مستاصل شدن و درمانده شدن دشمن می افزاید. ایران به هر نحو ممکن باید به دشمنان اثبات کند که راه‌های متعددی برای دسترسی به سرزمین دشمنان در اختیار دارد و مرزهای تهاجمی آن فقط به مرزهای زمینی و دریایی ایران محدود نیست. حتی اگر در این زمینه تلاش‌هایی در حال انجام است که شاید سال‌ها بطول انجامد، ولی بیان این قابلیت‌ها به خودی خود یک ارعاب موثر برای دشمنان است.

فتوای هسته‌ای رهبری

همه مردم ایران و جهان می‌دانند که تنها عامل ممانعت‌کننده از دسترسی ایران به سلاح اتمی، فتوای رهبری بوده است. در همین چند روز اخیر نیز یکی از دانشمندان اتمی، آقای دکتر آقامیری، دانشمند هسته‌ای صراحتا گفت: «ما توان و امکان ساخت بمب اتم را داریم، اما قصدش را نداریم. اگر روزی قرار باشد بمب اتم بسازیم می‌توانیم آن را به بهترین وجه انجام دهیم. در فکر همۀ دانشمندان ما ساخت بمب اتمی بوده، اما فتوای رهبر انقلاب جلوی آن را گرفته است». انتشار چنین مصاحبه‌هایی در شرایط کنونی بسیار بسیار مفید و ارزشمند است و ترس و دلهره را تا مویرگ‌های دشمنان تزریق می‌کند ولی هیچ دلیلی ندارد که دائما بر طبل ممانعت رهبری از این امر بکوبیم. چراکه با تاکید هرچه بیشتر بر فتوای رهبری، دشمنان این کشور را مطمئن می‌کنیم که ایران قصد ساخت بمب اتم را ندارد و اگر هم داشته باشد، رهبری نظام شخصا جلوی آن را خواهد گرفت. اینها دقیقا برعکس نیاز بازدارندگی کشور و مطلوب دشمنان کشور است.

سخنی با بزرگان و نمایندگان مجلس

می‌گویند «جنگ‌ها وقتی شروع می‌شوند که سیاست (دیپلماسی) به بن‌بست برسد». متاسفانه عده ای در ایران، دیپلماسی را صرفا در «میز مذاکره» می‌بینند. همین که دور یک میز بنشینند و قهقهه بزنند و عکس یادگاری بگیرند، حتی اگر دستاوردی نداشته باشد یا نهایتا در مسیر اشتباه «شفاف سازی و اعتمادسازی یکطرفه»، به اطمینان دشمنان از حمله به ایران منجر شود! باید بپذیریم که «ایهام، ایجاز، استعاره، کنایه و فریب» همگی باید جزئی از دیپلماسی و در خدمت بازدارندگی باشند. صادق و روراست بودن خوب است ولی نه لزوما در برابر دشمنان. شاید در این زمینه، مقامات رسمی دولتی و نظامی نتوانند چندان از عبارات دوگانه و دوپهلو استفاده کنند ولی نمایندگان مجلس می‌توانند این خلاء را پر کنند و به پشتوانه شهرت و مقبولیت مردمی خود، با بیانات خود در این زمینه بسیار کمک کننده باشند بدون اینکه هیچ بار حقوقی سنگینی برای ایران در پی داشته باشد.

محمد مونسان

نویسنده خبر

استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شاهرود

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمد مونسان حمله اسرائیل حمله اسرائیل به ایران حمله امریکا حمله امریکا به ایران حمله امریکا و اسرائیل به ایران سیاست ابهام فریب بازدارندگی ایهام ایجاز استعاره جنگ استعاره ها عملیات فریب


( ۱ )

نظر شما :

علی روا ۱۳ آبان ۱۴۰۴ | ۱۳:۱۱
سلام از استاد بزرگوار استاد عزیز جناب آقای مونسان بابت،مقاله تشکر میکنم بعنوان یک نویسنده وقتی رجوعی به کتب هنر نبرد و قانون جنگ یا کتب اطلاعاتی نویسندگان غربی داشته باشیم اقدامات شایعه سازی جنگ روانی باید در زمینه صحیح پرورش و توسط مهندسان اجتماعی در گستره معین اقدام بشه و الا غیر این نتیجه معکوس،شده حریف مقابل از آن برای تحمیل مسئله بر جبهه خودی وارد جریان سازی می‌شود اینها هر کدام قوانین و ملزومات خود،را دارد که باید مهندس جوامع اطلاعاتی با کمک کتبی مثل قانون جنگ بهر برده تا اشتباه در زمینه حساس صورت نگیرد بنده بعنوان یک نویسنده بی طرف اجازه اظهار نظر در این مسائل را ندارم ولی از آنجا که در اخبار عادی بیان شده به نظر من مقام عالی ولایت یک دانشمند هستند ایشان در،سخنانشان بحثی از جنگ ندارند بلکه ایشان فرمایشات تحت عناوین علم و دانش هسته ای دارند نه تسلیحات هسته ای خداپدر رهبرمان را بیامرزه که دانشی را تاکید میکنه که اگر نباشد کشور دچار بحران برق و انرژی میشه غرب می داند خوب می‌داند سلاح هسته ای به کار ایران نمی‌آید هر نظامی می‌داند ایران تسلیحات اتمی به دردش نمیخوره مگر ما با دنیا جنگ دارم رهبر زیبا و عزیزمان مدام تاکید دارند انرژی،صلح آمیز هسته ای وزرات اطلاعات بعنوان بازوان پرقدرت رهبر مطیع امر ولایت اند هرگز اجازه به هیچ نهادی نخواهند داد که به،طرف ساخت و به کارگیری هسته ای رود کشور ما،سیاست مدارانی چون آقای عراقچی دارد راستگو و درستکار ایران احتیاج به دروغ در زمینه هسته ای ندارد مشکل اساسی در نهادهای جاسوسی اطلاعاتی غرب و آمریکاست بهتر است خانه تکانی کنند خیلی خانه اشان از کثافات پر شده آشغالهای گه به اسم جاسوس استفاده می‌کنند که جاسوسه چندجانبه اند من بعنوان نویسنده مینویسم سیا فکر میکنه آشغالهای جاسوس فقط یک جانبه کار میکنن گاهی یک خانه تکانی کنید اینها نفوذی که در شما پیدا کردند باعث ویرانی هر سازمان و کشور می‌شوند جنگهای ناخواسته با اطلاعات دروغین برای شما به ارمغان می‌آورند و به کل سازمان‌های شما میخندند مشکل صداقت ایران نیست مشکل جاسوس های چند جانبه و دروغ گو فیک و صحنه ساز سرویس‌های غربی آمریکایی میباشد که کشورها را در گیر ودچار بحران سیاسی نظامی می‌کنند
خسرو ۱۳ آبان ۱۴۰۴ | ۱۳:۴۱
همه موارد بالا برای ساخت یک بازی سیاسی و غافلگیرکننده و ترساندن و سردرگم کردن طرف مقابل کارایی دارد ولی هدف امروز ایران رفع تحریم‌ها و بازگشت به حالت عادی اقتصاد و تجارت برای پیشرفت کشور و تامین حداقل های زندگی مردم و تامین قدرت و امنیت کشور است اینکه هواپیماهای اسرائیل هروقت میل توحش نتانیاهو افزایش پیدا کرد ایران را بزنند که نشد ، اینکه آمریکا راحت تهدید کند و بمباران کند که نمی شود اگر این موضوع زیاد ادامه پیدا کند شاید فرانسه و انگلیس هم جسارت کنند ایران را بمباران کنند
موسی زاده ۱۳ آبان ۱۴۰۴ | ۱۶:۰۷
وااااا چه حرفا! چه چیزا! نمیدونم چنین رویکردی منطقی و عملی هست ولی فکر میکنم روی کاغذ درست و جالب هست. خلاصه بالاتر از سیاهی (جنگ) که رنگی نیست که جنگ هم شد. اونا که زدن بزار ماهم لااقل حرفشو بزنیم )))))