آنچه کشورهای عربی پیشتاز آن شدهاند
بلاکچین در معادلات تجاری خاورمیانه و آفریقا
نویسندگان: هستی عظیمی بهنمیری، کارشناس حقوق اقتصادی و وکیل پایه یک دادگستری و دکتر خدایار سعیدوزیری، کارشناس حقوق فناوری و مدرس دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: بلاکچین در دههای که گذشت، از یک مفهوم نظری در حاشیهی اقتصاد دیجیتال به یکی از ستونهای اصلی تحول در زنجیرههای تأمین جهانی تبدیل شده است. در این میان، منطقهی خاورمیانه و آفریقا (MEA) نه تنها به عنوان یک بازار مصرفکننده، بلکه به عنوان یک بازیگر فعال و نوآور در این عرصه ظاهر شده است. این منطقه، که سالها با برچسب «وابستگی به منابع طبیعی» شناخته میشد، اکنون در حال بازتعریف هویت اقتصادی خود از طریق فناوریهای توزیعشده است. در این یادداشت، به بررسی نقش بلاکچین در آیندهی زنجیرههای تأمین منطقهی خاورمیانه و آفریقا میپردازیم و نشان میدهیم چگونه این فناوری میتواند این منطقه را از یک بازیگر حاشیهای به رقیبی جدی برای غولهای جهانی در لجستیک، تجارت و تولید تبدیل کند.
بازار جهانی بلاکچین در زنجیره تأمین، طبق گزارش Allied Market Research، در سال ۲۰۲۴ ارزشی معادل ۲٫۴ میلیارد دلار داشته و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۴ به ۹۵٫۳ میلیارد دلار برسد — رشدی با نرخ ترکیبی سالانه ۴۴٫۵ درصد. این رشد انفجاری، تنها یک آمار نیست؛ نشانهای از یک تغییر پارادایم در نحوهی مدیریت جریان کالا، اطلاعات و ارزش در جهان است. در این میان، منطقهی خاورمیانه و آفریقا ، که شامل کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مصر، آفریقای جنوبی، نیجریه، کنیا و مراکش میشود، در حال تبدیل شدن به یکی از سریعترین مناطق در پذیرش این فناوری است. گزارش Chainalysis در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) با رشد ۱۵۴ درصدی در ارزش تراکنشهای کریپتو، یکی از سه منطقهی برتر جهان در پذیرش داراییهای دیجیتال بوده است. اما آنچه خاورمیانه و آفریقا را متمایز میکند، تمرکز آن بر کاربردهای عملی بلاکچین به ویژه در زنجیره تأمین است.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه امارات متحده عربی و عربستان سعودی، پیشگام این حرکت هستند. امارات با استراتژی ملی بلاکچین ۲۰۲۱، هدفگذاری کرده تا تا پایان دههی جاری، ۵۰ درصد از تراکنشهای دولتی را بر بستر بلاکچین انجام دهد. این استراتژی، فراتر از یک سند سیاستگذاری، به صرفهجویی واقعی منجر شده است: ۳۹۸ میلیون سند چاپی کمتر، ۷۷ میلیون ساعت کاری صرفهجوییشده و کاهش ۲۵ درصدی هزینههای عملیاتی در بخش لجستیک. این اعداد، تنها بخشی از داستان هستند. در پشت این آمار، یک تغییر ساختاری در نحوهی تعامل دولت، شرکتها و شهروندان قرار دارد.
عربستان سعودی نیز با برنامهی Vision 2030، بلاکچین را به عنوان یکی از ارکان اصلی تنوعبخشی اقتصادی برگزیده است. همکاری شرکت سعودی Elm (شرکت الم یک شرکت سهامی خاص سعودی است که متعلق به صندوق سرمایهگذاری عمومی است که بازوی سرمایهگذاری وزارت دارایی عربستان سعودی محسوب میشود) با IBM برای راهاندازی پلتفرم بلاکچین تجاری، نمونهای از این رویکرد است. این پلتفرم، که در سال ۲۰۲۳ راهاندازی شد، اکنون بیش از ۱٫۲ میلیون تراکنش تجاری را در سال مدیریت میکند و زمان پردازش اسناد گمرکی را از ۲۴ ساعت به کمتر از ۵ دقیقه کاهش داده است. این سرعت، نه تنها یک دستاورد فنی، بلکه یک مزیت رقابتی در برابر بنادر بزرگ آسیا و اروپا است.
اما MEA تنها به حوزه خلیج فارس محدود نمیشود. در آفریقا، بلاکچین به عنوان ابزاری برای حل مشکلات ساختاری زنجیرههای تأمین کشاورزی، مواد معدنی و کالاهای مصرفی به کار گرفته شده است. گزارش African Blockchain Report 2024 نشان میدهد که بیش از ۶۵ درصد از پروژههای بلاکچین در قارهی آفریقا، در حوزههای زنجیره تأمین، هویت دیجیتال و پرداختهای فرامرزی متمرکز هستند. این تمرکز، تصادفی نیست. آفریقا با جمعیتی جوان، نرخ بالای نفوذ موبایل و زیرساختهای دیجیتال در حال رشد، بستری ایدهآل برای آزمایش و پیادهسازی راهحلهای بلاکچین در مقیاس بزرگ فراهم کرده است.
یکی از مهمترین کاربردهای بلاکچین در زنجیره تأمین، ردیابی لحظهای کالاست. در جهانی که تقلب در زنجیره تأمین (از داروهای تقلبی گرفته تا الماسهای خونین) سالانه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت وارد میکند، بلاکچین به عنوان یک دفتر کل توزیعشده، امکان ثبت هر مرحله از تولید تا مصرف را فراهم میکند. در خاورمیانه و آفریقا ، این قابلیت به ویژه در بخشهای کشاورزی، نفت و گاز، و لجستیک دریایی اهمیت دوچندان دارد.
در امارات، شرکت DP World یکی از بزرگترین اپراتورهای بندری جهان با همکاری Maersk و Aramex، پلتفرمی به نام TradeLens راهاندازی کرده که بر پایهی بلاکچین Hyperledger Fabric عمل میکند. این پلتفرم، که اکنون بیش از ۱۰۰ بندر و ۶۰۰ شرکت لجستیکی را به هم متصل کرده، زمان پردازش اسناد حملونقل را تا ۹۰ درصد کاهش داده و دقت ردیابی محمولهها را تا ۵۰ درصد افزایش داده است. این اعداد، تنها بخشی از تأثیر هستند. تأثیر واقعی در کاهش ریسک، افزایش اعتماد سرمایهگذاران و امکان رقابت با بنادر سنگاپور و شانگهای است.
در عربستان، شرکت LogChain یک استارتآپ محلی، سیستمی را توسعه داده که از بلاکچین برای ردیابی محمولههای نفتی و پتروشیمی استفاده میکند. این سیستم، که با همکاری Aramco پیادهسازی شده، نه تنها اصالت محصول را تضمین میکند، بلکه امکان پیشبینی اختلالات زنجیره تأمین را از طریق تحلیل دادههای بلادرنگ فراهم میکند. در سال ۲۰۲۴، این سیستم توانست ۱۴ مورد اختلال احتمالی را پیش از وقوع شناسایی کند و از ضرر ۴۲ میلیون دلاری جلوگیری کند.
در آفریقا، بلاکچین در زنجیره تأمین کشاورزی تحولآفرین بوده است. شرکت AgriLedger در کنیا و غنا، سیستمی را راهاندازی کرده که کشاورزان کوچک را مستقیماً به خریداران بینالمللی متصل میکند. در این سیستم، هر کیسهی قهوه یا کاکائو با یک کد QR همراه است که تاریخچهی کامل تولید، برداشت، فرآوری و حمل را نشان میدهد. این شفافیت، نه تنها قیمت دریافتی کشاورزان را تا ۳۰ درصد افزایش داده، بلکه امکان دسترسی به بازارهای premium اروپا و آمریکا را فراهم کرده است. گزارش World Economic Forum نشان میدهد که چنین سیستمهایی میتوانند تا سال ۲۰۳۰، درآمد کشاورزان کوچک در آفریقا را تا ۲٫۵ برابر افزایش دهند.
اما بلاکچین تنها یک ابزار فنی نیست؛ یک تغییر پارادایم در حاکمیت و اعتماد است. در منطقهای که فساد، عدم شفافیت و ناکارآمدی اداری سالها مانع توسعه بوده، بلاکچین به عنوان یک مکانیزم اعتمادساز عمل میکند. در مصر، علیرغم ممنوعیت تراکنشهای کریپتو، دولت بر کاربردهای غیرمالی بلاکچین تمرکز کرده است. پروژهی Pravica، که با حمایت بانک مرکزی مصر اجرا میشود، یک پلتفرم بلاکچین برای هویت دیجیتال و تجارت فرامرزی است. این پلتفرم، که در سال ۲۰۲۴ بیش از ۳ میلیون کاربر ثبتنامشده داشته است، امکان پرداختهای فوری بین مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس را فراهم کرده و زمان تسویه حساب را از ۵ روز به کمتر از ۵ ثانیه کاهش داده است.
در آفریقای جنوبی نیز، شرکت Standard Bank با همکاری ConsenSys، سیستمی را برای ردیابی الماس از معدن تا بازار توسعه داده است. این سیستم، که با نام Tracr شناخته میشود، نه تنها تقلب را کاهش داده، بلکه به برندهای جهانی مانند De Beers امکان داده تا ادعای «الماس بدون تعارض» را با مدرک معتبر اثبات کنند. این امر، ارزش افزودهی قابل توجهی برای اقتصاد آفریقای جنوبی ایجاد کرده و کشورهای حوزه خاورمیانه و آفریقا را به عنوان منبعی قابل اعتماد برای مواد معدنی استراتژیک معرفی کرده است.
با این حال، مسیر پیش رو هموار نیست. چالشهای ساختاری، مقرراتی و فنی همچنان مانع پذیرش گسترده هستند. یکی از بزرگترین موانع، ناهماهنگی مقرراتی در منطقه است. به عنوان مثال در حالی که امارات و بحرین چارچوبهای قانونی روشنی برای بلاکچین ارائه کردهاند، کشورهایی مانند مصر و الجزایر همچنان محدودیتهای شدیدی بر داراییهای دیجیتال اعمال میکنند. این ناهماهنگی، همکاریهای فرامرزی را دشوار و سرمایهگذاران را مردد میکند.
چالش دیگر، کمبود زیرساخت و مهارت است. گزارش OECD در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که تنها ۲۲ درصد از شرکتهای کوچک و متوسط در خاورمیانه و آفریقا دسترسی به اینترنت پرسرعت دارند و کمتر از ۱۵ درصد کارکنان آنها آموزشهای مرتبط با بلاکچین دیدهاند. این شکاف دیجیتال، پذیرش فناوری را کند میکند و خاورمیانه و آفریقا را در معرض خطر از دست دادن مزیت رقابتی قرار میدهد.
با وجود این چالشها، چشمانداز آینده روشن است. پیشبینی میشود بازار بلاکچین در امارات تا سال ۲۰۳۰ با سرعتی بیشتر رشد کند و به ارزشی بیش از ۱۲ میلیارد دلار برسد. در آفریقا، بازار بلاکچین در زنجیره تأمین از ۰٫۶ میلیارد دلار در ۲۰۲۵ به ۱۲٫۱ میلیارد دلار تا ۲۰۳۵ خواهد رسید. این رشد، تنها یک پیشبینی نیست؛ نتیجهی سرمایهگذاریهای کلان، حمایت دولتی و نوآوریهای محلی است.
رویدادهایی مانند Future Blockchain Summit در دبی و Africa Blockchain Conference در نایروبی، به عنوان کاتالیزورهایی برای همکاریهای منطقهای عمل میکنند. این رویدادها، نه تنها فرصتی برای نمایش دستاوردها هستند، بلکه بستری برای شکلگیری کنسرسیومهای بلاکچین بینکشوری فراهم میکنند.
در سطح جهانی، خاورمیانه و آفریقا در حال تبدیل شدن به یک آزمایشگاه زنده برای کاربردهای نوین بلاکچین است. ترکیب هوش مصنوعی با بلاکچین که به عنوان Web3+AI شناخته میشود، در حال آزمایش در پروژههایی مانند پیشبینی اختلالات زنجیره تأمین در بندر جبل علی است. این پروژه، که با همکاری xAI و DP World اجرا میشود، از مدلهای پیشبینی برای بهینهسازی مسیرهای حملونقل استفاده میکند و تا کنون ۱۸ درصد در مصرف سوخت صرفهجویی کرده است.
در نهایت، بلاکچین در زنجیره تأمین MEA چیزی فراتر از یک فناوری است؛ یک استراتژی ملی برای رقابت در قرن بیستویکم. این منطقه، که سالها در حاشیهی انقلابهای صنعتی قرار داشت، اکنون در خط مقدم انقلاب دیجیتال ایستاده است. با تکیه بر موقعیت جغرافیایی، نیروی کار جوان، حمایت دولتی و روحیهی کارآفرینی، خاورمیانه و آفریقا پتانسیل آن را دارد که نه تنها با غولهای جهانی رقابت کند، بلکه استانداردهای جدیدی در شفافیت، پایداری و کارایی زنجیره تأمین تعریف کند.
اما این آینده، خودبهخود محقق نمیشود. نیازمند سرمایهگذاری مداوم در آموزش، هماهنگی مقرراتی، توسعهی زیرساخت و پرورش فرهنگ نوآوری است. سیاستگذاران باید فراتر از شعارهای دیجیتال فکر کنند و چارچوبهایی ایجاد کنند که شرکتهای کوچک و متوسط را نیز در این تحول سهیم کند. دانشگاهها باید برنامههای آموزشی بلاکچین را گسترش دهند و استارتآپها باید از حمایتهای مالی و قانونی برخوردار شوند.
در پایان، آیندهی زنجیره تأمین در خاورمیانه و آفریقا در دستان کسانی است که جرات میکنند متفاوت فکر کنند. بلاکچین، تنها یک ابزار نیست؛ یک فرصت تاریخی برای بازتعریف نقش این منطقه در اقتصاد جهانی است. اگر خاورمیانه و آفریقا بتواند این فرصت را به درستی مدیریت کند، نه تنها از سایهی غولهای جهانی خارج خواهد شد، بلکه خود به یک غول تبدیل خواهد شد. غولی که بر پایهی شفافیت، اعتماد و نوآوری بنا شده است.


نظر شما :