سپردن عالی‌ترین مسئولیت جهانی در حوزه پناهندگان به یک سیاستمدار کرد

انتصاب برهم صالح؛ نفی انتقام تاریخی و پذیرش اخلاق همبستگی

۰۱ دی ۱۴۰۴ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۳۶۸۴۰ اخبار اصلی خاورمیانه
قباد آرش در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سپردن عالی‌ترین مسئولیت جهانی در حوزه پناهندگان به یک سیاستمدار کرد، به معنای پذیرش این داوری اخلاقی است که کردها قادرند در موقعیت قدرت، نه بر اساس انتقام تاریخی یا تعصب قومی، بلکه بر مبنای اخلاق همبستگی انسانی تصمیم بگیرند. این جابه‌جایی، انتقالی است از اخلاق قربانی‌محور به اخلاق مسئولیت، و دقیقاً در همین گذار است که بلوغ سیاسی یک هویت جمعی معنا پیدا می‌کند.
انتصاب برهم صالح؛ نفی انتقام تاریخی و پذیرش اخلاق همبستگی

قباد آرش، کارشناس ارشد علوم سیاسی

دیپلماسی ایرانی: دسامبر سال جاری میلادی با حکم آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد، برهم صالح رییس جمهور سابق عراق و از کادرهای برجسته حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق، کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد شد. انتصاب برهم صالح به سمت کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد را می‌توان نه به‌عنوان یک جابه‌جایی اداری در ساختار بوروکراتیک سازمان ملل، بلکه به‌مثابه رویدادی معناساز در سطح اخلاق سیاسی و بازتعریف معرفتی هویت کردی فهم کرد. این انتصاب در نقطه تلاقی اخلاق، قدرت و شناخت قرار می‌گیرد و از همین رو اهمیت آن فراتر از یک موفقیت فردی یا حتی یک دستاورد دیپلماتیک صرف است.

در فلسفه اخلاق سیاسی، یکی از معیارهای اصلی بلوغ یک کنشگر سیاسی، توانایی او در عبور از منطق قربانی‌بودن و ورود به عرصه مسئولیت‌پذیری جهان‌شمول است. گروه‌هایی که تاریخاً در موقعیت ستم‌دیدگی و بی‌دولتی قرار داشته‌اند، اغلب در نظم بین‌الملل نه به‌عنوان فاعل اخلاقی، بلکه به‌عنوان مسئله‌ای امنیتی یا انسانی تلقی شده‌اند؛ موضوع مداخله‌اند، نه صاحب کنش. سپردن عالی‌ترین مسئولیت جهانی در حوزه پناهندگان به یک سیاستمدار کرد، به معنای پذیرش این داوری اخلاقی است که کردها قادرند در موقعیت قدرت، نه بر اساس انتقام تاریخی یا تعصب قومی، بلکه بر مبنای اخلاق همبستگی انسانی تصمیم بگیرند. این جابه‌جایی، انتقالی است از اخلاق قربانی‌محور به اخلاق مسئولیت، و دقیقاً در همین گذار است که بلوغ سیاسی یک هویت جمعی معنا پیدا می‌کند.

در منطق اخلاق سیاسی معاصر، اعتماد نهادی یکی از کمیاب‌ترین سرمایه‌هاست. سازمان ملل متحد با این انتخاب، نوعی اعتماد اخلاقی را به هویتی اعطا می‌کند که قرن‌ها در حاشیه نظم جهانی زیسته و اغلب موضوع گزارش‌های بحران بوده است. این اعتماد به‌طور ضمنی پاسخی روشن به یک پرسش بنیادین است: آیا کردها می‌توانند نه فقط مطالبه‌گر عدالت، بلکه حافظ عدالت برای دیگران باشند؟ پاسخ این انتصاب، مثبت است و همین پاسخ، وزن اخلاقی دیپلماسی کردی را در سطح جهانی افزایش می‌دهد. کمیساریای عالی پناهندگان نهادی است که در قلب اخلاق جهان‌وطنی قرار دارد؛ نهادی که مأموریت آن دفاع از انسانِ بی‌پناه فارغ از ملیت، مذهب و جغرافیاست. حضور یک کرد در رأس چنین نهادی، به معنای به‌رسمیت‌شناختن توانایی کردها در نمایندگی ارزش‌های عام انسانی است، نه صرفاً منافع یک قوم یا منطقه خاص.

از منظر معرفت‌شناسی هویتی، این انتصاب یک گسست جدی در رژیم دانشی مسلط درباره کردها ایجاد می‌کند. در طول دهه‌ها، دانش تولیدشده درباره کردها عمدتاً از بیرون و از زاویه امنیتی، نظامی یا انسان‌شناسانه بوده است؛ کردها اغلب به‌عنوان «مبارزان کوهستانی»، نیروهای نیابتی یا سوژه‌های بحران بازنمایی شده‌اند. این تصویر، اگرچه بخشی از واقعیت تاریخی را بازتاب می‌داد، اما هویت کردی را در سطحی فروکاهیده و تک‌بعدی تثبیت می‌کرد. انتصاب برهم صالح این معادله را وارونه می‌کند؛ کرد از ابژه شناخت به سوژه شناخت تبدیل می‌شود. او دیگر موضوع گزارش‌های کمیساریا نیست، بلکه در جایگاهی قرار می‌گیرد که خود در تولید داده، روایت رسمی از بحران‌ها و جهت‌دهی به سیاست‌های انسانی جهانی نقش دارد. این جابه‌جایی، به معنای ورود هویت کردی به سطحی از مشروعیت معرفتی است که در آن، کردها نه فقط روایتگر رنج خود، بلکه تفسیرکننده بحران‌های جهانی‌اند.

در معرفت‌شناسی اجتماعی، مشروعیت دانش همواره به موقعیت گوینده وابسته است. وقتی یک کرد در رأس نهادی می‌نشیند که مرجع تشخیص بحران، تعریف وضعیت اضطراری و پیشنهاد راه‌حل‌های جهانی است، هویت کردی از سطح «شرح درد» به سطح «تولید معنا» ارتقا می‌یابد. این لحظه، لحظه بلوغ نمادین یک هویت تاریخی است؛ لحظه‌ای که در آن، حافظه رنج به سرمایه‌ای برای کنش اخلاقی تبدیل می‌شود، نه ابزاری برای بازتولید مظلومیت. برهم صالح حامل تجربه زیسته منطقه‌ای است که همواره در معرض خشونت، بی‌ثباتی و معامله‌های ژئوپلیتیک بوده است، و همین تجربه می‌تواند به دانشی اخلاقی بدل شود که در تصمیم‌گیری‌های جهانی نقش ایفا می‌کند.

در سطح عملی نیز، حضور فردی با چنین پیشینه‌ای در رأس کمیساریای عالی پناهندگان، مانع از محوشدگی اخلاقی مسئله کردها در ازدحام بحران‌های جهانی می‌شود. در نظام بین‌الملل، رنج‌ها با یکدیگر رقابت می‌کنند و بسیاری از مسائل انسانی در سایه جنگ‌ها و بحران‌های پرصداتر به حاشیه رانده می‌شوند. آگاهی عمیق برهم صالح از نقشه سیاسی و امنیتی خاورمیانه می‌تواند تضمین کند که مسئله انسانی و سیاسی کردها، نه از سر تعصب قومی، بلکه از منظر عدالت معرفتی و اخلاقی، در حافظه نهادهای بین‌المللی باقی بماند. این وضعیت نوعی لابی طبیعی و مشروع برای کردها ایجاد می‌کند؛ لابی‌ای که نه بر پایه فشار سیاسی، بلکه بر اساس اعتبار اخلاقی و شناخت تخصصی شکل می‌گیرد.

در نهایت، تصدی این مقام توسط برهم صالح را باید نوعی «گواهی شایستگی» دانست؛ گواهی‌ای که نه فقط به یک فرد، بلکه به یک هویت جمعی اعطا می‌شود. این انتصاب به جهان پیام می‌دهد که کردها دیگر صرفاً تماشاگر یا قربانی تحولات منطقه‌ای نیستند، بلکه بازیگرانی بالغ، قابل اعتماد و شایسته‌اند که می‌توانند در خط مقدم مدیریت بحران‌های انسانی و صلح‌جویانه جهانی نقش‌آفرینی کنند. در این معنا، برهم صالح نه فقط یک مقام بین‌المللی، بلکه نشانه‌ای از گذار کردها از حاشیه تاریخ به متن اخلاق و سیاست جهانی است؛ گذاری که اهمیت آن، بسیار فراتر از یک انتصاب اداری ساده است.

کلید واژه ها: برهم صالح آنتونیو گوترش سازمان ملل متحد اتحادیه میهنی کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد


( ۱ )

نظر شما :