پاشنه آشیل اوباما کجاست؟

۱۵ آذر ۱۳۸۷ | ۱۴:۲۰ کد : ۳۳۵۳ اخبار اصلی
امروز همه از پاشنه آشیل باراک اوباما حرف می­زنند. اکثر تیترهای روزنامه­ها به مشکلاتی اختصاص دارند که باراک اوباما به زودی روبه روی آنها قرار خواهد گرفت. بدون تردید باراک اوباما زمین چندان حاصلخیزی را از جورج بوش به ارث نخواهد برد.
پاشنه آشیل اوباما کجاست؟
امروز همه از پاشنه آشیل باراک اوباما حرف می­زنند. اکثر تیترهای روزنامه­ها به مشکلاتی اختصاص دارند که باراک اوباما به زودی روبه روی آنها قرار خواهد گرفت. در میان تحلیل­ها و گزارش­های گوناگون روزنامه‌نگاران، برخی عراق را عمده­ترین مشکل پیش روی اوباما می­دانند و این درحالی است که برخی دیگر بحران اقتصادی امریکا در وحله اول، و بحران اقتصادی جهان را در مرحله دوم از جمله چالش­های بزرگ برای اوباما برمی شمارند.
 
بدون تردید باراک اوباما زمین چندان حاصلخیزی را از جورج بوش به ارث نخواهد برد. عمده ترین مشکلاتی را که باراک اوباما با آنها مواجه است، می توان به چند بخش تقسیم بندی کرد که لزوما برخی از آنها بر دیگری ارجحیت ندارند. بحران اقتصادی، عراق، افغانستان، ایران، اعراب و اسراییل، کره شمالی، روسیه و منطقه قفقاز، رقابت با چین، روابط اقتصادی با اروپا و مسائل و مشکلات موجود در قاره افریقا از جمله مسائلی هستند هر یک از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. مسلما ما در خارج از مرزهای امریکا بیشتر توجه مان را بر روی مسائلی معطوف می کنیم که جهانی است و مستقیم و یا غیر مستقیم درگیر آنها هستیم.
 
هرچند بحران اقتصادی امریکا به امروز به تدریج تمام جهان را درگیر خود کرده است از عمده ترین چالش های جهان و باراک اوباما است اما این مقاله بیشتر در صدد است تا به بررسی چالش های سیاست خارجی باراک اوباما بپردازد.
 
ایران
استراتژی اعلامی حزب دموکرات برای مواجهه با جمهوری اسلامی ایران طی سال های 2009 تا 2012 می‌گوید که جهان باید مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود، این امر با اعمال تحریم های شدید علیه ایران به همراه دیپلماسی و مذاکره بدون پیش شرط و سطح بالا ممکن خواهد بود. ما این سیاست را با همراهی متحدان اروپایی خویش در قبال ایران انجام خواهیم داد. اگر ايران از تلاش براى دستيابى به تکنولوژى هسته‌اى و تهديد اسرائيل دست بردارد، مشوق­هاى مهمى دريافت خواهد کرد، در غير اين صورت فشارهاى جامعه جهانى و ايالات متحده از طريق تحريم هاى شديد يکجانبه و چندجانبه، براى منزوى کردن رژيم ايران ادامه خواهد يافت.[1]
 
از طرفی دیگر دنیس راس، نماینده پیشین امریکا در منطقه خاورمیانه معتقد است که اکنون باید فشارها را بر ایران افزایش داد و برای چنین کاری باید توجه کمتری به سازمان ملل متحد شود، در عوض امریکا باید همکاری‌های خود را با اروپا، ژاپن، چینی ها و سعودی ها افزایش دهد، هر چه واشنگتن تمایل بیشتری برای برخورد مستقیم با ایران از خود نشان دهد سایرین نیز فشارهای خود را بیشتر خواهند کرد. [2]
 
اگرچه در ابتدا احتمال مذاکره مستقیم ایران و امریکا وجود داشت، اما با گذشت زمان و به‌وى‍ژه پس از انتصاب هیلاری کلینتون به سمت وزیر امور خارجه امریکا این احتمال به حاشیه رانده شده است و پیش بینی می شود روند اعمال فشارها بر ایران همچنان ادامه داشته باشد.
 
عراق
باراک اوباما در رقابت های انتخاباتی خود اعلام کرده بود که خواهان خروج فوری نیروهای امریکایی از عراق است. وی همچنین اعلام کرده بود که طی 16 ماه باید تمام نیروها از عراق خارج شوند. اما آنچه مسلم است این است که با امضای توافقنامه امنیتی بین عراق و امریکا برنامه خروج نیروهای امریکایی از عراق دستخوش تغییراتی نه چندان اوبامایی خواهد شد.
 
خانم کلینتون و باراک اوباما معتقدند که نیروهای امریکایی باید ظرف 16 ماه عراق را ترک کنند. البته ناگفته نماند که این 16 ماه بعدا به ادبیات باراک اوباما اضافه شد زیرا وی می­گفت، همین الان باید نیروهای امریکایی عراق را ترک کنند. موضوعی که در سفرش به عراق نیز به مقام­های بغداد یادآور شد و نگرانی­هایی را به وجود آورد. اکنون اما قانع شده که باید ظرف 16 ماه این نیروها از عراق خارج شوند. هیلاری کلینتون از این رو معتقد به خروج نیروهای امریکایی است چون که می­گوید، وظیفه ما در عراق به پایان رسیده و نظام جدید نیز در این کشور حاکم شده است. با گذشت 5 سال از زمان ورود نیروهای امریکایی و کسب امنیت مکفی در عراق اکنون دیگر وقت آن رسیده که عراقی­ها خود به فکر تامین و تداوم امنیت خود باشند. کلینتون معتقد است که اکنون در عراق پیروز شده­ایم و این پیروزی را باید این گونه ثبت کنیم.
 
عراق نیز از جمله مسائلی است که هنوز آینده مشخصی ندارد و به نظر هم نمی رسد که باراک اوباما بتواند برنامه­ای جدای آنچه که نئومحافظه­کاران برای پایان جنگ عراق از پیش نوشته اند را به اجرا درآورد.
 
روسیه، قفقاز و بالکان
حوادثی که طی یکسال اخیر اتفاق افتاد و با روسیه در ارتباط مستقیم بود، برخی از تحلیلگران را بر آن داشت که پیش بینی یک جنگ سرد جدید را در سر بپرورانند.
 
مخالفت روسیه با استقلال کوزوو، موضع گیری این کشور در مقابل استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک و عکس العمل روسیه در مقابل پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو که منجر به جنگ گرجستان شد، همه از حوادثی بود که نشان داد روسیه همچنان می خواهد نقش موثری در بازی های ژئوپلیتیک جهان داشته باشد.
 
اکنون با تغییر دولت در امریکا به نظر می رسد که بیشترین تغییرات در سیاست خارجی در این حوزه به وجود آید.
 
روسیه امیدوار است که اوباما برنامه سپر دفاع موشکی خود را در لهستان و جمهوری چک ادامه نخواهد داد. مدودف اعلام کرد که اگر امریکا سپر دفاع موشکی خود را مستقر کند در پاسخ سپر دفاع موشکی اسکندر را در بندر کالینگراد مستقر خواهد کرد.
 
به نظر می رسد که اوباما با بهانه های گوناگون از استقرار سپر دفاع موشکی در مرزهای روسیه طفره خواهد رفت و در خصوص ناتو به حرف های همپیمانان اروپایی خود که مخالف پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو هستند گوش خواهد داد.
 
بررسی تمام مشکلات خارجی اوباما در یک مقاله امکان پذیر نیست، اما تنها نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که نباید امید داشت باراک اوباما بتواند تغییرات شگرفی را هم در امریکا و هم در جهان به وجود آورد. وی از تغییر صحبت می کند اما روند تغییرات به اندازه ای نخواهد بود که بتواند حتی بخشی از جهان را شگفت زده کند. هرچند جورج بوش با جنگ طلبی ها و سیاست های خود گاهی جهان را شگفت زده می کرد اما به نظر نمی­رسد که باراک اوباما از چنین استعدادی برخوردار باشد.
 
[1]هنگامه شهیدی روزنامه اعتماد ، ، 13 آذر 1387
[2]دنیس راس، نیوزویک، 29 نوامبر 2008

نظر شما :