فرصتی که تهدید می‌شود

۰۳ تیر ۱۳۸۸ | ۱۹:۴۷ کد : ۴۸۵۲ گفتگو
گفت‌وگو با حسین سلیمی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل امریکا
فرصتی که تهدید می‌شود

 باراک اوباما، رئیس‌جمهور امریکا به مصر سفر کرد تا در دانشگاه قاهره از جهان اسلام سخن بگوید. او در سخنان خود به آیات قرآن اشاره کرد.
درباره ایران گفت: "سومین منشأ تنش و مسئله‌ای که همه نسبت به آن توجهی یکسان داریم موضوع حق کشورها به داشتن تسلیحات اتمی و مسئولیت‌های مرتبط است، این موضوع اخیراً منشأ تنش میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران بوده است. برای سالیان متمادی، ایران خود را در تعارض به کشور من مشخص کرده است. مسلماً تاریخی پر فراز و نشیب هم داشته‌ایم. در اواسط جنگ سرد، امریکا در برکناری دولت ایران که از راه دموکراتیک انتخاب شده بود، دخالت داشت". این اولین باری است که یک رئیس‌جمهور امریکا درباره کودتای 28 مرداد اعتراف می‌کند.

دیپلماسی ایرانی در گفت‌وگو با حسین سلیمی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل امریکا رویکرد باراک اوباما نسبت به ایران را مورد بررسی قرار داده است.

حرف‌های اخیر باراک اوباما در قاهره در رابطه با دنیای اسلام و اعتراف به دخالت در کودتای 28 مرداد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من فکر می‌کنم بسیاری از رفتارها در عرصه بین‌المللی از طریق سخن انجام می‌شود. در بسیاری از موارد در کنش‌های بین‌المللی سخن خودش گونه‌ای از رفتار و عمل است. عمل فقط با فرامین شکل نمی‌گیرد، بلکه عمل سیاسی و بین‌المللی در بسیاری از مواقع از طریق سخن صورت می‌گیرد.

به همین دلیل با این سخنانی که گفته شد به نظر من تغییرات عملی در سیاست خارجی امریکا در حال انجام است. آقای اوباما رئیس‌جمهوری است که در سخنان خودش از زیباترین آیات قرآن استفاده کرد و با اشاره به آنها گفت: قرآن مقدس می‌گوید هرکه بی‌گناهی را بکشد، بسان آنست که بشریت را کشته و هر کس یک نفر را نجات دهد بسان آنست که بشریت را نجات داده است. همین طور از اشتباهاتی که در سیاست خارجی امریکا اتفاق افتاده است می‌گوید و همچنین از آغازهای تازه چه با جهان اسلام و چه با ایران سخن می‌گوید. به نظرم می‌آید که اینها همه به نوعی رفتارهای جدید است و نمی‌توان تنها به سخن تعبیر کرد.

فشارهایی که چه در سخن و چه در عرصه عمل به اسرائیل از سوی امریکا برای متوقف کردن شهرک سازی اعمال می‌شود، نشان از تغییرات جدی است.

به دنبال این مسائل شاهد دعوت از ایران در اجلاس گروه 8 نیز بودیم و فشار امریکا برای تشکیل دولت فلسطین نیز نشان می‌دهد که هم شرایط بین‌المللی تغییر کرده است و هم نوع کنشی که امریکایی‌ها در این شرایط اتخاذ کرده‌اند و نسبت به آن رفتار می‌کنند.

این اقدامات و قدم‌ها بیشتر از سوی امریکا بوده و ایران پاسخ صریحی به این تغییرات نداده است. به نظر شما رویکرد ایران در چنین شرایطی چگونه باید باشد که با درنظر گفتن منافع ملی بتواند روابط را بهبود بخشد؟
من فکر می‌کنم علی‌رغم تمام تفاوت‌هایی که در شرایط فعلی بین سخنان کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران وجود دارد نکته مشترکی نیز وجود دارد و آن این است که به گونه‌ای همه کاندیداها معتقدند که  باید مدل رفتاری ما در مقابل امریکایی‌ها تغییر کند. درست است که همه می‌گویند ما اصول را حفظ خواهیم کرد اما در اینکه این مدل رفتاری باید دگرگون شود تقریبا همه باهم متفق هستند، به ویژه اینکه امروز تقریبا تمام کارشناسان داخلی و خارجی می‌دانند که این تغییر گفتار و رفتار امریکایی‌ها یک فرصت بزرگ برای ایران به وجود می‌آورد اما در عین حال تهدید بزرگی هم هست. اگر در شرایطی که گشایشی ایجاد شده ایرانی‌ها قدم مثبتی برندارند و نتوانند به گونه‌ای تصویر خودشان در اذهان عمومی جهان را اصلاح کنند و به گونه‌ای یک مدل جدید از رفتار بین‌المللی خودشان به نمایش بگذارند به نظر من این تغییر رفتار امریکا می‌تواند برای کشور تبدیل به یک تهدید شود. چرا که این‌بار اگر بعد از این نرمشی که نشان داده‌اند به یکباره امریکایی‌ها موضعشان دوباره تبدیل به یک موضع خصمانه شود تقریبا تمام کشورهای دنیا و حتی کشورهای منطقه را در کنار خود خواهند داشت. حتی به نظر من برخی از کشورهای امریکای لاتین با وجود آنکه از دوستان استراتژیک ما هستند، اگر چرخش جدی در سیاست‌های امریکا ببینند، ما را همراهی نخواهند کرد. بنابراین در حال حاضر این یک فرصت بزرگی است که می‌تواند برای ما شرایط بین‌المللی بزرگی را به وجود آورد.

البته من موافق دگرگونی ناگهانی موضع ایران و عقب‌نشینی از همه مواضع پیشین ایران نیستم. ولی به نظر من اصلاح تصویر ایران و نشان دادن اینکه ایران کشوری است که می‌خواهد در مناسبات بین‌المللی نقش سازنده و همکار داشته باشد، این گامی است که می‌تواند فرصت‌های بزرگی برای سیاست خارجی ایران و برای سازندگی به وجود آورد، اما اگر این اتفاق نیفتد، احتمال شکل‌گیری یک اجماع جهانی و به وجود آمدن فشارهای سختی که ممکن است که کشور به خاطر آن بهای سنگینی هم بپردازد وجود دارد.

با توجه به اینکه انتخابات هم نزدیک است، به نظر شما کدام‌یک از کاندیداها بهتر می‌توانند از این فرصت بهتر استفاده کنند؟
من نمی‌توانم درباره کاندیدها قضاوت کنم که در عرصه سیاست خارجی چه خواهند کرد، ولی کاندیداهایی که بیشتر شعار تنش‌زدایی را در تبلیغات انتخاباتی خود استفاده می‌کنند و تصورشان این است که در عرصه بین‌المللی، تصور و قضاوت عمومی که در مورد افراد و دولت‌ها در جهان وجود دارد بسیار مهم است و می‌تواند کمک بیشتری بکند. در عرصه بین‌المللی تصور یک گروه عقلایی‌تر برای این گروه شکل گرفته است و آنها را گروه عقلایی‌تری می‌شناسند که روی کارآمدن آنها به نظر من مناسب‌تر است.

ببینید، در شرایط فعلی، دولت فعلی با وجود آنکه تمایل زیادی به مذاکره و گفت‌وگو از خودش نشان داده است، به طوری که هیچ‌یک از دولت‌های قبلی به اندازه دولت فعلی تقاضا و گرایش به مذاکره نشان نداده‌ بودند، اما با تصویر آسیب‌سازی که این دولت از خود نشان داد و تصویری که ایجاد کرده است سبب می‌شود که چهره‌ای همکار در دنیا نداشته باشد. تصویری که دولت نهم ایجاد کرده است،  تصویری است که می‌خواهد نظم بین‌المللی یا امنیت برخی از کشورها را به خطر بیاندازد، این تصویر خودش مانع شکل‌گیری یک همکاری و یا همسازی مثبت در عرصه بین‌المللی است.


نظر شما :