پول حرف و اول آخر در تعامل با واشینگتن
یک تریلیون یورو، تنها میتواند اروپا را برای ترامپ جذاب کند
نویسنده: گوریگوری رویس، کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا
دیپلماسی ایرانی: حقیقت تلخی وجود دارد که اروپا باید آن را درک کند: اصول دیگر نفوذ در واشینگتن را نمیخرند. پول این کار را خواهد کرد.
تقریباً یک سال پس از دومین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اروپا (اتحادیه اروپا و همسایگان اروپایی آن) باید به سرعت با این واقعیت کنار بیایند که جهانبینی ایالات متحده بیش از حد معاملهگرایانه است – جهانی که اتحادها را به عنوان ورودیهای دفتر کل و شرکا را به عنوان مشتریان پرداختکننده میبیند.
این الگو غیرقابل انکار است: پول دسترسی را میخرد و پول نفوذ را میخرد. کسانی وارد واشینگتن میشوند که با تعهدات سرمایهگذاری، بستههای تأمین مالی یا خریدهای دفاعی وارد واشینگتن بیایند. کسانی که صرفاً بیرون منتظر نمیمانند.
وقتی پول بر دیپلماسی غلبه میکند
سابقه طولانی و بدون ابهام است. دونالد ترامپ در طول دوره اول ریاست جمهوری خود، با صدای بلند تعهدات دفاعی و سرمایهگذاری ایالات متحده و عربستان سعودی به ارزش «۱۱۰ میلیارد دلار» را تبلیغ کرد، رقمی که مورد اعتراض گسترده قرار گرفت اما کاخ سفید به شدت آن را تبلیغ کرد. او پس از آنکه دوحه سبد سرمایهگذاری خود در ایالات متحده را با تعهد ۴۵ میلیارد دلاری گسترش داد، موضع منفی قبلی خود را در مورد قطر تغییر داد. و او از کره جنوبی خواست که پرداختهای پشتیبانی کشور میزبان خود برای نیروهای آمریکایی را به رقم بیسابقه ۵ میلیارد دلار در سال افزایش دهد.
از زمان بازگشت به قدرت در سال ۲۰۲۵، همین منطق نه تنها ادامه یافته، بلکه تشدید هم شده است. رئیس جمهوری آمریکا با ستایش از سرمایهگذاری صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی، صندوق مبادله امارات متحده عربی و صندوق سرمایهگذاری قطر در فناوری و زیرساختهای ایالات متحده، به ثروتهای حاکمیتی خلیج فارس رو آورده است. او از توافقات تجاری جدید قزاقستان و ازبکستان تجلیل کرده و آسیای مرکزی را به عنوان یک بازار سرمایهگذاری برای جلب توجه سیاسی در نظر گرفته است. و رئیس جمهوری مرتباً توافقات بزرگ فناوری مانند طرح سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری اپل در ایالات متحده و پروژههای عظیم نیمههادی را برجسته میکند.
این محیطی است که اروپا در آن فعالیت میکند. اگر این بلوک میخواهد نتیجه اوکراین را شکل دهد، نمیتواند با توسل به تاریخ، ارزشها یا وفاداری به اتحاد تکیه کند. باید پول – پول جدی – را به اتاق آورد.
چرا پول جواب میدهد – به خصوص در مورد ترامپ
جهانبینی دونالد ترامپ برای دههها ثابت بوده است. اتحادها داراییهایی هستند که باید برای آنها هزینه پرداخت شود. او مدتهاست که ناتو را از نظر حسابداری چارچوببندی کرده و نگرانیهای اروپا را در صورت عدم حمایت سرمایه، رد کرده است.
این بدان معناست که اروپا به اهرم ملموس نیاز دارد. نه وعدهها. نه برنامههای تدریجی برای باند فرودگاه. اکنون پول واقعی. تنها یک تعهد قابل توجه و از پیش تعیینشده، اروپا را در دستهای قرار میدهد که دونالد ترامپ به آن احترام میگذارد: پرداختکنندگان جدی.
طنز ماجرا این است که اروپا بر پایه اقتصادیای نشسته است که رئیس جمهور ایالات متحده مرتباً از آن تمجید میکند – دومین اقتصاد بزرگ جهان – و با این حال از استقرار استراتژیک آن ناتوان است. اگر اراده سیاسی در اروپا همسو شود، میتواند بدون بازنویسی معاهدات، مبلغ هنگفت یک تریلیون یورو را برای اوکراین و بازدارندگی روی میز بگذارد. این اجزا از قبل وجود دارند.
۵ سلاح زرادخانه مالی اروپا
اروپا روشهای بیشماری برای ارائه بسته ۱ تریلیون یورویی دارد.
اول، چارچوب مالی چندساله اتحادیه اروپا (MFF) است که هنوز سقفها و ضمانتهای دستنخوردهای را شامل میشود. اصلاحات هدفمند – مشابه رویکرد بسته تکمیلی ۲۰۲۳ – میتواند به سرعت دهها میلیارد دلار را آزاد کند (تنظیمات MFF).
دوم، استقراض مشترک وجود دارد. بسته محرک NextGenerationEU (NGEU) در سال ۲۰۲۰ ثابت کرد که اروپا میتواند با اعتماد بازار در مقیاس بزرگ استقراض کند. در واقع، ماریو دراگی، که گزارش رقابتپذیری او صراحتاً گسترش چنین استقراضی را تشویق میکند، استدلال میکند که رتبه اعتباری جمعی اروپا یک «دارایی استراتژیک» است که باید برای رقابتپذیری، امنیت انرژی و دفاع به کار گرفته شود. NGEU در حال حاضر ظرفیت انتشار ۸۰۶ میلیارد یورو برای تأمین مالی بهبود اقتصادی اروپا و تابآوری بلندمدت در دوران پس از همهگیری کووید-۱۹ را دارد. اکنون باید این امر برای امنیت تکرار شود.
این بلوک با استراتژی ProtectEU گامی به سوی اتحادیهای با ذهنیت امنیتیتر برداشته است. اما این فاقد مقیاس و معماری قرضگیری مشترکی است که NextGenerationEU را بسیار قدرتمند کرده است.
آنچه اروپا به آن نیاز دارد، یک ابزار «امنیت نسل بعدی» واقعی است: یک مکانیسم تأمین مالی مشترک در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد یورو، که به تضمین ظرفیت دفاعی – صنعتی، حمایت بلندمدت از اوکراین و تقسیم بار قابل مشاهده در سطحی قادر باشد که حتی یک کاخ سفید معاملهگر نیز نتواند آن را نادیده بگیرد.
سوم، پرداختهای جبهه ملی و ضمانتهای حاکمیتی وجود دارد. کشورهای عضو قبلاً متعهد شدهاند که به ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی هزینههای دفاعی برسند یا از آن فراتر روند. تسریع این افزایشها، صدور ضمانتهای ملی یا کمک به یک صندوق جمعی، میتواند ۳۰۰ میلیارد یورو دیگر در چند سال آینده به همراه داشته باشد.
«Sondervermögen» آلمان نشان میدهد که چنین بستههایی با چه سرعتی میتوانند در زمان وقوع لحظه سیاسی محقق شوند.
بانک سرمایهگذاری اروپا (EIB) یکی دیگر از اهرمهای کمکاربرد است. این بانک، یکی از بزرگترین وامدهندگان عمومی جهان، این ظرفیت را دارد که – از طریق ضمانتها، تأمین مالی ترکیبی و سرمایهگذاری مشترک – ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد یورو را برای ظرفیت صنعتی دفاعی مجاور، از جمله تولید مهمات، قابلیتهای سایبری، زیرساختهای امن و فناوریهای دو منظوره، بسیج کند.
بررسی دراگی استدلال میکرد که اروپا باید سرمایه عمومی بیشتری را به سمت بخشهای استراتژیک هدایت کند و درجه بالاتری از ریسک محاسبهشده را برای بازسازی قدرت صنعتی بپذیرد. EIB دقیقاً در موقعیت مناسبی برای انجام این کار است – اما تنها در صورتی که به آن یک مأموریت سیاسی قویتر داده شود و کشورهای عضو محدودیتهای حمایت از پروژههای مرتبط با امنیت را کاهش دهند.
پنجم، داراییهای مسدود شده روسیه همچنان یک عامل تقویتکننده قابل توجه نیرو هستند. علیرغم عقبنشینی اخیر، اروپا با استفاده از سودهای بادآورده حاصل از داراییهای حاکمیتی مسدود شده روسیه برای حمایت از اوکراین پیش میرود. اگرچه از نظر سیاسی حساس است، اما این وجوه به وضعیت مالی اروپا اعتبار میبخشد و به رئیس جمهوری ایالات متحده جدیت نشان میدهد.
آنچه اروپا از نوشتن یک چک بزرگ به دست میآورد
روی هم رفته، اروپا میتواند به راحتی تعهداتی را برای نزدیک شدن به یک بسته جسورانه ۱ تریلیون یورویی جمعآوری کند. استدلالهای دراگی، چارچوب فکری و پوشش سیاسی لازم برای انجام این کار را فراهم میکند. چنین نمایش قدرتی، صدقه یا یک قمار سیاسی اشتباه محاسبه شده نیست – چیزی کمتر از یک بیمه نامه استراتژیک نیست.
از همه مهمتر، این [طرح] نفوذ بر هرگونه توافق نهایی مورد مذاکره ترامپ در اوکراین را میخرد. کاخ سفید بارها اشاره کرده که خواهان یک توافق سریع است. بدون سهم مالی قابل توجه، ترجیحات اروپا اهمیت چندانی نخواهد داشت.
یک بسته تریلیون یورویی همچنین پویایی بازدارندگی ناتو را تقویت میکند. اروپایی که تواناییهای خود را تأمین مالی میکند، به یک دارایی تبدیل میشود، نه یک مرکز هزینه – قلدری کردن برای واشینگتن دشوارتر و نادیده گرفتن آن دشوارتر است.
همچنین میتواند اقتصاد فراآتلانتیک را تثبیت کند. سرمایهگذاری مشترک در ظرفیتهای دفاعی – صنعتی و فناوریهای حیاتی، وابستگیهای مشترک ایجاد میکند. یک سال قبل از انتخابات میاندورهای، و در حالی که برخی در وال استریت نسبت به ابرهای تیرهتر که اقتصاد ایالات متحده را تهدید میکنند، هشدار میدهند، حتی یک کاخ سفید معاملهگر نیز قبل از ازبین بردن وابستگی متقابل سودآور، دو بار فکر خواهد کرد.
یک تعهد ۱ تریلیون یورویی همچنین کاهش مواجهه اروپا با نوسانات سیاسی را باعث میشود، بهکارگیری قدرت مالی، گزینهها را ایجاد میکند و گزینهها قدرت را فراهم میکنند.
اروپایی که هزینه میکند، اروپایی است که نتایج را شکل میدهد. اگر اروپا نتواند بودجه جدی را به میز مذاکره بیاورد، باید انتظار نقشی حاشیهای داشته باشد – و نباید تعجب کرد اگر در مذاکراتی که مستقیماً به امنیت آن مربوط میشود، صرفاً به این دلیل که دیگران چکهای بزرگتری مینویسند، کنار گذاشته شود.
با وام گرفتن از ضربالمثل دوران بحران یورو دراگی: «هر کاری که لازم باشد» نمیتواند شعاری باشد که هر دهه یک بار مطرح میشود. این لحظه ژئوپلیتیکی نیاز به تغییر دارد: «هر کاری که باید سرمایهگذاری کنیم».
ماریو دراگی طرحی برای اقدام در مقیاس بزرگ به اتحادیه ارائه داده است. اوکراین عرصهای است که این منطق اکنون بیشترین اهمیت را دارد. جهانبینی معاملهگرانهی دونالد ترامپ صرفاً فوریت را افزایش میدهد.
اگر اروپا میخواهد وقتی ترامپ در مورد اوکراین تصمیم میگیرد، جایگاه واقعی داشته باشد، باید پول خود را نشان دهد. نه به صورت نمادین، نه به آرامی بلکه در مقیاس بزرگ، پیشاپیش و خیلی زود. پول نقد، در این مورد، خام نیست. این بهای نفوذ امروز و امنیت فردای اروپاست.
منبع: چتم هاوس / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی


نظر شما :