روایت واقعیت داستان
چرا ایران جنگنده اف -۱۴ را به جای اف -۱۵ انتخاب کرد؟
نویسنده: دیارا لئون (Dario Leone)
دیپلماسی ایرانی: بنا به گفته بسیاری از ناظران غربی یکی از دلایل اصلی خرید جنگنده اف-14 توسط ایران، ناتوانی این کشور در جلوگیری از پروازهای شناسایی میگ-25آر شوروی بود اما واقعیت کمی متفاوت است. از اواخر دهه ۱۹۵۰، نیروی هوایی شاهنشاهی ایران با همکاری نیروی هوایی ایالات متحده، پروازهای شناسایی بسیار محرمانهای را بر فراز شوروی انجام میداد. در ابتدا از هواپیماهای سبکتر (حتی ترابری) استفاده میشد و چندین مورد توسط جنگنده های شوروی ساقط شدند. پس از ورود اولین فانتوم ها (اف 4)، چند فروند فانتوم ایی RF-4E (یا فانتوم های شناسایی) نیز دریافت شد و عملیات شدت گرفت. شوروی ها نگران افزایش شدید قدرت نظامی ایران بودند و خود نیز مأموریت های شناسایی را بر فراز ایران آغاز کردند. جنگندههای نیروهی هوایی شاهنشاهی ایران به ویژه فانتوم دی (RF-4D) بارها سعی کردند میگ های 25 آر شوری را رهگیری کنند، اما این کار به دلیل انتخاب مسیرهای دقیق توسط میگ ها بسیار دشوار بود.
شاه تمایلی به رویارویی مستقیم با شوروی نداشت بنابراین با افزایش تجاوزات هوایی متقابل، پیشنهاد توقف پروازهای شناسایی ایران و آمریکا را داد، مشروط بر اینکه شوروی نیز چنین کند؛ پیشنهادی که چندین بار تکرار شد ولی پذیرفته نشد. بنابراین، به نیروی هوایی شاهنشاهی دستور داده شد که به ازای هر پرواز میگ 25، دو یا بیشتر مأموریت بر فراز شوروی انجام دهد و یک بازی مقابله به مثل آغاز شد. اما برای جلوگیری از نفوذهای شوروی، سیستم تسلیحاتی قدرتمندتری نسبت به فانتوم های مجهز به موشک اسپارو نیاز بود. در همین حین و هم راستا با برنامههای گسترده توسعه نظامی ایران در دهه ۱۹۷۰ و همکاری های آینده با آمریکا، نیروی هوایی شاهنشاهی ایران به دنبال یک رهگیر جدید بود که قادر به مقابله با تهدیدات احتمالی طی بیست سال آینده باشد و قادر به پوشش مناطق وسیع هوایی ایران با حسگرها و تسلیحات قدرتمند، برد بالا و توانمندی رزمی مناسب میبود.
در آن زمان، تمام این قابلیتها در یک بدنه ترکیب شده بود تا اولین «سوپرجنگنده» جهان ساخته شود؛ جنگنده اف-14 تامکت گرومن. این جنگنده همچنین پیچیدهترین و گران ترین جنگنده زمان خود بود. به زودی در آمریکا بحث هایی پیرامون مشکلات توسعه، افزایش هزینه ها و نیاز واقعی به چنین جنگنده ای به وجود آمد. در نتیجه، شرکت گرومن (Grumman) و نیروی دریایی آمریکا به دنبال مشتری دیگری برای تقسیم هزینههای توسعه و تولید بودند.
در اکتبر ۱۹۷۱، گرومن اولین تماسها را با دولت ایران برقرار کرد و در مارس سال بعد، ارتشبد حسن طوفانیان اطلاعات محرمانهای درباره اف-14 دریافت کرد. طوفانیان مشاور نظامی شاه، معاون وزیر جنگ و رئیس سازمان صنایع نظامی و خریدها و سفارش های خارجی بود. شاه نیز به زودی علاقه مند به این هواپیما شد. پس از بررسی ها، نامه ای به پنتاگون ارسال شد تا فرآیند خرید آغاز شود، گرچه ایران همچنان به شرکت مکدانل داگلاس فرصت داد تا اف-15آ خود را نیز معرفی کند.
کاپیتان رأسی، از خلبانان اولیه اف-14، در کتاب «یگان های اف-14 ایرانی در نبرد» نوشته تام کوپر و فرزاد بیشاپ که در سال ۲۰۰۴ منتشر شده توضیح میدهد که چرا ایرانی ها تا این اندازه به تامکت علاقهمند بودند: "عوامل زیادی بر انتخاب اف-14 تأثیرگذار بودند. مرز شمالی ایران با شوروی و همچنین مرزهای غربی و جنوب غربی با عراق با کوه های بلندی محافظت میشوند. فرماندهی پدافند هوایی ما تلاش داشت تا با ساخت پایگاه های راداری در قله های مختلف، پوشش راداری را بهبود بخشد، اما پوشش راداری زمینی به تنهایی هرگز کافی نبود. نقاط کور زیادی وجود داشت و گنبدهای سفید بزرگ ایستگاه های راداری ما از فاصله ۵۰ مایلی نیز قابل رؤیت و هدفی آشکار بودند. اطلاعات به دستآمده در آن زمان تأیید میکرد که شوروی ها در صورت حمله ابتدا همین پایگاه ها را هدف قرار خواهند داد. در جنوب، در امتداد سواحل خلیج فارس، ما فقط رادارهای ساخت آمریکا را در اختیار داشتیم که در شرایط گرم و مرطوب (یعنی حدود ده ماه از سال) به درستی عمل نمیکردند. این رادارها حتی پس از ارتقاهای متعدد عملکرد مناسبی نداشتند. تمامی رادارهایی که در قالب برنامه کمک های نظامی آمریکا (MAP) به ما داده شده بود، بسیار پایینتر از استانداردهای روز بودند. آمریکاییها آنچه را میخواستند میدادند، نه آنچه ما نیاز داشتیم. طی دو سال (۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴)، گروهی از مربیان رادار ایرانی به رهبری سرهنگ ایرج غفاری (اولین مربی رادار تاکتیکی ایران) مشکلات مربوط به پوشش راداری را بررسی کردند اما راهحلی نیافتند. در نهایت تصمیم گرفته شد که یک «رادار پرنده» میتواند مشکل پوشش ناقص را برطرف کند. این رادار پرنده همچنین باید توان دفاع از خود را داشته باشد. بدون شک، طی جنگ با عراق، اف-14 اثبات کرد که دقیقا همان چیزی بود که ما نیاز داشتیم. قبل از انجام این مطالعات - آن زمان هنوز با اف-5 آ/ب و اف-4 دی پرواز میکردیم - بهدنبال یک جنگنده رهگیر پیشرفته بودیم. نتیجه این بررسیها که توسط ژنرال [سرلشکر] مهدی روحانی هدایت میشد، تقاضا برای اف-14 و هواپیماهای هشدار زودهنگام (AEW) بود. ارائه اطلاعات از سوی آمریکا درباره اف-14 و اف-15 نیز به ما در نهایی کردن این نیازمندیها کمک کرد. ما برنامه خرید هشت هواپیمای AEW را تدوین کردیم؛ در ابتدا چهار فروند، سپس چهار فروند دیگر و همچنین خرید اف-14 را آغاز کردیم. در نهایت، چهار سفارش ثبت شد؛ اولین سفارش شامل ۳۰ فروند اف-14، دومی شامل ۵۰ فروند دیگر. سپس یک سفارش برای هواپیمای هشدار زودهنگام آواکس (Boeing E-3 Sentry AWACS) و در نهایت سفارش دو ماهواره ارتباطی که ارتباط ایمن بین این هواپیماها را برقرار میکرد."
در حالی که آمریکاییها هنوز نمیدانستند که ایرانیها از قبل تصمیم خود را برای انتخاب اف-14گرفتهاند، نیروی دریایی ایالات متحده و شرکت گرومن یک کمپین گسترده را برای «فروش تامکت به شاه» آغاز کردند. این شامل اعزام کاپیتان میچل، هماهنگکننده برنامه اف-14 از دفتر عملیات نیروی دریایی، برای دو بار به تهران بود تا شخصا شاه و فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی را درباره توانایی های تامکت توجیه کند. اوج این تلاشها نمایش پروازی با شکوهی بود که در جولای ۱۹۷۳ در پایگاه هوایی اندروز مریلند برای شاه و افسران عالیرتبه ایرانی برگزار شد. در حالی که بسیاری از مقامات آمریکایی و افسران نیروی دریایی معتقد بودند که این نمایش خیرهکننده عامل اصلی تصمیم شاه برای خرید اف-14بوده است، افسران ایرانی مصاحبه شده توسط کوپر و بیشاپ کاملا مخالف این نظر هستند. یکی از نخستین خلبانان تامکت که سابقه پرواز با اف-14را داشت و دوره هایی را در نیروی هوایی آمریکا، نیروی هوایی اسرائیل، لوفت وافه [نیروی هوایی] آلمان، نیروی دریایی آمریکا، نیروی هوایی بریتانیا و پاکستان گذرانده بود، دیدگاه خود را درباره این تصمیم اینگونه بیان میکند:
"هم نیروی هوایی شاهنشاهی و هم شخص شاه، از آغاز توسعه اف-14آ و اف-15آ، این دو هواپیما را به دقت بررسی کردند. ما در همان مراحل اولیه در سال ۱۹۷۲ متوجه شدیم که ترکیب اف-15آ با موشک AIM-7F ترکیبی مرگبار است اما نه به اندازه ترکیب اف-14آ با موشک AIM-54 (فونیکس). برای ما واضح بود که ترکیب رادار پالسی داپلر AWG-9 و موشک AIM-54در اف-14 در دنیا بینظیر است و همچنان نیز هست (یادآوری میشود که این گفته در کتابی آمده که در سال ۲۰۰۴ منتشر شده است). رادار AWG-9 به ما اجازه میداد تا در بردهایی دشمن را درگیر کنیم که خلبانان اف-15 فقط میتوانستند آرزویش را داشته باشند. حتی AIM-7 وAIM-9 را در بردهایی بیشتر از اف-15 بهکار میبردیم. با وجود پیچیدگی، این سیستم سلاح، بسیار ساده برای استفاده بود. در حالی که برای کار با سیستم های اف- 15آ، تمرین و تلاش زیادی لازم بود و نیروی هوایی آمریکا هنوز با مشکلات رابط انسان-ماشین درگیر بود، بهویژه در مورد نمایشگر جلوی کابین (HUD) که تا اواسط دهه 1970 رفع نشد. البته ما بسیار تحت تأثیر هر دو هواپیما قرار گرفتیم؛ هر دو دید بسیار خوبی از کابین بزرگ داشتند، مشخصا برای خلبانان طراحی شده بودند و دارای اویونیک بسیار پیشرفته، موتورهای قدرتمند و مانورپذیری فوق العادهای بودند. هر دو در حین نبرد هوایی قادر به ردیابی دقیق اهداف بودند و هیچ محدودیت واقعی در زاویه حمله (AOA) نداشتند، مگر در شرایط تمرینی. اف-15آ به لطف سیستم کنترل پرواز کمکی خود، خوش فرمان بود که در آن زمان بهبودی عمده محسوب میشد. با این حال ما خیلی زود نتیجه گرفتیم که اف-15آ به اندازه اف-14آ چابک و انعطافپذیر نیست. تامکت ویژگیهای پروازی بسیار مستقیمی دارد و در عین حال بسیار چابک است. خلبان از مانورپذیریی بهره مند است که تا آن زمان فقط در رؤیا بود. بال های متغیر و ویژگی های آیرودینامیکی آن در هنگام مانور مزیتی بینظیر به آن میدهد. در ارتفاع پایین و سرعت های زیرصوت یا فراصوت، با خلبانانی در سطح مهارتی برابر، اف-14آ همیشه در مقابل اف-15آ پیروز میشود. من این را با اطمینان میگویم چون بعدها خودم با اف-15آ در نیروی هوایی آمریکا در نبردهای تمرینی با اف-14 نیروی دریایی شرکت کردم. قابلیت تامکت در چرخش سریع در نبردهای داگ فایت [نبردهای نزدیک دو جنگنده] در آن زمان بی همتا بود. حتی امروز هم (دوباره یادآوری می شود که این گفته مربوط به سال ۲۰۰۴ است)، مطمئنم که بهجز اف-18 یا اف-22، هیچ جنگندهای توان مقابله با آن را ندارد. تنها پس از ۱۰۰ ساعت تمرین، یاد گرفتم که دماغه اف-14 را در کمتر از یک ثانیه تا زاویه حمله ۷۵ درجه بالا بیاورم، دور بزنم و با موشک AIM-9 یا مسلسل، دشمن را هدف قرار دهم. تنها نقطه ضعف اف-14، موتورهای TF30 آن بود که غیرقابل اعتماد بودند. ما مجبور بودیم نحوه پرواز با موتور را یاد بگیریم، نه خود بدنه هواپیما را! این موتورها همیشه مشکلی برای تامکت بودند. با این حال، در شرایط خاص پروازی، هریک از آنها بیش از ۲۰٬۰۰۰ پوند نیروی رانش تولید میکردند. این مقدار نیرو برای آن کافی بود تا اف-14آ بتواند در حالت ایستاده روی دم خود قرار بگیرد و با سرعت کمتر از ۸۵ مایل در ساعت و زاویه حمله ۴۰ درجه پرواز کند. این امر بهلطف «استابلاتورهای» بزرگ (ترکیبی از سطوح افقی کنترلی) و سکانهای دوتایی که در زوایای حمله بالا کنترل جهت و حتی غلتش را فراهم میکردند، ممکن بود. مطالعات نیروی هوایی شاهنشاهی ایران نیز این مزایا را تأیید میکرد و شاه - که خود خلبانی باتجربه بود- در جلسات توجیهی افسران نیروی دریایی آمریکا این اطلاعات را دریافت کرد. خیلی زود، دیگر تردیدی در میان نبود که کدام هواپیما باید خریداری شود."
کاپیتان رأسی اینگونه نتیجهگیری میکند: "ما اصلا اهمیتی نمیدادیم که بعضیها در آمریکا میگفتند «اف- 14 را به ایران فروختند». این بسیار ساده انگارانه است که باور کنیم یک نمایش پروازی برای شاه [در پایگاه اندروز] میتواند باعث شود فردی منطقی و مسئول، تصمیم به صرف میلیاردها دلار، آموزش هزاران نفر، صرف میلیون ها دلار برای ساخت تأسیسات پشتیبانی و در نهایت تعیین سرنوشت کل نیروی هوایی برای سی سال آینده بگیرد؛ فقط به این دلیل که نمایش اف-14 بهتر از اف-15 بود! محال است. ما عاقلتر از آن بودیم که تحت تأثیر حرکات نمایشی خلبانان آمریکایی قرار بگیریم. ما بهدنبال جنگندهای بودیم که نهتنها از نظر مانور و تسلیحات برتر باشد، بلکه رهگیری منعطف با قابلیت دفاع از منطقه وسیع باشد. ما به یک سیستم کامل نیاز داشتیم؛ شامل حسگرهای پیشرفته، سلاحهای دوربرد مؤثر و رابط کاربر مناسب که به حداقل پشتیبانی خارجی نیاز داشته باشد. ما نمیتوانستیم از اف-14 چشمپوشی کنیم. عملکرد آن در جنگ با عراق، تصمیم ما را بدون تردید تأیید کرد."
همانطور که جان سی. بیروورث، مدیرعامل وقت شرکت گرومن، در کتاب آرتور رید با عنوان «اف-14 تامکت» گفته است: "اف-15و اف-14 هر دو هواپیماهای درجه یک هستند. هر دو بسیار خوب اند و تفاوتشان در اهداف طراحی است. اف-14 اساسا برای برتری هوایی طراحی شده تا بتواند با هر تهدیدی از هواپیما گرفته تا موشک مقابله کند. بزرگ تر از اف-15 است چون باید تجهیزات بیشتری حمل کند، و اف-15 کمی سریعتر است. اف-15 برای پرواز در مناطقی طراحی شده که شما کنترل زمینی آن را در اختیار دارید. وقتی کنترل زمین را دارید، میتوانید رادار دوربرد، موشک و کامپیوتر کنترل از زمین تأمین کنید. اما اف-14که هواپیمای دریایی است و بر فراز آب پرواز میکند، باید همه این امکانات را همراه خود داشته باشد. منطقی است که ایرانیها، با داشتن کوهستان ها و بیابان ها، اف-14 را بخرند و اسرائیلیها که نیازی به دور شدن از مرزهای خود ندارند، اف-15 را انتخاب کنند."
منبع: اویشن جیک کلاب / مترجم: معین نیک طبع


نظر شما :