پژواک نبرد دوازده روزه در آنکارا:

بازتعریف دکترین دفاعی ترکیه در سایه نبرد ایران و اسرائیل

۲۶ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۴۵۷۲ اخبار اصلی خاورمیانه
محمدعلی قنامی زاده فلاحی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: جنگ دوازده روزه، صحنه تقابل دو منطق نظامی نامتقارن بود. از یک سو، ایران با اتکا به دکترین بازدارندگی تهاجمی، توانایی خود را در وارد آوردن ضربات موشکی و پهپادی دقیق و اشباع‌کننده به عمق استراتژیک اسرائیل به اثبات رساند. عبور موفقیت‌آمیز بخشی از پرتابه‌ها از سپرهای چندلایه دفاعی اسرائیل، واقعیتی انکارناپذیر بود که لرزه بر اندام ستادهای فرماندهی منطقه انداخت. این نمایش قدرت، به آنکارا یادآور شد که در همسایگی شرقی، قدرتی ظهور کرده که قادر است معادلات را نه با نیروی کلاسیک هوایی یا زرهی، که با تکیه بر زرادخانه‌ای مدرن از موشک‌های بالستیک و کروز بازتعریف کند. این توانمندی، برای ترکیه که خود را در میانه یک قرن ترک می‌بیند و داعیه رهبری منطقه‌ای دارد، هم یک تهدید بالقوه و هم یک الگوی قابل تامل بود.
بازتعریف دکترین دفاعی ترکیه در سایه نبرد ایران و اسرائیل

نویسنده: محمد علی قَنامی زاده فلاحی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس

دیپلماسی ایرانی: جنگ کوتاه اما پردامنه دوازده روزه میان ایران و اسرائیل بی‌تردید یکی از آن نقاط عطفی  بود که بسیاری از معادلات نظامی را دجار چالش کرد؛ نبردی که غبار آن نه تنها بر دمشق و تل‌آویو، که بر پایتخت‌های مهم منطقه، و بیش از همه بر آنکارا فرونشست. احتراق جنگ دوازده روزه، کاتالیزوری برای یک دگردیسی عمیق و از پیش اندیشیده شده در دکترین نظامی – دفاعی ترکیه بود؛ دگردیسی که دو نماد برجسته آن، جهش خیره‌کننده شرکت راکتسان  به سوی فن‌آوری هایپرسونیک و چرخش نیروی هوایی ترکیه به سوی جنگنده‌های یوروفایتر تایفون است.

جنگ دوازده روزه، صحنه تقابل دو منطق نظامی نامتقارن بود. از یک سو، ایران با اتکا به دکترین بازدارندگی تهاجمی، توانایی خود را در وارد آوردن ضربات موشکی و پهپادی دقیق و اشباع‌کننده به عمق استراتژیک اسرائیل به اثبات رساند. عبور موفقیت‌آمیز بخشی از پرتابه‌ها از سپرهای چندلایه دفاعی اسرائیل، واقعیتی انکارناپذیر بود که لرزه بر اندام ستادهای فرماندهی منطقه انداخت. این نمایش قدرت، به آنکارا یادآور شد که در همسایگی شرقی، قدرتی ظهور کرده که قادر است معادلات را نه با نیروی کلاسیک هوایی یا زرهی، که با تکیه بر زرادخانه‌ای مدرن از موشک‌های بالستیک و کروز بازتعریف کند. این توانمندی، برای ترکیه که خود را در میانه یک قرن ترک می‌بیند و داعیه رهبری منطقه‌ای دارد، هم یک تهدید بالقوه و هم یک الگوی قابل تامل بود.

اما این نبرد، روی دیگری نیز داشت: آسیب‌پذیری ایران. با وجود موفقیت‌های تهاجمی، پدافند هوایی ایران در برابر حملات متقابل و پیچیده نیروی هوایی اسرائیل، علی‌رغم مقاومت‌های انجام شده، ضعف‌های ساختاری خود را آشکار ساخت. نفوذ جنگنده‌های نسل نوین و توانایی اسرائیل در اجرای عملیات‌های ترکیبی  که جنگ الکترونیک و حملات سایبری را با ضربات جنبشی در هم می‌آمیخت، نشان داد که صرف داشتن یک سپر موشکی تهاجمی، برای حفاظت از تمامیت ارضی و زیرساخت‌های حیاتی کافی نیست. آسمان، همچنان پاشنه آشیل قدرت‌هایی است که از یک نیروی هوایی مدرن و یک شبکه پدافندی یکپارچه و چندلایه برخوردار نیستند.

استراتژیست‌های آنکارا، با وسواسی که خاص نگاه آنان به تحولات پیرامونی است، این دو وجه نبرد را به دقت رصد کردند. نتیجه این رصد، یک جمع‌بندی دوگانه بود:

۱. ضرورت بازدارندگی هم‌سطح: قدرت موشکی ایران، موازنه وحشت را در منطقه تغییر داده بود. ترکیه دریافت که برای حفظ برتری راهبردی و جلوگیری از هرگونه ماجراجویی در مرزهای شرقی خود، دیگر نمی‌تواند به ناوگان متعارف خود بسنده کند. بازدارندگی در برابر یک قدرت موشکی، نیازمند ابزاری از همان جنس، اما با کیفیتی برتر است. این درک، به مثابه سوخت اصلی در موتور برنامه موشکی ملی ترکیه عمل کرد. اعلام رسمی و تسریع پروژه موشک بالستیک  تایفون توسط شرکت راکتسان، با قابلیت‌های هایپرسونیک و برد فزاینده که اکنون صحبت از نسخه‌های ۱۰۰۰ کیلومتری آن است، پاسخی مستقیم به این نیاز بود. «تایفون» صرفاً یک سلاح نیست؛ بلکه بیانیه استقلال راهبردی ترکیه و ابزار آن برای ایجاد یک موازنه جدید است. فن‌آوری هایپرسونیک، با سرعت سرسام‌آور و قابلیت مانورپذیری در فاز نهایی، دقیقاً برای عبور از همان سپرهای دفاعی طراحی شده که اسرائیل با آن به چالش کشیده شد و این پیامی روشن برای تمام بازیگران منطقه‌ای دارد.

۲. تفوق هوایی به مثابه ضامن بقا: هم‌زمان، ضعف پدافندی ایران، درسی تلخ اما آموزنده برای ترکیه بود. آنکارا که خود با چالش حذف از پروژه F-35 روبرو بود و ناوگان F-16 خود را نیازمند نوسازی فوری می‌دید، به این نتیجه رسید که بدون در اختیار داشتن یک جنگنده برتری هوایی تراز اول، در برابر تهدیدات مشابه آسیب‌پذیر خواهد بود. جنگ دوازده روزه، فوریت این نیاز را از یک بحث کارشناسی به یک اولویت امنیت ملی بدل کرد. خرید جنگنده‌های یوروفایتر تایفون، که توافق بر سر آن با بریتانیا و شرکای اروپایی در همین تابستان نهایی شد، یک راه‌حل موقت یا یک انتخاب درجه دوم نیست. تایفون یک پلتفرم قدرتمند برتری هوایی با رادار پیشرفته و قابلیت حمل طیف وسیعی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به سطح است. این جنگنده، در کنار توسعه پروژه جنگنده ملی کان، قرار است آن لبه برتر  را برای نیروی هوایی ترکیه فراهم آورد تا حریم هوایی کشور را به دژی تسخیرناپذیر بدل کرده و توانایی فرافکنی قدرت در منطقه را تضمین کند.

در نهایت، جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل، برای ترکیه همچون یک رزمایش بزرگ و پرهزینه در همسایگی‌اش بود که بدون شلیک حتی یک گلوله، تمام نقاط ضعف و قوت دکترین‌های نظامی رایج در منطقه را عریان ساخت. پاسخ آنکارا، پاسخی دوگانه و هوشمندانه بود: توسعه بازدارندگی استراتژیک از طریق موشک‌های هایپرسونیک برای همآوردی با قدرت‌های نوظهور موشکی، و تحکیم سیطره هوایی از طریق جنگنده‌های پیشرفته برای مقابله با تهدیدات کلاسیک و نامتقارن. این چرخش، نه یک واکنش احساسی، بلکه گامی حساب‌شده در راستای تحقق چشم‌انداز کلان ترکیه برای تبدیل شدن به یک قدرت تعیین‌کننده و مستقل در قرن بیست و یکم است؛ قدرتی که آموخته است در خاورمیانه پرتلاطم، صلح و ثبات نه از طریق اتکا به دیگران، که از لوله تفنگ جنگنده‌هایش و از دل سکوهای پرتاب موشک‌های بومی‌اش بیرون می‌آید.

کلید واژه ها: ترکیه ایران ایران و ترکیه ترکیه و ایران محمد علی قنامی زاده جنگ اسرائیل و ایران حمله اسرائیل به ایران نیروی هوایی جنگنده منطقه اسرائیل


( ۲ )

نظر شما :