آيا اين بار مذاکرات متفاوت خواهد بود؟

۱۳ آذر ۱۳۸۹ | ۲۲:۰۱ کد : ۹۵۳۱ اقتصاد و انرژی
ايران همواره به دنبال استفاده حداکثرى از پيشرفت‌هاى خود در حوزه هسته‌اى بوده تا بتواند خسارت‌هاى اقتصادى و سياسى را جبران کند. يک ديپلمات اروپايى در اين خصوص مى‌گويد: به هيچ وجه نبايد باور کنيد که ايران به دنبال مصالحه و سازش با غرب است.
آيا اين بار مذاکرات متفاوت خواهد بود؟

ديپلماسى ايرانى: ايران باز هم در راس اخبار بين‌المللى قرار گرفته است. هفته آتى نمايندگان اروپايى با نماينده ايران سر يک ميز مى‌نشينند تا در خصوص برنامه هسته‌اى اين کشور گپ و گفتگو کنند. نشريه معتبر فارين پاليسى در اين خصوص مى‌نويسد: مذاکره کننده ايران سعيد جليلى در حالى با همتاهاى اروپايى خود سر ميز مذاکره مى‌نشيند که افشاگرى‌هاى ويکى ليکس بر اين مذاکرات سايه انداخته است. اکنون همگان مى‌دانند که زمانى که پاى برنامه هسته‌اى ايران به ميان مى‌آيد اعرب مى‌توانند بسيار خشن‌تر از اسرائيل از گزينه نظامى عليه ايران سخن بگويند. ملک عبدالله پادشاه عربستان به قول ويکى ليکس در گفتگو با امريکايى‌ها تصريح کرده است که ايران به افعى مى‌ماند که واشنگتن بايد با دست بردن به سلاح گرم سر از تن آن جدا کند.

امير ابوظبى نيز بى‌تعارف ادعا کرده است که ايران مى‌رود تا امپراطورى پارسى را در قرن بيست و يکم در منطقه خاورميانه به راه بيندازد. زمانى که اعراب که هم کيش و هم آيين ايرانى‌ها هستند اينگونه در خصوص همسايه و هم مرز خود سخن مى‌گويند، جاى اندک تعجبى باقى نمى‌ماند که غرب هم دليلى براى اعتماد کردن به ايران در چنته نخواهد داشت. بى‌شک بر حجم فشارها بر تهران هم افزوده خواهد شد. همين اسناد و مدارک کافى است تا بدبينى حاکم بر فضاى مذاکرات هسته‌اى ايران در هفته آتى در ژنو را توجيه کند. از يک سال پيش تا‌کنون اين نخستين بارى خواهد بود که نمايندگان پنج به اضافه يک و ايران دورتادور يک ميز مى‌نشينند تا با محوريت برنامه هسته‌اى ايران چاى بنوشند و بحث کنند. تهران همواره از گفتگو با غرب استقبال کرده اما تاکيد کرده است که نمى‌تواند در خصوص حق مسلم اين کشور براى برخوردارى از انرژى هسته‌اى با غرب معامله کند. واشنگتن برخلاف دولتمردان ايرانى بر اين مذاکره اصرار دارد. همزمان به نظر مى‌رسد که ميزان سانتريفيوژهاى در اختيار تهران هم هر روز بيش از گذشته مى‌شود و در اين راستا تهران هر روز به دستيابى به انرژى هسته‌اى نزديک‌تر از پيش مى‌شود.

عقل سليم سياسى حکم مى‌کند که اين گفتگوها از هم‌اکنون محکوم به شکست است چرا که ايرانى‌ها به دنبال خريد زمان هستند و آمريکايى‌ها هم نمى‌خواهند از موضع قدرت خود کمى پايين بيايند. با اين همه هر دو طرف ابزارهايى براى مذاکره دارند حتى اگر تمايلى براى رونمايى از اين ابزارها از خود نشان ندهند. پيش از اين هم در مسير هر دو کشور موانعى براى مذاکره و مصالحه وجود داشت. هنوز هم موضوع مورد بحث ميان دو طرف برنامه غنى سازى اورانيوم ايران است که مى‌تواند تسليحات هسته‌اى را در اختيار اين کشور قرار دهد. پيش بينى نيت و اهداف ايران کار بسيار سختى است. تحريم‌ها بى‌شک بر برنامه هسته‌اى ايران تاثيراتى گذاشته است و البته ايرانى‌ها هم به اسيب پذيرى برنامه خود واقف شده‌اند.

فارين پاليسى در ادامه مى‌نويسد: ايران همواره به دنبال استفاده حداکثرى از پيشرفت‌هاى خود در حوزه هسته‌اى بوده تا بتواند خسارت‌هاى اقتصادى و سياسى را جبران کند. يک ديپلمات اروپايى در اين خصوص مى‌گويد: به هيچ وجه نبايد باور کنيد که ايران به دنبال مصالحه و سازش با غرب است.

با اين همه دولت باراک اوباما هنوز کوتاه نيامده است. واشنگتن همچنان به دنبال راهى است که بتواند شاخه زيتون را در دست ايران قرار دهد. اوباما هم تحريم‌ها را تشديد مى‌کند و هم راه مصالحه را پيش گرفته است. کابينه باراک اوباما همواره بر حق غنى سازى اورانيوم تاکيد کرده است. البته بسيارى اين موافقت را مانورى سياسى مى‌دانند. امريکايى‌ها براى به دست آوردن دل منتقدان ادعا مى‌کنند که استراتژى آنها اندک تغييرى نکرده و تنها براى اعتمادسازى است که از حق ايران براى غنى سازى اورانيوم سخن مى‌گويند.

واشنگتن همچنان اصرار دارد که ايران بايد به قطعنامه‌هاى سازمان ملل پايبند باشد و غنى سازى را هم متوقف کند. با اين همه تمام درخواست هاى واشنگتن از ايران تا‌کنون بى‌ثمر مانده چرا که دستگاه ديپلماسى ايران غنى سازى و انرژى هسته‌اى را حق مسلم خود مى‌داند. احمقانه است اگر فکر کنيم که ايرانى‌ها پس از دستيابى به انرژى هسته‌اى و توانايى براى غنى سازى اورانيوم آن را رها مى‌کنند. گفته مى‌شود که دولت باراک اوباما طرحى را مهيا مى‌کند که بر اساس آن حق غنى سازى اورانيوم به ايرانى‌ها اهدا شده است. شش قدرت حاضر در اين مذاکرات هم به دنبال احياى طرح تبادل سوخت هستند که براى نخستين بار در ماه اکتبر سال 2009 کليد خورد. بر اساس اين طرح ايران بخشى از اورانيوم نيمه غنى سازى شده خود را به کشورى ثانى منتقل مى‌کند و اورانيوم غنى سازى شده با درصد مورد نياز را دريافت مى‌کند.  بدين ترتيب پروسه غنى سازى اورانيوم از داخل ايران خارج مى‌شود و احتمال دستيابى ايران به بمب هسته‌اى هم با توجه به فقدان اورانيوم مورد نياز صفر خواهد شد. ايران در حال حاضر 3 هزار  کيلوگرم اورانيوم غنى سازى شده در اختيار دارد و برنامه پنج به اضافه يک اين است که اين رقم را به 500 تا 600 کيلوگرم برساند. بر اين اساس اين گروه بايد راهى بينديشد تا بتواند مازاد اورانيوم در اختيار ايران را به خارج از اين کشور منتقل کند. واشنگتن ادعا مى‌کند که روسيه مى‌تواند بهترين گزينه براى انتقال اين اورانيوم به بهانه همکارى با ايران در نيروگاه بوشهر باشد. فرانسه اما با اين طرح و صدور مجوز براى غنى سازى اورانيوم در ايران مخالف است. دستگاه ديپلماسى ايالات متحده اما پوياتر از غربى‌ها برخورد مى‌کند. اوباما نمى‌خواهد با از دست دادن فرصت‌ها در انتخابى مهلک قرار گيرد: ايران هسته‌اى يا بمباران ايران.

فارين پاليسى در اين خصوص مى‌نويسد: اوباما مى‌داند که ايران هم بايد توجيهى براى افکار عمومى خود داشته باشد. امريکايى‌ها در خفا ادعا مى‌کنند که ما در قطعنامه‌هاى شوراى امنيت بر لزوم توقف غنى سازى تاکيد کرده‌ايم اما زمانى براى اين توقف تعيين نکرده‌ايم. امريکا در حقيقت حق غنى سازى اورانيوم را همان درب خروجى مى‌داند که ايران به دنبال آن در اين مذاکرات است. خروجى ابرومندانه.

فارين پاليسى در نهايت مى‌نويسد: محمد جواد لاريجانى که رياست شوراى حقوق بشر ايران را عهده‌دار است در صبحانه با خبرنگاران خارجى در نيويورک در اين خصوص گفت: ما نسبت به آينده و ثمره اين مذاکرات بسيار خوش‌بين هستيم. ما خوشحال هستيم که به زودى مى‌توانيم از نيروگاه بوشهر بهره‌ورى کنيم. اما اين غرور ملى به تنهايى کافى نيست. اين حس زيباست اما تا چه زمانى ما مى‌توانيم با اين حس زندگى کنيم؟ تصور کنيد که ما بتوانيم با قيمتى ارزان‌تر و به صرفه‌تر اين سوخت را از کشورى مانند کانادا خريدارى کنيم، در اين شرايط ما هم ترجيح مى‌دهيم به رويکردهاى مرقون به صرفه‌تر روى بياوريم.

اين دقيقا همان چيزى است که واشنگتن به دنبال آن است: ايران برنامه هسته‌اى خود را به حاشيه براند و به دنبال تامين سوخت مورد نياز از کانال‌هاى امن‌تر و ارزان‌تر باشد. بنابراين شايد زمان آن فرارسيده است که دو طرف به واقع در خصوص مذاکرات بينديشند. لاريجانى در اين خصوص مى‌گويد: آغاز به مذاکره هر چه سريع‌تر باشد بهتر از هدر دادن زمان و پيچيده‌تر کردن ماجرا خواهد بود.


نظر شما :