مهران کامرا در گفتگو با دیپلماسی ایرانی:

دوحه نقش رهبری ریاض را نمی پذیرد

۱۱ شهریور ۱۳۹۲ | ۱۶:۲۹ کد : ۱۹۲۰۶۷۷ خاورمیانه انتخاب سردبیر
دکتر مهران کامروا، رئیس مرکز مطالعات بین المللی و منطقه ای دانشگاه جرج تاون در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به شکست های قطر در حوزه تحولات منطقه ای تاکید می کند که دوحه به تبعیت از سیاست های ریاض در منطقه روی نخواهد آورد.
دوحه نقش رهبری ریاض را نمی پذیرد

دیپلماسی ایرانی: " قطر بیشتر از یک شبکه تلویزیونی و ۳۰۰ نفر آدم نیست و این ها باعث به وجود آمدن یک کشور نمی شود. " بندربن سلطان، رئیس سرویس اطلاعاتی و امنیتی و  دبیرمجلس امنیت ملی عربستان .

رابطه دوحه با ریاض شکراب شده است. دو کشوری که به محض آغاز ناآرامی ها در سوریه در کنار هم شعار بشار اسد باید برود سر داده بودند اکنون با تضاد منافع مشترک در خاورمیانه روبه رو هستند. در ابتدای آغاز بحران در سوریه عربستان و قطر تلاش کردند با در نظر گرفتن حمله : دشمن دشمن من دوست من است " کنار هم قرار گرفته و موضعی به ظاهر یکسان را در پیش بگیرند. اندک اندک با بالاگرفتن اختلاف در  جناح های مخالفان بشار اسد در سوریه ، عربستان وقطر هرکدام به سهم خواهی های بیشتر اندیشیدند. روی کارامدن جریان اخوان المسلیمن در مصر قطری ها را به پیروزی این جریان در سوریه هم امیدوار کرده بود. این در حالی بود که اخوان خط قرمز آل سعود نه تنها در مصر که در هر کشور عربی به حساب می آید. آل سعود که در داخل کشور با نارضایتی های عمومی روبه رو است از جریان اخوانی که می تواند الگوی شیعیان ناراضی این کشور هم قرار گیرد به شدت واهمه دارد. بر همین اساس اخوان به عامل اختلاف میان عربستان و قطر هم در سوریه و هم در مصر تبدیل شد. در این میان تغییر ناگهانی قدرت در قطر به کاهش نقش این کشور در شطرنج سیاسی سوریه تبدیل شد و بر همین اساس بسیاری از تحلیل گران از واگذاری نقش قطر به عربستان در سوریه از طریق ایالات متحده خبر دادند. پیشبرد پروژه عربستان در مصر و کودتای نظامی که علیه دولت محمد مرسی انجام گرفت در حال حاضر دو کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس را رودرروی هم قرار داده است. با دکتر مهران کامروا، رئیس مرکز مطالعات بین المللی و منطقه ای دانشگاه جرج تاون در قطر در خصوص رابطه میان قطر و عربستان در سایه تحولات منطقه ای و دیگر فراز و فرودهای منطقه ای دوحه گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید :

با گذشت چندماه از روی کارآمدن امیر تمیم آیا می توان از  تغییر در سیاست های جدید دولت قطر چه در سطح داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی سخن گفت؟

در شرایطی که هنوز دو ماه از روی کار امدن امیر جدید در این کشور می گذرد برای اظهار نظر در این خصوص در سطح کلان بسیار زود است. اما به نظر می رسد که قطر اندک اندک در حوزه سیاست خارجی رویکردی قاعده مند و  نکته سنج را پیش گرفته است که بر مبنای آن کمتر خود را درگیر ماجراجویی های داخلی و بین المللی کند. در حوزه سیاست داخلی به نظر می رسد که تمرکز دولت جدید بیشتر بر روی مسائل امنیتی، اعتباربخشی های فرهنگی و مسائلی که به فرهنگ و اصالت قطری ها مربوط می شود متمرکز شده اند.

برخی تحلیل گران ادعا می کنند که در سیاست داخلی قطر ما شاهد نوعی شکاف و دودستگی هستیم. به گونه ای که بازهای طرفدار اسلام گرایان به خصوص اخوان المسلمین که مورد حمایت شیخ حمد هستند با شاهین های مخالف اخوان که متمایل به غرب و هماهنگی با سیاست های عربستان هستند، در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر به سر می برند و این رقابت معادله تازه ای را در دایره قدرت هیئت حاکمه قطر ایجاد کرده، است، تا چه اندازه این تعبیر درست است؟

این مطلب که گروه های متفاوتی در حاکمیت قطر بوده و این مساله شکافی را در راس قدرت در این کشور ایجاد کرده است به هیچ وجه صحیح نیست. هیچ گونه انشقاقی در حاکمیت بر سر مساله دفاع از اخوان المسلمین وجود ندارد. البته که عقاید متفاوتی در سیستم سیاسی قطر وجود دارد اما حداقل از دورنمای بیرون از این کشور اینگونه به نظر می رسد که تمام عناصر قدرت در این کشور در یک صفحه هستند و همگی آنها موافق سیاست هایی هستند که راس سیستم قدرت در حال پیشبردن آن است.

با آغاز تحولات اخیر مصر و کنار رفتن محمد مرسی، رئیس جمهوری اخوانی این کشور این تحلیل مطرح شد که خط امنیتی عربستانامارات – کویت با هدایت امیر بندر بن سلطان بن عبدالعزیز با هماهنگی سی آی ای ترتیب کنار رفتن مرسی از قدرت را دادند و در این میان این خط به تخریب و ضدیت با خط حمایتی قطر – ترکیه از اخوان برخواستند، آیا این تحلیل را قبول دارید؟

هیچ شکی وجود ندارد که ایالات متحده برای برکناری محمدمرسی به ارتش مصر چراغ سبز نشان داده است. این حرکت نیز برای ابراز اطمینان از بیرون رانده شدن اخوان المسلمین از قدرت در مصر و سایر کشورهای منطقه ای صورت گرفت. ابتدایی ترین هدف از برکناری مرسی هم به دست گرفتن اختیار قدرت در داخل مصر بود و بحث رقابت های منطقه ای کشورهای مختلف در خاورمیانه در اولویت بعدی بود. هیچ شکی هم وجود ندارد که قطر و ترکیه در جریان تحولات مصر خسران بازنده بودند. اما انگیزه اصلی از این کودتا به دست گرفتن کنترل بازی در داخل مصر و بیرون راندن مرسی بود که نتوانسته بود با ژنرال های مصری کنار بیاید. در این میان بحث رقابت های منطقه ای در مرحله بعد قرار داشت.

تا چه اندازه با این ادعا که  سیاست های قطر در مالی، لیبی و سوریه شکست خورده است موافق هستید؟

قطر گمان می کرد که می تواند به راحتی و با سرعت قابل توجهی بر روی تحولات داخلی این کشورها تاثیر بگذارد. اما با مرور زمان مشخص شد که پیشبرد این مساله آسان نیست. اعکار عمومی در لیبی به شدت به سیاست های قطر حساسیت نشان دادند. در سوریه قطر به سقوط سریع بشار اسد امیدوار بود که البته این رویا به واقعیت مبدل نشد و جنگ داخلی در سوریه به مردابی برای کشورهای درگیر در آن تبدیل شد. بنابراین می توان به نوعی ادعا کرد که استراتژی های قطر در عرصه سیاست خارجی به نوعی با شکست و عقب گرد روبه رو شده است.

 آیا می توان گفت که حاکمیت جدید قطر به دنبال نزدیکی به عربستان و پذیرفتن مدیریت راهبردی آن در پرونده های مختلف منطقه ای و حفظ جایگاه خود در زیر سایه مدیریت عربستان است؟

برای اظهار نظر در خصوص ماهیت رابطه میان عربستان و قطر بسیار زود است. اما با توجه به رقابت موجود میان این دو کشور ، به نظر نمی رسد که رهبری جدید قطر تابه سیاست های عربستان درمنطقه و سطح بین المللی شود.

آینده روابط قطر با ترکیه را چگونه ارزیابی می کنید؟

ترکیه بازیگر منطقه ای بسیار مهمی است و البته بازار گران و قابل توجهی که که در آن فرصت های سرمایه گذاری بسیاری وجود دارد. علاوه بر این کمپانی های ترکی در بسیاری از پروژه های توسعه زیربنایی در کشورهای حاشیه خلیج فارساز جمله قطر فعالیت دارند. بنابرایت من گمان می کنم که پیوند تجاری محکم میان دو کشور همچنان به روند رو به پیشرفت خود ادامه خواهد داد. از منظر روابط دیپلماتیک هم شاید این دو کشور الزاما متحد هم باقی نمانند اما به دلیل دغدغه های مشترک روابط دوستانه خود را حفظ خواهند کرد.

آیا می توان گفت با کاهش حمایت های سیاسی و مالی قطر و ترکیه، اخوان المسلمین به سمت زوال حرکت کرده و سقوط اخیر آن در مصر و کنار رفتنش از معادلات سیاسی در سوریه نتیجه همین زوال است؟

سقوط اخوان المسلیمن تنها به دلیل قطع کمک های مالی از جانب قطر نبوده است بلکه دلیل ان در دستگیری رهبران این گروه و مخالفتی است که بخش قابل توجهی از مردم مصر با این گروه کردند. تحولات سیاسی در منطقه و همچنین تحولات جاری در سوریه در مقایسه با اهمیت اتفاقی که در مصر رخ داد در مرحله دوم است.

انتشار اولیه: شنبه 9 شهریور 1392/ باز انتشار: دوشنبه 11 شهریور 1392

کلید واژه ها: مهران کامروا عربستان قطر


نظر شما :