علائم تمایل طالبان به مذاکره و فعالیت سیاسی

۰۹ بهمن ۱۳۸۹ | ۱۶:۲۳ کد : ۱۰۱۴۲ اقتصاد و انرژی
نویسنده خبر: آنتونی کوردزمن
برخی از علائم تمایل طالبان به مذاکره و فعالیت سیاسی را می‎توان از گفتار و کردار آنها مشاهده کرد... يادداشتى از دکتر شجاع احمدوند عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبايى براى ديپلماسى ايراني.
علائم تمایل طالبان به مذاکره و فعالیت سیاسی

ديپلماسى ايرانى: اولین مسئله در باب طالبان به مسائل متدلوژیک - نظری بر میگردد؛ تعریف در اینجا مسئله مهمی است، هنوز تعریف دقیق و مرضیالأطرافی از طالبان وجود ندارد. معلوم نیست آیا طالبانی که امروز از آن سخن میرود همان طالبان امارت اسلامی افغانستان است (1996-2000)؛ طالبانی که مخالف تصویر، تلویزیون، ویدئو و اینترنت بود یا طالبان دیگری است که بخش عمدهای از ارتباطات خود را با دنیای جدید با ابزارهای نوین اطلاعرسانی و اینترنتی پی میگیرد؟ مردم افغانستان چه تعریفی از طالبان دارند. آیا طالبان زمان امارت است یا طالبانی است که 9 سال برضد خارجی جنگیده است؟ آیا طالبان همان حلقه ملا عمر و شورای کویته است یا گروه حقانی، یا گروه محسود یا گروه حکمتیار یا ...؟ دولت پاکستان چه تعریفی از طالبان دارد؟ ناتو و ائتلاف بینالمللی ضد تروریسم مرادشان از طالبان چیست؟ و بالأخره دولت افغانستان چه تعریفی از طالبان دارد؟

اهمیت این مسئله از آنجاست که هر کدام از این گروهها با مفهوم خاصی به طالبان هویت میدهند. گروهی آن را شاخه افغانی القاعده میدانند. برخی آنها را اسلامگرایان رادیکال مینامند. دیگران آنها را با مفاهیمی چون ستیزهجو، شورشی و تروریست نامگذاری میکنند. برخی نیز آنها را "برادران ناراضی" خطاب میکنند. پذیرش هر کدام از این تعاریف به معنی نوع متفاوتی از برخورد با آنها نیز هست.

به رغم این مشکل روششناسانه آن طالبانی که امروز بخشی از خاک افغانستان را تحت سیطره دارد و هدف اصلی اش بیرون راندن نیروهای بیگانه از کشور است. بهنظر میرسد که از یک جریان شورشی مبدل به جریان مقاومت میشود. بهویژه تداوم حضور خارجی در کشور، عدم کاهش مشکلات مردم، فساد فزاینده مالی و اداری موجب گرایش برخی از مردم مناطق تحت سلطه طالبان به آنها شده است. براین مبنا بهنظر برخی کارشناسان طالبان امروز نسبت به چند سال قبل از وضعیت خوبی برخوردار است و حتی عدم اقبال او به مذاکره را ناشی از این وضعیت او میدانند چرا که تصور میکند بعد از خروج نیروهای ائتلاف میتواند دوباره به نیروی اول سیاسی کشور مبدل شده و مجدداً به کل قدرت بازگردد. متقابلاً دولت افغانستان در نتیجه ترس از این وضعیت و اینکه هر چه زمان بگذرد و نتواند مشکلات مردم را کاهش دهد مشروعیتش کاهش یافته و عامل اصلی ناکامی ها تلقی می شود، لذا با شدت و حدت به دنبال مذاکره و دادن امتیاز به طالبان است.

به نظر میرسد تنها راه برقرای ثبات، آوردن طالبان به پای میز مذاکره و البته دادن امتیازاتی به او و شریک کردن او در قدرت است. با چنین سیاستی شاید بتوان طالبان را از فاز نظامی وارد فاز سیاسی کرد و به پایبندی او به قانون و فعالیت حزبی او امیدوار بود چراکه تنها راه باقی مانده برای بازگرداندن آرامش به کشور وارد کردن همه گروهها به بازی دموکراتیک با قضاوت و داوری نهایی مردم است.

برخی از علایم تمایل طالبان به فعالیت سیاسی را میتوان از گفتار و کردار آنها مشاهده کرد. نخست، اصلیترین مطالبه طالبان خروج نیروهای خارجی از افغانستان است. اگر این اتفاق رخ دهد طالبان با احساس پیروزی خود را بیش از پیش در قبال ساختن کشور مسئول خواهد دانست و این را از گفتههای سخنگوی طالبان در مصاحبههای اخیر او میتوان دریافت. دوم، تجربه 9 سال گذشته درس های زیادی به همه گروه های افغان و ازجمله طالبان داده است. بر این اساس آنها تمایل ندارند اگر به قدرت بازگردند مجدداً مورد تحریم های جهانی قرار گیرند و از سوی مردم مسئول همه عقب ماندگی های کشور شناخته شوند. همین مسئله تمایل به همکاری به دور از خشونت را در آنها تقویت خواهد کرد. سوم، در گفتههای رهبران طالبان کمتر از واژه جهاد که ستون خیمه فعالیت آنان است سخن به میان میآید. این مساله به معنی تمایل آنها به خروج تدریجی در صورت وجود شرایط مناسب به فاز سیاسی و حتی حزبی است. چهارم، اشاره برخی رهبران آنها بهویژه ذبیح الله مجاهد سخنگوی آنها به شکل تلویحی به تمایل به عدم تکرار اشتباهات گذشته بهویژه برخورد آنها با زنان و تلاش برای اینکه این مسئله را به تبلیغات منفی علیه خود قلمداد کنند.

این بدان معنی است که آنها این رفتارها را قبول ندارند و میخواهند برائت خود را از آنها اعلام کنند. لذا گفتهاند که مخالفتی با تحصیل و کار زنان در چارچوب اسلام ندارند. هرچند این اظهارات قدری مبهم است ولی نفس این پاسخگویی حکایت از تغییرات جدی در دیدگاه آنها دارد. یا قبلاً آنچنان با تصویر مخالف بودند که چندین تلویزیون را به شکل نمادین اعدام کردند ولی امروز بخش عمده فعالیت آنها به شکل تصویری و از طریق اینترنت است و میگویند اینکه قبلاً با این وسایل کار نمیکردهاند به علت نداشتن شرایط و امکانات بوده است. همین اظهارنظر نیز حکایت از آن دارد که دیگر مخالفتی با تصویر، ویدئو، تلویزیون، اینترنت و... ندارند. پنجم، بسیاری از افراد کادر آنها تغییر کردهاند. برخی از همکاران سابق امارت اسلامی افغانستان به مرگ طبیعی مردهاند. برخی در جنگها طی 9 سال گذشته کشته شدهاند. برخی نیز در زندان های امریکایی ها و پاکستان هستند.

بنابراین ازاین جهت نیز طالبان امروز با طالبان دیروز تفاوت کرده است. لذا اگر با اقبال عمومی هم مواجه شوند نه حذف آنها به راحتی ممکن است و نه ضروری. ضمن اینکه حضور زیاد در کنفرانس های بینالمللی منطق مذاکره و سیاستمداری را به جای تکیه صرف بر ابزار نظامی در آنها تقویت کرده است. لذا حتی اگر در قدرت افغانستان هم شریک شوند هم در عدم اقبال به خارجیها کمک خواهند کرد، هم احتمالاً میتوانند در بازی دموکراتیک افغانستان بعد از اشغال شرکت کنند.

آنتونی کوردزمن

نویسنده خبر

آنتونی کوردزمن، متولد 1939 در شیکاگو و فارغ التحصیل دانشگاه شیکاگو، نویسنده چندین کتاب درباره جنگ‌های خاورمیانه و مسائل منطقه‌ای از جمله عراق، افغانستان، ایران و عربستان سعودی است. ...

اطلاعات بیشتر


نظر شما :