خاورمیانه ایران را به کدام سو می‌برد؟

۲۸ فروردین ۱۳۹۰ | ۰۰:۳۹ کد : ۱۱۹۵۰ اخبار اصلی
دولتمردان ایرانی مدت‌هاست تلاش می‌کنند خیزش‌های عمومی ‌در خاورمیانه و شمال آفریقا را ادامه انقلاب اسلامی‌ خود بدانند. اما پرسش اینجاست که آیا به معنای تمام کلمه این خیزش‌ها ادامه انقلاب اسلامی‌ ایران بود؟
خاورمیانه ایران را به کدام سو می‌برد؟

دیپلماسی ایرانی: تاثیر انقلاب‌ها و خیزش‌های عمومی ‌در خاورمیانه بر ایران چه بود؟ این پرسشی است که این روزها بسیار پرسیده می‌شود و البته هر کسی از ضم خود به آن پاسخ می‌دهد. سایت ریل کلیر در تازه ترین نگاه خود به خیزش‌های عمومی ‌در خاورمیانه و تاثیر آن بر ایران می‌نویسد: دولتمردان ایرانی مدت‌هاست تلاش می‌کنند خیزش‌های عمومی ‌در خاورمیانه و شمال آفریقا را ادامه انقلاب اسلامی‌ خود بدانند. اما پرسش اینجاست که آیا به معنای تمام کلمه این خیزش‌ها ادامه انقلاب اسلامی‌ ایران بود؟

راشد الغنوشی که رهبری معترضان در تونس را به نوعی بر عهده دارد در سخنانی بارها و بارها تاکید کرد که هدف ما از این انقلاب اسلامی‌ کردن تونس نیست. وی به صراحت اعلام کرد که قصد ندارد تونس را تبدیل به ایرانی دیگر کند. اخوان المسلمین در مصر هم سخنانی مشابه را بر زبان رانده و بارها تاکید کرده است که مصری‌ها به دنبال الگو برداری از انقلاب اسلامی‌ ایران نیستند. بسیاری از تحلیل‌گران هم شعارهای سرداده در میدان تحریر را مصداقی بر همین مساله می‌دانند.

ریل کلیر در این خصوص می‌نویسد: ایران بیم این را دارد که مبادا کشورهایی که اخیرا انقلاب را تجربه کرده و یا در مدل کوچک‌تر خیزش‌های عمومی ‌را مزه مزه کرده اند از ذات اسلام‌گرایی دور شوند.

از زمان آغاز ناآرامی‌ها در خاورمیانه ایران تحلیل کارشناسان را به دو بخش قسمت کرده است: آنها که گمان می‌کنند ایران برنده این بازی است و طیفی که باور کرده اند خیزش‌های عمومی ‌در منطقه برگ باخت را در اختیار تهران قرار داد.

نویسنده این یادداشت برای ریل کلیر به دسته دوم تعلق دارد و در این خصوص می‌نویسد: خیزش‌های عمومی ‌در جهان عرب ایران را چند گام به عقب برد. ایرانی‌ها در حالی تظاهرات در جهان عرب را مورد حمایت قرار می‌دهند که هنوز اما و اگرهایی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته میلادی در ایران مطرح است. ایران اعتراض در داخل خاک خود را زشت می‌داند و این در حالیست که از حرکت‌های شیعیان در بحرین استقبال می‌کند.

ایران سال‌هاست که خود را صدای شیعیان در منطقه می‌داند و این بار بحرین این فرصت را به ایران داد که این نقش را به خوبی ایفا کند. ایرانی‌ها از زمان آغاز ناآرامی‌ در بحرین بارها و بارها با ابزار گوناگون و به زبان‌های متفاوت حرکت ال خلیفه و البته ال سعود را به باد انتقاد گرفته اند.

در ایران دولتمردان وحشی‌گری‌های قذافی در لیبی را مورد انتقاد قرار دادند اما دخالت نظامی‌ آمریکا و اروپا را هم جایز نمی‌دانستند. رهبری ایران نیز دلیل اصلی حضور امریکا و ناتو در لیبی را نه دفاع از مردم بی گناه که نفت می‌داند. رهبری ایران به صراحت این پرسش را مطرح می‌کند که آیا مردم بحرین حق شرکت در انتخابات آزاد را ندارند؟

نویسنده این یادداشت در ادامه می‌نویسد: تا دیروز این بحرین و مصر بود که ایران را در مقام انتخاب قرار داد و اکنون این سوریه است که عرصه را بر تهران تنگ می‌کند. برخی رسانه‌های بین المللی در جوسازی‌های خود ادعا می‌کنند که بسیج فعال در ایران و حزب الله لبنان به دولت سوریه در مهار اعتراض‌ها کمک می‌کنند.

در سوریه هم برخی معترضان فریاد می‌زنند: نه به ایران، نه به حزب الله و آری به سوریه. خبرگزاری فارس در این خصوص می‌نویسد: اسرائیل پشت پرده پیامک‌هایی است که برای سوری‌ها رفت تا آنها را به شورش علیه بشار اسد فرا بخواند. در ایران برخی اصول‌گرایان خواهان اعزام نیرو به بحرین هستند و دیگران دخالت نظامی‌ عربستان در این کشور را تقبیح می‌کنند.

نویسنده در ادامه به تاریخچه رابطه ایران و لیبی اشاره کرده و می‌نویسد: تهران و طرابلس از پس از انقلاب در دوره ای کوتاه با هم رابطه ای نسبتا مسالمت آمیز داشتند. برخی منابع ادعا می‌کنند که لیبی در واپسین سال‌های جنگ ایران با عراق ، تجهیزات نظامی‌ در اختیار ایران قرار داده است.

رابطه پرتنش ایران با مصر در سی و دو سال گذشته به نوعی لیبی و سودان را دروازه‌های ورود ایران به افریقا شمالی قرار داده بود. در سال 2008 میلادی دیوان لاهه عمر البشیر رئیس جمهوری سودان را به نقض حقوق بشر و جنایت جنگی در دارفور متهم کرد و این اتهام ایران را در سودان بر سر دو راهی قرار داد.

مفقود شدن امام موسی صدر در لیبی از جمله مسائلی بود که بر حجم اختلاف میان ایران و لیبی افزود. رابطه میان امام موسی صدر و رهبر انقلاب ایران به اندازه ای نزدیک بود که به تنش در روابط طرابلس – تهران منتهی شد.

ریل کلیر در ادامه ادعا می‌کند که رسانه‌ها و ابزار جدید اینترنتی می‌تواند موجی از تبلیغات را علیه ایران در منطقه به راه بیندازد: اگر خیزش‌های رخ داده در منطقه مادر دموکراسی در این کشورها باشد می‌توان ادعا کرد که رقبای جدیدی برای ایران در منطقه پیدا شده اند. اندک اندک می‌توانیم ادعا کنیم که اسلام گرایان تندرو در منطقه جای خود را به اسلام گرایان مدرن می‌دهند.

در شرایطی که بسیاری از تحلیل‌گران، اسرائیل را بازنده این معادلات می‌دانند این تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه ادعا می‌کند که کشورهایی که انقلاب را تجربه کرده اند اندک اندک در مواجهه با اسرائیل هم به عقلانیت می‌رسند! 



نظر شما :