اسرائیل به حمله مشتاق‌تر است یا آمریکا؟

۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۲:۱۴ کد : ۱۲۱۷۸ اخبار اصلی
پس از حمله ویروس استاکس نت به تاسیسات هسته‌ای ایران بود که اسرائیلی‌ها تاکید کردند برنامه هسته‌ای ایران دچار شوک نامیمون شده ودر نتیجه نیازی به لشگرکشی به تهران نیست. با این همه بحث حمله به ایران چاشنی تمام نشست‌های سیاسی دولت و دیگر احزاب در تل آویو است
اسرائیل به حمله مشتاق‌تر است یا آمریکا؟

دیپلماسی ایرانی: آیا اسرائیل به ایران حمله می‌کند؟ این پرسشی است که مختص امروز و دیروز نیست. سابقه خصومت تاریخی میان تل آویو – تهران به قدمت عمر جمهوری اسلامی‌ ایران است و به سال 1979 میلادی باز می‌گردد. در چند سال اخیر همزمان با سهل گیری اعراب بر اسرائیل، مخالفت کشورهایی نظیر ایران با سیاست‌های رژیم صهیونیستی بیش از زمانی که جهان اسلام در برابر اشغالگری‌های این رژیم ایستاده بود به چشم آمد.

با روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی تنها چند ماه پس از پیروزی باراک اوباما، ورق در اسرائیل برگشت. اسرائیلی‌های میانه رو به حاشیه رانده شدند و تندروترین مردانی که تاریخ این رژیم به خود دیده بود از دفتر نخست وزیر تا وزارت امور خارجه را به خود اختصاص دادند. آویگدور لیبرمن با شعار جنگ با ایران با حزب لیکود نتانیاهو وارد ائتلاف شد.

جفری گلدبرگ تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه که یادداشت‌های جنجالی بسیاری در خصوص ایران و اسرائیل دارد؛ در تازه‌ترین یادداشت خود برای سایت آتلانتیک می‌نویسد: اخبار و تحلیل‌های موجود در رسانه‌های اسرائیلی و آمریکایی در چند ماه اخیر به گونه ای است که همگان تصور می‌کنند ایران به زودی هدف حملات جدی قرار خواهد گرفت.

پس از حمله ویروس استاکس نت به تاسیسات هسته‌ای ایران بود که اسرائیلی‌ها تاکید کردند برنامه هسته‌ای ایران دچار شوک نامیمون شده ودر نتیجه نیازی به لشگرکشی به تهران نیست. با این همه بحث حمله به ایران چاشنی تمام نشست‌های سیاسی دولت و دیگر احزاب در تل آویو است. نکته جالب اینجاست که نه در کابینه، نه در وزارت جنگ و نه در موساد کسی برای این حمله موضع گیری واحدی ندارد. نه نتانیاهو و نه اولمرت هیچ کدام در شرایطی نیستند که موضع امروز آنها در قبال ایران با فردایشان یکی باشد. آنهایی که شاهد حمله به تاسیسات هسته‌ای عراق و تبعات آن بودند اکنون به خوبی می‌دانند که حمله به ایران و به راه انداختن جنگی دیگر در خاورمیانه اشتباهی مرگ بار است.

اتلانتیک در ادامه به موشکافی دیدگاه‌های موجود در قبال ایران در اسرائیل پرداخته و می‌نویسد: سال گذشته میلادی می‌توانستیم در خصوص موافقان و مخالفان حمله نظامی‌به ایران با صراحت بیشتری نظر بدهیم. یک طیف تندرو در اسرائیل وجود داشت به رهبری نتانیاهو و ایهود باراک که مدافع حمله نظامی‌به ایران بودند. طیف دیگری هم مخالف این ایده بودند که شیمون پرز رئیس جمهوری سابق اسرائیل و گابی اشکنازی و تا حدی هم میر داگان رئیس سابق موساد را شامل می‌شد. بسیاری از افسران ارتش هم موافق رئیس سابق خود یعنی گابی اشکنازی بودند که حمله به ایران را بی دلیل می‌دانستند. این طیف اعتقاد داشتند که به جای پرسش‌های تکراری چه زمانی و چگونه به ایران حمله کنیم؟ اسرائیلی‌ها باید سپر دفاعی برای خود در خاورمیانه دست و پا کنند.

اخیرا افشاگری توسط ویکی لیکس انجام شد دال بر این که در سال 2005 میلادی این اسرائیل بود که حمله به تهران را مردود اعلام کرد. در مقام تایید صحت و سقم این گزارش باید به نکته‌هایی ظریف اشاره کرد. هیچ کدام از ما از یاد نبرده ایم که مقام‌های اسرائیلی در سال 2008 میلادی (سه سال پس از تاریخ مورد ادعای ویکی لیکس) با هدف حمله به ایران به جورج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا نزدیک شدند.

اسرائیلی‌ها هم مجهزترین بمب‌های وقت را از واشنگن مطالبه کردند و هم از کاخ سفید خواستند که مجوز حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را صادر کند. جورج بوش با آن میزان از خشونت طلبی که در وی سراغ داریم و نمونه آن را در افغانستان و عراق دیدیم از تل آویو نشین‌ها ترسید و هیچ کدام از دو خواسته آنها را اجابت نکرد.

نویسنده این مطلب با پیش بینی رابطه ایران – آمریکا می‌نویسد: هیچ کس حتی ساده لوح ترین سیاستمداران حاضر در کابینه باراک اوباما هم باور ندارند که تهران با واشنگتن به زودی زود بر سر میز مذاکره خواهد نشست. هر بار که نام ایران بر زبان سیاستمداران آمریکایی می‌آید باید به یاد داشته باشند که احساسات ضد امریکایی و ضد اسرائیلی همواره در استراتژی دولتمردان ایرانی حرف نخست را می‌زند. ایران حاضر نیست ایدئولوژی خود را زیر پا گذاشته و بر سر برنامه هسته‌ای خود با واشنگتن معامله کند. ایران اکنون لیبی را رو در روی خود دارد که تسلیحات هسته‌ای خود را واگذار کرد اما هدف حمله واشنگتن و متحدانش هم قرار گرفت.



نظر شما :