نگاهی به اهداف ترامپ از استقرار گارد ملی و مسلحسازی خیابانهای واشنگتن
تفنگ بر شانه، قانون بر زمین

دیپلماسی ایرانی: اعزام بیش از ۲۲۰۰ نیروی گارد ملی به خیابانهای واشنگتن و مسلحسازی بخشی از آنها در حالی صورت گرفت که هیچ تهدید جدی امنیتی گزارش نشده بود. این اقدام از همان ابتدا با واکنش منفی مردم و فعالان مدنی روبهرو شد. منتقدان تأکید دارند که دولت ترامپ در حال ساخت یک بحران مصنوعی است تا هم مشروعیتی برای حضور نیروهای نظامی در پایتخت ایجاد کند و هم فضای رعب و وحشت را در میان مخالفان سیاسی و معترضان گسترش دهد.
بررسی مواضع رسمی نشان میدهد که مأموریت این نیروها همچنان مبهم است. وزارت دفاع تنها به "پشتیبانی لجستیکی" و "کمک به پروژههای بازسازی جامعه" اشاره کرده، اما حمل سلاح توسط نیروها نشان میدهد هدف فراتر از اقدامات عمرانی یا خدمات عمومی است. آنچه معترضان "بحران ساختگی" میخوانند، در واقع میتواند بخشی از استراتژی ترامپ برای تغییر ادراک عمومی باشد. یعنی به تصویر کشیدن ایالات متحده در وضعیت اضطراری تا دخالت فدرال در شهرها را توجیهپذیر جلوه کند.
از منظر تحلیلی، این استقرار بیش از آنکه به امنیت عمومی مربوط باشد، به سیاست قدرت در داخل کشور گره خورده است. در شرایطی که آمار رسمی از کاهش نسبی جرایم خشونتآمیز در واشنگتن حکایت دارد، توسل به گارد ملی بیشتر بیانگر نوعی "نمایش اقتدار" است تا سیاستی مؤثر برای کنترل جرم. به عبارت دیگر، ترامپ با نمایش نیروهای مسلح در خیابانها در پی انتقال این پیام است که دولت او همچنان بر اوضاع مسلط است؛ ولو اینکه دادههای واقعی چنین ادعایی را پشتیبانی نکنند.
انحراف افکار عمومی از ناکامیها
یکی از اهداف اصلی ترامپ از استقرار گارد ملی را میتوان در چارچوب سیاسی و مشخصا با هدف انحراف افکار عمومی از ناکامی ها دولت دومش طی هشت ماه اخیر پس از بازگشت به کاخ سفید تفسیر کرد. در مقطع مورد بحث، او با مجموعهای از چالشهای داخلی از جمله انتقاد به نحوه مدیریت بحرانهای اجتماعی، اعتراضات گسترده علیه تبعیض نژادی، و همچنین نارضایتی از سیاستهای مهاجرتی مواجه بود. در این بین سایه سنگین پرونده اپستین هم مزید بر علت است. لذا ایجاد یک "دشمن خیالی" در خیابانهای واشنگتن و سپس نمایش مقابله با آن، میتواند فرصتی برای بازسازی تصویر رئیسجمهوری قدرتمند و قاطع فراهم آورد.
رهبران دموکرات، از جمله حکیم جفریز، صراحتاً ترامپ را به "بازی با جان مردم آمریکا" و "بحرانسازی" متهم کردند. استقرار نیروهای نظامی در شهرهایی چون واشنگتن، شیکاگو و لسآنجلس که عمدتاً پایگاه رأی دموکراتها محسوب میشوند، نه تنها اقدامی امنیتی بلکه بهشدت رنگ و بوی سیاسی داشت. انتخاب این شهرها نشان میدهد که ترامپ عملاً سیاست امنیتی را با رقابت حزبی درآمیخته است.
در نگاه تحلیلی، او بهدنبال بهرهبرداری دوگانه است. از یکسو تقویت پایگاه رأی جمهوریخواهان با تأکید بر "اقتدار در برابر بینظمی"، و از سوی دیگر ایجاد چالش برای رهبران محلی دموکرات با تحمیل مداخله فدرال در قلمرو آنها. این وضعیت موجب شده که دموکراتها اقدام ترامپ را "نقض فاحش قانون اساسی" بخوانند، زیرا بر اساس سنت سیاسی آمریکا، استقرار گارد ملی معمولاً تنها به درخواست فرمانداران ایالتی امکانپذیر است.
پیامدهای اجتماعی و حقوقی؛ از بیاعتمادی عمومی تا تهدید قانون اساسی
واکنشهای اجتماعی به حضور گارد ملی مسلح در واشنگتن نشان داد که این اقدام بیش از آنکه موجب احساس امنیت شود، اضطراب و بیاعتمادی را افزایش داده است. معترضان در برابر نیروهای گارد با شعارها و نمادهای اعتراضی حضور یافتند و صریحاً این استقرار را "اشغال شهر توسط دولت فدرال" توصیف کردند. این واکنشها حاکی از آن است که استفاده از نیروی نظامی در بافت شهری نهتنها کارکرد امنیتی ندارد بلکه میتواند مشروعیت سیاسی حکومت مرکزی را تضعیف کند.
از منظر حقوقی نیز این اقدام مرزهای میان اختیارات فدرال و ایالات را به چالش کشیده است. استقرار گارد ملی بدون درخواست فرمانداران ایالتی، در نگاه بسیاری از حقوقدانان، تجاوز به اختیارات محلی و نقض اصل فدرالیسم است. اگرچه دولت فدرال در شرایط اضطراری میتواند چنین اقدامی انجام دهد، اما نبود شواهد روشن از وقوع بحران امنیتی موجب میشود این توجیه فاقد پشتوانه حقوقی قوی باشد. شهرداران شهرهایی مانند شیکاگو و واشنگتن این استقرار را صراحتاً غیرقانونی و مغایر با روح قانون اساسی دانستهاند.
از سوی دیگر، تجربه تاریخی آمریکا نشان داده است که نظامیسازی فضای عمومی بهویژه در دورههای اعتراضات اجتماعی، نهتنها موجب فروکش کردن نارضایتیها نمیشود بلکه میتواند به افزایش شکاف میان دولت و جامعه بینجامد. اعتراضات مردمی مقابل گارد ملی در واشنگتن و مخالفت رهبران محلی در ایالات دموکرات، نشاندهنده افزایش شکاف سیاسی و اجتماعی در آمریکا است. در نتیجه، استراتژی ترامپ اگرچه ممکن است در کوتاهمدت نوعی نمایش قدرت ایجاد کند، اما در بلندمدت به تعمیق بحران مشروعیت و دو قطبی سیاسی در آمریکا خواهد انجامید./هفت صبح
نظر شما :