سوریه ناخواسته گزینه سومی را ایجاد کرده است

پاشنه آشیل ایران

۱۹ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۸:۴۴ کد : ۱۸۹۷۷۶۱ اخبار اصلی
در صورتی که به قطب منطقه ای ایران در دمشق فیصله داده شود، دسترسی ایران به نیرو های نیابتی مانند حزب الله در لبنان و حماس در نوار غزه قطع می شود و با ایجاد برخی دگرگونی ها احتمال دست برداشتن تهران از سیاست های هسته ای وجود خواهد داشت. این گزینه ای ایمن تر و مطلوب تر از اقدام نظامی خواهد بود.
پاشنه آشیل ایران

دیپپلماسی ایرانی: این روز ها تمرکز آمریکا و اسرائیل به طور مشخص بر این نکته معطوف است که به منظور متوقف ساختن برنامه های هسته ای ایران، اقدام نظامی انجام شود با خیر؛ این در حالی است که روند تحولات سوریه پیامد های استراتژیکی برای ایران به همراه دارد. جای پای محکم ایران در سوریه موجب شده که جمهوری اسلامی بتواند در منطقه نفوذ داشته باشد و بنا بر آنچه نویسنده گزارش نیویورک تایمز مدعی شده، این نفوذ باید خاتمه یابد.

در صورتی که به قطب منطقه ای ایران در دمشق فیصله داده شود، دسترسی ایران به نیرو های نیابتی مانند حزب الله در لبنان و حماس در نوار غزه قطع می شود و با ایجاد برخی دگرگونی ها احتمال دست برداشتن تهران از سیاست های هسته ای وجود خواهد داشت. این گزینه ای ایمن تر و مطلوب تر از اقدام نظامی خواهد بود.

در حالی که دولت بشار اسد در حال تزلزل است، سوریه به پاشنه آشیل ایران تبدیل شده است. ایران طیف وسیعی از منابع را به سوریه ارسال کی کند. اردوگاه های سپاه پاسداران در سوریه برپاشده اند و تسلیحات و رایزن های ایرانی به سوریه می روند و نیرو های حزب الله نیز حامی دولت اسد هستند و به سرکوب مخالفان کمک می کنند. جمهوری اسلامی می خواهد فارغ از هر آنچه که سرنوشت اسد است، نفوذ خود را در سوریه حفظ کند و این همان هدفی است که اسرائیل و غرب باید با هر هزینه ای از محقق شدن آن جلوگیری کنند.

به نظر می رسد که فرصت هایی که با رو به زوال نهادن رژیم اسد ایجاد شده، موجب طفره روی رهبران اسرائیل شده است. هفته گذشته، رئیس سازمان جاسوسی نظامی اسرائیل به 200 هزار موشک و راکتی اشاره کرد که در نوار غزه، لبنان و سوریه می توانند خاک اسرائیل را هدف قرار دهند. همچنین این ریسک وجود دارد که تسلیحات پیشرفته سوری نیز در اختیار گروه های تروریستی قرار گیرد.

در این مرحله؛ نقطه قابل بازگشتی وجود ندارد؛ اسد باید کناره گیری کند. برای اسرائیل موضوع سقوط اسد نیست ، بلکه مساله اسن است که آیا ایران نفوذ خود را در سوریه حفظ خواهد کرد. نفوذی که تهدید برای موجودیت اسرائیل به شمار می رود. به بیان دیگر خارج کردن ایران از سوریه برای امنیت ملی سوریه حیاتی است و در صورتی که اسد برود، باید برای هژمونی ایران در این کشور نیز فکری کرد.

البته اسرائیل تنها عامل شتاب بخش به روند سقوط اسد نیست، زیرا هر راهکار عملی در سوریه به مشارکت ایالات متحده، روسیه و کشور های عرب نیاز دارد. آمریکا باید به روسیه مشوق هایی ارائه کند تا برای خودداری از حمایت از اسد ترغیب شود. چرا که گمان می رود در صورت پا پس کشیدن روسیه از حمایت از دمشق، سرنگونی اسد سریع تر خواهد بود. از سوی دیگر همراهی اتحادیه عرب نیز موجب خواهد شد تا در دوران پس از اسد ثبات بیشتری در سوریه حکمفرما باشد.

این در حالی است که بحران در سوریه تا حدودی توجه ها را از ایران کاسته است. اما آنگونه که نویسنده گزارش نیویورک تایمز ادعا می کند، پایان دادن به حضور ایران در سوریه در مقایسه با اقدام نظامی و تحریم برای اقتصاد جهانی و امنیت بین الملل ریسک های کمتری به همراه دارد.

روسیه و چین که هر دو به قطعنامه ساطمان ملل علیه ایران رای منفی دادند از اسد خواسته اند تا کناره گیری کند و این در حالی است که حذف اسد به نفع آنها خواهد بود.

این در حالی است که منافع روسیه در سوریه مانند منافع ایران در سوریه نیست و مسکو می تواند با خاتمه دادن به حمایت خود از اسد این بر این نکته مهر تایید بزند. به عبارت دیگر روسیه خواستار تداوم دسترسی خود به بنارد سوریه در مدیترانه است و می خواهد همچنان تامین کننده شماره یک تسلیحات در سوریه باشد. در صورتی که ایالات متحده این تمایل روسیه را درک کرده و مانند موضوع لیبی، روس ها را در حاشیه قرار ندهد، هماهنگی منافع آمریکا و روسیه در سوریه می تواند به کاهش نفوذ ایران در این کشور کمک کند.

در صوتی که این تحولات روی دهد، آنگاه توازن کلی نیرو ها در منطقه دستخوش تغییری اساسی خواهد شد. همچنین دسترسی ایران به حزب الله و حماس به طور ملموسی کاهش می یابد.

آنهایی که این سناریو را رویاپردازانه توصیف می کنند باید به جایگزین های موجود نیز توجه داشته باشند. اسد و متحدانش به طور ناخواسته موقعیتی برای مواجهه با ایران را پدید آورده اند. در صورتی که که جامعه بین المللی این فرصت را درنیابد و نفوذ ایران در سوریه ادامه یابد، تحریم های بیشتر و حتی گزینه نظامی روی میز خواهد بود که ضمن افزایش بهای نفت، اقتصاد جهانی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

باید گفت که آمریکا و سوریه باید در این مورد همکاری کنند تا از گزینه سومی که روسیه پدید آورده استفاده کنند.

 


نظر شما :