سوسیالیست ها چگونه وارد الیزه شدند؟

اولاند ایستاده بر اشتباهات سارکوزی

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۱۸:۳۵ کد : ۱۹۰۰۹۹۶ اروپا
یادداشتی از دکتر سعید خالوزاده،‌ استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل فرانسه برای دیپلماسی ایرانی.
اولاند ایستاده بر اشتباهات سارکوزی
 دیپلماسی ایرانی: انتخاب فرانسوا اولاند نامزد دست چپی و سوسیالیست فرانسه به مقام ریاست جمهوری در ششم ماه مه 2012 بازتاب بسیار زیادی در محافل سیاسی فرانسه و در سطح کشورهای اروپایی و جهان داشت. اولاند اولین جانشین فرانسوا میتران است که بعد از 17 سال از جناح چپ وارد کاخ الیزه می شود. پیروزی اولاند تنها پیروزی وی در برابر سارکوزی نیست بلکه پیروزی تفکر چپ و سوسیالیست در برابر تفکر محافظه کاری و بورژوازی است.

نامزدهای قبلی سوسیالیست از جمله خانم سگولن رویال که اتفاقا همراه یا همسر آقای اولاند بود و 4 فرزند از زندگی مشترک با یکدیگر دارند در انتخابات 2007 نامزد سوسیالیست ها بود ولی در برابر سارکوزی در دور دوم شکست خورد و کنار رفت. طرفه اینکه ایشان بلافاصله از زندگی مشترک با اولاند نیز کنار رفت. قبل از وی لیونل ژوسپن از سنگین وزنها (فیلها) یا رهبران اصلی حزب سوسیالیست شانس بسیار کمتری داشت و در دور اول نیز نتوانست به عنوان یکی از دو کاندیدا به مرحله دوم برسد و در برابر شیراک رهبر نئوگلیست و حتی ژان ماری لوپن رهبر جبهه ملی یا راستهای افراطی فرانسه شکست خورد و این شکست سرآغاز افول تاریخی سوسیالیست ها بود. نامزد قبلی میشل روکار نیز بخت چندانی نداشت و صحنه را به ژاک شیراک واگذار کرده بود. مهمترین رهبر و نامزد سوسیالیستها که می توانست رقیب بسیار جدی برای سارکوزی باشد، دومینیک استروسکان رئیس صندوق بین المللی پول، نیز سال گذشته در سناریویی که حرف و حدیث زیادی پیرامون آن وجود دارد، بخاطر رسوایی در هتلی در آمریکا در برابر یک مستخدمه هتل با چنان و ضعیت ناهنجاری مواجه شد که نه تنها سودای الیزه را از یاد برد بلکه ریاست صندوق بین المللی پول را نیز از دست داد. و این امر شرایط را برای حزب سوسیالیست با شکستهای پی در پی در 17 سال گذشته بسیار دشوار ساخت.

در بدترین شرایط چند موضوع به کمک سوسیالیست ها آمد:
بحران اقتصادی مالی اروپا که دولتهای حاکم در اروپا صرفنظر از چپ و راست را دچار مشکلات عدیده کرد و در برابر توده های مردم قرار داد. سقوط 11 دولت در اتحادیه اروپایی 27 کشور بیانگر اهمیت این موضوع است؛ اشتباهات متعدد دولت سارکوزی در مسائل داخلی و سیاست خارجی؛ دنباله روی بیش از حد از سیاست های امریکا مثلا بازگرداندن فرانسه به شاخه نظامی ناتو جایی که ژنرال دوگل رهبر کاریزمای گلیست فرانسه در سال 1966 از آن خارج شده بود؛ گسست در سیاست های سنتی فرانسه در عرصه های داخلی و خارجی؛ تنزل شدید محبوبیت مردمی سارکوزی در نظرسنجی های متعدد؛ رفتارها و زندگی شخصی سارکوزی که خیلی مورد پسند اکثریت جامعه محافظه کار فرانسه نیست؛ شکستهای پی در پی در انتخابات محلی، استانی، شهرداریها، مجلس سنا؛ مداخله و حضور سارکوزی در همه جا، سارکوزی می خواست هم رئیس جمهور باشد، هم رئیس دولت و نخست وزیر، هم رهبر حزب او ام پ و در واقع یک امپراطور یا ناپلئون جدید که مخالفت های زیادی نه تنها در بین جناح های دست چپی و سانتریست ها داشت بلکه در درون حزب خود نیز با مخالفین سرسختی مواجه بود، حتی شیراک رهبر سنتی نئوگلیست ها نیز شدیدا از سارکوزی ناخرسند بود و اعلام کره بود به اولاند رای می دهد؛ و آخر خستگی مردم فرانسه از یک جناح یعنی دست راستی ها که از 17 سال پیش بر الیزه حاکم بودند و اشتیاق برای تغییر در ساختار حزبی و قدرت در فرانسه.

با توجه به این مسائل فرانسوا اولاند که شخصیت کاریزمایی در صحنه سیاسی فرانسه نیست توانست با برنامه ریزی منسجمی که در حزب سوسیالیست صورت گرفته بود و با تکیه بر اشتباهات و مشکلات دولت سارکوزی و مشکلات اقتصادی پولی اروپا به پیروز یبرسد. این امر نشان می دهد که در شرایط دشواری اقتصادی پولی که قاره اروپا از چند سال پیش با آن مواجه است، بخصوص از زمان بحران پولی که از یونان در آوریل 2010 شروع شد، توده های مردم بیشتر از هر چیز دلمشغول گذران زندگی روزمره خود هستند و به خط مشی رای می دهند که ظاهرا بتواند به دغدغه های اساسی آنها پاسخ دهد.

لذا در انتخابات فرانسه دیدیم که بسیاری از آراء خاموش یا غایبین در انتخابات در آخرین لحظات به پای صندوق های رای آمدند و شکست سارکوزی را رقم زدند. این آراء خاموش قدرت تاثیرگذاری خود را نشان داد و اولاند با تعداد آرائیی کمی بیشتر از یک میلیون نفر در برابر سارکوزی به پیروزی رسید. اختلاف آراء اولاند با 51.60 درصد در برابر سارکوزی با 48.40 خیلی زیاد نیست ولی همین میزان کافی بود تا تغییرات زیادی در ساختار قدرت در فرانسه بوجود آورد.

نیکولا سارکوزی در  ماه مه 2007 با پیروزی در برابر خانم سگولن رویال نامزد سوسیالیست در دور دوم انتخابات به عنوان رئیس جمهور فرانسه و به جانشینی ژاک شیراک انتخاب شد. سارکوزی با سر و صدا زیاد و برنامه های جدید وارد کاخ الیزه شد و امروز نیز با سر و صدای زیاد از مقر ریاست جمهوری فرانسه خارج می شود. انتخاب وی فقط برا ی یک دوره 5 ساله از زمان والری ژیسکاردستن رئیس جمهور دست راستی و رهبر دمکراتهای فرانسه (1981-1974) یک مورد نادر است و تا قبل از این واقعه همه روسای جمهوری فرانسه برای دو دوره انتخاب می شدند.

فرانسوا اولاند با بدست آوردن 51.8 درصد آرا در رقابت با سارکوزی توانست رئیس جمهور فرانسه شود تا سوسیالیستها پس از 17 سال وارد کاخ الیزه شوند. اولاند از سال 1998 تا 2007 دبیر اول حزب سوسیالیست بود و از سال 1997 تاکنون نیز نماینده مجلس ملی بوده و در این سالها به عنوان شخصیتی معتدل و میانه رو از این حزب مطرح بود.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، موضوعات داخلی کشور از جمله رشد بیکاری، افزایش هزینه های زندگی، کاهش قدرت خرید مردم و کاهش مسائل رفاهی و معیشتی، از بین رفتن بسیاری از فرصت های شغلی، به ویژه ظرف ماههای اخیر، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شد و به موضوعی برای انتقاد از رییس جمهور سارکوزی در آستانه انتخابات تبدیل شد. مردم در واقع مایل بودند از وضعیت زندگی با ثبات تر و بهتری برخوردار شوند. این امر انگیزه ای شد تا توده های مردم و کسانی که برای شرکت در انتخابات مردد بودند، روز آخر تصمیم به شرکت در پای صندوقهای رای بگیرند. رای بسیاری ازاین افراد نه به سارکوزی بلکه رای به تغییر وضعیت در فرانسه بود لذا ناچارا به اولاند رای دادند.

رئیس جمهور جدید فرانسه برنامه احیای اقتصادی را با هدف اشتغال جوانان به عنوان اصلی ترین برنامه اقتصادی خود در دستور کار دارد. افزایش دریافت مالیات از ثروتمندان و ایجاد فرصت های جدید شغلی از جمله دیگر برنامه های وی محسوب می شود. پیروزی اولاند سوسیالیست در حالی رقم خورد که در اکثر کشورهای اروپایی راستگراها حاکم هستند و لذا بنظر می رسد هیچ انتخاباتی تا این اندازه برای اروپا سرنوشت ساز نبوده است. پیروزی اولاند با شدت گرفتن گرایشات افراطی اعم از چپ و راست در بسیاری از کشورهای اروپایی همزمان شد و این امر نشان می دهد در شرایط بحران های اقتصادی اجتماعی زمینه برای رشد گرایشات افراطی آماده می شود.

وضعیت بد اقتصادی در فرانسه و آمار بالای بیکاری موجب شده تا مردم این کشور به دنبال ایجاد تغییر باشند و همین امر به نوعی آرای خاموش در این کشور را نیز به میدان آورد و باعث مشارکت 80 درصدی در انتخابات در اول و دوم شد. مشکلات اقتصادی پولی دو ساله اخیر اروپا و فرانسه تاثیرات بسیار منفی در سطح اجتماعی و بخصوص در بین طبقات متوسط به پائین جامعه فرانسه بجای گذاشت. و از طرفی انتخاب اولاند دست چپی بابرنامه های سوسیالیستی نیز دارای عواقبی در تعاملات اروپایی خواهد بود و می تواند بحث های جدیدی را در همکاری بین 27 کشور عضو اتحادیه اروپایی و بخصوص در برخورد با چالش دو ساله اخیر مالی اروپا بوجود آورد.

مذاکرات بسیار مفصل و متعدد صورت گرفته برای نیل به راه حلی برای بحران یورو بین خانم مرکل و آقای سارکوزی و رسیدن به پیمان ثبات پولی در 2 مارس 2012، منجر به ایجاد محور پاریس -برلین شد و حساسیت های زیادی را در بین شرکای اروپایی آنها بوجود آورد. ولی اینک با پیروزی اولاند بحث های جدید نسبت به توافقات صورت گرفته در اجلاس سران اتحادیه اروپایی در 2 مارس در بروکسل خواهد بود و از طرفی عدم تبعیت اولاند بعنوان رئیس جمهور سوسیالیست از آلمان، موجب تضعیف جایگاه آلمان نیز در اروپا خواهد شد. انتخاب اولاند ممکن است روابط گسترده پاریس برلین را با شک و تردید زیادی مواجه کند و محور فرانسه - آلمان در تعاملات اروپایی را زیر سئوال ببرد و دولت مرکل را به واکنش در برابر دولت آینده اولاند وادارد.

انتخاب فرانسوا اولاند می تواند انتخابی سرنوشت ساز برای کل اروپا ارزیابی شود. زیرا با توجه به تحولات اخیر اروپا و مشکلات اقتصادی پولی اروپا طی دو سال گذشته و بحران یورو، قطعا پیروزی فرانسوا اولاند در دور دوم انتخابات به معنی تغییری بزرگ در جهت گیری‌های مالی در فرانسه، آلمان و در مقیاسی بزرگ‌تر در تمام حوزه یورو خواهد بود. آقای اولاند به این نتیجه رسیده است که سیاست‌های سارکوزی در تبعیت از آلمان موفق نبوده و موقعیت فرانسه را در پیروی از سیاستهای مرکل مخدوش کرده است. لذا دولت او به دنبال استفاده از مالیات و قدرت دولت در جهت افزایش رونق تجاری و بازیابی اقتصادی خواهد بود، تا بتواند در بلند مدت به تراز مالی بهتری دست یابد. از طرفی با توجه به رکود و مشکلات اقتصادی گسترده در کشورهای مختلف اروپایی که از سال 2008 همچنان باقیمانده و حتی تشدید شده است، پیروزی اولاند و تغییر سیاست های فرانسه می‌تواند علامتی برای تغییر رویه در تمام اروپا باشد و در آینده نزدیک ایجاد تغییراتی در دولتهای اروپایی دور از ذهن نخواهد بود./12


نظر شما :