جغرافیای سیاسی ایالات متحده

پاکسازی تهدیدهای زمینی برای حوزه رودخانه میسیسیپی

۲۰ مرداد ۱۳۹۷ | ۲۲:۰۰ کد : ۱۹۷۸۳۴۲ اخبار اصلی آمریکا
بنیاد اطلاعات ژئوپولتیک استرتفور در آمریکا یک سری پژوهش های موردی درباره کشورهای بانفوذ در امور جهانی انجام داده و عوامل تاثیرگذار در قدرتمند بودن این کشورها را بررسی کرده است. اولین تهدیدها برای ایالات متحده سلطه نیمکره غربی بر بخش هایی از آمریکای شمالی و مرزهای شمالی و جنوبی بودند که ایمن کردن آنها عمدتا با استفاده از شرایط جغرافیایی صورت گرفت.
پاکسازی تهدیدهای زمینی برای حوزه رودخانه میسیسیپی

دیپلماسی ایرانی: اولین تهدید زمینی برای ایالات متحده جوان در اصل دور دوم جنگ انقلابی بود؛ بازی برگشت بین امپراطوری بریتانیا و ایالات متحده جوان که در سال 1812 اتفاق افتاد. برتری نیروی دریایی بریتانیا بر هر چیزی که آمریکایی ها می توانستند روی آب از آن استفاده کنند، عیان بود و محاصره دریایی برای یک اقتصاد وابسته به تجارت ساحلی فاجعه آمیز محسوب می شد (بریتانیایی ها ساحل آمریکا در اقیانوس اطلس را مسدود کرده بودند). از نظر ژئوپولتیک، حساس ترین بخش جنگ احتمال مشارکت کانادای نیمه مستقل از بریتانیا بود. کانادا پیشتر در جنگ خاصی مشارکت نکرده بود و بر خلاف بریتانیایی ها، خط تامین نیروی های ارتش کانادا به آن سوی اقیانوس اطلس نمی رسید؛ اما آنها در آمریکای شمالی بودند و خطری بالقوه برای ایالات متحده محسوب می شدند.

کانادا در قیاس با ایالات متحده به دلیل شرایط آب و هوایی در زمینه های جمعیت، کشاورزی و زیرساخت ها مشکلات زیادی داشت. بیشتر رودخانه های این کشور به دلیل سرعت بالای آب و وجود آبشار قابلیت تبدیل شدن به شبکه های حمل و نقل را نداشتند و کانادا برای استفاده از آنها به پروژه کانال ها متوصل شده بود، اما با توجه به جمعیت پایین و مشکلات اقلیمی امکان فراهم آوری سرمایه در داخل کشور را نداشت و هزینه پروژه های زیرساختی به اندازه ای زیاد بود که بسیاری از آنها تا یک قرن بعد تکمیل نشدند. از سوی دیگر برای چهار ایالت جنوبی کانادا برقراری ارتباط با همسایه جنوبی بسیار ساده تر از ایالت های شمالی کشور است.

در فوریه 1815 که بریتانیایی ها به مداخله در جنگ 1812 خاتمه دادند، چالش های موجود برای اتحاد و توسعه کانادا از سطح ناراحت کننده و پرهزینه به مخاطره آمیز تغییر وضعیت یافت. بریتانیایی ها در آن زمان از جنگ های ناپلئونی در اروپا خسته بودند و با فروپاشی امپراطوری فرانسه، بیشتر به تغییر شکل در توازن قدرت در اروپا تمایل داشتند تا درگیری دوباره با آمریکایی ها در آمریکای شمالی. در آن سوی ماجرا، آمریکایی ها آماده جنگ بودند و خشمگین و می خواستند انتقام سوختن واشنگتن به دست کانادایی ها و بریتانیایی ها (اوت 1814) را بگیرند. این مساله سبب شد کانادا که در گذر زمان به دلایل جغرافیایی و فرهنگی تحلیل رفته بود، به تنهایی با قدرت منطقه ای مواجه شود. در چند دهه بعد، کانادایی ها گزینه چندانی جز کاهش فزاینده ارتباطات با بریتانیایی ها و اتخاذ بی طرفی سیاسی در قبال واشنگتن و ایجاد تعامل اقتصادی با ایالات متحده نداشتند؛ چرا که هر گزینه دیگری آنها را به جنگی دیگر با آمریکایی ها می کشاند که تنها یک نتیجه می توانست داشته باشد.

با امن شدن مرزهای شمالی، ایالات متحده شروع به پاکسازی نفوذ فراقاره ای در آمریکای شمالی کرد. جنگ های ناپلئونی نه تنها توجه بریتانیایی ها را جلب کرده بود، قدرت اسپانیایی ها را نیز در هم شکسته بود. بدین ترتیب ایالات متحده با استفاده از ترکیبی از استقرارهای غیرقانونی، فشار نظامی و دیپلماسی توانست در سال 1819 کنترل فلوریدای شرقی و غربی را از مادرید بگیرد و در مقابل، کنترل اسپانیا را بر محدوده ای که اکنون تکزاس خوانده می شود، به رسمیت بشناسد. زمانی که اسپانیا بر سر فلوریدا معامله کرد، بیشتر دارایی هایش در نیم کره غربی یا اعلام استقلال کرده بودند یا همانند مکزیک، برای استقلال می جنگیدند. مکزیک هم دو سال بعد از تسلیم فلوریدا به ایالات متحده استقلال خود را از اسپانیا به دست آورد و تلاش های آمریکا از ایمن کردن مرزهای جنوبی به تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن تنها ماهیت نیم کره غربی که می توانست ایالات متحده را به چالش بکشد، تغییر کرد.

برای ایالات متحده اوهایو و حوزه بالایی رودخانه میسیسیپی دارایی های خیلی مهمی بودند چرا که زمین های مناسبی برای استقرار محسوب می شدند، برای کشاورزی مناسب بودند و حمل و نقل از آنها ساده بود. اما این اراضی داخلی یک مشکل بالقوه داشت و آن نیواورلئانز بود که اگر کنترل آن در اختیار هر کشوری غیر از ایالات متحده قرار می گرفت، همه شبکه آبی که شمال آمریکا را به سرزمینی ارزشمند تبدیل کرده بود به خطر می افتاد.

ایالات متحده نیواورلئانز را خرید، اما همچنان تا ایمن سازی آن فاصله زیادی بود. مکزیک مستقل جدید با مرزی که تنها 150 کیلومتر با نیواورلئانز فاصله داشت، تهدیدی بالقوه برای ایالات متحده محسوب می شد. ایالات متحده این چالش را با ترغیب آمریکایی ها و همزمان طرف مکزیکی به ساخت و ساز در مناطق مرزی ترغیب کرد تا مرز قانونی به همانجایی برسد که مرز طبیعی (کویر) قرار داشت. درست همان طور که برنامه آمریکایی برای کانادا حول محور معضلات جغرافیایی این کشور شکل گرفته بود، تلاش ها علیه مکزیک و اشغال بخش هایی از آن نیز بر مبنای کاستی های جغرافیایی صورت گرفت.

منبع: استرتفور / مترجم: طلا تسلیمی

 

کلید واژه ها: ژئوپولتیک ایالات متحده تهدیدهای زمینی اولیه جنگ 1812


نظر شما :