اثر پروانه‌ای ووهان بر جهان

کروناویروس یک بیماری طبیعی است یا یک سیاستگذاری تروریستی؟

۲۰ فروردین ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۹۰۵۹۴ اروپا آمریکا آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: پیدایش و نفوذ فراگیر کروناویروس (کووید۲۰۱۹) در سراسر جهان که ابتدا در دو کشور چین و ایران به وضعیت خطرناک رسیده و سپس ایتالیا، اسپانیا، آلمان و اکنون ایالات متحده آمریکا را در صدر جدول مبتلایان خود قرار داده است، از همان هفته‌های نخستین به عنوان یک حمله یا جنگ بیوتروریسم علیه کشورهای خاصی چون ایران، چین و روسیه معرفی شد. معرفی کروناویروس به عنوان یک حمله بیوتروریسمی به ایران، چین و روسیه، به یاری شبکه‌های فضای مجازی و برخی رسانه‌های ملی و دولتی در ایران، چین، روسیه و ... چنان در افکار عمومی شهروندان این کشورها تکرار شد که حتی به منازعه مسئولین و رهبران برخی کشورها مانند: ایران، روسیه، چین و آمریکا نیز کشیده شده است و به خصوص رهبران چین و آمریکا که کرونا را با عنوان «ویروس چینی» و «ویروس آمریکایی» نام می‌برند. 
کروناویروس یک بیماری طبیعی است یا یک سیاستگذاری تروریستی؟

نویسنده: اسلام ذوالقدرپور، دانشجوی دوره دکتری سیاستگذاری عمومی

دیپلماسی ایرانی: در عصر کنونی که بسیاری آن را عصر پسامدرن نیز می‌نامند، هر رویداد، ماجرا و پیشامدی را تنها یک اتفاق قلمداد نمی‌کنند، بلکه تمام این رویدادها به عنوان یک سیاست یا برنامه در اذهان شهروندان نقش می‌بندد و موجب کنجکاوی و پرسشگری آنان می‌شود. شهروندان چه ایرانی باشند، چه آمریکایی، روسی، چینی، عرب، اروپایی و ... همگی نسبت به رویدادهایی که زندگی آنان را دچار تغییر و تحول نماید، بدگمانند و آن را به دولت و هیأت حاکمه کشور یا منطقه خود نسبت می‌دهند. در واقع شهروندان، همه امور و رویدادهای پیرامونی خود را نوعی سیاستگذاری دولت کشور خود یا دیگر دولت‌ها محسوب می‌کنند. چنین است که سیاستگذاری عمومی و حتی سیاستگذاری خاص در تمام امور شهروندان و حتی در اتاق خواب آنان نیز حضور یافته و البته داری جلوه‌های متفاوتی نیز شده است. 

این فرآیند ذهنی شهروندان پیرامون سیاستگذاری را می‌توان در ظهور و گسترش ویروس کرونا در سراسر جهان به خوبی مشاهده کرد. پیدایش و نفوذ فراگیر کروناویروس (کووید2019) در سراسر جهان که ابتدا در دو کشور چین و ایران به وضعیت خطرناک رسیده و سپس ایتالیا، اسپانیا، آلمان و اکنون ایالات متحده آمریکا را در صدر جدول مبتلایان خود قرار داده است، از همان هفته‌های نخستین به عنوان یک حمله یا جنگ بیوتروریسم علیه کشورهای خاصی چون ایران، چین و روسیه معرفی شد. معرفی کروناویروس به عنوان یک حمله بیوتروریسمی به ایران، چین و روسیه، به یاری شبکه‌های فضای مجازی و برخی رسانه‌های ملی و دولتی در ایران، چین، روسیه و ... چنان در افکار عمومی شهروندان این کشورها تکرار شد که حتی به منازعه مسئولین و رهبران برخی کشورها مانند: ایران، روسیه، چین و آمریکا نیز کشیده شده است و به خصوص رهبران چین و آمریکا که کرونا را با عنوان "ویروس چینی" و "ویروس آمریکایی" نام می‌برند. 

اکنون کروناویروس به عنوان بخشی از یک سیاستگذاری نظامی و تروریستی از سوی دو کشور بزرگ و ابرقدرت کنونی جهان یعنی آمریکا و چین مورد توجه افکار عمومی جهان قرار دارد و نظرات مختلفی در زمینه آزمایشگاهی یا همان سیاستگذاری نظامی بودن این ویروس در رسانه‌های جمعی و محافل علمی و پزشکی نیز مطرح می‌شود. یکی از نظریات مطرح در سیاستگذاری عمومی که به "اثر پروانه‌ای" مشهور است و می‌تواند در بررسی احتمال سیاستگذاری بودن این بیماری و پیامدهای آن مورد استفاده قرار گیرد، چنین تعریف می‌شود: (نسیم ملایمی که امروز در اثر بال زدن یک پروانه در پکن ایجاد می‌شود، می‌تواند سیستم طوفانی را در ماه آینده در نیویورک به وجود آورد).1 

اگر به نظریه اثر پروانه‌ای در روند سیاستگذاری احتمالی بیوتروریستی کروناویروس توجه کنیم، به نادانی و حماقت بی‌سابقه سیاستگذاران و مجریان این سیاست خواهیم رسید، زیرا در جهانی که همه کشورها، دولت‌ها و حتی شهروندان دارای شدیدترین وابستگی‌ها و تعاملات هستند، استفاده نظامی و تروریستی از یک ویروس مرگبار در هر کجای این دنیا، خیلی سریع به سوی سیاستگذار اصلی خودش چرخش کرده و بازخواهد گشت. برای بررسی بهتر اینکه کروناویروس یک بیماری اتفاقی، طبیعی و تنها یک بیماری است یا اینکه یک ویروس دست‌ساز بشری، تولید علمی و آزمایشگاهی و یک سیاستگذاری تروریستی برای ایجاد آنارشی جهانی است، باید کمی به نمونه‌های فراگیر این‌گونه بیماری‌ها و به‌خصوص وبا، آنفلوآنزا و طاعون یا مرگ سیاه در مناطقی که اکنون در مرکز اپیدمی کووید2019 قرار دارند، توجه شود: 

یکم – چین: پیشینه ظهور و فراگیری بیماری‌های واگیر و مسری در چین، در بسیاری از متون تاریخی ثبت شده و پیشینه ظهور متوالی این‌گونه بیماری‌ها در این کشور بر همگان آشکار است. چین به خاطر جمعیت فراوان، الگوی زندگی و غذایی شهروندانش، همواره با بیماری‌های خاص واگیر مواجه بوده و تلفات انسانی بیشماری نیز داشته است. بیماری‌های واگیری مانند: سارس در سال 2002، آنفلوآنزای پرندگان و آنفلوآنزای خوکی در سال 2009، که این بیماری‌های واگیر جهانی اساساً برای نخستین‌بار در چین شیوع یافته و شناسایی شده‌اند! همه این بیماری‌ها و به‌خصوص سارس که از خانواده آنفلوآنزا هستند، به مانند کووید19 (کروناویروس) به شدت بر دستگاه تنفسی بیمار اثر گذاشته و موجب مرگ بیمار می‌شوند، در چین شناسایی شده‌اند. البته سابقه ظهور بیماری‌های واگیر در چین به قرن‌های بسیار گذشته‌تر برمی‌گردد. به نحوی که کانون اولیه زادگاه دومین اپیدمی جهانی بیماری طاعون نیز چین بوده و شاید اتفاقی نباشد که استان هوبئی (زادگاه کروناویروس کنونی) مرکز ظهور طاعون بوده است: (بیماری طاعون ابتدا در چین شیوع یافت. پس از شیوع این بیماری در استان هوبئی در سال ۱۳۳۴ میلادی این بیماری به سرعت به استان‌های دیگر چین سرایت کرد.)2 این بیماری یعنی طاعون یا مرگ سیاه با منشاء چینی و استان هوبئی، با سرایت و همه‌گیری جهانی خود، مرگ بین ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون نفر را در جهان موجب شده است. سومین ظهور اپیدمی طاعون در جهان نیز دارای منشاء چینی بوده است! این دوره از پاندمی طاعون در سال 1855 در استان یون‌نان «Yunnan» چین آغاز شده و به سایر مناطق انتشار یافت. این طاعون وارد 77 بندر در 5 قاره شده و سرانجام موجب مرگ حدود 12 میلیون نفر از مردم هند و چین شد.3 پیشینه بیماری‌های واگیر جهانی در چین و بلکه ظهور نخستین مورد برخی از این بیماری‌ها در این کشور، نشان می‌دهد که اساساً چین یکی از کانون‌های تولید یا زایش بیماری‌های مسری جهانگیر بوده است و کروناویروس (کووید 19) اولین نمونه بیماری با منشاء چین نیست. 

دوم- ایران: کشور ایران که از زمان اعلام رسمی ثبت اولین نمونه بیماری کرونا در اوایل اسفند تا هفته پایانی اسفند در جایگاه دوم جدول کشورهای آلوده به این ویروس قرار داشت نیز دارای پیشینه‌هایی از همه‌گیری بیماری‌های مسری بوده است. برخی از این سوابق به دوران ساسانیان و حتی قبل از آن نیز بر می‌گردد. امپراتوری بزرگ و جهانی پارس (ایران) به جهت گستردگی خود، موج‌های مختلفی از بیماری‌های واگیر مانند وبا و طاعون را پشت سر نهاده است. اما در محدوده جغرافیایی کنونی و حتی حوزه‌های خارج نزدیک مانند عراق عجم و به خصوص تیسفون، در سال 627 میلادی طاعون چنان همه‌گیری داشته که بیش از 100 هزار نفر در تیسفون پایتخت ساسانیان و حتی شیرویه یکی از پادشاهان وقت را به کام مرگ کشانده است.4 منطقه کردستان بزرگ که بخشی از ایران محسوب می‌شد، همواره یکی از نقاط ظهور بیماری طاعون بوده است. در زمان پادشاهی یزدگرد سوم نیز طاعون بار دیگر موجب مرگ بیش از 25 هزار نفر از شهروندان ایران شده است.5 در عصر حکومت صفویان نیز طاعون به عنوان یک بیماری همه‌گیر در مناطق شمال و شمال‌غرب ایران مانند: گیلان، تبریز، قزوین، اردبیل و حتی در منطقه "قم" نیز فعال شده و در قم به مدت 5 سال ادامه داشته و بیش از 12 هزار کشته بر جای نهاده است. در پی شیوع طاعون در همدان و مناطق غربی ایران در سال 1731 میلادی، تقریباً 20 هزار نفر فوت کردند.6 شدیدترین اپیدمی طاعون در ایران در سال‌های 1777-1773 میلادی در ایران رخ داده که حدود دو میلیون نفر در ایران و سرزمین‌های تحت کنترل ایران در عراق عجم، جان باختند. در موج دیگر از واگیری طاعون در سال 1830 میلادی که از شهر تبریز آغاز شده بود، 30 هزار نفر فوت کردند. در سال 1831 این بیماری به شمال ایران رسید و موجب مرگ هزاران نفر در مازندران و گیلان (رشت) شد. این شیوع طاعون باعث کاهش جمعیت رشت از 60 هزار نفر به حدود 15 هزار تا 20 هزار نفر شد.7 طی سال‌های قرن نوزده و بیست میلادی نیز طاعون به صورت موج‌های پرنوسان در ایران ظهور یافته و تلفات انسانی، آسیب‌های اقتصادی و سیاسی گسترده به این کشور وارد کرده است. این پیشینه طاعون و دیگر بیماری‌های واگیر به عنوان بیماری واگیر جهانی که همانندی بسیاری با کروناویروس دارد، نشان می‌دهد که ایران نیز در طول تارخ یکی از مراکز ظهور طاعون بوده است، نکته مهم اینکه شهرهایی مانند قم، تبریز، همدان و مناطقی چون گیلان (رشت) و مازندران که اکنون از کانون‌های پر خطر شیوع کرونا در ایران هستند، در طول تاریخ دارای پیشینه‌ای از شیوع پر تلفات طاعون بوده‌اند! 

سوم- ایتالیا: کشور ایتالیا یکی دیگر از کشورهای صدر جدول شیوع کروناویروس که طی چند هفته اخیر به عنوان یک کشور با بیشترین تعداد مبتلا بعد از آمریکا و اسپانیا قرار دارد و تاکنون بیشترین تعداد مرگ کرونایی با بیش از 15 هزار نفر در جهان را دارد، دارای پیشینه‌ای سرشار از شیوع بیماری‌های واگیر با تلفات گسترده است. موج‌های شیوع بیماری‌های واگیر و به‌ویژه طاعون در ایتالیا از زمان امپراتوری روم شروع شده و تا قرن بیستم ادامه داشته است. برخی دوره‌های خاص و فراگیری طاعون که همراه با تلفات بسیاری نیز بوده‌ در سال‌های 1348، 1383، 1457، 1478، 28-1522، 1577، 1630 و 1656، 1840، 1340. 1847-1747 میلادی رخ داده است. مقابله با بیماری‌های واگیر مانند طاعون به مانند قرنطینه کنونی ایتالیا بوده و بلکه بسیار سخت‌تر و با برنامه و جزئیات بسیار دقیق سیاستگذاری در دوران خود. مجازات‌های سنگینی مانند: آتش زدن قایق‌ها و کشتی‌های مشکوک و محموله‌های آنان و حتی اعدام افرادی که قوانین قرنطینه را رعایت نمی‌کردند.8 یکی از نمونه‌های ثبت شده طاعون مربوط به شمال ایتالیا و شهر ونیز بوده که بیش از 45 هزار نفر را در ونیز قربانی نموده و بیش از نیمی از جمعیت شهرهایی مانند پارما و ورونا را از بین برده است.9 علی‌رغم اینکه ایتالیا یکی از اولین سیاستگذاری‌های قرنطینه در اروپا برای مقابله با واگیری طاعون را طراحی و اجرا کرد، اما در سال 1743 یک کشتی به منطقه مسینا وارد شد و بر اثر وجود بیماری طاعون در این کشتی، مسئولین منطقه مسینا، کشتی و محموله آن را سوختند اما بیماری طاعون همه‌گیر شده و 40 تا 50 هزار نفر بر اثر این بیمار جان باختند.10 شیوع شدید بیماری کروناویروس (کووید2019) در ایتالیا و به خصوص شمال این کشور و ناحیه لمباردی و استان برگامو را می‌توان با سوابق این مناطق طی قرن‌های گذشته در بیماری طاعون و ... نیز تطبیق کرده و برخی ادعاها که در مورد دستکاری و همسان‌سازی ویروس کووید 19 با ژن ایتالیایی ها مطرح شده است، را مضحک دانست. 

چهارم- اسپانیا: کشور کنونی اسپانیا به عنوان یکی از کشورهای استعماری بزرگ جهان در سده‌های گذشته به شدت درگیر بیماری‌های واگیری مانند وبا، طاعون و ... بوده است. یکی از مشهورترین موج‌های بزرگ و گسترده بیماری واگیر جهانی نیز به نام این کشور شهرت یافته است، بیماری "آنفلوآنزای اسپانیایی" که بر اثر آن در سال 1918 میلادی، حدود 500 میلیون نفر مبتلا شده و بین 20 تا 50 میلیون نفر در سراسر جهان جان‌باختند. 11 در یکی دیگر از زمان‌های ظهور طاعون در اروپا که طی 6 سال (از سال 1348 میلادی به بعد) مرگ 30 میلیون نفر در اروپا را موجب شد، در اسپانیا جمعیت از شش میلیون نفر به دو و نیم میلیون نفر کاهش یافته است.12 اسپانیا و منطقه سویل (سویا) در سال‌های 1582 و 1599-1600 برای مقابله با بیماری های واگیر مانند طاعون، با هدف حمایت از جمعیت و همچنین حفظ تجارت و جلوگیری از ایجاد اختلال اقتصادی، سیاست قرنطینه را به خوبی اجرا کردند. آنفلوآنزای اسپانیایی که بیش از 500 میلیون نفر مبتلا داشته، شباهت‌های زیادی به وضعیت کنونی کروناویروس و حتی جلوه یک سلاح بیوتروریسمی ویروسی را داشته است، به نحوی که آنفوآنزای اسپانیایی که برای اولین بار در اوایل مارس 1918 ظاهر می‌شود، تمام ویژگی‌های بارز آنفوآنزای فصلی را داشت، اما بسیار مسری و ویروسی بود. پزشکان نظامی انگلیس که کالبدشکافی را روی سربازان کشته شده در اثر این موج دوم آنفلوآنزای اسپانیا انجام دادند، صدمات سنگین به ریه‌ها را مشابه اثرات جنگ شیمیایی توصیف کرده‌اند.13 چنین پیشینه شفافی از واگیری‌های متعدد همراه با تلفات گسترده انسانی در اسپانیا نیز می‌تواند برخی ادعاهای کنونی در مورد آزمایشگاهی بودن کروناویروس و همسان‌سازی این ویروس با ژن شهروندان این کشور را ابطال کند. 

پنچم- فرانسه: یکی دیگر از کشورهای پنج‌گانه صدر جدول شیوع کرونا ویروس طی یک ماه اخیر را باید فرانسه دانست که اکنون به بالاتر از چین نیز صعود کرده است. پیشینه بیماری‌های واگیر در این کشور نیز بسیار فعال بوده است. بروز موج‌هایی از طاعون در فرانسه و تلفات انسانی آن در تاریخ اروپا و این کشور به خوبی ثبت شده‌اند. تنها در یک مورد در سال 1918 میلادی و پایان جنگ جهانی اول و بر اثر بیماری آنفلوآنزای اسپانیایی که سربازان آمریکایی ناقل آن بودند، حدود سه چهارم ارتش فرانسه در بهار 1918 به این بیماری آلوده شدند.14 فرانسه نیز سابقه‌ای تاریخی سرشار از شیوع بیماری‌های واگیر دارد که اکنون نیز نمی‌توان کروناویروس را یک حمله بیولوژیکی به این کشور قلمداد کرد. 

ششم- آمریکا: ایالات متحده آمریکا که اکنون در صدر و جایگاه اول جدول شیوع کروناویروس قرار دارد، طی پیشینه تاریخی نه‌چندان طولانی خود با دوره‌های متعددی از بیماری‌های واگیر مواجه بوده است. به نحوی که در سال 2015 نیز تعدادی مبتلای طاعون در این کشور و حتی نیویورک ثبت شده است و حتی تعداد معدودی جان باختند. بر اثر شیوع طاعون در کالیفرنیا در سال 1900، بسیاری از ساکنان سفیدپوست کالیفرنیا با دیدگاهی نژادپرستانه، این بیماری را به مهاجران چینی و کثیف بودن آنها نسبت دادند. به نحوی که مهاجران چینی به علت ترس، برخی از اجساد قربانیان طاعون را پنهان می‌کردند تا از تبعیض بیشتر علیه جامعه خود جلوگیری کنند.15 در یک قرن اخیر شواهد بسیاری از شیوع بیماری واگیر در آمریکا ثبت شده و حتی شهروندان این کشور به عنوان ناقل برخی از این بیماری‌ها معرفی شده‌اند. طاعون در سال 1900 در شمال آمریکا و سان فرانسیسکو و دیگر مناطق این کشور شیوع یافت. هنگامی که سربازان ایالات متحده برای تلاش جنگی در اروپا به طور گسترده مستقر شدند‌، آنها آنفلوآنزای اسپانیا را با خود به همراه داشتند. در طول آوریل و مه 1918، ویروس مانند یک آتش‌سوزی وسیع در انگلستان، فرانسه، اسپانیا و ایتالیا پخش شد. از سپتامبر تا نوامبر سال 1918 در ایالات متحده، 195 هزار آمریکایی فقط در ماه اکتبر در اثر آنفلوآنزای اسپانیایی گرفتار مرگ شدند.16 این شواهد و بسیاری دیگر موارد مشابه نشان می‌دهد که آمریکا همواره با ظهور و شیوع بیماری‌های واگیر مواجه بوده و تلفات انسانی و اقتصادی بسیاری را متحمل شده است. اکنون نمی‌توان کروناویروس کووید19 را یک ویروس چینی برای حمله بیوتروریسم به ایالات متحده محسوب کرد. 

هفتم- وبای واگیر: بیماری واگیر دیگری که در سراسر جهان و به خصوص کشورهای دهک اول جدول کروناویروس نیز تلفات فراوانی داشته، بیماری وبا بوده است. بسیاری از متون پزشکی، هند را زادگاه ظهور وبا معرفی کرده‌اند. بین سال‌های 1852 و 1923 میلادی، جهان شاهد چهار دوره بیماری همه‌گیر وبا بوده است. در سال‌های 1852 تا 1859، کشنده‌ترین دوره شیوع بوده و در آسیا، اروپا، آمریکای شمالی و آفریقا، بسیاری از کشورها را درگیر آلوده کرده، در سال 1854، تنها 23 هزار نفر را در بریتانیا کشته است. بین سال‌های 1872 و 1873، در مجارستان 190 هزار و هامبورگ تقریباً 1.5 درصد از جمعیت خود را در سال 1892 به علت وبا از دست دادند.17 بیماری وبا همچنان تا همین چند سال اخیر به صورت یک بیماری واگیر در سطح جهان ظهور یافته و تعدادی از انسان‌ها را به کام مرگ کشانده است.* بررسی پیشینه بهداشتی و زیست دیگر کشورها مانند: آلمان، انگلیس و حتی ترکیه که اکنون در لیست 10 کشور اول جدول شیوع کووید 19 قرار دارند، می‌تواند فضای شفافی از چرخه و زمینه‌های این‌گونه بیماری‌های واگیر با تلفات گسترده را نمایان کند. اینکه آیا این چرخه‌های ظهور بیماری‌های واگیر در جهان و همین دهک اول جدول کروناویروس، ناشی از نیات سیاسی و نظامی برخی دولت‌ها و کشورهای دیگر بوده، تاکنون ثابت نشده و در هیچ متن علمی نیز به طور صریح ذکر نشده است. البته توانایی و قدرت علمی و نظامی برخی کشورها در زمینه تولید سلاح‌های شیمیایی، میکروبی و ویروسی (بیولوژیک) طی یک سده اخیر، امری آشکار در روابط بین‌الملل بوده که حتی شاهد انعقاد برخی معاهدات چندجانبه، دوجانبه و حتی بین‌المللی برای کنترل و کاهش این‌گونه تسلیحات مخرب و پلید هم بوده‌ایم. در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم‌، چندین کشور از جمله ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، ازجمله بسیاری دیگر از کشورها، تحقیقات در مورد طاعون را به عنوان یک سلاح بیولوژیک بالقوه انجام دادند.18 

کروناویروس (کووید2019) یک عامل ویروسی و بیولوژیکی است که دارای نهفتگی است و با عامل یا سلاح شیمیایی بسیار تفاوت دارد. اما بسیاری از مدعیان کارشناسی و مسئولان کشوری در ایران طی یک ماه اخیر با اشاره به ماجرای ویتنام که ارتش آمریکا برای کشتار ویت کنگ‌های مبارز ویتنام جنوبی از مواد شیمایی "عامل نارنجی" با نام محلی باران زرد استفاده کرد، سعی دارند با یک سادگی مضحک و غیر علمی، آمریکا را عامل تولید و انتشار کروناویروس کووید 2019 معرفی کنند! رسانه‌های ایرانی به شدت در حال متهم ساختن آمریکا به تولید و انتشار کووید 19 هستند و در این راه از مصاحبه با هر مدعی کارشناسی از چین، روسیه، اسپانیا و ... که از وضعیت کرونا در هراس قرار دارند، دریغ نمی‌کنند. اما به واقعیاتی مانند: شرایط و الگوی زندگی و غذایی چین، پیر شدن جوامعی که در صدر جدول شیوع کرونا قرار دارند و به شدت در برابر بیماری‌ها و به خصوص ویروس کووید 19 بی‌دفاع هستند، اشاره‌ای نمی‌کنند! رسانه‌ها و برخی مسئولین بلندپایه در چین، ایران و روسیه بدون توجه به اطلاعات و بررسی‌های صورت گرفته که معمولاً خود این رسانه‌ها یا مسئولین بهداشتی این کشورها به آن اشاره داشتند، دولت آمریکا را به استفاده تسلیحاتی عمدی یا حتی غیرعمدی از کروناویروس تحت نام بیوتروریسم متهم کرده اند و کشورهای خود را قربانی یک جنگ بیوتکنولوژیک می‌دانند. 

از سوی دیگر مسئولین آمریکا نیز با اشاره به ظهور این بیماری در چین، از کووید 2019 با عنوان "ویروس چینی" نام برده و چین را به ساخت این نوع از کروناویروس متهم می‌کنند، که این شرایط و فضای تعارضی برای برخی کشورها بسیار خوشایند است تا جهان را در یک چرخه آنارشی و آشوب قرار دهند! اما در مورد ادعاهای دو طرف و به خصوص ادعای طرف شرقی (چین، روسیه و ایران) چند پرسش اساسی وجود دارد: 1- چرا در حالی که وضعیت بهداشتی، الگوی غذایی و زیستی شهروندان چین حتی از وضعیت بهداشتی برخی کشورهای آفریقایی نیز بدتر است، تلفات کووید 19 در چین بسیار کمتر از دیگر کشورها است؟ 2- چرا ووهان که یکی از مراکز تجارت جهانی چین است و روزانه بیش از ده‌ها پرواز خارجی به سراسر جهان داشته است، تنها با یک قرنطیه توانست کرونا را کنترل کند و این بیماری به مراکز تجاری و سیاسی چین مانند پکن، شانگهای و ... منتقل نشده است؟ 3- آیا وجود مرکز تحقیقات بیولوژیک چین در شهر ووهان در تولید و انتشار عمدی و یا غیر عمدی کروناویروس نقش نداشته است؟ 4- آیا چین پادزهر یا واکسن کروناویروس را داشته که اینگونه موفق به کنترل آن شده است؟ 5- اگر آمریکا تولید کننده کروناویروس است، چرا بیشترین آمار ابتلای کووید 19 در آمریکا بوده است، آیا آمریکا پادزهر این بیماری را تولید نکرده بود و یا می‌خواهد شهروندان خود را قتل عام کند؟ 6- در حالی که دولت ترامپ طی چند سال اخیر در جنگ‌های تجاری و برقراری تعرفه‌های بازرگانی در مقابل چین به موفقیت و پیروزی دست یافته بود، چه نیازی به انتشار کروناویروس در چین و انتقال آن به داخل آمریکا داشته است** 

پرسش‌های اساسی بیشماری در مورد کروناویروس (کووید2019) در اذهان شهروندان سراسر جهان وجود دارد که تنها گذشت زمان می‌تواند به آنها پاسخ گوید. خوش‌خیالی یا ساده‌لوحی است که به آمارهای نامطمئن و کنترل شده کووید 19 در چین اعتماد کنیم و آنها را صحیح بدانیم، اما از چگونگی کنترل این بیماری خطرناک توسط دولت چین، غافل باشیم و تنها به موفقیت قرنطینه بیاندیشیم! بسیاری کشورها مانند: آمریکا، روسیه، چین، ژاپن، انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، اسرائیل و حتی ایران قادر به تولید و انتشار ویروس‌های بیماری‌زای واگیر مانند کروناویروس (کووید19) هستند. اما شهروندان درگیر این بیماری در دو طیف یا جبهه قرار گرفته‌اند، طیف متهم‌سازی آمریکا و طیف متهم‌سازی چین. در این میان به نقش احتمالی کشوری مانند روسیه، هیچ اشاره‌ای نمی‌شود! *** 

بسیاری از کارشناسان از شرایط و جهان پساکرونا سخن می‌گویند و حتی فروپاشی ایالات متحده آمریکا را پیش‌بینی می‌کنند. تحلیل‌های این‌چنینی که بیشتر بر حوزه اقتصاد و حکمرانی جمعی در این کشور و کشورهای اتحادیه اروپا استوار است، دارای یک چشم‌انداز افراطی نسبت به مسایل بین‌المللی و در چارچوب آشوب‌زایی و تمنای آنارشی جهانی است که می‌خواهند تحت عنوان نظم نوین پساکرونایی و به خاطر ضدیت و تقابل با آمریکا، جهان را در آتش بی‌نظمی و آشوب فراگیر قرار دهند! در نهایت به صراحت می‌توان گفت بر اساس همان تحقیقات اولیه که عامل این بیماری را خفاش، پانگولین یا هر حیوان دیگری در چین معرفی کرده، بیماری کروناویروس "کووید2019"، یک بیماری طبیعی است که می‌تواند ناشی از شیوه و الگوی زندگی و زیست شهروندان چینی بوده باشد که به سایر کشورها سرایت کرده است. اما اگر بخواهیم از منظر سیاستگذاری نظامی و سیاسی به این بحران نگاه کنیم، باید به برخی آمارهای عجیب ویروس کرونا در چین، روسیه و ... با دقت بیشتری توجه کرده و به اثر پروانه‌ای این بیماری دقیقاً به مانند تعریف آن از "پکن (ووهان)" تا "نیویورک" ایمان بیاوریم، یعنی تولید و انتشار محدود کروناویروس در ووهان چین و انفجار و فوران این بیماری در آمریکا و نیویورک، با کمترین خسارات در چین و روسیه و نمایش یک جلوه از آنارشی هابزی در جهان نوین. 

منابع: 1- شافریتز، جی ام - بریک، کریستوفر پی. سیاستکذاری عمومی در ایالات متحده امریکا. ترجمه حمیدرضا ملک‌محمدی. تهران، دانشگاه امام صادق(ع). چاپ اول ۱۳۹۰، ص 124 2- خبرگزاری یورونیوز فارسی به آدرس: https://farsi.euronews.com/2020/03/11/world-worst-pandemics-from-black-death-to-current-corovirus-outbreak 3- سایت مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی آمریکا به آدرس: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5037359/ 4- سایت مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی آمریکا به آدرس: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5037359/ 5- سایت مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی آمریکا به آدرس: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5037359/ 6- سایت مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی آمریکا به آدرس: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5037359/ 7- سایت مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی آمریکا به آدرس: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5037359/ 8- سایت پزشکی آکسفورد به آدرس: https://oxfordmedicine.com/view/10.1093/med/9780199596614.001.0001/med-9780199596614-chapter-1 9- سایت تاریخ به آدرس: https://www.history.com/news/plague-italy-public-health-ferrara 10- سایت پزشکی آکسفورد به آدرس: https://oxfordmedicine.com/view/10.1093/med/9780199596614.001.0001/med-9780199596614-chapter-1 11- سایت تاریخ به آدرس: https://www.history.com/news/spanish-flu-second-wave-resurgence 12- سایت روزنامه ال‌پائیس به آدرس: https://english.elpais.com/elpais/2014/08/15/inenglish/1408097721_483831.html 13-سایت تاریخ به آدرس: https://www.history.com/news/spanish-flu-second-wave-resurgence 14- سایت تاریخ به آدرس: https://www.history.com/news/spanish-flu-second-wave-resurgence 15- سایت تاریخ به آدرس: https://www.history.com/news/first-plague-outbreak-united-states-california 16- سایت تاریخ به آدرس: https://www.history.com/news/spanish-flu-second-wave-resurgence 17- سایت تاریخ به آدرس https://www.history.com/topics/inventions/history-of-cholera 18- سایت مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی آمریکا به آدرس : https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC1200711/

کلید واژه ها: شیوع ویروس کرونا شیوع ویروس کرونا در ایتالیا شیوع ویروس کرونا در امریکا شیوع ویروس کرونا در ایران استفاده ابزاری از ویروس کرونا چین ایران ایتالیا اسپانیا ایالات متحده امریکا


( ۳ )

نظر شما :

hiwa ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ | ۰۳:۲۰
جناب اول اینکه امریکا سابقه استفاده از عوامل هسته ای و شیمیایی و میکروبی و ویروسی علیه دیگران از انتشار ویروس و باکترب بین سرخپوستان بومی امریکا تا عامل شیمیایی بر ضد مردم بیچاره ویتنام و هسته ای بر علیه هیروشیما و ناکازاکی ژاپن تسلیم شده تا استفاده از سلاح های دارای اورانیوم در عراق را دارد ، پس چرا این بار امریکا با رقیبان و دشمنانش نخواهد که چنین کاری کند؟ دوم اینکه مگر نمی شود کسی برای دیگران بد بخواهد اما بدی بیشتری بر خودش عارض گردد؟ و گر و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین را نشنیده اید؟ سوم اینکه دولت امریکا خباثت را به اوج رسانده که وزیر خارجه اش کرونا را بخشی از فشار حداکثری علیه ایران می بیند و وزیر اقتصادش از شیوع بیماری مسری و کشته شدن مردم چین خوشحال بود و آن را به نفع اقتصاد امریکا می دید. حتی رییس اندیشکده بنیاد حمایت از دموکراسی ها خوشحال بود که کرونا به جان مردم ایران افتاده است و گویی که جان مردم ایران فقط خسارت جنبی دستیابی ایشان به اهدافی چون امنیت اسراییل و سلطه کامل امریکا بر خاورمیانه است. حال از خود بپرسید چرا کار امریکا نباشد؟
حزب الله ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ | ۰۳:۲۳
دنبال فرصت مطالعاتی در دانشگاههای امریکا هستید؟ به تلاش بیشتری نیاز است.
حسینی ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ | ۱۶:۲۴
امریکا ۶۰ میلیون سرخپوست را با مرض سیاه زخم به گورستان فرستاد و سرزمینشان را تصاحب کرد حالا چرا فکر می کنید از انتشار ویروس در کشوری رقیب پرهیز می کند؟ و با توجه به مسافت و اینکه امریکا در قاره ای دیگر است گمان نمی کرد که خودش هم گرفتار شود.