نیاز اروپا به یک استراتژی منطقه ای در خاورمیانه (بخش یازدهم و پایانی)

اروپا برای استقلال خود از آمریکا به حمایت از برجام ادامه دهد

۰۴ آذر ۱۳۹۹ | ۰۷:۰۰ کد : ۱۹۹۷۳۹۹ اخبار اصلی اروپا پرونده هسته ای
رویکرد اتحادیه اروپا در فاصله گرفتن از سیاست اعمال فشار حداکثری ایالات متحده هم در اساس و هم در جایگاه یک میانجی بالقوه در منطقه درست بود. همه گیری کرونا نشان داد که سیاست گذاری و به ویژه سیاست خارجی نباید تحت تاثیر ایدئولوژی کورکورانه قرار بگیرد. دولت ایالات متحده در ایجاد یک فاجعه انسانی برای اهداف کوتاه مدت و اجرای یک سیاست شکست خورده مقصر است. گستردگی و شدت تحریم های ایالات متحده از جمله علیه متحدانش سبب شد اتحادیه اروپا تنها چند گزینه قابل قبول در سیاست گذاری داشته باشد. اینستکس چندان موفق نبود و با توجه به لزوم تجارت اقلام بشردوستانه، اروپایی ها باید این پلت فرم را گسترش دهند. این مساله تنها برای دفاع از برجام نیست بلکه برای منافع اروپایی هاست و در طولانی مدت، امکان عملکرد مستقل آنها از تحریم های ثانویه ایالات متحده را فراهم می آورد. 
اروپا برای استقلال خود از آمریکا به حمایت از برجام ادامه دهد

نویسنده: کورنلیوس آدِبار (تحلیلگر سیاسی و کارشناس سیاست خارجی اروپا و روابط ترنس آتلانتیک از برلین، آلمان)

دیپلماسی ایرانی: اختلاف بین اروپا و ایالات متحده بر سر ایران به طور فزاینده عمیق تر می شود. سیاست ایالات متحده در قبال ایران و منطقه- برون سپاری سیاستگذاری منطقه ای واشنگتن به ریاض و تل آویو و حمایت بی دریغ آن از کارزار نظامی عربستان در یمن- به شدت برای اروپا بی ثبات کننده است. اگرچه تمرکز روی ایران به عنوان یک کشور، یا توافق هسته ای به عنوان یک موضوع، بسیار محدود است، اما نقطه عزیمت اتحادیه اروپا همچنان باید برجام باشد. در زمان توافق هسته ای سال 2015، ایران تنها کشور در منطقه بود که به طور پنهانی برنامه انرژی هسته ای را دنبال می کرد. از آنجایی که دیگر کشورهای همسایه ایران نیز همه تلاش خود را برای رسیدن به این کشور در زمینه انرژی هسته ای به کار بستند، امروز به همکاری منطقه ای در زمینه هسته ای نیاز است.

اولین گام های معقول و منطقی سوق دادن منطقه خلیج فارس به سمت یک منطقه عاری از سلاح هسته ای است. این ایده که در ابتدا در سال 2005 توسط کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یعنی بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی مطرح شد، همچنان موضوعیت دارد. منطقه فاقد یک دستورکار مشترک امنیتی است و ایران و همسایگان عرب آن درک متفاوتی از تهدیدها دارند. برخی از ناظران از جمله پیر گلدشمیت از کارنگی اینطور استدلال می کنند که این مفهوم «نه تنها غیر واقعی» بوده، که «تاثیرات مخرب» داشته است.

با این حال، هر گونه توافقی در این زمینه می تواند به کاهش درک تهدید در میان کشورهای همسایه بینجامد و رقابت تسلیحاتی منطقه ای چه بر سر سلاح های متعارف و چه موشک های بالستیک را کمتر ضروری می کند. چنین توافق با توجه به شرکت کشورهای عربی و ایران در کنفرانس سازمان ملل متحد درباره منطقه گسترده تر عاری از سلاح هسته ای و سایر سلاح های کشتار جمعی در خاورمیانه در نوامبر 2019، چندان دور از ذهن نیست.

جدای از مسائل سیاسی، یک منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی جدای از کشورهای منطقه، به قدرت های خارجی و تضمین های امنیتی به اصطلاح منفی آنها نیز مربوط می شود. از تعهدات قانونی الزام آور پنج کشور سلاح هسته ای این است که به وضعیت مناطق عاری از سلاح های هسته ای احترام بگذارند و در حمایت از کشورهای طرف معاهده یا در تهدید آنها از سلاح هسته ای استفاده نکنند. این مساله مانع از استقرار سلاح هسته ای در منطقه توسط کشورهای ثالث یا عبور کشتی های مسلح به سلاح هسته ای از خلیج فارس می شود.

بسته به جزئیات معاهده مذاکره شده، این می تواند به معنای پایان حضور ناوهای هواپیمابر آمریکایی در خلیج فارس باشد. این نتیجه برای ایران بسیار جذاب خواهد بود، اما بی شک ایالات متحده در برابر آن مقاومت خواهد کرد. اینکه کشورهای عربی خلیج فارس با ایجاد چنین منطقه ای موافقت کنند یا خیر، به میزان اعتماد آنها به حمایت ارتش ایالات متحده بستگی دارد. در عین حال، کاهش تنش ها در منطقه از طریق اعتماد سازی و ایجاد امنیت می تواند به آمریکا در برنامه عقب نشینی از منطقه کمک کند.

اتحادیه اروپا به استقلال عملی خود بیاندیشد

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در دیدار با وزیر خارجه ایران پس از تشدید تنش ها در ژانویه 2020، از لزوم یافتن یک «راه حل سیاسی منطقه ای» صحبت کرد. اگر این راه حل رویکرد وسیع تری را از نظر کشورهای شرکت کننده، موضوعات و تمایل اتحادیه اروپا برای ارائه مشوق ها در بر بگیرد، به این معناست که اتحادیه در مسیر درست قرار دارد.

رویکرد اتحادیه اروپا در فاصله گرفتن از سیاست اعمال فشار حداکثری ایالات متحده هم در اساس و هم در جایگاه یک میانجی بالقوه در منطقه درست بود. همه گیری کرونا نشان داد که سیاست گذاری و به ویژه سیاست خارجی نباید تحت تاثیر ایدئولوژی کورکورانه قرار بگیرد. دولت ایالات متحده در ایجاد یک فاجعه انسانی برای اهداف کوتاه مدت و اجرای یک سیاست شکست خورده مقصر است.

گستردگی و شدت تحریم های ایالات متحده از جمله علیه متحدانش سبب شد اتحادیه اروپا تنها چند گزینه قابل قبول در سیاست گذاری داشته باشد. اینستکس چندان موفق نبود و با توجه به لزوم تجارت اقلام بشردوستانه، اروپایی ها باید این پلت فرم را گسترش دهند. این مساله تنها برای دفاع از برجام نیست بلکه برای منافع اروپایی هاست و در طولانی مدت، امکان عملکرد مستقل آنها از تحریم های ثانویه ایالات متحده را فراهم می آورد. 

اکنون، اروپایی ها باید جنبه های منع گسترش سلاح های هسته ای برجام را به تازه واردان هسته ای در طرف عربی خلیج فارس تعمیم دهند. به علاوه، اروپایی ها مجبورند درگیر مسائل سخت امنیتی شوند. همه کشورهای منطقه تحت تاثیر تحولات داخلی سایر کشورها از اعتراضات در عراق و ایران گرفته تا درگیری های سلطنتی در عربستان سعودی هستند. بی ثباتی در یک کشور به راحتی می تواند به خاک همسایه سرازیر شود. پیشنهاد اروپا درباره گفت و گوی قدرت های منطقه در صورت حضور آن در صحنه معتبرتر خواهد بود. اتحادیه اروپا همچنین به تهیه برنامه ای برای تعامل با کشورهای حاشیه خلیج فارس نیاز دارد و باید فهرستی از اقدامات تهیه و در صورت عدم همکاری کشورها، از اهرم فشار خود استفاده کند. اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن با هماهنگی با بریتانیا باید برای تشدید تنش در منطقه، چه توسط ایران و چه توسط سایر کشورها، پاسخی داشته باشند. اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن می توانند از تحریم ها برای تحقق این امر استفاده کنند. 

گفت و گوی منطقه ای تنها نقطه شروع یک روند طولانی است و نه حرکتی که یک نتیجه از پیش تعیین شده داشته باشد و به یک طرف برتری بیشتری نسبت به طرف دیگر بدهد. با این حال، دقیقا به این دلیل که هدف یک سیستم امنیت جمعی کامل برای خلیج فارس غیرقابل دستیابی به نظر می رسد، طراحی روندی که در نهایت به آن منجر شود حیاتی است. هدف چنین روندی در ابتدا کاهش تنش ها فقط در خلیج فارس خواهد بود و چالش ها در دیگر صحنه ها از سوریه گرفته تا یمن تا مواضع گسترده تر اسرائیل و ایران، حل نشده باقی می مانند. با این حال، آغاز گفت و گوی منطقه ای می تواند به تغییر پویایی کنونی کمک کند. اروپا می تواند در این راستا ایران را تشویق کند تا جزئیات بیشتری درباره طرح پیشنهادی صلح هرمز ارائه دهد و باید همسایگان عرب ایران را متقاعد کند تا با مذاکره خواسته های واقعی خود را به ایران اعلام کنند.

در نهایت، همه این پیشنهادات به این مساله بستگی دارد که اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن بدانند که چه می خواهند. اگر تماس های مکرر مانند تمایل رئیس جمهوری فرانسه به «حاکمیت اروپا» و آرزوی فون در لاین برای «یک کمیسیون ژئوپلیتیک [اروپایی]» حقیقی و در میان دیگر مقامات منطقه مشترک باشد، سیاست اتحادیه اروپا در قبال ایران و خلیج فارس نقطه خوبی برای شروع خواهد بود.

منبع: کارنگی اروپا / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: برجام توافق هسته ای ایران منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی منطقه عاری از سلاح هسته ای خلیج فارس معاهده امنیتی خلیج فارس طرح صلح هرمز


نظر شما :