طالبان؛ واقعیت یا تهدید؟

بمب ساعتی به کار افتاده است، هوشیار باشیم

۰۸ تیر ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۰۳۶۵۴ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: جلال خوش چهره
جلال خوشچهره در یادداشتی می نویسد: ظرفیت افغانستانى ها اعم از تاجیک، ازبک، هزاره و... براى تحمل آنچه پیشترو به تلخى تجربه شده آیا اجازه تکرار تاریخ را خواهد داد؟ آیا این بار افغانستان مى خواهد عرصه تازه ترى براى جنگ هاى نیابتى میان قدرت هاى رقیب در غرب آسیا شود؟ این بار افغانستان چه جایگاهى از حیث سوق الجیشى در بازى قدرت هاى بزرگ از جمله آمریکا، روسیه و چین دارد و هزینه اى که مردم این کشور در این باره باید از جان، مال و اندوخته هاى ملى خود بپردازند، چه میزان بیش از آنچه تاکنون پرداخته اند، خواهد بود؟ 
بمب ساعتی به کار افتاده است، هوشیار باشیم

دیپلماسی ایرانی: بمب ساعتى در آن سوى  مرز شرقى کشور به کار افتاده است. انفجار این بمب، نه تنها افغانستان، بلکه همسایگان خود از جمله ایران را بى نصیب از آسیب نخواهد گذاشت. این بمب آیا افغانستان و منطقه را به دو دهه پیش از سقوط رژیم پیشا تمدنى طالبان پرتاب مى کند؟ در این صورت بر فاصله مردم افغانستان تا صلح و آرامش چه میزان بیش از آنچه هست، افزوده خواهد شد؟ ظرفیت افغانستانى ها اعم از تاجیک، ازبک، هزاره و... براى تحمل آنچه پیشترو به تلخى تجربه شده آیا اجازه تکرار تاریخ را خواهد داد؟ آیا این بار افغانستان مى خواهد عرصه تازه ترى براى جنگ هاى نیابتى میان قدرت هاى رقیب در غرب آسیا شود؟ این بار افغانستان چه جایگاهى از حیث سوق الجیشى در بازى قدرت هاى بزرگ از جمله آمریکا، روسیه و چین دارد و هزینه اى که مردم این کشور در این باره باید از جان، مال و اندوخته هاى ملى خود بپردازند، چه میزان بیش از آنچه تاکنون پرداخته اند، خواهد بود؟ 

طالبان با ادامه سیاست وحشت افکنى و کشتار جمعى و نیز  به پشتوانه رسمیتى که از سوى قدرت هاى منطقه اى و فرامنطقه اى در گفت وگوهاى دیپلماتیک و معاملات پیدا و پنهان با آنان کسب کرده، اکنون به مثابه واقعیت حاضر در میدان عمل مى کند. این در حالى است که نخبگان سیاسى این کشور در بیست سال گذشته هرگز قادر به استقرار دولت قوى، مشروع و معتبر در این کشور نشدند و هر آنچه از آنان دیده شد، ناکارآمدى آلوده به فساد و رقابت هاى کشدار و کسالت بار بوده است. بازتاب این رقابت نامیمون، آخرین انتخابات ریاست جمهورى این کشور بود که با حضور تنها ۱۵ درصد واجدین شرایط رأى برگزار شد. بدتر آنکه اشرف غنى با ۸درصد آراء آن هم در اختلاف سخت با عبدالله عبدالله بر کرسى ریاست جمهورى نشست.  

دولت ضعیف، ناکارآمد در استقرار امنیت، واداده مقابل قدرت هاى بیرونى، ناتوان در حل اصلى ترین مشکلات معیشتى، اقتصادى و سلامت مردم، سر فرو برده در هزارتوى رقابت هاى جناحى و سرانجام بى توجه به مطالبات مردمى که اصلى ترین حامیان او در چنین بزنگاهى مى توانند باشند، بستر و تمهید لازم را براى فرصت طلبى طالبان و پیش روى تا نزدیکى دروازه هاى پایتخت فراهم کرده است.  مهم تر اینکه دولت هاى پس از سقوط طالبان، بیشترین توجه و تمرکز خود را معطوف  شهرهاى بزرگ کرده و کمترین نگاه را به روستاها و روستا نشینان داشته اند؛ این یعنى دادن بهترین فرصت به طالبان که کانون تبلیغات و جذب نیروهاى خود را در این مناطق قرار دهند. طالبان با فرصت سازى براى خود در روستاهاى فقیر و دورافتاده از تجدد، بکارگیرى سیاست النصر بالرعب و آمیختن آن با رویکرد ارتجاعى به دین و مذهب، توانستند بخوبى جاى خالى دولت و اندیشه هاى مدرن را پر کرده و با هوادارانشان در بدنه اجتماعى کشور، در اندازه یک واقعیت حتى بزرگتر و تنومند تر از دولت مرکزى بروز و ظهور دوباره یابند. از این رو  مردم دور مانده از منافع عمومى حاصل از حاکمیت دولت مرکزى، خوب یا بد ، به گروهى چشم امید بسته اند که  در واقع آنان را نه به بهشت ، بلکه تا جهنم جنگ و خونریزى هدایت خواهد کرد.  

تنها جاى امیدوارى براى آینده أفغانستان زخم خورده از دهه ها جنگ و نابسامانى، خود انگیختگى مردمى است که حالا مى خواهند ناتوانى دولت مرکزى را با اراده و مقاومت خود مقابل پیش روى طالبان جبران کنند. این مقاومت به مراتب گران بها و مؤثرتر از تلاش دولتمردانى است که همچنان مى کوشند امنیت خود و کشور را از قدرت هاى بیرونى گدایی کنند. در واقع اگر طالبان در پیش روى هاى  خود با نگرانى روبرو باشند، مقاومتى است که از جانب مردم در حال شکل گیرى است. اصالت مقاومت مردمى در استقلال خواهى آنان و رها شدن از وابستگى هایى است که آنان را وجه المعامله جنگ هاى نیابتى احتمالى در آینده نزدیک مى کند.  

بازگشت طالبان براى همسایگان افغانستان نیز میمون نخواهد بود. تصور خوش بینانه از طالبان و اینکه طالبان امروز با دیروز متفاوت است، به اندازه ندیدن واقعیت هایى  است که دولتمردان و نخبگان افغانستان مرتکب آن شدند. نخستین خطر قدرت گرفتن رسمی طالبان، جنگ داخلى و یا تجزیه افغانستان خواهد بود.  

طالبان در هر صورت گروهی شورشى وتروریست است که نه تنها به نظام بین المللى اعتقاد و باور ندارد، بلکه به رسمیت شناختن مرزهاى بین المللى  با چارچوب هاى ایدیولورژیک آن ، هم خوان نیست. خدعه و نیرنگ ، ابزار این گروه است. مذاکره از جنس آنچه در دوحه و استانبول تجربه شد، نزد طالبان یک تاکتیک براى خرید زمان در خدمت به استراتژى جنگ پیش روانه اى است که بى گمان در درون مرزهاى أفغانستان محدود نخواهد ماند.

اکنون همسایگان أفغانستان و به ویژه ایران بر سر انتخابى سخت قرار دارند؛ آیا باید طالبان را به عنوان یک واقعیت پذیرفت؟ یا همچنان یک جریان شورشگر و آنارشیست  است که به هیچ یک از قواعد پذیرفته شده در نظام بین المللى باور نداشته و از هم پاشى آن را مى خواهد؟ آیا باید اجازه افغانستان عرصه تازه اى براى راه اندازى جنگ هاى نیابتى شود؟  در این صورت چه تهدیدهاى امنیتى متوجه کشور خواهد شد؟ آیا منافع به ظاهر کوتاه مدت ارزش فنا کردن منافع بلند مدت را دارد؟ آیا باید به راحتى اجازه داد که تهدید تا بدنه امنیتى کشور که همانا مرزهاست، نزیک شود؟  

پیرایشگران چهره و هویت طالبان چه پاسخى به پرسش هاى بالا دارند؟ بمب ساعتى در آن سوى مرزهاى شرقى به کار افتاده است. هشیار باشیم.  

جلال خوش چهره

نویسنده خبر

کلید واژه ها: افغانستان طالبان ایران و افغانستان ایران و طالبان


( ۱۷ )

نظر شما :

خسرو ۰۸ تیر ۱۴۰۰ | ۱۴:۵۵
چرا در یک ماه گذشته - تعداد نوشته ها در مورد افغانستان بیشتر شده است ؟ چرا همگی نوشته ها بر نزدیکی ایران و افغانستان تاکید کرده و طالبان را خطری بزرگ جلوه میکنند؟ مگر قبل از آن بر امریکایی بودن حاکمان افغانستان تاکید نمی شد؟ کرزای یا اشرف غنی و... امریکایی بودند و طالبان واپس گرا ؟ این مغایر طبیعت انسانها نیست؟ اگر امریکا دشمن ماست ؟ پس طالبان که با امریکا میجنگد باید به ما نزدیک باشد ، طالبان نزدیک به هشتاد در صد سرزمین افغانستان را در اختیار دارد ، چگونه ممکن است بدون رضایت هشتاد درصد مردم حکومت کنند؟ به نظر میرسد موج ژورنالیستی اشتباهی با تاکید بر دشمنی با طالبان راه افتاده که باعث قطع نفوذ ایران در افغانستان خواهد شد -- اگر امریکا به افغانستان حمله نمیکرد شاید امروز حکومت طالبان معتدلتری حاکم بود و مردم افغانستان درد ورنج کمتری داشتند ، واقعیت را قبول کنیم اکثریت مردم افغانستان حکومت اسلامی طالبان را میخواهند و دیر یازود طالبان بر همه افغانستان حاکم خواهدشد .
حسام ۰۸ تیر ۱۴۰۰ | ۱۶:۲۵
جناب خسرو! چرا ای اندازه نگران شده اید. به نظر می رسد که شما یا افکار سلفی طالبانی دارید یا یا برخی نیروهای همسو و همفکر با طالبان و جریان افراط در ایران، همباز هستید.
ناشناس ۰۸ تیر ۱۴۰۰ | ۱۶:۴۲
هشدار کاملاً به جا از سوی جناب خوش چهره سالهای 75 و 76 هم تعدادی با خوشبینی به طالبان نگاه می کردند و حتی برخی حسرت نوع حکومت آنها را میخوردند (!!!!!!)؛ تا اینکه با یک سیلی محکم در سال 77 (شهادت دیپلماتهای ایران در مزارشریف) از خواب و وهم بیرون آمدند [بماند کشتار شیعیان در بامیان و مزار شریف و...]. بر بچه مدرسه ای هایی که آن روزها را به خاطر ندارند حرجی نیست که به بهانۀ حکومت آمریکایی/غیرمردمی غنی-عبداله طالبان را تطهیر کنند. اما مواضع امثال نادری، شریعتمداری و رائفی پور قطعاً از روی جهل نیست و اگر امنیت کشور به خطر افتد باید پاسخگوی مواضع اشتباهشان باشند.
احمد ۰۸ تیر ۱۴۰۰ | ۱۸:۱۲
تایمر این بمب ساعتی را پاکستانی‌ها و ترکها با همراهی و چراغ سبز آمریکا و غرب بیخ گوش ایران زدند پیچیده تر از پرونده داعش در عراق و سوریه با بازیگرهای مشابه عربی و ترکیه ،به گمان قدرت رسیدن و حکومت نوع قدرت اسلامی ( حنفی و سلفی ) که راه نفوذ و جنگ بیشتر و گسترده تر از سین کیانگ چین تا سیستان و خراسان ایران تا تاتارستان ،چچن و اینگوشیا روسیه ،حال عده ای دنبال زمینه ها و سیاستهای اسلامی اخوانی آنها هستند انگار امروز سوریه برای آنها عبرت نشده است
ناشناس ۰۸ تیر ۱۴۰۰ | ۲۰:۲۹
طالبان یک واقعیت است، هر چند واقعیتی ناخوشایند. با نفی این واقعیت، طالبان به طور ناگهانی ناپدید نخواهد شد. پس چاره چیست؟ از فحوای کلام آقای خوش چهره اینطور برداشت می شود که ایشان تمایل به برخورد نظامی مستقیم با این گروه دارند. این مقابله نظامی در کجا باید شکل بگیرد؟ درون افغانستان؟ این گزینه ای خطرناک و اشتباه است. می شود بیشتر نوشت اما محدودیت های فنی بخش نظرات مناسب آن نیست.
اشکان ۰۸ تیر ۱۴۰۰ | ۲۳:۰۸
متاسفانه ایران حتی یک همسایه ادم حسابی و بدرد بخور ندارد و نخواهد هم داشت
به حسام ۰۹ تیر ۱۴۰۰ | ۰۶:۰۲
ترکیه مثل سوریه وارد افغانستان هم شده به بهانه تامین امنیت فرودگاه اما متحد حامی اصلی طالبان یعنی قطر و پاکستانه واسه همین نگران شده
زیتون ۰۹ تیر ۱۴۰۰ | ۱۵:۰۷
جناب خوش چهره این اندیشه هاى مدرن که تو متن آوردی دقیقا چیه (الان کلمه مدرن بار مثبت داره؟!).....چرا شامل عدالت برای روستاهای دور افتاده نشد(آدم یاد دولت فخیمه حسن روحانی میافته).....سوال بعد اینکه طالبان دقیقا سلاح و مهماتشون را از کجا میارن(فرمان ماشین کشتار به قول شما) ...بعد ما وارد باتلاق افغانستان بشیم برای چارتا تاجیک سنی که بعد از پشت خنجر بزنن .....اینا که کمک مارو میخوان اول شیعه بشن .....روش جنگی ایران فقط اینجوری جواب میده(بحثم اصلا اعتقادی نیست بلکه فنی است) .....
S. K ۱۰ تیر ۱۴۰۰ | ۱۵:۳۱
وقتی اکثر قریب به اتفاق مردم از طالبان متنفرند... این گروه چه دست به ادامه جنگ بزند یا نزند چه فایده ای خواهد داشت؟ فقط نفرت مردم بیشتر و بیشتر می شود و وای به اون روزی که دیگر آستانه تحمل مردم افغانستان از حد بگذرد(که به نظرم گذشته و فقط نیاز به یک جرقه دارد!)