واکاوی جایگاه اروپا در نبرد حقیقی ناتو - روسیه

مقابله با آلمان روی دیگر سکه جنگ اوکراین است

۱۵ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۸۱۱۴ اروپا نگاه ایرانی
وحید کریمی در یادداشتی می نویسد: هرچند ظهور آلمانی نو برای آینده اروپا به خصوص فرانسه و انگلیس خطرناک است اما؛ چه حد انگلیس و فرانسه با اتحاد و اغفال امریکا برای مداخله در امورات اروپا، موفق به مهار آلمان شوند مشخص نیست. اشتباه محاسباتی امریکا و روسیه و بعضا کشورهای مشابه اوکراین، زمینه برای جنگ پنهان بین سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس و تسری آن به دیگر نقاط جهان را فراهم می‌کند.
مقابله با آلمان روی دیگر سکه جنگ اوکراین است

دیپلماسی ایرانی: سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس پیش از جنگ جهانی دوم در نزاع مداوم بودند و بدلیل نیاز سرزمینی، جنگ های درون اروپایی را به جهانی تبدیل کرده اند. سئوال اصلی این است که اروپا در دوران اخیر چه جایگاه و نقشی دارد؟

در اروپا همواره دو تفکر؛ «اروپای مستقل از امریکا» و «تفکر اروپای وابسته به امریکا» در جدال هستند. جنگ اصلی بین دو تفکر برخواسته از فرانسه و انگلیس است. تا دوران ریاست جمهوری ژاک شیراک در فرانسه، رقابت تفکر اروپای مستقل از امریکا با تفکر آنگلوساکسون که معتقد به رهبری امریکا در اروپا بود سخت در رقابت بود و توافقاتی برای تعیین حوزه مدیریت بین ناتو و اتحادیه اروپایی، ارتش اروپایی و ناتو و کنترل و رهبری بحران‌ها در اروپا تعریف و تعیین می‌شد.

 همواره بین این امر که ارتش اروپایی "مکمل “Complementary یا "رقیب “Competition ناتو است؛ اختلافات ادامه داشته و دارد. اگر فرضیه فوق پذیرفته شود؛ نقش روسیه و امریکا در مقابل نقش اروپا، ثانویه و دومی است. نقش اول در سیاست بین الملل را اروپا ایفا می‌کند و امریکا اهرمی‌برای تفوق دو تفکر موجود در اروپا برای غلبه یکی بر دیگری است.

در این شرایط با قدرت گیری اقتصادی آلمان، زنگ خطر در پاریس و لندن به صدا درآمد. آلمان از یک سو عضو ناتو است و در مقابل انگلیس و امریکا قرار دارد و از سوی دیگر موتور اتحادیه اروپایی در کنار فرانسه قرار دارد.

درواقع؛ فرانسه و انگلیس، آلمان را بین خود تقسیم و مهار کرده اند. رقابت بین 3 کشور آلمان، فرانسه و انگلیس مورد جدال در اروپا بوده و هست. فرانسه با قدرت اقتصادی آلمان سعی بر تفوق بر انگلیس دارد و انگلیس متقابلا با قدرت امریکا سعی برتری سیاسی بر فرانسه دارد. قطعا در آینده با ورود آلمان به صحنه رقابت با فرانسه و انگلیس، سیاست بین الملل که نقطه تمرکز آن اروپا است؛ دستخوش تحول خواهد شد.

در جنگ اوکراین، انگلیس و آلمان و امریکا مستقیما در رویارویی با روسیه قرار دارند. آلمان گام به گام در راستای اهداف استراتژیک در حرکت است و با رصد فرانسه و انگلیس مواجه است. اگر فرضیه فوق پذیرفته شود مشخص می‌شود چگونه یکایک کشورهای اروپایی با استفاده از قدرت امریکا، در صدد ترفیع تفکر و جایگاه خود هستند.

جنگ اوکراین، همان رقابت بین دول اروپایی است. امریکا نیز از منافع اقتصادی و فروش تسلیحاتی بهره مند است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور قبلی امریکا عقیده ای به ادامه وجود ناتو نداشت. چنین سیاستی از سوی کاخ سفید در دوران دونالد ترامپ، زنگ خطر در لندن را بصدا در آورد و از سویی دیگر، خوشحالی را سرازیر فرانسه و آلمان کرد زیرا با فاصله گرفتن امریکا از اروپا، ارتش اروپایی، تفکر اروپای مستقل از امریکا که خواسته فرانسه بود تقویت می‌شد و زمینه برای ترفیع جایگاه سیاسی آلمان در اروپا فراهم می‌شد.

به اعتقاد انگلیسی‌ها هدف از تاسیس پیمان نظامی ناتو؛ متعهد کردن امریکا به دفاع از اروپا، دور نگهداشتن روسیه از اروپا و کنترل آلمان بود. با نوع تفکر ترامپ در فاصله روابط بین اروپا و امریکا، لندن خشنود نبود. پوتین نیز طی دو دهه؛ نفوذ قابل ملاحظه ای در اروپا ایجاد کرده بود. به عبارت دیگر روند سیاست در اروپا در راستای ضدیت با تفکر آنگلوساکسونی انگلیس بود.

 با روی کار آمدن جو بایدن، رئیس جمهور فعلی امریکا و سیاست مبتنی بر مشورت با متحدین و چندچانبه گرایی، زمینه برای بهره برداری انگلیس از قدرت امریکا در اروپا و علیه فرانسه فراهم شد. هدف انگلیس؛ تعهد امریکا به دفاع از اروپا و تفوق تفکر آتلانتیکی بر اروپای مستقل از امریکا، اخراج روسیه از نفوذ فوق العاده ای که پوتین طی دو دهه بهم زده بود و مهار آلمان بود. آلمان و فرانسه؛ همزیستی مسالمت آمیز با روسیه و پوتین در اروپا را پذیرفته بودند. انگلیس با خروج ترامپ از کاخ سفید؛ فعال شد. با تهییج و اغفال اوکراین برای عضویت در ناتو، پوتین را تحریک به جنگ و انگلیس تمام قد در مخالفت با پوتین ایستاد. انگلیس با جنگ علیه روسیه در سرزمین اوکراین، پیمان نظامی ناتو را احیا کرد. در واقع پوتین اغفال انگلیس شد. آلمان نیز با چرخش از سیاست همزیستی با روسیه، به جنگ با روسیه؛ در مسیر تفکر آنگلوساکسون انگلیسی قرار گرفت. فرانسه که برای تاسیس ارتش اروپایی خیز برداشته بود؛ در مسیر مخالفت با روسیه قرار گرفت.

بنابراین به اشتباه؛ بسیاری بر این باورند که مرکز قدرت در واشنگتن و مسکو است. هرچند ظهور آلمانی نو برای آینده اروپا به خصوص فرانسه و انگلیس خطرناک است اما؛ چه حد انگلیس و فرانسه با اتحاد و اغفال امریکا برای مداخله در امورات اروپا، موفق به مهار آلمان شوند مشخص نیست. اشتباه محاسباتی امریکا و روسیه و بعضا کشورهای مشابه اوکراین، زمینه برای جنگ پنهان بین سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس و تسری آن به دیگر نقاط جهان را فراهم می‌کند. بدیهی است چنانچه فرضیه فوق به عنوان یکی از سناریوهای تبیین شده در سیاست بین الملل پذیرفته شود؛ می‌توان سیاست خارجی موثر و کم هزینه تری برای جمهوری اسلامی ایران تبیین کرد.

کلید واژه ها: روسیه اوکراین روسیه و اوکراین حمله روسیه به اوکراین آلمان ناتو فرانسه آلمان و امریکا آلمان و اروپا آلمان و روسیه فرانسه و آلمان آلمان و فرانسه سید وحید کریمی


( ۵۷ )

نظر شما :

محمد ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۴:۳۳
همه مقاله درست بود جز جمله آخر ، مشکل ما این است که قد و حد و اندازه کشور خودمان را درک نمی کنیم . این تصور شما که ایران می تواند از شکاف بین قدرتهای اروپایی برای خود موقعیت خلق کند همانند آن فرضیه است که ایران می تواند در کنار روسیه و چین یک محور شرقی در مقابل امریکا ایجاد کند. سیاست دنیای خواب و خیال نیست ، ایران یک کشور متوسط در خاورمیانه است که اقتصادی ضعیف داشته و یکی از پایین ترین درآمد سرانه در منطقه را دارد. در یک تحریم گسترده قرار داریم و کوچکترین مایحتجمان ابتدا در امارات تخلیه شده و دوباره به سمت ایران بارگیری می شود (در حالی که هزار کیلومتر خط ساحلی و دسترسی مستقیم به اقیانوس داریم.) امکان مبادله دلاری با هیچ بانکی در دنیا را نداریم و دلار بصورت اسکناس و قاچاق وارد کشور می شود. همچنین در کنار مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی ، کشوری مثل آذربایجان به پشتگرمی ناتو مرز ما را تهدید می کند، سرباز ما را تروریست های طالبان کتک می زنند و هیچ واکنشی برانگیخته نمی شود . و در آخر اینکه در یک رقابت دائمی و خطرناک با ترکیه و عراق قرار داریم و البته کشورهای عربی خلیج فارس برای مقابله با ایران متحد اسرائیل شده اند. در چنین وضعی آیا عاقلانه است که خودمان را وارد بازی ابرقدرتها کنیم ؟
تفی ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۸:۳۷
و در اولین فرصت سراغ ایران خواهند آمد تا کمک به اکراین را تلافی کنند
وحید کریمی ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ | ۰۹:۰۵
ممنون از نظر دوستان که پیگیری کردند .... اشتباه برداشت کردید ... بنده فقط نقش 3 کشور آلمان، ،فرانسه و انگلیس در روابط بین الملل را برجسته کردم ... اصلا صحبتی از شکاف بین اروپا و امریکا و بهره برداری از عدم اتحاد آنها نیست. در جنگ روسیه و اوکراین اروپا و امریکا بشدت متحد شدند و ناتو احیا شد .... لطفا یک بار دیگر مقاله را مطالعه کنید ..... نظریه جدید یا نگاه جدید به سیاست بین الملل است که بر مبنای روابط 3 کشور اروپایی استوار است و اگر نظریه پذیرفته شود بدیهی است سیاستی دیگر طلب می کند. با احترام