نبرد دیجیتال دو طرف به کدام سمت و سو می رود

آینده جنگ اطلاعاتی اسرائیل- حماس

۲۳ آذر ۱۴۰۲ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۲۳۵۵۹ اخبار اصلی خاورمیانه
اکنون، میادین فیزیکی و دیجیتالی نبرد، آمیخته شده اند. در جنگ مدرن، گوشی های هوشمند و دوربین ها، تقریبا هر کنش نظامی را در پهنه فضای جهانی اطلاعات منتشر می کند و بحث و جدل هایی را موجب می شوند که بر جهان واقعی تاثیر می گذارد. آنها به افکار عمومی شکل می دهند، حجم گسترده ای از اطلاعات را در اختیار بازیگران چارگوشه جهان قرار می دهند و حتی بر تصمیمات دیپلماتیک و عملیات نظامی در هر دو سطح تاکتیکی و راهبردی تاثیر می گذارند.
آینده جنگ اطلاعاتی اسرائیل- حماس

نویسندگان: پی دابلیو سینگر P. W. SINGER استاد دانشگاه آریزونا و امرسون بروکینگ EMERSON T. BROOKING عضو ارشد پژوهش های دیجیتالی در شورای آتلانتیک 

دیپلماسی ایرانی: ساعاتی پس از حمله سحرگاه هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، جبهه دومی هم در فضای آنلاین گشوده شد و نبردهای فیزیکی که در یک محدوده چندمایلی جریان داشت، به یک جنگ اطلاعاتی در گستره جهانی تبدیل شد. خطوط نبرد مجازی، روز به روز مستحکم تر شد و پارتیزان های دیجیتالی در گستره فیسبوک، اینستاگرام، ایکس، تیک تاک، یوتیوب، تلگرام و دیگر پلتفرم های رسانه اجتماعی به هماوردی پرداختند و هر یک از دو طرف جنگ، که یقین تردیدناپذیری به حقانیت آرمان خود داشتند، در تقلا بود که فقط محتواهای او شنیده و دیده و باور شود.

اکنون، میادین فیزیکی و دیجیتالی نبرد، آمیخته شده اند. در جنگ مدرن، گوشی های هوشمند و دوربین ها، تقریبا هر کنش نظامی را در پهنه فضای جهانی اطلاعات منتشر می کند و بحث و جدل هایی را موجب می شوند که بر جهان واقعی تاثیر می گذارد. آنها به افکار عمومی شکل می دهند، حجم گسترده ای از اطلاعات را در اختیار بازیگران چارگوشه جهان قرار می دهند و حتی بر تصمیمات دیپلماتیک و عملیات نظامی در هر دو سطح تاکتیکی و راهبردی تاثیر می گذارند.

ما نام این پدیده را جنگِ لایک ها LikeWar گذاشته ایم: یک رقابت سیاسی و نظامی برای هدایت "توجه" مخاطب. اگر جنگ های سایبری، هک کردن شبکه های آنلاین است، جنگ لایک ها هک کردن ذهن مردم در این شبکه هاست یعنی استفاده از لایک ها و اشتراک گذاری های آنها با هدف انتشار گسترده تر یک روایت مرجح.

بسیاری از ارتش های جهان به اهمیت فزاینده فضای اطلاعات اذعان کرده اند هرچند راهبردهایشان برای اداره این فضا، به نام های گوناگونی خوانده می شود. رهبران ایران بر ظرفیت های"جنگ نرم" سرمایه گذاری می کنند. نیروهای دفاعی چین جنگ "ذهنی/شناختی" را در کانون طراحی های خود قرار می دهند. ارتش آمریکا شروع به جا انداختن "عملیات در محیط اطلاعاتی" در ساختار خود کرده است.

در جنگ ها و منازعاتی که "سلاح اطلاعات" ایفای نقش کرده است، از اوکراین تا سودان، الگوهای آشنایی سر بر می آورد. نخستین الگو، رقابت روایت هاست به منظور برانگیختن خشم مخاطب با بارشی از اطلاعات گمراه کننده و و اطلاعاتِ نادرستِ عمدی. دومین الگو تلاش برای بی ارزش کردن روایت حریف از رخدادها یا نسخه برداری از روی آنهاست. سومین الگو تلاش هماهنگ شده توسط طرفی است که از نظر قدرت مادی، نیرومندتر است اما معمولاً در فضای آنلاین دست پایین را دارد، برای بهره‌مندی از منابع قدرت متعارف خود (مانند برتری هوایی یا نفوذش در سامانه ‌های حقوقی) برای قطع ارتباط و آفلاین کردن کامل حریف.

هرچند پیوند میان منازعه و رسانه های اجتماعی، پدیده تازه ای نیست، اما در جنگ اسرائیل – حماس، نبرد دیجیتال هم از حیث گستره و هم شدت آن به اوج تازه ای رسید. حتی در تهاجم سال 2022 روسیه به اوکراین نیز به این میزان داده های لحظه به لحظه از هر حرکتی در میدان جنگ منتشر نمی شد. همچنین هرگز تا به این میزان اطلاعات نادرست با این سرعت به اینترنت سرازیر نشده بود. نتیجه این وضعیت یک چرخه هماوردی اطلاعاتی است که هر اقدام خشونت آمیزی را، از یک حمله تروریستی گرفته تا یک حمله هوایی و تا تلاش آتشنشان ها در خیابان را به یک صحنه نبرد کوچک تبدیل می کند و واکنش کاربران اینترنت در سراسر گیتی، هم موجب زنده شدن آلام گذشته و هم شکل گیری کنش های خشونت آمیز تازه ای می شود.

پژوهش ها نشان داده که "خشم، بیش از شادی، تاثیرگذار است." محتواهایی که خشم را منتقل می کنند، مخاطب بسیار بیشتری را در قیاس با محتواهای شادی بخش جذب می کنند. برای مثال، هم روایت های طرفدار فلسطین و هم روایت های طرفدار اسرائیل، تاکید سنگینی بر مرگ کودکان دارند. به موازات تراژدی واقعیِ از دست رفتن جان انسان ها، جریان اطلاعات گمراه کننده نیز شدت می گیرد. این اطلاعات نادرست از همه سوی سرازیر می شود. در یک مورد، دولت اسرائیل به نادرستی ادعا کرد که تصویر یک کودک کشته شده فلسطینی، یک تصویر تقلبی است. شبکه ایکس، پس از اعتراض رسانه های بین المللی به این ادعای نادرست، پست اسرائیلی را حذف کرد البته بدون اصلاحیه یا توضیح.

همزمان با این جنگ روایت ها، حریفان این جنگ از کارزارهای نفوذ هدفمند هم استفاده کردند و در بسیاری از موارد اطلاعات نادرستی را منتشر می کنند. هدف این کار، تضعیف یا از اعتبار انداختن ادعاهای طرف مقابل درباره منازعه است. حماس از جمله تلاش کرد تا این گزاره را زیر سوال ببرد که ارتش اسرائیل از توانمندی دفاع از شهروندان این کشور برخوردار است.

چالش اطلاعاتی اسرائیل، دشوارتر از طرف دیگر این جنگ است. صرف اعلام اینکه حماس یک رویارویی متعارف نظامی را می بازد، چندان کمکی به اسرائیل نمی کند. دست پایینتر نظامی حماس، برای همه روشن است از جمله برای خود رزمندگان حماس. اسرائیل همچنین تلاش کرده خشونت حماس را از جمله با انتشار ویدئوهای خود حماس از قتل عام هفتم اکتبر برای مخاطبان خاص از جمله گروه هایی در ایالات متحده بزرگ کند. با این حال از آنجا که حماس خود قبل از آن، این ویدئوها را منتشر کرده است، دو طرف عملا پیام واحدی را منتقل می کنند.

هرچند با ظهور فن آوری های دیجیتال، ابتدا به نظر می رسید که بازیگران غیردولتی از یک امکان نامتقارن در جنگ برخوردار شده اند اما دولت ها هم روش های تازه ای را برای مقابله با آن پیدا کرده اند. در جنگ جاری، اسرائیل برخلاف یورش 22 روزه اواخر 2008 و اوایل 2009 به غزه که جنگ توئیتری را باخت، خود را سازگار کرده و برتری نظامی متعارف و توانمندی گسترده سازمانی اش را در نبرد اطلاعاتی هم به کار گرفته است. اسرائیل سامانه های ارتباطی غزه را مختل کرد و با هدف گرفتن برج های تلفن همراه و قطع برق شرکت های فلسطینی تامین کننده اینترنت، سامانه فرماندهی و کنترل حماس را فلج ساخت. تا آخر اکتبر، ارتباطات اینترنتی در غزه، تا هشتاد درصد کاهش یافت. البته قطع اینترنت غزه، چندان نتوانست صداهای انتقاد و اعتراض را خاموش کند اما از جریان پایدار اطلاعات قابل اتکا و گزارش های دست اول از جنگ در غزه، جلوگیری کرد.

اسرائیل علاوه بر هدف قرار دادن زیرساخت های ارتباطی، کارزار قانونی و سیاسی گسترده ای را برای فشار بر شرکت های رسانه اجتماعی به راه انداخته تا محتواهای مرتبط با جنگ را حذف کنند. در نخستین ماه این جنگ، اسرائیل حدود 9 هزار و پانصد درخواست حذف محتوی را برای متا، تیک تاک، ایکس، گوگل و دیگر سرویس های آنلاین ارسال کرد تا پست هایی را که از نظر مقامات اسرائیلی مروج تروریسم هستند، حذف کنند. این شرکت ها از 94درصد خواسته های اسرائیل اطاعت کردند. حماس که یک بازیگر غیردولتی است و به عنوان یک گروه تروریستی هم شناخته می شود، چنین ظرفیتی در اختیار ندارد. مهاجران فلسطینی در سایر کشورها هم به دلیل نداشتن نمایندگی موثر در سطح ملی، توانایی چنین کاری را ندارند.

یک درس کلیدی برای جنگ های آینده این است که میزان انتشار می تواند بر صحت غلبه کند. بحث و جدل های آنلاین، از جمله آنهایی که ارتباط محدودی با واقعیت دارند، همچنان جریان رخدادهای آفلاین را با تحریف افکار عمومی و تاثیرگذاری بر تصمیمات رسمی، شکل خواهند داد. هرچند این نبردهای اطلاعاتی، جانشین روش های سنتی جنگ نمی شوند اما به عاملی محوری در چندوچون نبردهای مدرن و پیروزی در آنها تبدیل می شوند.

دانشگاه دفاع ملی چین، در حال انجام مطالعه ای است با این هدف که چگونه ارتش آزادیبخش خلق، می تواند در یک جنگ به اصطلاح "شناختی/ذهنی" به عنوان پیش زمینه پیروزی در یک جنگ بزرگتر، غلبه کند. پژوهشگران می گویند که تاکتیک های موثر، از جمله ورود به یک "رقابت گفتمانی" که احساسات مخاطب جهانی را دستکاری می کند، یک فرایند تهاجمی "آشفته سازی اطلاعاتی" و نیز "تاریک نگه داشتن افکار عمومی" است که روایت دلخواه را در لحظه های کارساز منتشر می کند.

منبع: فارن افرز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: اسرائیل حماس اسرائیل و حماس حمله اسرائیل به غزه فلسطین دیجیتال دیپلماسی دیجیتال جنگ دیجیتال شبکه های اجتماعی اسرائیل و فلسطین حمله حماس به اسرائیل


( ۷ )

نظر شما :