از فایده گرایی تا اخلاق سازی جامعه

دوران گذار از حکومت‌های هنجارگذار

۱۹ اسفند ۱۴۰۲ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۴۹۲۳ اخبار داخلی خاورمیانه انتخاب سردبیر
محمدجواد غلامرضاکاشی می نویسد: فایده‌گرایی در ساختن جهان مدرن نقش مهمی داشته و دارد. تحولات اقتصادی و تکنولوژیک و برون افتادن از نظم‌های قدیم، به مدد اصل اخلاقی فایده‌گرایی اتفاق افتاد. اما به سهم خود زخم‌ها و رنج‌های عمیقی هم به بار آورد. از جمله آنها نقش‌آفرین کردن دولت در هنجارمند سازی نظم اجتماعی و سیاسی است. او که مهم‌ترین فیلسوف دولت اقلی است، به نحو طنزآمیزی حکومت را منشاء صورت‌بندی اخلاق فایده‌گرا کرد.
دوران گذار از حکومت‌های هنجارگذار

دیپلماسی ایرانی: در دوران مدرن نظام‌های اخلاقی گوناگون با هم گفت وگو و مناقشه کرده‌اند. اما فایده‌گرایی در عمل به ویژه در عرصه سیاست دائرمدار امور بوده و هست. اگر قرار بر اصالت فرد و عینیت بخشی به آزادی است، فایده‌گرایی زبان بیانگر سرشت اخلاقی آدمی خواهد بود. کانت بیش از همه با فایده‌گرایی سر ناسازگاری داشت، اما خود می‌دانست نظام اخلاقی او به کار گروه اندک نخبگان می‌آید. مردمان متعارف بیشتر تابع سود و زیان و لذت و رنج فردی هستند تا تبعیت از اصول عقلانی اخلاق.

فایده‌گرایی در ساختن جهان مدرن نقش مهمی داشته و دارد. تحولات اقتصادی و تکنولوژیک و برون افتادن از نظم‌های قدیم، به مدد اصل اخلاقی فایده‌گرایی اتفاق افتاد. اما به سهم خود زخم‌ها و رنج‌های عمیقی هم به بار آورد. از جمله آنها نقش‌آفرین کردن دولت در هنجارمند سازی نظم اجتماعی و سیاسی است. او که مهم‌ترین فیلسوف دولت اقلی است، به نحو طنزآمیزی حکومت را منشاء صورت‌بندی اخلاق فایده‌گرا کرد.

فایده‌گرایی در سطح فردی وجاهت اخلاقی ندارد. هنگامی که گفته می‌شود هر فرد در جهت کاستن از بار رنج و افزودن بر خوشی‌ها و منافع خود تلاش می‌کند از یک واقعیت انسانی سخن می‌رود که هست بی‌آنکه لزوماً اخلاقی یا ضد اخلاقی باشد. فایده‌گرایی در سطح جمعی و کلی اخلاقی می‌شود آنجا که قرار است بر قاعده «بیشترین سود برای بیشترین کسان» عمل کنیم. اما چه کس یا مرجعی قرار است حساب و کتاب ریاضی تعیین بیشترین سود را برای بیشترین کسان انجام دهد؟ بی‌تردید آنکه قانون‌گذاری می‌کند و در عمل مجری آن است. او باید قاعده مذکور را در صحنه اجتماعی و سیاسی به مرحله عمل بگذارد و افراد را به تبعیت از آن وادار کند. به این ترتیب حکومت مرجع اخلاقی کردن جامعه به حسب قواعد فایده‌گرایانه است.

فیلسوفان متعددی در دوران مدرن با بنتام و اصول اخلاقی او مخالفت کردند. اما در اصل با مرجعیت حکومت برای اخلاقی کردن جامعه همراه بنتام بودند. ناسیونالیسم‌های قرن نوزدهمی، پناهی جز حکومت نداشتند تا به مدد آن ملت سازی کنند و اخلاقیات واحد یک ملت را تثبیت کنند. مارکسیست‌های بلشویک برای رها کردن مردم از فرهنگ پیشین و پذیرش فرهنگ و اخلاق سوسیالیستی به دیکتاتوری پرولتری تکیه کردند. فاشیست‌ها و نازی‌ها هم به یک حکومت پناه آوردند تا جامعه را اخلاقی کنند. اسلام سیاسی نیز که بیش از همه در جمهوری اسلامی تجلی کرد، وظیفه اخلاقی کردن جامعه را به حکومت سپرد.

این‌ها همه با بنتام مخالف بودند، اما همه با او در خلق دولت هنجارگذار هم داستان شدند.

در دوران قدیم، حکومت‌ها هنجارگذار نبودند. جامعه در کلیت خود یک هستی اخلاقی بود و حکومت‌ها هم جزئی از این کلیت اخلاقی محسوب می‌شدند.

از گسترش فردیت و خواست آزادی روزافزون گریزی نبوده و نیست. اما تصویر همه از یک جماعت فردیت یافته، یک وضعیت آشوبناک و غیر اخلاقی و حتی یک وضعیت جنگی است. جان لاک به کلی به فراموشی سپرده شد که اعتقاد داشت افراد ذره‌ای شده می‌توانند مستقل از ساختار قدرت برای خود اجتماعی بنا کنند که نه تنها تابع حکومت نیست بلکه قادر است حکومت را تحت فشار قرار دهد. البته جان لاک ساده اندیش نبود و مشکلات و کاستی‌ها را هم می‌دید. برای رفع همین کاستی‌ها تشکیل حکومت را ضروری می‌دید. اما حکومت مرجع اولیه هنجارمند کردن جامعه نبود، بلکه رفع کننده ناتوانی‌های جامعه بود. همین و بس.

تحولات تکنولوژیک و ارتباطی جدید، دولت‌ها را تضعیف نکرد. شاید از حیث ساختاری و اعمال قدرت و نظارت تقویت هم کرده باشد. اما توان دولت‌ها برای هنجارمند سازی جامعه را تضعیف کرده است. نمونه اعلای آن را طی سه دهه گذشته در ایران تجربه کرده‌ایم. اعتراف جمهوری اسلامی به شکست رسانه‌ای حاکی از آن است که دیگر مثل قدیم، نمی‌تواند افکار عمومی مردمان را متوجه خود کند. جامعه توان هنجارمند شدن مستقل از اراده سیاسی را پیدا کرده است. این دستاورد مهمی است.

جامعه برای نخستین بار این فرصت را پیدا کرده که از قدرت دولت هنجارگذار بکاهد و خود دست به کار ساختن جامعه و هنجارمند سازی آن شود.

ما با موقعیت برساخته شدن جامعه از پائین مواجهیم. موقعیتی که با خطر ظهور نظم‌های فاشیستی و سرکوبگر تازه مواجه است. اما همه چیز می‌تواند در جهت ظهور دولت و هویت‌های جهانروا جهت پیدا کند.

نظام‌های اخلاقی متکی بر دولت، عموماً، تک ذهنی، مرزگذار، خاص‌گرا و دگر ستیزند. اما نظام‌های اخلاقی متکی بر جامعه، متکثر، وابسته به موقعیت‌های خاص جهان زیست، و در عین حال متوجه به قلمرو عام انسانی‌اند.

اینک نوبت آن است که در مقابل اسلامیت یا ایرانیت مرزگذار، منتظر ایرانیت‌ها و اسلامیت‌های پرشمار اما گشوده به دیگری باشیم. این معجزه‌ای است که در توان جامعه است نه حکومت./ چکیده سخنرانی در هفدهمین سمینار سالانه انجمن علوم سیاسی 

پژوهشگر ایرانی حوزه علوم سیاسی و جامعه‌شناسی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی 

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: اخلاق فلسفه اخلاق جامعه جامعه مدنی فایده گرایی محمدجواد غلامرضا کاشی کانت جان لاک امانوئل کانت


نظر شما :