موضوعی که آذربایجان نقش کلیدی در آن دارد
واکاوی ابعاد پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم

نویسنده: احمد قاسمزاده، کارشناس مسائل آسیای مرکزی
دیپلماسی ایرانی: پیمان صلح ابراهیم (آبراهام)، که به عنوان توافق عادیسازی روابط میان برخی از کشورهای عربی و اسرائیل شناخته میشود، در سال 2020 به امضا رسید و تأثیرات گستردهای بر تحولات منطقه خاورمیانه داشته است. با آغاز به کار دولت دوم ترامپ طبق وعده قبلی و با هدف تقویت روابط دیپلماتیک و اقتصادی، ایالات متحده به دنبال بسط پیمان ابراهیم به مناطق جدید است و احتمال دارد دامنه این توافق را تا آسیای مرکزی، بهعنوان یک منطقه استراتژیک گسترش دهد.
طبق آنچه طی ماههای گذشته در رسانهها عنوان شد کشورهای قزاقستان و ازبکستان و آذربایجان، کشورهایی هستند که ترامپ تلاش دارد تا اضافه کردن آنها به این توافق دامنه جغرافیایی پیمان ابراهیم را گسترش دهد. هرچند که هر سه کشور قزاقستان و ازبکستان و آذربایجان در حال حاضر دارای روابط سیاسی و اقتصادی با تلآویو هستند؛ اما پیمان ابراهیم کارکردی فراتر از نکات پیشگفته خواهد داشت و به دنبال ایجاد پلتفرمی برای همکاریهای همهجانبه بین ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و کشورهای عضو خواهد بود.
قزاقستان به عنوان یکی از کشورهای کلیدی در آسیای مرکزی، با منابع طبیعی غنی و موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود، میتواند نقش مهمی در تقویت روابط میان کشورهای آسیای مرکزی و رژیم صیونیستی ایفا کند وعلاوه بر این، موقعیت جغرافیایی قزاقستان که هممرز روسیه و چین است، آستانه را به عنوان یک بازیگر محوری در امنیت منطقهای مطرح میکند و به همین دلیل عضویت قزاقستان در این پیمان حضور آمریکا در آسیای مرکزی را تقویت خواهد کرد و به عنوان یک عامل مهم در برابر سیاست توسعهطلبانه پکن و مسکو در آسیای مرکزی عمل خواهد کرد.
قزاقستان به دلیل برنامه های اقتصادی خود که با رشد اقتصادی بالا محقق خواهد شد به دنبال استفاده از تمام ظرفیت های سیاست خارجی خود برای رسیدن به اهداف خود است و پیمان ابراهیم مزایایی چون افزایش سرمایهگذاری خارجی و دسترسی به فنآوری شرکت های غربی را برای این کشور به همراه خواهد داشت که به عنوان عاملی مهم برای پیوستن قزاقستان به این پیمان تلقی می شود. هرچند که در کنار نکات پیش گفته می توان به عوامل موثر دیگری چون استمرار جنگ اوکراین و تحریمهای اقتصادی روسیه و تاثیر منفی آن بر اقتصاد قزاقستان و نیاز به روابط متنوع بینالمللی برای آستانه نیز اشاره کرد.
با این حال نمیتوان از چالشهایی که بدلیل پیوستن به این پیمان پیش روی قزاقستان قرار دارند به سادگی عبور کرد که می توان به احتمال واکنش روسیه و چین به این عضویت اشاره کرد که ممکن است حضور قزاقستان در این توافقنامه را یک چالش مستقیم برای نفوذ خود در منطقه قلمداد کنند. چالش دیگری که در این حوزه مطرح است، پتانسیل مخالفت داخلی توسط جامعه دینی این کشور و نیز بخش حامی گفتمان فلسطین است که ممکن است با واکنش های گسترده در جامعه قزاقستان همراه شود. کما اینکه بعد از حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه تحرکاتی مانند امضای طومار برای توقف فروش نفت قزاقستان به رژیم صهیونیستی توسط دانشجویان قزاق و یا حمله به مراکز یهودیان توسط شهروندان قزاقستان را شاهد بودیم که از حساس بودن افکار عمومی این کشور به تحولات مربوط به فلسطین و رژیم صهیونیستی حاکی است.
نقش کلیدی باکو
نقش کشور آذربایجان در پیوستن قزاقستان به پیمان صلح ابراهیم میتواند به عنوان یک عنصر کلیدی در تحولات ژئوپلیتیکی منطقه اوراسیا و خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد. آذربایجان، به عنوان یک کشور مسلمان و همسایه قزاقستان، دارای روابط تاریخی و فرهنگی عمیقی با آستانه و سایر کشورهای آسیای مرکزی است و باکو با توجه به موقعیت جغرافیایی خود که در مسیر کریدورهای ترانزیتی بین آسیای مرکزی و اروپا قرار دارد، میتواند کمک ویژه ای به قزاقستان در زمینه توسعه زیرساختها و پروژههای حمل و نقل داشته باشد.
یکی از جنبههای مهم نقش آذربایجان در سال های اخیر، تسهیل دیپلماسی و گفتوگوهای میان کشورهای اسلامی منطقه و رژیم صهیونیستی است و به نظر می رسد باکو با تحرکات خود و نزدیک کردن کشورهای آسیای مرکزی به رژیم صهیونیستی به دنبال نزدیک تر شدن به ایالات متحده و تقویت جایگاه خود در سیاست های منطقه ای واشینگتن است.
رابطه بسیار نزدیک و طولانیمدت آذربایجان با رژیم صهیونیستی که در منافع استراتژیک مشترک و پیوندهای امنیتی و اقتصادی مستحکم بین دو طرف ریشه دارد، در سالهای گذشته به عنوان عامل تسهیلکننده روابط نزدیکتر کشورهای آسیای مرکزی با اسرائیل نقش آفرینی کرده و زمینه نفوذ بیشتر رژیم صهیونیستی در سازمان های منطقه ای مانند کشورهای ترک زبان را فراهم کرده و باکو نیز با عنوان کردن عضویت برخی کشورهای ترک زبان در پیمان ابراهیم، بهدنبال کاستن از قبح عادی سازی روابط کشورهای مسلمان مانند قزاقستان و ازبکستان با رژیم صهیونیستی است که این امر در صورت تحقق میتواند به تقویت موضع ترکیه به عنوان لیدر جریان کشورهای ترک در منطقه منجر شود.
جمعبندی
پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم در وهله اول نشاندهنده تغییر در سیاست خارجی چندوجهی این کشور خواهد بود، بهگونه ای که برخلاف رویه متعادل قزاقستان در سیاست خارجی، این تصمیم میتواند کفه ترازو را به نفع ایالات متحده سنگینتر کند و به طور بالقوه الهامبخش دیگر کشورهای آسیای مرکزی برای پیوستن به این توافق باشد.
توافقنامه ابراهیم به طور بالقوه این ظرفیت را داراست که با تقویت روابط سیاسی و امنیتی و اقتصادی، ژئوپلیتیک آسیای مرکزی را تغییر دهد. ازآنجاییکه کشورهای آسیای مرکزی در حال بررسی پیوستن به این توافقنامه هستند، ممکن است با نگاهی به افزایش تجارت، فرصتهای سرمایهگذاری و همکاریهای گسترده در حوزه فناوری با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای امضاکننده سود ببرند؛ اما حضور جمهوریهای آسیای مرکزی در این توافق، به دلایلی همچون تقویت گفتمان فلسطین بعد از عملیات طوفان الاقصی و کشتار گسترده در غزه و همجواری آسیای مرکزی با افغانستان بهعنوان اصلیترین پایگاه گروههای افراطی (بهخصوص ازبکستان که با افغانستان دارای مرز مشترک است) ممکن است در نهایت به بروز نارضایتی از دولتها در سطح اجتماعی و افکار عمومی و بیثباتی ناشی از تحرکات گروههای جهادی حامی گفتمان فلسطین (که در یک سال و نیم گذشته تقویت شدهاند) منجر شود، هر چند همه نکات پیشگفته بستگی به ماهیت همکاری، نحوه اطلاعرسانی و پیوست رسانهای آن و فضای سیاسی حاکم بر کشورهای آسیای مرکزی خواهد داشت.
نظر شما :