باید این توافق و توافقهای مشابه را جدی گرفت
نگاهی واقع بینانه به توافق راهبردی ایران و چین

نویسنده: دکتر محمد بیدگلی، دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل ایران
دیپلماسی ایرانی: درباره قرارداد راهبردی ایران و چین که به یکی از موضوعات سیاسی و اقتصادی روز بدل شده، تحلیلهای مختلفی ارائهشده که اکثراً دارای یک حالت صفر و صدی است. به نظر میرسد نکته اساسی که در این بین مغفول مانده، ارزیابی درست و واقعبینانه از این سند است. چراکه گروهی امضای این سند را فروش ایران، آغاز استعمار چین و ترکمانچای نوین قلمداد کردند. حال باید از این منتقدان پرسید که چرا همکاریهای بلندمدت و راهبردی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس از عربستان سعودی گرفته تا امارات متحده عربی، کویت، عمان و ... با چین محل نگرانی نیست، اما امضای سند جامع همکاریهای راهبردی ایران و چین با این میزان از هجمهها، انتقادات مخرب سیاسی و رسانهای همراه شده است؟!
فارغ از تحلیلهای گوناگون و نظرات مختلفی که در رابطه با این توافق ارائه میشود، توجه به چند نکته زیر ضروری است:
۱- هدف ایران و چین از شرکت گسترده با یکدیگر خنثی کردن فشارهای ایالاتمتحده آمریکاست، این توافق نشان میدهد گزینههای دیگری نیز در برابر هم داریم. همچنین این پیمان ضربهای کارآمد به نقش آمریکا در خاورمیانه خواهد بود و شکل دیگر مذاکرات و گفتوگوهای جدید میان ایران و چین نشانگر نگرانیهای فزاینده دو کشور در رابطه با آمریکاست.
۲- این توافق میتواند راه را برای سرمایهگذاریهای مشترک ایران و چین در مناطق آزاد تجاری ایران و پروژههای مشترک در سایر کشورها هموار کند. به این نکته توجه داشته باشیم که هر توافقی حداقل دو طرف دارد و هر یک از طرفین، در پی آن باید به منافع خود دست یابند؛ این شرطِ یک همکاری بینالمللی برد – برد است. به سند همکاری ایران و چین نیز باید با نگرشی جامع و واقعبینانه نگاه کرد: هم ما و هم چینیها با امضای این سند در پی تأمین منافع خود هستیم. بنابراین اگر این سند دارای فرصتها و مزایایی برای چینیها باشد، متقابلاً نیز باید متضمن فرصتها و مزایایی برای ایران باشد. یک سیاست خارجی موفق برای تأمین اهداف ملی کشور به متنوعسازی منابع در حوزههای مختلف نیازمند است و اتکای صرف به یک کشور و یا یک منطقه خاص در روابط بینالمللی برای آینده سیاسی و اقتصادی کشور سودمند نخواهد بود.
۳- چین تاکنون در برابر تلاشهای ایالاتمتحده، که میخواسته واردات نفت چین از خاورمیانه را به صفر برسد، مقاومت کرده است. همچنین ایران بیشترین میزان نفت خام خود را به چین صادر میکند. برای ایران، توسعه روابط با چین راهی برای دور زدن اروپاست، چراکه تهران بارها عدم پایبندی اروپاییها به تعهدات اقتصادی آنان در قبال ایران در توافق هستهای برجام را گوشزد کرده است. چین قبلاً نیز دارای روابط تجاری با ایران قراردادی از فروش نفت داشت. در توافق ۲۵ ساله چین و ایران، ایران اینجا اهرمی دارد که در افزایش تنشها با آمریکا از آن استفاده کند، تا با تحتفشار قرار دادن طرف مقابل او را به همکاری بلندمدت متمایل کند.
۴- مخالفین داخلی میگویند هر قراردادی که مخفیانه و بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ملت ایران با طرحهای خارجی منعقد شود و مخالف منافع کشور و ملت باشد معتبر نیست، باید بگویم ما این سیاست را در زمان دکتر مصدق عملی کردیم و نتیجه عکس گرفتیم. مخالفان دیگر، دولت را محکوم به اینکه ایران را میخواهید مستعمره چین کنید داد سخن به زبان میآورند. بدیهی است دشمنان ما مانند آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی و شبکههایی مثل ایران اینترنشنال که دشمنان قسمخورده ایران هستند علیه این توافق دست به مخالفت زدهاند.
۵- رسانههای غربی معاند برای زیر سؤال بردن توافق، با دروغ اعلام میکنند که پنج هزار نیروهای امنیتی چینی برای حفاظت از منافع در ایران مستقر میشوند، برای تشویش اذهان عمومی و نفاق داخلی و هیچوقت هم از این سیاستهای تفرقه بینداز و حکومت کن نتیجه نگرفتند و بعداً توطئههای آنها همیشه فاش شد. همچنین رسانههای غربی به دلیل مهم بودن موضوع سعی میکنند با طرح دروغها و شیطنتهای خود حساسیت لازم، برای به هم خوردن چنین راهبردی مهم، نیروهایی را در داخل علیه اجرائی شدن آن بشورانند. بهخوبی مشاهده میشود که با طرح این موضوع آمریکا به دلیل عصبانیت بیشازحد درصدد افزایش فشارهای خود بر ایران برآمده است.
۶- به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران باید در مقابل ایالات متحده آمریکا و اروپا و اسرائیل و شورای همکاری خلیج فارس از این پیمانها برقرار کند، همچنین ایران باید نهتنها با چین بلکه با اکثر کشورها ازجمله روسیه و هند و ترکیه و پاکستان پیمانهای مشابه آن ایجاد کند.
از این رو بسیاری از تحلیلگران معتقدند که بهطورقطع چین تا سال ۲۰۳۵ بهعنوان قدرتمندترین اقتصاد جهان در رتبه اول برترین اقتصاد جهان خواهد ایستاد. از همین رو آمریکا از هر فرصتی برای ضربه زدن به چین استفاده و تلاش میکند شرکتهای چینی را از طریق تحریم یا پروندهسازی از دور رقابت خارج کند. نتیجه آنکه توافق جامع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین میتواند بستری از همکاری برای هر دو کشور برای کاستن فشارهای امریکا فراهم آورد و ضمن خارج کردن ایران از انزوای اقتصادی، فشارهای امریکا بر چین را نیز کاهش دهد. ازاینرو با امضای سند همکاری ۲۵ ساله دو کشور، امریکا و متحدین از طریق جنگ نرم (به راه انداختن هجمههای تبلیغاتی داخلی و خارجی) درصدد ایجاد شبه و ضربه زدن به آن هستند چراکه با تحقق این سند، امریکا یکی از اهرمهای فشار علیه ایران و چین را از دست داده است.
نظر شما :