شواهد روسی و ایرانی، انگیزه‌ها و پیامدها

تحلیل ژئوپلیتیکِ ارتقای روابط روسیه–ایران (۲۰۲۴–۲۰۲۵)

۰۴ آبان ۱۴۰۴ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۵۸۵۶ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
سعیدرضا طاهرخانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: در سال‌های ۲۰۲۴–۲۰۲۵ روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه به فازی وارد شد که در آن پیام‌های سیاسی – رسمی و گام‌های عملی (از جمله تمرین‌های دریایی مشترک، پیمان راهبردی جامع و گزارش‌های رسانه‌ای دربارهٔ نقل‌و‌انتقال تسلیحاتی) برجسته شد. این مقاله با تکیه بر منابع روسی، ایرانی و چند منبع بین‌المللی، ادعاها دربارهٔ «ارتقای سطح روابط» را بررسی می‌کند، انگیزه‌های مسکو را از منظر ژئوپلیتیک تبیین می‌کند و سناریوهای ممکن برای نظم منطقه‌ای را ترسیم می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که گرچه پیام‌رسانی سیاسی روسیه به سمت «همسویی راهبردی» با ایران تقویت شده، اما برای اثبات نهادسازیِ الزام‌آور (پیمان دفاعی الزام‌آور یا انتقال سیستم‌های حساسِ در مقیاس گسترده) هنوز شواهد علنی و مستند کافی نیست. 
تحلیل ژئوپلیتیکِ ارتقای روابط روسیه–ایران (۲۰۲۴–۲۰۲۵)

نویسنده: سعیدرضا طاهرخانی، دکترای جغرافیای سیاسی و پژوهشگر ژئوپلتیک

دیپلماسی ایرانی: تحولات ژئوپلیتیک اخیر (جنگ در اروپا، تغییرِ اولویت‌های امنیتی در خاورمیانه، و تحرکات منطقه‌ای پس از وقایع ۲۰۲۳–۲۰۲۴) بازتعریف تعاملات میان بازیگران بزرگ منطقه‌ای را موجب شده است. در این زمینه، روسیه و ایران – دو قدرت مهم فرامنطقه‌ای/منطقه‌ای – مواضع و اقدامات جدیدی اتخاذ کرده‌اند که می‌تواند تاثیرات قابل‌توجهی بر توازن قدرت، شبکه‌های تحریمی و ترتیبات امنیتی منطقه داشته باشد. سوال کلیدی این مقاله این است: آیا آنچه روسای سیاسی (اعم از پوتین یا نهادهای رسمی روسیه) اعلام می‌کنند، بازتاب «پیمان‌سازی راهبردی» است یا بیشتر «پیام‌رسانی سیاسی با هدف ابزارسازی ژئوپلیتیک»؟ 

روش‌شناسی 

روش کار توصیفی – تحلیلی است: گردآوری داده‌ها از بیانیه‌های رسمی (وزارت امور خارجه روسیه، کرملین)، گزارش‌های رسانه‌های دولتی/نیمه‌دولتی روسی و ایرانی و گزارش‌های تحلیلی بین‌المللی؛ سپس تحلیل محتوا و تطبیق شواهد با شاخص‌های «همکاری تاکتیکی» در مقابل «همکاری راهبردی». در انتخاب منابع بر تنوع (روسی/ایرانی/بین‌المللی) و اعتبار (اسناد رسمی، رسانه‌های اصلی، گزارش‌های تحلیلی معتبر) تاکید شده است. 

شواهد (مستندات روسی و ایرانی) 

۱. پیمان «شراکت جامعِ راهبردی» (نمادِ نهادسازی رسمی): روسیه و ایران در ژانویهٔ ۲۰۲۵ پیمانی با عنوانِ «توافق‌نامهٔ جامع شراکت راهبردی» را امضا کردند که هدف آن گسترش همکاری‌ها در حوزه‌های دفاعی، اقتصادی و سیاسی اعلام شد و نسخه‌هایی از مراحل تصویب/اجرای آن در سال ۲۰۲۵ منتشر شد. این پیمان، اگرچه در متون رسمی مسکو و برخی پوشش‌ها «راهبردی» توصیف شده، در بیانیه‌های روسی تصریح شده که این پیمان «پیمان نظامیِ الزام‌آور (Treaty of mutual defence)» به‌معنای سنتی نیست و محدودیت‌هایی دارد. 

۲. تمرین‌ها و همکاری‌های دریایی (خزر و دیگر مناطق): مانورهای دریایی مشترک، از جمله CASAREX 2025 در دریای خزر، و اعلام برنامه‌هایی برای تمرین‌های بعدی نشان‌دهندهٔ افزایش همکاری عملی در حوزهٔ نظامی – دریایی است. چنین فعالیت‌هایی هم نماد نزدیکی تاکتیکی و هم شکل‌دهندهٔ اعتماد عملی میان دو نیروی دریایی قلمداد می‌شوند. 

۳. گزارش‌ها دربارهٔ معاملات نظامی و انتقال تجهیزات حساس: در پاییز ۲۰۲۵ گزارش‌ها و اسناد منتشری (leaks) در رسانه‌ها از جمله Newsweek، IranInt/IsraelHayom و منابع تحلیلی مستقل، ادعاهایی دربارهٔ قراردادهای بزرگ تسلیحاتی (SU-35 یا MiGهای پیشرفته) مطرح کردند؛ اما تا زمان نگارش این مقاله، هیچ اعلامیهٔ رسمی روسیه مبنی بر تحویل کامل یا عملیاتی‌سازی این جت‌ها منتشر نشده است و برخی تحلیل‌ها (Forbes و تحلیلگران نظامی) دربارهٔ دشواری‌های عملی و پیامدهای تحریمی/فنیِ این انتقال تردید دارند. بنابراین باید میان «گزارش رسانه‌ای/نشت اسناد» و «تایید رسمی/تحویل واقعی» تمایز قائل شد. 

۴. همکاری لجستیکی و تبادل تجهیزات/مهمات (شواهد متقابل): تحلیل‌های غیردولتی و پژوهش‌های رسانه‌ای نشان داده‌اند که جریان‌هایی از تجهیزات غیرخطوط اصلی (مانند مهمات) بین تهران و مسکو رد و بدل شده است؛ این موارد، اگرچه الزاماً به معنی توافق رسمی همه‌جانبه برای انتقال فناوری‌های حساس نیست، نمایانگر تقسیم وظایف لجستیکی و همکارهای عملی بین دو کشور است. 

تحلیل ژئوپلیتیک — چرا مسکو مایل به ارتقای رابطه است؟ 

الف) مواجهه با انزوای غرب و تأمین خطوط تدارکاتی/امنیتی: تحریم‌های بلندمدت و فشارهای اقتصادی/نظامی بر روسیه انگیزهٔ تقویت پیوندها با شرکای غیرغربی را افزایش داده است. ایران، با موقعیت استراتژیک خود در خاورمیانه، دسترسی به آب‌های گرم، و ظرفیت‌های صنعتی/نظامی، شریک جذابی برای مسکو است تا برخی از هزینه‌های ناشی از انزوای غرب را تعدیل کند. 

ب) توزیع فشار و ایجاد جبههٔ موازیِ تأثیرگذاری: با تشدید تلاش‌های غرب برای بازتعریف ترتیبات امنیتی در منطقه (یا بهبود روابط با برخی بازیگران منطقه‌ای)، روسیه با نزدیک شدن به تهران تلاش می‌کند هم‌زمان نیروهای رقیب را در منطقه تقسیم و فشار دیپلماتیک و سیاسی را گسترش دهد (بخشی از فشارها به ایران سرریز شود). این تاکتیکِ «تقسیمِ فشار» کلاسیک در رقابت‌های چندقطبی است. 

پ) مزیت‌های عملیاتی – لجستیکی برای منازعه‌های فرامرزی: روسیه درگیرِ جنگی بلندمدت در اوکراین و مجموعه‌ای از چالش‌های امنیتی است؛ داشتن یک شریک منطقه‌ای مانند ایران برای دسترسی به مسیرهای ترانزیت، تجهیزات یا حتی اطلاعات عملیاتی می‌تواند برای روسیه مفید باشد و آن را در عرصهٔ راهبردی تقویت کند. گزارش‌های رسانه‌ای دربارهٔ تبادل مهمات و حمایت لجستیکی، این دیدگاه را تقویت می‌کنند. 

سنجش سطح «راهبردی» — معیارها و اِعمال آنها: برای قضاوت باید معیارهایی را بررسی کرد، از جمله: (۱) نهادسازی حقوقی الزام‌آور (معاهدات دفاعی با بندهای متقابل)، (۲) تحویل مستمر و آشکار فناوری‌های حساس، (۳) همگرایی راهبردی طولانی‌مدت در سیاست خارجی و (۴) سازوکارهای نظامی مشترک دائمی. بررسی منابع نشان می‌دهد: 

معیار (۱): پیمان ۲۰۲۵ «شراکت جامع» نهادسازی‌ای ایجاد کرده اما روسیه رسماً تأکید داشته که این پیمان به معنای ائتلاف نظامی سنتی نیست. 

معیار (۲): گزارش‌ها و نشت‌ها وجود دارند ولی تایید رسمی و شواهد تحویل گسترده هنوز کمّی و کیفیِ کافی ندارند. 

معیار (۳) و (۴): همگرایی در مواضع سیاسی و همکاری‌های تاکتیکی (مثلاً دریا/ترانزیت/دیپلماسی) مشاهده می‌شود، اما یک ساختار نظامی – دبلیو ‌قابل ‌استفادهٔ دائمی (مثل پایگاه نظامی دائم یا سازوکار فرماندهی مشترک) هنوز علنی نشده است. 

نتیجه: پیام‌رسانی و برخی گام‌های نهادسازی برداشته شده‌اند، اما هنوز «پیمان دفاعی متقابل» به معنای کلاسیک اثبات نشده است.

پیامدها برای نظم منطقه‌ای و سیاست‌های بازیگران دیگر 

۱. پیچیده‌تر شدن معادلات بازدارندگی منطقه‌ای: انتقال یا ارتقای سامانه‌های دفاعی و قابلیت‌های هوایی می‌تواند معادلات بازدارندگی در برابر بازیگرانی چون اسرائیل یا آمریکا را دگرگون کند – حتی وجود گمانه‌زنی دربارهٔ خرید SU-35 می‌تواند بازطراحی محاسبات نظامی در منطقه را موجب شود. 

۲. فشار مضاعف به رژیم تحریم‌ها و شبکه‌های مالی/لجستیکی: تحکیم همکاری‌ها می‌تواند کانال‌های دورزدن تحریم‌ها را گسترش دهد و بازیگران ثالث (کشورهای همکار یا شبکه‌های تجاری) را در معرض ملاحظات جدید قرار دهد. 

۳. واکنش‌های سه‌جانبه/فرامنطقه‌ای: اروپا و آمریکا ممکن است به‌صورت هدفمند، بسته‌های جدیدی از تحریم‌ها یا اقدامات دیپلماتیک را علیه بازیگران و شرکت‌هایی که در این همکاری‌ها نقش دارند، اعمال کنند؛ همچنین، کشورهای منطقه (ترکیه، عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس) و رژیم صهیونیستی سیاست‌های تطبیقی اتخاذ خواهند کرد. 

۴. خطر قطب‌بندی بیشتر منطقه‌ای: افزایش نزدیکی مسکو – تهران می‌تواند به ایجاد بلوک‌های ژئوپلیتیک قوی‌تر و کاهش فضای میانی برای دیپلماسی منطقه‌ای بینجامد. 

سناریوها (خلاصه و قابل استفاده در سیاست‌گذاری) 

سناریوی محافظه‌کار (احتمال بالا): ادامهٔ پیام‌رسانی راهبردی و گسترش همکاری‌های تاکتیکی؛ توافق‌های عملی مشروط و محدود؛ اجتناب از ائتلاف نظامی الزام‌آور. 

سناریوی میانی (احتمال متوسط): تحویل برخی سامانه‌های دفاعی و تسلیحاتی (با پالایش سیاسی و فنی) و توسعهٔ همکاری‌های لجستیکی؛ افزایش واکنش غرب اما بدون ورود به درگیری مستقیم. 

سناریوی تهاجمی (احتمال کمتر اما با پیامد شدید): توافقات گستردهٔ نظامی و انتقال تکنولوژی‌های حساس که تشدید تحریم‌ها، مداخلهٔ منطقه‌ای و احتمالاً تقابل مستقیم با منافع غربی در نقطه‌ای از منطقه را موجب شود. 

جمع‌بندی و توصیه‌های سیاستی برای بازیگران خارجی و داخلی ایران 

برای پژوهشگران: نیاز به تحلیل داده‌های ماهواره‌ای، رصد زنجیرهٔ تامین و گمرکی، و مصاحبه با کارگزاران دیپلماتیک برای اعتبارسنجی گزارش‌های رسانه‌ای و نشت‌ها. 

برای سیاست‌گذاران ایران: اگر هدف تضمین منافع ملی است، باید توازنی بین مزایای فوری همکاری با روسیه (تدارک، بازار، پشتیبانی سیاسی) و هزینه‌های بلندمدت (وابستگی تکنولوژیک، پیامدهای تحریمی، محدودیت در تعامل با غرب) ایجاد شود. 

برای بازیگران غربی: لازم است تمایز میان پیام‌رسانی سیاسی و واقعیت‌های عملی را حفظ کنند و سیاست‌هایی هدفمند (ناظر بر تبادل فناوری، شبکه‌های مالی و لجستیکی) طراحی کنند تا از تشدید خطرات جلوگیری شود. 

محدودیت‌ها و چشم‌انداز پژوهش‌های آینده 

مستندسازیِ واقعیِ انتقالات تسلیحاتی و فناوری نیازمند دسترسی به داده‌های غیررسانه‌ای (اسناد قرارداد، آمار گمرکی، اطلاعات ماهواره‌ای، و داده‌های مالی بین‌المللی). 

پژوهش‌های آینده باید منابع روسی رسمی (وزارت دفاع، کرملین، وزارت أمور خارجه)، اسناد پارلمانی ایران و رصدهای مستقل تحلیلی را سیستماتیک بررسی کنند. 

منابع خارجی

1. Ministry of Foreign Affairs of the Russian Federation — official statements (Oct 2025). 
2. “Iran–Russia ‘Comprehensive Strategic Partnership’ treaty takes effect.” Asharq Al-Awsat / Aawsat (English). Oct 3, 2025. 
3. “A Strategic Partnership, Not a Military Alliance: Russia's role…” The Moscow Times, Jun 16, 2025. 
4. CASAREX 2025 — coverage of Caspian naval exercises (Specialeurasia / regional press). Jul 21, 2025. 
5. Reports on alleged fighter-jet deals (Newsweek, Israel Hayom, Zona-Militar, IranIntl) — leaked-document coverage (Oct 2025). 
6. Analysis on constraints to Russian upgrade of Iran’s air force (Forbes). Sep 23, 2025. 
7. Investigative/transport-data reports re: ammunition/logistics (Meduza; C4ADS analyses). Aug 2025. 
8. Reuters & AP reporting on Putin’s regional diplomacy and wider security messaging (Oct 2025). ‎<This message was edited>

کلید واژه ها: ایران روسیه ایران و روسیه روابط ایران و روسیه توافقنامه راهبردی ایران و روسیه سعیدرضا طاهرخانی منطقه همکاری همکاری تاکتیکی نظامی


نظر شما :