با وجود تحریم‌های سخت استفاده از بریکس و شانگهای سخت است

الگوی «دوشیدن بز نر» در دیپلماسی ایرانی!

۰۲ آذر ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۶۲۷۷ اخبار اصلی اخبار داخلی
نویسنده خبر: اسلام ذوالقدرپور
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: فهم مناسبات قدرت در جهان آشفته کنونی، نشان می‌دهد که کسب منافع سازمان‌های شانگهای، اکو یا گروه بریکس تا زمانی که ایران زیر بار فشار تحریم‌های فراگیر غربی است، غیرممکن بوده و به منزله دوشیدن بز نر است. 
الگوی «دوشیدن بز نر» در دیپلماسی ایرانی!

دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی به‌ویژه سیاستگذاری خارجی فرآیندی است که در میان دو جهان فرصت‌ها و جهان آرمان‌ها طرح‌ریزی و اجرایی می‌شود. دوگانه فرصت و آرمان پیش روی هر سیاستگذاری است که ‌باید سیاست خارجی و روابط بین‌الملل را مدیریت کند.

بازیگران نظام جهانی که طراحی سیاست خارجی خود را به سیاستگذاران آرمان‌گرا واگذار کنند، چنان بر قانون قدرت و برسازی قدرت تمرکز می‌کنند که اراده معطوف به قدرت که بر محور سه‌گانه حفظ، افزایش و نمایش قدرت استوار است را تنها در تقابل راهبردی و ایدئولوژیک با دیگر بازیگران دنبال می‌کنند، در حالی که الگوی رئالیسم روابط بین‌الملل، توصیه می‌کند که بازیگر از آرمانگرایی و ایدئولوژی رها شده و جهان فرصت‌ها را زیربنای قدرت‌یابی قرار دهد.

در جهان فرصت‌ها، رها از آرمان‌ها و انگاره‌ها، باید بر فرصت‌های موجود تمرکز کرد تا بتوان قدرت خود را حفظ کرد، افزایش یا نمایش داد. اما برخی بازیگران نظام جهانی در میانه دهه سوم قرن ۲۱ همچنان درگیر آرمان‌ و ایدئولوژی‌ حکمرانی ناکارآمدی هستند که گاه بقای این بازیگران را در چارچوب دولت شکننده نیز تهدید می‌کند.

چنین بازیگران آرمان‌گرایی، سیاستگذاری خارجی خود را به سیاستگذاران و دولتمردانی سپرده‌اند که ادعای انجام امور غیرممکن دارند. سیاستگذارانی که به جای دوشیدن گاو شیرده، ادعای دوشیدن بز نر دارند! 

سیاستگذاری عمومی که "دولت در عمل" نیز تعریف شده، بر اصل امکان‌پذیری سیاست بنیان شده است، بنابراین بازیگرانی که تلاش دارند امور غیرممکن را انجام دهند، تنها با این پندواژه توصیف می‌شوند: "بز نر را می‌دوشند".

اصرار برخی بازیگران بر ادامه سیاست‌های پیشین یا موجود که کارایی و اثربخشی آنها مطلوب نیست را می‌توان با هزاران مثال و داستان تفسیر کرد، اما مثال "دوشیدن بز نر"، مثالی است که نافهمی سیاستگذاران و دولتمردان در جهان فرصت‌های زودگذر را برجسته می‌کند. سیاستگذاری خارجی ایران در چند دهه گذشته به‌ویژه دو دهه اخیر بر همین الگوی دوشیدن بز نر استوار بوده و هزینه‌های بسیاری بر منابع و منافع راهبردی ایران وارد کرده که در محورهای زیر قابل بررسی است:

یکم – فرصت‌های سوخته از گاو شیرده تا دوشیدن بز نر: سیاستگذاری خارجی ایران همواره بر آرمانگرایی و ایستایی بر برخی سیاست‌ها، تاکتیک‌ها و ابزارهای سیاست خارجی و روابط بین‌الملل اتکا داشته و به این الگوی آرامان‌گرای پر هزینه نیز افتخار کرده است.

بسیاری از سیاستگذاران و دولتمردان ایرانی به جای انتخاب و بهره‌گیری از فرصت‌ها، دیگر بازیگران نظام جهانی که در شکار فرصت‌ها از ایران جلوتر هستند را نیز تمسخر می‌کند. برسازی واژه "گاو شیرده" برای برخی دولت‌های عربی ازجمله بارزترین رفتار آرمان‌گرای ایران برای توصیف روابط ایالات متحده امریکا و دولت‌های ثروتمند عربی است!

سیاستگذاران ایرانی به جای عادی سازی روابط نابسامان خود با همسایگان عربی و بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری آنان برای تغییر و بهبود اقتصاد ایران، کشورهای عربی را "گاو شیرده" برای امریکا و ترکیه معرفی می‌کنند.

دولت‌های ترکیه و ایالات متحده امریکا از پترودلارهای اعراب برای بهبود اقتصاد خود استفاده می‌کنند، اما ایران به جای بهره‌گیری از ثروت کشورهای عربی، به عضویت و مشارکت در ساختارهایی مانند سازمان شانگهای، گروه بریکس، سازمان اکو و... امید بسته است که مانند بز نر برای ایران هستند. ایران به جای سیاست دوشیدن گاوهای شیرده عربی، توهم سیاست دوشیدن بزهای نر شانگهای، بریکس و اکو را در پیش گرفته است! 

دوم – بریکس و شانگهای بدون منافع راهبردی: بسیاری از ائتلاف‌ها و سازمان‌های همکاری منطقه‌ای و جهانی قرن ۲۱ بر پایه دو مؤلفه اصلی امنیت و اقتصاد شکل گرفته، همبستگی امنیت و تجارت جهانی را در سیاستگذاری خارجی و روابط بین‌الملل پایدار ساخته است. در چنین بستری از وابستگی امنیت و تجارت به یکدیگر، حفظ، افزایش و نمایش امنیت بدون تقویت اقتصاد و بهره‌گیری از فر‌صت‌ها و مزایای اقتصادی، امکان‌پذیر نبوده و چندان سودمند نیست.

ایران و سیاستگذاران خارجی آن در چند دهه اخیر بر مشارکت و برجسته‌سازی ائتلاف‌ها، سازمان‌های همکاری منطقه‌ای، جهانی و ساختارهای بین‌المللی اصرار داشته‌اند که اگر چه ماهیت اقتصادی دارند، اما منافع اقتصادی لازم را برای ایران برآورده نکرده‌اند!

عضویت و کنشگری ایران در سازمان‌های بزرگ و جهانی مانند سازمان شانگهای و گروه بریکس که بر انگاره تجارت و اقتصاد بنیان شده‌اند اما به مرور زمان به سازمان‌هایی با ماهیت امنیتی و اقتصادی تبدیل شده‌اند، سود چندانی برای ایران نداشته، زیرا تحریم های فراگیر غرب مانند سدی بلند جلوی منافع و مزایای ایران از این دو سازمان بزرگ را گرفته است. اثرگذاری تحریم‌های ایالات متحده امریکا و غرب علیه ایران به گونه‌ای است که راه بهره‌گیری ایران از عضویت خود در سازمان شانگهای و گروه بریکس را مسدود کرده و این انسداد چنان سخت است که کسب سود ایران از بریکس و سازمان شانگهای مانند دوشیدن بز نر، غیرممکن و بلکه غیرعقلانی نشان می‌دهد.

*

قرن ۲۱ و آنارشی فراگیر آن، سیاستگذاری خارجی مطلوب را به شکار فرصت‌های موجود به‌جای کمین برای آرمان‌های سخت و ناممکن توصیه می‌کند. در این چارچوب، سیاستگذاران ‌باید فرصت‌های ممکن و برجسته را شناسایی و مورد استفاده قرار دهند، فرصت‌هایی که در چند سال اخیر با عنوان "گاو شیرده" در ادبیات سیاسی ایران نمود بیشتری داشتند. گاو شیرده که از سوی برخی کارشناسان ایرانی برای توصیف دولت‌های عربی منطقه و رابطه آنان با ایالات متحده امریکا بکار می‌رود، مؤلفه‌ای از تراژدی سیاست خارجی ایران در بهره‌گیری از فرصت‌هاست.

ایران که همسایه کشورهای عرب است، به جای دوشیدن گاوهای شیرده عربی یعنی جذب سرمایه اعراب، تلاش دارد تا شیر بزهای نر را بدوشد، یعنی منافع همکاری سازمان شانگهای، بریکس و اکو را به دست آورد!

فهم مناسبات قدرت در جهان آشفته کنونی، نشان می‌دهد که کسب منافع سازمان‌های شانگهای، اکو یا گروه بریکس تا زمانی که ایران زیر بار فشار تحریم‌های فراگیر غربی است، غیرممکن بوده و به منزله دوشیدن بز نر است. 

بنابراین سیاستگذاری خارجی ایران به یک بازنویسی راهبردی نیازمند است تا به جای سیاست بیهوده و غیرممکن دوشیدن بز نر، گاوهای شیرده نظام جهانی را بدوشد، یعنی فرصت‌های موجود را شکار کند و امید چندانی به شانگهای و بریکس مقایل تحریم‌های امریکا نداشته باشد.

اسلام ذوالقدرپور

نویسنده خبر

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل و دکترای سیاستگذاری عمومی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: سیاست خارجی سیاست خارجی ایران دیپلماسی ایران دیپلماسی ایرانی بریکس شانگهای سازمان همکاری های شانگهای اسلام ذوالقدرپور


( ۱ )

نظر شما :