نسل زد و مطالبات متفاوت

ظهور کنشگری دیجیتال در آفریقا

۲۴ آذر ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۶۷۳۳ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
سیروس حاجی‌زاده در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: سالانه حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون جوان وارد بازار کار می‌شوند، در حالی که تنها حدود ۳.۱ میلیون فرصت شغلی رسمی ایجاد می‌شود؛ شکافی که بی‌اعتمادی سیاسی و احساس بی‌آیندگی را در میان نسل Z تشدید می‌کند.
ظهور کنشگری دیجیتال در آفریقا

نویسنده: دکتر سیروس حاجی زاده، مدرس دانشگاه

دیپلماسی ایرانی: آفریقا با داشتن بیش از ۶۰ درصد جمعیت زیر ۲۵ سال جوان‌ترین قاره جهان است؛ در برخی کشورها این سهم به ۷۰ درصد می‌رسد. این واقعیت جمعیتی، در شرایط ضعف مزمن حکمرانی، نرخ بالای بیکاری و ناکارآمدی خدمات عمومی، نه تنها منبع بالقوه رشد اقتصادی، بلکه محرک فشارهای اجتماعی و سیاسی است. سالانه حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون جوان وارد بازار کار می‌شوند، در حالی که تنها حدود ۳.۱ میلیون فرصت شغلی رسمی ایجاد می‌شود؛ شکافی که بی‌اعتمادی سیاسی و احساس بی‌آیندگی را در میان نسل Z تشدید می‌کند.

 شاخص ابراهیم (Ibrahim Index of African Governance (IIAG) طی یک دهه گذشته روند نزولی در کیفیت حکمرانی، امنیت، حاکمیت قانون و فضای دموکراتیک را نشان می‌دهد. فساد ساختاری، نابرابری اقتصادی و فاصله میان نخبگان و شهروندان باعث شده است که نسل جوان احزاب و نهادهای سنتی را فاقد توان اصلاح‌گری بداند. این وضعیت نشانه فروپاشی تدریجی قرارداد اجتماعی است و به ظهور کنشگری نوین و دیجیتال محور نسل Z انجامیده است. این گذار جمعیتی و بحران اعتماد، بازتاب تغییرات ساختاری در الگوهای مشروعیت، تعامل دولت و جامعه و توانایی نسل جوان برای بازآرایی قدرت است. توانمندی‌های شبکه‌ای، دیجیتالی و سازمان‌دهی افقی به نسل Z امکان می‌دهد که نه تنها مطالبه‌گری اجتماعی، بلکه تغییر نظم سیاسی و تعریف مجدد مشروعیت را پیش ببرد؛ همان روندی که اخیراً در ماداگاسکار به وضوح مشاهده شد. 

۱. جوانی جمعیت و شکاف فرصت‌ها 

آفریقا با ترکیب جمعیتی عمدتاً جوان، به‌رغم پتانسیل ایجاد مزیت‌های اقتصادی و بهره‌گیری از «مزیت جمعیتی»، در بستر نرخ‌های بالای بیکاری، تورم و رکود سرمایه‌گذاری، به عاملی کلیدی برای شکل‌گیری فشارهای اجتماعی و نارضایتی جمعی تبدیل شده است. سالانه بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون جوان وارد بازار کار می‌شوند، در حالی که ظرفیت ایجاد شغل رسمی تنها حدود ۳٫۱ میلیون است؛ این شکاف ساختاری موجب افزایش احساس بی‌آیندگی، کاهش مشروعیت دولت‌ها و تقویت کنشگری سیاسی نسل جوان می‌شود. این شرایط، زمینه‌ای برای شکل‌گیری جنبش‌های نسل‌محور و بازآرایی قدرت در سطح ملی و حتی منطقه‌ای فراهم می‌کند، زیرا جمعیت جوان، با ابزارهای دیجیتال و شبکه‌ای، قادر است نهادهای سنتی قدرت را به چالش کشیده و معادلات سیاست داخلی و خارجی را تحت تأثیر قرار دهد.

۲.۲. شکنندگی حکمرانی و کاهش مشروعیت بر اساس داده‌های شاخص ابراهیم (Ibrahim Index of African Governance (IIAG)) 

طی یک دهه گذشته کیفیت حکمرانی در بسیاری از کشورهای آفریقایی با کاهش قابل توجهی مواجه شده است. کاهش امنیت، تضعیف حاکمیت قانون و محدود شدن فضای دموکراتیک موجب شده است که جوانان نه تنها فرصت‌های اقتصادی، بلکه امید سیاسی خود را نیز از دست بدهند. فساد ساختاری، جریان‌های مالی غیرقانونی و گسترش شکاف میان نخبگان و اکثریت جمعیت، اعتماد نسل Z به احزاب سیاسی و نهادهای رسمی را تضعیف کرده و این گروه جمعیتی را به ارزیابی این نهادها به‌عنوان ابزارهای ناکارآمد و فاقد توانایی اصلاح‌گری سوق داده است. این بحران مشروعیت، ظرفیت جوانان برای بسیج اجتماعی و اثرگذاری بر سیاست داخلی و حتی تعاملات منطقه‌ای را افزایش داده و نشان‌دهنده بازتعریف قواعد قدرت و مشروعیت در آفریقا است. 

۲.۳. فشردگی اقتصادی: 

تورم، کاهش ارزش پول و هزینه‌های زندگی بسیاری از کشورهای آفریقایی از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ دوره‌ای از تورم شدید، کاهش ارزش پول ملی و رشد قیمت مواد غذایی و انرژی را تجربه کردند. این وضعیت زندگی طبقه متوسط پایین و خانوارهای جوان را بیش از همه تحت فشار قرار داد. اعتراضات کنیا علیه لایحه مالیاتی ۲۰۲۴، اعتراضات نیجریه علیه هزینه‌های معیشتی و بسیج دیجیتال جوانان در مراکش برای اصلاح خدمات عمومی، همگی نمونه‌هایی از این شکاف فزاینده اقتصادی‌اند. 

۳. الگوی ماداگاسکار: اقتصاد سیاسی یک بحران مزمن

۳.۱. فقر ساختاری و ناکامی دولت ماداگاسکار یکی از فقیرترین کشورهای جهان است و ۷۵ درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی می‌کنند. تنها ۵ درصد مردم در مشاغل رسمی فعالیت دارند. طی پانزده سال حکومت راجولینا، رشد اقتصادی محدود و نابرابر بوده است. کمبود آب، قطعی برق و فرسودگی زیرساخت‌ها، به نماد ناتوانی دولت تبدیل شد.

۳.۲. فاصله نخبگان و مردم در مقابل فشارهای عمومی، سبک زندگی تجملی خانواده راجولینا و هزینه پروژه‌هایی که نیازهای اساسی مردم را برطرف نمی‌کردند (مانند تله‌کابین ۱۵۲ میلیون دلاری)، شکاف میان دولت و جامعه را آشکارتر کرد.

۳.۳. بحران مشروعیت و میراث تبعیت از قدرت استعماری افشای تابعیت فرانسوی راجولینا در سال ۲۰۲۳، و خروج هوایی او در بحبوحه اعتراضات با کمک نیروی نظامی فرانسه، برای بسیاری از شهروندان نماد روشن «وابستگی نخبگان به مراکز قدرت خارجی» بود. این امر خشم نسل Z را تشدید کرد و گفتمان «استقلال واقعی» را به هسته مطالبات آنها تبدیل کرد. 

۴. جنبش نسل Z در ماداگاسکار: از بحران خدمات عمومی تا خیزش سیاسی

۴.۱. ظهور «نسل Z261» و گسترش مطالبات جنبش نسل Z ماداگاسکار (شناخته‌شده با برچسب 261#) ابتدا در واکنش به بحران آب و برق شکل گرفت، اما به‌سرعت به جنبشی برای تغییر ساختاری تبدیل شد. این جنبش نه ایدئولوژی حزبی داشت و نه رهبران رسمی؛ اما توانست خواسته‌های مشخصی مانند مبارزه با فساد، پاسخگویی، عدالت اجتماعی و بازسازی حاکمیت ملی را نمایندگی کند.

۴.۲. سازمان‌دهی افقی و قدرت بسیج دیجیتال نسل Z نخستین نسل دیجیتال کامل در ماداگاسکار است. سازمان‌دهی جنبش از طریق تلگرام، دیسکورد، تیک‌تاک، سیگنال و پلتفرم X انجام شد. این ساختار افقی؛ سرکوب را دشوار کرد، توان رشد سریع در مناطق مختلف کشور را ایجاد و روایت اعتراض را جهانی‌سازی کرد. استفاده از نمادهای فرهنگ پاپ جهانی – از جمله ترکیب پرچم «وان پیس» با نمادهای محلی – به این جنبش هویتی چندلایه داد که نسل جوان را در سطحی عاطفی و فرهنگی درگیر کرد. 

۴.۳. پیوند با ارتش: همگرایی یا هم‌زمانی لحظه‌ای؟ امتناع واحد CAPSAT از سرکوب معترضان، نقطه چرخش اصلی بود. اما پرسش اصلی این است که آیا این همبستگی ناشی از همگرایی پایدار منافع بود یا واکنشی لحظه‌ای به بحران مشروعیت دولت. نقش ارتش، اگرچه موجب سقوط رژیم شد، اما هم‌زمان پرسش‌هایی درباره استمرار نفوذ نظامیان در سیاست ایجاد کرده است. 

۵. مداخله نظامی و سیالیت مشروعیت 

در ماداگاسکار در ۱۲ اکتبر ۲۰۲۵، CAPSAT با تصرف مراکز قدرت در آنتاناناریوو انتقال سیاسی را رقم زد و سرهنگ راندریانیرینا به ریاست‌جمهوری رسید. هرچند بسیاری از معترضان این تحول را «نتیجه فشار خیابانی» می‌دانستند، اما اقدامات اولیه دولت جدید- از جمله انحلال نهادهای سیاسی- نشان داد که ماداگاسکار ممکن است وارد مرحله‌ای از گذار نامنظم و بدون نقشه راه شده باشد. جالب آنکه نسل Z بلافاصله نسبت به انتصاب نخست‌وزیر نظامی اعتراض کرد و با فشار میدانی، دولت را وادار به تغییر او نمود. این واکنش نشان داد که: نسل Z تنها به تغییر چهره‌ها بسنده نمی‌کند و به‌دنبال بازتعریف ساختار قدرت است، نه صرفاً انتقال قدرت. 

۶. ماداگاسکار در چارچوب الگوی قاره‌ای

از نارضایتی تا تغییر نظام سیاسی رخدادهای ماداگاسکار با الگوهای اعتراضی کنیا، مراکش، نیجریه و غنا تطابق آشکاری دارد. عناصر مشترک عبارت‌اند از: الف. اقتصاد تحت فشار؛ تورم، بحران خدمات عمومی، کاهش ارزش پول و نابرابری گسترده. ب. شکاف نسلی؛ نسل جوان نه با احزاب سیاسی سنتی، بلکه با شبکه‌های دیجیتال بسیج می‌شود. ج. افول مشروعیت نخبگان؛ احزاب و دولت‌ها به‌عنوان بخشی از مشکل درک می‌شوند، نه راه‌حل. د. حضور پررنگ ارتش در سیاست؛ ارتش‌ها در برخی کشورها خود را «پاسخ به نارضایتی مردمی» معرفی می‌کنند و از خلأ مشروعیت بهره می‌برند. ه. سیاست دیجیتال و سرعت تکثیر اعتراض؛ اطلاعات، روایت‌ها و نمادها در عرض چند ساعت منتقل و بازتولید می‌شوند. 

۷. تحلیل نهایی

نسل Z به‌عنوان بازیگر تغییر قدرت در آفریقا تحولات ماداگاسکار چند نکته اساسی را روشن می‌کند: 

۱. نسل Z موتور جدید سیاست‌ورزی است؛ این نسل نه به احزاب وفادار است و نه در چارچوب‌های سنتی کنش سیاسی فعال می‌شود؛ بلکه شبکه‌محور، افقی و مبتنی بر مشارکت هم‌زمان است. 

۲. مشروعیت سیاسی در آفریقا سیال و شکننده شده؛ وقتی دولت نتواند خدمات پایه را ارائه دهد، مشروعیت آن ظرف چند هفته یا حتی چند روز فرومی‌پاشد. 

۳. ارتش همچنان بازیگر تعیین‌کننده است؛ اما نسل Z به‌سرعت متوجه مداخله‌گری نظامیان می‌شود و تلاش می‌کند از مصادره انقلاب جلوگیری کند. 

۴. خواسته اصلی: یک قرارداد اجتماعی جدید؛ نسل Z خواهان حکمرانی پاسخگو، رشد فراگیر، حاکمیت ملی واقعی و کاهش فساد است. 

۵. ماداگاسکار آغاز یک موج است، نه یک استثناء؛ اگر روندهای اقتصادی و حکمرانی در آفریقا اصلاح نشوند، جنبش‌های مشابه احتمالاً در دیگر کشورها نیز به تغییرات اساسی منجر خواهند شد. 

در مجموع ماداگاسکار تصویری فشرده از بحران‌های ساختاری و ظرفیت‌های جدید کنشگری در آفریقاست. نسل Z، به‌دلیل ترکیب جمعیت‌شناسی جوان، آگاهی دیجیتال و فشارهای شدید اقتصادی، در حال تبدیل‌شدن به بازیگر اصلی سیاست قاره است؛ بازیگری که می‌تواند رژیم‌ها را سرنگون کند، خواسته‌های ساختاری را مطرح سازد و مشروعیت سنتی را به چالش بکشد. 

با این حال، نقش ارتش و شکنندگی نهادهای مدنی نشان می‌دهد که گذار به یک نظم سیاسی پایدار هنوز نامطمئن است. در نهایت، گذار آفریقا نیازمند بازتعریف رابطه دولت – جامعه و ساختن قرارداد اجتماعی جدیدی است که بر حاکمیت ملی، عدالت اجتماعی و توسعه فراگیر استوار باشد.

کلید واژه ها: سیروس حاجی زاده آفریقا ماداگاسکار اعتراضات در آفریقا نسل زد نسل جوان مشروعیت بحران مشروعیت


( ۱ )

نظر شما :