باوجود تضعیف روسیه اما نفوذ آن در خاورمیانه را نباید دست کم گرفت
کارتهای مسکو در خاورمیانه
نویسنده: نیکولای کوژانوف (Nikolay Kozhanov)، کارشناس روسیه و اوراسیا
دیپلماسی ایرانی: منابع نظامی و اقتصادی روسیه به دلیل جنگ اوکراین به شدت کاهش یافته است. دژ سابق آن در سوریه سقوط کرده است. با این حال، حتی تحت این شرایط، کرملین به جای تصمیم به خروج از خاورمیانه، با واقعیتهای جدید سازگار شده است.
روسیه همچنان از فرصتهای فراهم شده توسط منطقه برای کاهش فشار تحریمها، جبران خسارات اقتصادی و سیاسی ناشی از رویارویی جهانی خود با غرب و گاهی اوقات ایجاد چالشهایی برای بازیگران آمریکایی و اروپایی استفاده میکند.
در نتیجه، تحلیلگرانی که روسیه را در منطقه «تمام شده» میدانند، خطر نادیده گرفتن یک بازیگر ضعیف اما همچنان توانمند را دارند که همچنان متعهد به پیچیده کردن اهداف غرب است.
یک استراتژی چابک پس از سال ۲۰۲۲
از سال ۲۰۲۲، تحلیلگران با وسواس بر تحولاتی که برای کرملین نامطلوب تلقی میشوند، تمرکز کردهاند: چه شکستهای استراتژیک جدی مانند سقوط رژیم بشار اسد در سال ۲۰۲۴، و چه ضربات نمادینتری مانند کنار گذاشته شدن مسکو از نشست صلح شرم الشیخ در اکتبر ۲۰۲۵. با این حال، رویدادهایی که برای روسیه بسیار مهمتر هستند، اغلب توجه کمی را به خود جلب میکنند.
یکی از این نمونهها، مجمع تجاری و سرمایهگذاری عربستان و روسیه بود که در اوایل دسامبر برگزار شد. این جلسه نتیجه مهمی داشت: یک توافق جامع بدون ویزا، پیمانی که ریاض به ندرت با کشورهای دیگر امضا میکند. این مجمع نشان داد که روسیه هنوز از شناخت سطح بالایی در عربستان سعودی برخوردار است و تأکید کرد که مشارکتهای اقتصادی آن در خلیج فارس دست نخورده باقی مانده است.
این تضاد بین روایتهای جهانی از «افول» روسیه و نتایج عملی که مسکو همچنان به دست میآورد، سؤال گستردهتری را مطرح میکند: آیا روسیه واقعاً برای حفظ نفوذ خود نیاز دارد که در هر رویداد منطقهای توجه را به خود جلب کند؟ یا اینکه از فعالیت به عنوان یک بازیگر درجه دو که ظاهراً تضعیف شده است و هنوز به دستاوردهای استراتژیک دست مییابد، سود میبرد؟
پاسخ در رویکرد دیرینه روسیه نهفته است: ضعف معادل ناتوانی نیست. پس از سال ۲۰۲۲، تحت فشار تحریمها و فشار نظامی، استراتژی آن کمهزینهتر و در عین حال چابکتر شد.
روسیه تمایل دارد از مشارکت در ابتکارات پرخطر مگر در مواقع ضروری اجتناب کند. در گذشته، نگرانی صریح مسکو در مورد تحولات غزه به عنوان راهی کمهزینه برای نشان دادن حضور خود در صحنه بینالمللی عمل میکرد.
در مقابل، شرکت در ابتکار صلح فعلی غزه مستلزم اختصاص منابع و مسئولیت سیاسی با نتایج بسیار نامشخص است. از این نظر، غیبت مسکو از شرم الشیخ احتمالاً نعمتی در لباس مبدل برای کرملین بود.
«با کمتر، کار بیشتر انجام بده»: راهکار جدید روسیه
کرملین رویکرد «با کمتر، کار بیشتر انجام بده» خود را به سطح جدیدی ارتقا داده و به جای استقرار گسترده نظامی، بر دیپلماسی، اجبار گزینشی و مشارکتهای هدفمند تکیه کرده است.
روسیه با افزایش حضور دیپلماتیک خود، این تصور را ایجاد میکند که حضورش ضروری است، حتی زمانی که حضور مادی واقعیاش محدود است.
مسکو با رویکردی کاملاً عملگرا، خطوط ارتباطی خود را با همه طرفها باز نگه میدارد: ایران و اسرائیل، ترکیه و پادشاهیهای خلیج فارس، مصر و جناحهای مختلف در سوریه و لیبی. هدف آن حل و فصل مناقشات نیست، بلکه تضمین حفظ جایگاه خود است.
حتی بدون سوریه به عنوان یک مرکز عملیاتی، روسیه ظرفیت میانجیگری یا «خرابکاری» را در بحرانهای منطقهای حفظ میکند. به عنوان مثال، مقامات اسرائیلی ممکن است نگران این بوده باشند که خروج کامل روسیه از سوریه ممکن است فضا را برای بازیگران کمتر قابل پیشبینی، مانند ترکیه، باز کند و بنابراین حضور مداوم کرملین در کشور پس از اسد را پذیرفتند. هنگامی که تنشهای ایران و اسرائیل پس از سقوط اسد تشدید شد، مسکو با احتیاط از ایجاد مانع در برابر حملات اسرائیل خودداری کرد و در عین حال گفتوگو با تهران را حفظ کرد.
ایران، اگرچه از عدم تمایل روسیه برای حمایت بیشتر از خود در جریان رویارویی ژوئن با اسرائیل ناامید شده است، در نهایت باید بپذیرد که مسکو تا زمانی که بنبست با ایالات متحده و اتحادیه اروپا ادامه داشته باشد، یک شریک ضروری باقی میماند. و بعید است که غرب از اقدام ایران در ارائه پهپادهای شاهد برای حمایت از جنگ روسیه در اوکراین چشمپوشی کند. در نتیجه، روسیه، در کنار چین، همچنان یکی از معدود شرکای استراتژیک قابل اعتماد در دسترس تهران است.
روسیه همچنین از درگیر شدن در اتحادهای سفت و سخت اجتناب میکند. ممکن است روابط نزدیکی با خانواده حفتر در لیبی داشته باشد، اما همچنان به دنبال احیای بالقوه پروژههای اقتصادی دوران قذافی با مخالفان حفتر در دولت طرابلس است. تلاشهای مشابه برای جلوگیری از سقوط رژیم اسد، با وجود اینکه یک ضربه استراتژیک و حیثیتی بود، روسیه را از سوریه بیرون نکرد.
اعمال قدرت بدون استقرار گسترده
حتی با حضور کمتر، روسیه توانایی اعمال قدرت را حفظ میکند. با حفظ جایگاه خود در لیبی و سوریه، میتواند پرسنل و سلاحها را به درگیریهای مختلف آفریقایی و خاورمیانه هدایت کند و در صورت لزوم، از تحریمهای مورد حمایت غرب سرپیچی کند. چنین ابزارهای غیرمستقیمی به مسکو اجازه میدهد تا از رژیمها یا گروههای مخالف غرب حمایت کند و در عین حال از تعهدات نظامی عمده اجتناب کند.
اهرمهای اقتصادی روسیه نیز به همان اندازه مهم هستند. هماهنگی با اوپک پلاس (به ویژه عربستان سعودی) به مسکو کمک میکند تا تولید و قیمت نفت را تنظیم کند و اثرات تحریمهای غربی را کاهش دهد.
این تنها یک قطعه از یک پازل جهانیتر است. روسیه جریانهای تجاری را از طریق واسطههای خلیج فارس تغییر مسیر داده است و از آنها به عنوان یک مرکز ترانزیت و بازار مصرف برای محصولات نفتی، مواد غذایی، نهادههای پتروشیمی، فناوریهای فناوری اطلاعات و سرمایههای سرمایهگذاری خود استفاده میکند.
امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز به طور فعال در اقتصاد روسیه سرمایهگذاری میکنند. روسیه از طریق نقش فزاینده خود در امنیت غذایی و انرژی منطقهای و پروژههای هستهای، خود را بیشتر در خاورمیانه جای میدهد و در عین حال تلاشهای غرب برای منزوی کردن خود را پیچیدهتر میکند.
بهرهبرداری از خاورمیانهای تقسیمشده
توانایی روسیه برای اعمال نفوذ بیشتر از وزن خود نیز به دلیل اختلافات در داخل و اطراف منطقه امکانپذیر شده است. ایالات متحده و اروپا اغلب در مورد سیاست خاورمیانه اختلاف نظر دارند، در حالی که کشورهای منطقهای به طور فزایندهای استراتژیهای چندوجهی را به جای همسویی انحصاری با غرب دنبال میکنند.
مسکو در این شکافها پیشرفت میکند. پادشاهیهای خلیج فارس از سال ۲۰۲۲، علیرغم روابط امنیتی عمیق با واشینگتن، روابط قوی خود را با روسیه حفظ کردهاند. هیچکدام به تحریمهای غرب علیه مسکو نپیوستند.
در عوض، آنها در حال افزایش همکاری اقتصادی هستند: به عنوان مثال، در ماه اوت، محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات متحده عربی، از آرزوی خود برای دو برابر کردن حجم تجارت با روسیه در پنج سال آینده خبر داد. (تجارت روسیه و امارات در طول سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ تقریباً سه برابر شده و از ۳٫۵ میلیارد دلار به ۹٫۵ میلیارد دلار رسیده است). چنین اقداماتی فضای تنفس سیاسی و مالی برای کرملین ایجاد میکند و فشار غرب را تضعیف میکند.
منبع: چاتم هاوس / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی


نظر شما :